بعضی از عروس ها بعد از ازدواج ناگهان دچار سرد مزاجی می شوند که اگر این سرد مزاجی درمان نشود می تواند در روابط عروس خانم و آقا داماد اختلال ایجاد کند.

برخی از دامادها گله دارند که همسرمان سرد شده و این سرد مزاجی شادی و نشاط زندگی مشترکمان را کمرنگ کرده است. سردی های زناشویی در زندگی مشترک عواقب جبران ناپذیری بر جای می گذارند و حتی ممکن است منجر به قهر و جدایی شود. اگر می خواهید درباره علت سرد مزاجی خانم ها و روش های رفع این مشکل بیشتر بدانید، توصیه های دکتر سید کاظم فروتن، متخصص ارولوژی، مشاور و درمان گر اختلالات جنسی و رئیس کلینیک سلامت خانواده دانشگاه شاهد به شما کمک می کند.

رازی که مردها نمی دانند

وقتی همسران تفاوت های یکدیگر را به خوبی بشناسند، سردی های کمتری در زندگی آنان پیش می آید. این تفاوت ها دو دسته اند. گروهی از تفاوت ها عمومی هستند و دسته ای دیگر به تفاوت در ارضای نیازهای جنسی و عاطفی مربوط می شوند. وقتی یک مرد نتواند همسرش را خوب بخواند، زن احساس بی میلی پیدا می کند. مردها باید بدانند که زن ها از طریق حرف زدن و صحبت کردن با فشارهای درونی شان کنار می آیند. وقتی زن و شوهر مشغول صحبت هستند خصلت مردها این است که می خواهند با حداقل کلام، حداکثر نتیجه را بدست آورند. به عبارتی طبیعت مردها این است که فکر می کنند اگر حرفی نداریم، لزومی ندارد با هم حرف بزنیم.
زن ها از راه صحبت کردن ارتباط برقرار می کنند. وقتی مردها تحت فشار و استرس درونی قرار می گیرند، بیشتر تمایل دارند که با خودشان خلوت کنند و در تنهایی به آرامش برسند. گاهی در ظاهر تلویزیون تماشا می کنند یا روزنامه می خوانند اما از این راه می خواهند خودشان را آرام کنند و با مشکل خود کنار آیند. در همین زمان ممکن است برای همسر شان مشکلی پیش آمده باشد و درست در زمانی که زن می خواهد حرف بزند، شوهرش حوصله شنیدن حرف های او را ندارد. اگر زن ومرد نیاز ها وتفاوت های یکدیگر را بشناسند رفتارشان را طوری هماهنگ می کنند که هم فشارها و استرس های زن کم شود و هم اینکه مرد به آرامش برسد. در غیر این صورت به هر دو فشار می آید، عصبی و پرخاشگر می شوند، بهانه گیر می شوند، دعوا می کنند و گوشه گیری ها آغاز می شود.

با هم حرف بزنید

اگر مردها بدانند که صحبت کردن یک زن چقدر اهمیت دارد و تا چه حد به نفع خودشان است، از آن استقبال می کنند. وقتی که زن و مرد باهم صحبت می کنند و زن می داند که در این مدت همسرش باتمام وجود به حرف هایش گوش می دهد، حواسش جای دیگری نیست، به حرف های او توجه دارد، صحبت هایش را تجزیه تحلیل نمی کند و به دنبال نتیجه گیری نیست و حتی زن را با گفتن کلماتی تشویق می کند تا بیشتر حرف بزند، در این صورت ارتباط عاطفی عمیقی بین همسران شکل می گیرد که می تواند لذت رابطه جنسی را برای او به همراه داشته باشد. برخی از شوهران ممکن است فکر کنند رابطه جنسی در وضعیت خستگی یا استرس در زن به رفع آن ها کمک می‌کند، که برداشتی کاملا اشتباه است، (هر چند ممکن است در مورد مردان چنین باشد) در این موارد بهترین گزینه برای آرام شدن و از بین رفتن خستگی زن صحبت کردن با همسر است. برای بسیاری از زنان صرف بیان استرس‌های روزانه‌شان باعث آسودگی‌شان می‌شود و فقط پس از آرامش یافتن زن است که ممکن است فعالیت جنسی برایش قابل‌قبول و یا لذت بخش باشد.

سو تفاهم ها را برطرف کنید

گاهی پیش می آید که خانم ها خاطرات گذشته خود را مرور می کنند و درباره وقایعی حرف می زنند که در گذشته اتفاق افتاده است. بعضی وقت ها این صحبت ها برای مردها خوشایند نیست. مردها نمی دانند که در چنین شرایطی هدف زن تحقیر و نیش و کنایه زدن به شوهرش نیست. ساختار مغز مردها به گونه ای است که اگر مشکلی از گذشته داشته باشند، این مشکل را جایی در مغزشان بایگانی می کنند و با آن کاری ندارند، مگر اینکه بخواهند آن را از بایگانی خارج کنند. در نتیجه زمانی که مطلبی در مغزشان ذخیره شده، در آرامش هستند و با آن موضوع کاری ندارند. طبیعت زن ها اینگونه نیست. در مغز آنها جایی برای بایگانی خاطرات گذشته وجود ندارد. مطالب در ذهن شان مرتب می چرخد و آن ها را خسته می کند و تا هنگامی که درباره آن حرف نزنند، آرام نمی شوند. بنابراین می خواهند آن را با همسرشان درمیان می گذارند که همراه، مونس، همدم و همراز زندگی شان است. در این شرایط مرد به اشتباه فکر می کند که زن می خواهد او را تحقیر کند و یا آن حادثه منفی را مرتب به رخ او بکشد. اگر مرد ها بدانند که این کار تا چه حد زیادی به آرامش همسرشان کمک می کند، از آن استقبال می کنند و در نهایت متوجه خواهند شد که چه همسر گرم و با نشاطی خواهند داشت.

زوج درمانی را فراموش نکنید

وقتی زن و شوهری برای درمان بی میلی جنسی و سردی در زندگی به درمانگر مراجعه می کنند نکته ی مهم این است که آن ها باید باهم مورد بررسی قرار گیرند. ممکن است سردی در رابطه زناشویی در زن ظاهر شود اما عامل اصلی بروز مشکل در مرد و یا هر دو نفر باشد. معمولا اختلافات و اختلالات زناشویی از نوعی نیستند که امروز در زندگی بروز کنند و روز بعد زوج برای درمان به درمانگر مراجعه کنند. مشکلات اغلب روند کند و آهسته ای دارند که گاهی عامل اصلی در پشت شاخ و برگ های پدید آمده، خود را مخفی می کند. در واقع ممکن است که زوج ماه ها با مشکلات خود کنار بیایند و تا زمانی که در زندگی شان بحران، مشکلات جدی، قهر و دعوا پیش نیاید، به درمانگر مراجعه نکنند. پس مهم است که برای تشخیص درست مشکل زوج همراه هم نزد مشاور بروند و هیچگاه نباید مرد یا زن به دیگری بگوید تو مشکل داری پس خودت به درمانگر مراجعه کن و من با تو نمی آیم. به عبارت دیگر در برخورد با اختلالات زناشویی باید تاثیرات متقابل در هر دو طرف مورد بررسی قرار گیرند و اگر می خواهیم گرمی و خوشبختی مجددا به خانه و زندگی ما برگردد زوج درمانی است که اهمیت دارد نه فرد درمانی.

شما هم چنین تجربه‌ای داشته اید؟ فکر می کنید اگر در زندگی زناشویی‌ تان به چنین مشکلی برخوردید چکار باید بکنید؟