آیا 15 سال اختلاف سنی بین زن و شوهر مانع خوشبختی است؟

پرسش: دختر 18ساله هستم و باپسری اشناشدم که15سال ازمن بزرگتره، در ضمن من ساکن اصفهان هستم و اون گیلان زندگی می کنه. من و این پسر بهم علاقه داریم. پدرشم 2بارزنگ زده و از من خواستگاری کرده ولی خانوادم جواب رد دادن. من دختریم که نمیتونم با پسری ازدواج کنم که سنش کم باشه. این اختلاف سنی برای من و اون هیچ اهمیتی نداره چون در هر شرایط همدیگرو درک میکنیم. درضمن بعد از ماه رمضان می خوان برای خواستگاری بیاین خونه ما. به نظر شما این اختلاف سنی خیلی مهمه و می تونه در آینده باعث ایجاد مشکلات برامون بشه؟
پاسخ

پاسخ: نمیدونم چقدر حرف های من می تونه روی تو و تصمیمت اثر بذاره. فکر میکنم وقتی میگی قرار خواستگاری گذاشتین یعنی تصمیمتو گرفتی. به هرحال، چون خودت خواستی من نظرمو صریح و روشن میگم: یه نفر کنار یه بزرگراه شلوغ که همه ماشینا با سرعت 120 تا دارن میرن ایستاده و میخواد رد بشه. از کسی که داره از کنارش رد میشه می پرسه: من میخوام برم اون طرف. به نظرت از این وسط میتونم رد شم؟!
حالا من اون آدم کنار جاده ام و تو اون کسی که می خواد رد بشه. من چی باید بگم؟ بگم برای گذشتن از این بزرگراه باید بری جلوتر و از پل عابر رد بشی؟ باید بگم جون خودتو کف دستت گذاشتی اگه بخوای رد شی؟ یعنی تو اینها رو نمیدونی؟ من باید بگم؟
از اون طرف، تو اگه بگی: حالا من میرم و می بینی که هیچیم نمیشه! اون وقت من چی باید بگم؟ آیا می تونم قسم بخورم که نه تو حتما تصادف می کنی و خدای نکرده...؟!
مساله اینه که آدم عاقل کاری که خطرش زیاده رو انجام نمیده، به همین سادگی. ازدواج یه مرد 33 ساله با یه دختر 18 ساله که از دو فرهنگ متفاوتن و احتمالا از طریق اینترنت آشنا شدن، همون کاریه که ریسکش خیلی زیاده، پس عاقلانه نیست. حالا این تویی و یک انتخاب عاقلانه یا غیر عاقلانه.
درباره اینکه چرا با این قاطعیت میگم این کار عاقلانه نیست توضیح نمیدم. میشه ساعت ها درباره اش صحبت کرد. اما من فکر می کنم: در خانه اگر کس است، یک حرف بس است.

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...