پیش از عروسی فهمیدم شوهرم خیانتکار است اما ...

پرسش: حدود 1 سال و 2 ماه عقد بودم. هفته قبل مراسم عروسیم بود. همسرم تک فرزند خانواده است. خواهرش 2 سال پیش فوت کرده. ولی عوض اینکه مادرش علاقه بیشتری بهم داشته باشه، همش دشمنی و کینه داره. خیلی اذیتم کردن خیلی. ولی همه چیزو بخاطر رفتار صبور و خوب همسرم تحمل میکردم تا اینکه یک هفته قبل از عروسی فهمیدم به من خیانت میکنه. اونم همزمان با 3 تا دختر! من مجبورشدم تابرگزاری مراسم حرف نزنم ولی الان ازش بیزارم. حالم ازش بهم میخوره. بنظرشما من بایدچیکارکنم؟ ازین زندگی بیزارم هیچ امیدی ندارم.
پاسخ

پاسخ: اولین، مهم ترین و مفیدترین کاری که می توانید بکنید این است: تلاش کنید آرامش را به خودتان برگردانید. 

همیشه در پیمان شکنی زناشویی این در اولویت است. باید از اضطراب دور شوید. همسر قربانی خیانت با بحرانی در زندگی زناشویی اش مواجه است. مدیریت بحران، نیازمند آرامش است. اگر مشوش باشید، نمی توانید درست عمل کنید و شرایط را بدتر می کنید. 

می پرسید چطور آرامش داشته باشم؟ به شما می گویم: برای آرامش خودتان مراجعه کنید به مشاور روان شناس یا روان پزشک. شاید لازم باشد دارو مصرف کنید. هر اقدامی لازم است انجام بدهید تا اضطراب تان را کم کنید. بعد, می توانید فکر کنید و تصمیم بگیرید و اقدام کنید.

شما نگفته اید آنچه «خیانت» نامیده اید دقیقا یعنی چه. همسر شما دقیقا چه کرده؟ گفتید قبل از ازدواج فهمیده اید. هیچ واکنشی نشان ندادید؟ هیچ کاری نکردید؟ برای همین می گویم که قبل از هرکاری باید مراجعه کنید و آرام شوید و ببینید بهترین کار چیست. قطعا بهترین کار در آن زمان این بوده که موضوع را با همسرتان در میان بگذارید و تا این موضوع روشن نشده، قدم دیگری برندارید.

می پرسید مگر میشد ازدواج را به هم بزنیم؟ می گویم بله. آیا الان اتفاق بهتری افتاده؟ آیا اگر الان زندگی مشترک به هم بخورد هزینه هایش کمتر است؟ البته که من نمی گویم زندگی مشترک را رها کنید. برعکس شما، من ناامید نیستم. بعد از اینکه بر خودتان مسلط شدید، با همسرتان صحبت می کنید. فحش نمی دهید. محاکمه نمی کنید. فریاد نمی زنید. توضیح نمی خواهید. (چه توضیحی وجود دارد که شما را قانع کند؟) با احترام، اما با قاطعیت می گویید متوجه این اتفاق شده اید و فکر می کنید لازم است همراه هم به مشاور مراجعه کنید. می پرسید اگر نیامد چه؟ می گویم: با قاطعیت بگویید اگر نیایی فکر می کنم کاسه ای زیر نیم کاسه هست (و واقعا هم هست. اگر فردی از مشاوره گریزان باشد، احتمالا یا مساله ای در شخصیت او هست، یا چیزی برای پنهان کردن وجود دارد.) و اگر باز هم نیامد، بگویید: عزیزم تو نیاز من را ندیده می گیری و آیا دوست داری من هم نیازهای تو را نادیده بگیرم؟ حتی اگر همسرتان نیامد، خودتان مراجعه کنید به مشاور. پیمان شکنی نیازمند درمان است تا دوباره تکرار نشود.

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...