اگر به هر دلیلی ازدواج قبلی شما ناموفق بوده این بار با احتیاط بیشتری همسرتان را انتخاب کنید.در ازدواج مجدد نباید اشتباه ازدواج اول را تکرار کنید.

انتخاب در ازدواج مجدد به مراتب سخت تر از ازدواج اول است چرا که اگر این بار هم با شکست مواجه شود، آثار زیان بار اجتماعی و روانی مخرب تری را به جای می گذارد.

از شکست قبلی درس بگیرید

هر فرد بعد از وقوع طلاق ابتدا باید دلیل جدایی خود را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد، اینکه چرا طلاق رخ داد و چرا چنین تصمیمی گرفته شد، صفات منفی همسر سابق و صفات کلیدی که زندگی مشترک تخریب کرد، یادداشت کند و تنها به خصوصیات همسر سابقش توجه نکند بلکه ویژگی های خودش را بنویسد، اینکه در رابطه من و او چگونه بودیم که این صفات به طلاق منجر شد. این مسائل به فرد کمک می کند تا معیارهایش برای زندگی مجدد مشخص شود. گاهی اوقات دیده شده که افراد به طور ناخودآگاه سعی دارند صفاتی را در همسر آینده شان جستجو کنند که در تضاد با شریک سابقشان بوده است. مثلا اگر همسر سابق، خسیس بود، حتما همسر آینده دست و دلباز باشد ولی در این میان اکثریت از آن سوی پشت بام می افتند. در زندگی مجدد، خیلی مهم است که صفات منفی فرد سابق در فرد جدید نباشد اما زمانی که وارد یک آشنایی می شویم، به طور طبیعی اول رابطه خوب پیش میرود اما از آنجا که شکل رابطه جدید با شکل رابطه گذشته، متفاوت است، بنابراین پیش خود فکر می کند این فرد، همان فردی که می خواستم با او زندگی کنم، نیست. نکته ای که در این موارد بسیار تعیین کننده است، مدت زمان آشنایی، نداشتن عجله در تصمیم گرفتن و همچنین طولانی نکردن مدت آشنایی است.

کی دوباره ازدواج کنید؟

زمانی که طلاق رخ می دهد بعد از اتمام عده، یک زن به لحاظ شرعی می تواند ازدواج کند اما از لحاظ روانشناسی شرط این است که قبل از طلاق رسمی و قانونی، مدتها زن و مرد در جدایی عاطفی به سر برده باشند. اما زمانی که طلاق ناگهانی پیش می آید و فرد به لحاظ روانی همچنان درگیر این مسئله باشد از لحاظ روانشناسی بین 6 ماه تا یک سال نیاز دارد که وارد فاز جدیدی آشنایی نشود. این موضوع را نمی توان به همه بسط داد بلکه مورد به مورد و فرد به فرد فرق دارد و نمی توان نسخه واحدی برای همه پیچید.

سایه ترس روی ازدواج

از موضوعات آزاردهنده در ازدواج مجدد این است که افراد مدام در حالت ترس به سر می برند، از اینکه دوباره حوادث ازدواج اول در این ازدواج فعلی شان رخ دهد. این نوع نگرانی را حداقل تا دو سال اول زندگی مشترک هر دو طرف با خود دارند و دائم این افکار در ذهن آنها تداعی می شود که نکند همسر جدیدم مانند شوهر سابقم باشد و اگر کوچکترین مشکلی هم پیش آید، بلافاصله شروع به مقایسه کردن آنها می کنند. زمانی که هر دو طرف ازدواج مجددشان باشد نیز این نگرانی و تنش برای آنها دوبرابر می شود. برای از بین بردن این نگرانی ها هم زن و هم شوهر باید بدانند که مقایسه بین همسر فعلی و قبلی به طور ناخودآگاه، منشا بسیاری از مشکلات و جنجال ها خواهد بود.

خنثی شوید، سپس ازدواج کنید

فرد بعد از پایان رابطه باید سعی کند پرونده ازدواجش را ببندد. مرگ یک طلاق، بی تفاوتی و خنثی بودن فرد نسبت به همسر گذشته اش است. یعنی شما با دیدن همسر گذشته تان دیگر عصبانی نمی شوید، تپش قلب نمی گیرید و هیچ حس منفی و مثبتی نسبت به او ندارید، تمام این موارد علائم پایان رابطه است و فرد می تواند با آزادی افکار خود به ازدواج مجدد فکر کند. البته اینجا سؤالی پیش می آید و آن اینکه وقتی چنین فردی در حال درمان و بازیابی روانی است، ناگهان فرد مناسبی برای ازدواج پیش روی او قرار می گیرد. اگر در این مقطع برای فرد مطلقه ، هیجان و احساسات عاطفی پیش آید می توان بدون عجله وارد فاز آشنایی، بررسی و گفت وگو شد و در عین حال درمان و کنار گذاشتن مورد قبلی هم به موازاتش انجام داده شود.

اگر به فکر ازدواج مجدد هستید اما فکر میکنید زود است بد نیست علت را با ما در میان بگذارید.