مادرشوهر شما یعنی مادر همسرتان که شما عاشقانه دوست اش دارید. با رعایت احترام و درک تفاوت های خانواده خودتان و آنها سعی کنید رابطه صحیحی با مادر شوهرتان داشته باشید.

رابطه بین عروس و مادرشوهر رابطه بسیار حساسی است. در این مطلب توصیه هایی برای تازه عروس های کم تجربه داریم تا بهتر بتوانند رابطه با مادرشوهرشان را مدیریت کنند و به قولی کاری کنند مادرشوهر عاشق شان شود. این مطلب را با یک افسانه قدیمی آغاز می کنیم.

افسانه عروس و مادرشوهر سنگدل

روزی روزگاری یک عروس جوان بعد از ازدواج و وارد شدن به خانه بخت تصمیم گرفت مادرشوهر سنگدلش را بکشد و برای همین منظور پیش پیرزنی دانا رفت تا از او کمک بگیرد و سمی کشنده از او بخرد. پیرزن به او گفت:«دختر جان اگر یک دفعه مادر شوهرت بمیرد همه شک می کنند و ممکن است متوجه شوند که مرگ او طبیعی نبوده و این موضوع به ضرر تو خواهد شد، بهتر است سمی را به تو بدهم که کم کم و در طول زمان او را از بین ببرد تا کسی هم شک نکند اما یک نکته را به خاطر داشته باش برای این که حتی در این مورد هم سوظنی متوجه تو نشود مدام به او مهربانی کن و در برابر همه بداخمی های او فقط صبور و مهربان باش»

دختر جوان قبول می کند و سم رقیق شده را از پیرزن می گیرد و هر روز به توصیه پیرزن کمی از زهر را داخل غذای مادرشوهر می ریزد و در برابر همه تندخویی های مادر شوهر به او مهربانی می کند. ماه ها می گذرد و کم کم دل مادر شوهر هم نرم می شود و تغییر رویه می دهد تا جایی که یک روز دختر جوان پیش پیرزن می رود و به او می گوید که از کرده خود پشیمان است و مادرشوهرش نه تنها زن بدذاتی نیست بلکه خیلی هم مهربان و دوست داشتنی است و اصلا دوست ندارد او بمیرد و می خواهد پادزهری بخرد که تاثیر سمی را وارد بدن مادرشوهرش کرده خنثی کند.

پیرزن لبخندی می زند و می گوید: چیزی که تو هر روز در غذای مادر شوهرت می ریختی زهر نبود بلکه فقط آب بود و هیچ ضرری ندارد. من از تو خواستم صبور باشی و با او مهربانی کنی چون مطمئن بودم نتیجه مهربانی چیزی جز عشق و محبت نخواهد بود.

عینک بدبینی به مادرشوهر را بردارید

این داستان اگرچه واقعیت ندارد و افسانه ای بیش نیست اما واقعیتی در درون اش نهفته است و این که محبت، محبت می آورد. متاسفانه آنچه که بیشتر از هرچیزی رابطه مادرشوهر و عروس را تیره و تار می کند، پیش داوری و تصور ذهنی است که جامعه و اطرافیان در ذهن دختران جوان ساخته اند. پس عینک بدبینی تان را بردارید چرا که همه مادر شوهرها زبان تندی ندارند و شاید مادر شوهر شما در گزوه مادر شوهر های خوب باشد فقط کافی است به او اجازه خوب بودن بدهید اما اگر با دیدگاه منفی با او روبرو شوید شانس داشتن این رابطه خوب را از خود خواهید گرفت. یادتان باشد در هیچ رابطه ای فقط یک طرف مقصر نیست.


در رابطه با مادرشوهرتان منصف باشید


قبل از هر چیز و حتی قبل از آنکه لباس سفید عروسی را برتن کنید باید بپذیرید که مردی که با او ازدواج می کنید یک خانواده و پیشینه دارد خانواده ای و پیشینه ای که نباید از او بگیرید و هرگز او را مجبور نکنید بین شما و خانواده اش دست به انتخاب بزند چرا که چنین برخوردی قبل از هرچیز ضربه جدی به روابط شما وارد خواهد کرد. در این مورد فقط کافی است کمی منصف باشید و خودتان را جای همسرتان بگذارید آیا شما حاضرید از خانواده تان دست بکشید که از او چنین چیزی می خواهید؟ یادتان باشد اگر چه شما مجبور نیستید خانواده او را دوست داشته باشید اما باید به آنها احترام بگذارید و اگر بتوانید احترام ها را به خوبی حفظ کنید به مرور زمان دوستی و محبت هم بین شما ایجاد خواهد شد.


با مادرشوهرتان بیش از حد صمیمی نشوید


هرچیزی حد و اندازه دارد حتی رفت و آمد و صمیمیت. اگر شما از آن عروس هایی هستید که مدام خانه مادرشوهرتان هستید و رفت و آمد زیادی با او دارید باید قبول کنید احتمال پیش آمدن اختلاف نظر بین شما بیشتر است همانطور که وقتی در خانه مادرتان زندگی می کردید گاهی با مادرتان اختلاف نظر پیدا می کردید. با این حال چون او مادرتان بود خیلی زود فراموش می کردید اما احتمالا یک حرف نه چندان خوشایند مادرشوهرتان روح تان را می آزارد، اگر چنین است پس روابط تان را در حد اعتدال نگه دارید.