احساسی به همسرم ندارم

پرسش : 25 سالمه و کارشناسی آی تی خوندم 10 ماهه با پسری که اهل تبریز هست 26 سالشه کاردانی روانشناسی داره...
پاسخ

ادامه پرسش : البته به زور گرفته اسمش (ب) هست(من مشهدم) عقد کردم.4یا 5 سال همدیگرو میشناختیم(از طریق خواهر بزرگم که 5 سال ازم بزرگتره و باعث آشنایی ما شد) اما من تو این سالها یکبار هم حس نکردم که خیلی دوسش دارم اما پسر خوب و خانواده دار و با محبتیه.بعداز 4 سال(بیشتر بخاطر مخالفت من هم بخاطره دوری مسافت هم بخاطر نداشتن احساس به ایشون و نداشتن کامل معیارهای من)اومدن خاستگاری اما قبل از خاستگاریه رسمیه ایشون پسر یکی از اقوام دور به اسم (ع)اومدن خاستگاری.من بخاطر (ب) به (ع) جواب رد دادم اینم بگم که پسر فامیلمونم خییییییلی ادعاش میشد دوسم داره همسن بودیم 6 ماه ازم بزرگتر بود و تحصیلداره بانک خصوصی و دانشجو نرم افزار علمی کاربردی که نصفه ول کرد .(ب) با پدر و مادرش اومدن مشهد خاستگاری اما پدرم بخاطر بعد مسافت و خاستگاره فامیلمون(دوست داشتن من با (ع) ازدواج کنم) ردشون کردن.کلا همه چی تموم شد همون حین پسر اقوام دور(ع) دوباره موضوع خاستگاریرو مطرح کردن به اصرار خانواده ها قرار شد با هم در ارتباط باشیم تا همدیگه رو بیشتر بشتاسیم که شاید من راضی شدم(اینم بگم از عموها و عمه ها گرفته همش واسم کنفرانس میزاشتن که این پسره (ع) خیلی پسر خوبیه بهش جواب بده) اما من چون پسر تبریزی(ب) رو بخوبی میشناختم و میدونستم پسر خوب و با محبتیه نمیتونستم نا دیدیش بگیرم.اما وقتی بابا به خاستگار تبریزی جواب رد دادن همه چی تموم شد.من و خاستگاره فامیلمون(ع) 2.3 ماهی در ارتباط بودیم ازش یکم خوشم اومده بود اما در اون حدی نبود که جواب مثبت بدم از طرفی خاستگار تبریزی(ب) دو دلم کرده بود.دوباره به (ع) ج رد دادم اما ارتباطمون رو نتونستیم قطع کنیم بیشتر اون نتونست.خییییلی ادعای دوست داشتنش میشد حتی عکس منو گذاشته بود رو صفحه گوشیش (ع) گفت دارن واسم میرن خاستگاری من در جریانه خاستگاری (ع) بودم خیییلی ناراحت بودم.نه میتونستم جوابه مثبت بدم نه منفی.قبل از ماجرای خاستگاریه (ع)ماه رمضون بود با خدا عهد کردم این 1ماه رو من دعا میکنم آخرش یک استخاره میگیرم هرچی اومد همونو انجام میدم.خیلی از سحرها تا صبح بیدار می موندم قرآن میخوندم و دعا میکردم گریه میکردمو به خدا التماس میکردم که خدایا تکلیفه منو معلوم کن دیگه واقعا مونده بودم.آخرش استخاره گرفتم تبریزیه خیلی خوب اومد و خاستگار فامیل بد.
اما با این وجود با خاستگاره فامیل در ارتباط بودم وقتی قضیه ازدواجش جدی شد (یکبار رفته بودن خاستگاری و دفه دومی که قرار بود شبش دوباره برن) من غیر مستقیم بی توجه به نتیجه ی استخاره جواب مثبتمو دادم اما هنوز هم دو دل بودم اما اون با اون همه ادعای عاشقیش گفت دیره و فرداش عقد کرد.اونجا فهمیدم چقد عاشقشم تو یک هفته 4 کیلو کم کردم و کارم این بود برم حرم امام رضا (ع) و زار زار گریه کنم هنوزم بعد 1سال و نیم تو فکرمه.از یک هفته بعده عقدش همش بهش اسمس میدادم چون صبح ها تحصیلداره بانک بود و میدونستم خونه نیست.8 ماه بعدش منو خاستگار تبریزی عقد کردیم شب عقد من تا صبح گریه کردم.پسره خوبیه خیلی بهم میرسه خیلی خواسته هام براش مهمه چیزی نبوده که من بخوامو پولشو داشته یاشه و واسم نخره.اگه نخریده حتما پولشو نداشته.فقط یکم عصبیه همین.الان من هم از نظر احساسی فکر میکنم دوسش ندارم هم از نطر جنسی بهش حسی ندارم الان تو عقدم میترسم عروسی کنم.اینم بگم واقعا پسر خوب و با احساسیه و بخاطر من از خانوادش جدا شد اومد مشهد.اگه من بهش محبت کنم دنیارو به پام میریزه.از نطر جنسی مشکل داریم.اون خیلی گرمه و من واقعا سرد.نمیدونم کلا مریضم و سرد یا نسبت به همسرم فقط اینجوریم با اکراه رابطه دارم فقط تحمل میکنم که اون اذیت نشه که ادیتم میشه چون من مثل جسد بی حرکتم و اون خودش همه کارارو میکنه.من همیشه آرزوم بود یه زندگیه خیلی عاشقانه داشته باشم.همیشه دوست داشتم همسرم تو یه رشته ی خیلی خوب تخصص داشته باشه و جایگاهه اجتماعی خیییییلی خوبی داشته باشه اما (ب) اونجری نیست.من دوس داشتم همسرم هیکلی و قد بلند باشه اما (ب) هم لاغره (من استیل بدنشو دوست ندارم)و هم قد کوتا 165 من خودم ظریفم و 157 قد و 51 وزن به غیر از قدم که خودم میدونم کوتاهه اندامه خوبی دارم.دوس داشتم شوهرم حداقا 15 یا 20 سانت ازم بلندتر باشه و هیکلی و ورزشکار.خواهش میکنم کمکم کنید بیشتر ذهن من درگیره احساس عاطفی و احساس جنسی هست که نسبت به همسرم ندارم.

پاسخ : اطلاعات داده شده نشان میدهد شما در زمینه ملاکهای ازدواج و باورهای شناختی مرتبط با ازدواج مشکل دارید و نیاز به مشاوره تخصصی دارید
شما باید بپذیرید که عاشق ع نبوده اید بلکه بنا به دلایل دیگری به وی جواب مثبت داده اید و برای دوست داشتن همسرتان نیز فیزیک بدنی اش مهم نیست بلکه اخلاق و منش وی اهمیت دارد
شما باید روزانه روی یک کاغذ دلایل ازدواجتان را بنویسید و مرور کنید

###

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...