به قول اقاى دکتر هلاکویى ازدواج سنتى مثل اینکه بگى براى یک نفر لباس بخر در حالى که نمیدونى کیه بعد لباس بخرى میاى میبینى طرف بچه هست و تو لباس بزرگ خریدى.
به نظر من ازدواج سنتی بهتره.در مدل مدرن که به اصطلاح دختر و پسر خودشون همدیگه رو پیدا میکنن چه دختر چه پسر همدیگه رو خیلی کامل و بدون عیب و نقص میبینن در صورتی که این طور نیست .ولی در مدل سنتی درسته که خواست دختر و پسر مهمه ولی والدین به عنوان شخص سوم بدون اینکه درگیر مسئله ای باشه نظر خودشو میده و بقیه چیزا رو و مهمترین اونا تصمیم نهایی رو به دختر و پسر واگذار میکنن .با همه این حال این یک مسئله شخصی هست و نظر هر کسی در این موضوع قابل احترام هست
نمیشه اینطوری گفت. خوب هرکس بر اساس تجربه ی خودش یه چیزی میگه:) من با ازدواج سنتی که دو نفر به هم معرفی بشن و بعد از یه هفته پسره بره خواستگاری دختره و یه هفته بعد هم عقد کنن و یه سال بعد هم عروسی کنن مشکل دارم. اینا بدون هیچ شناختی ازدواج میکنن و عموما یا سرکوب میشن یا طلاق میگیرن.
من نمیتونم صددرصد بگم کدوم بهتره ولی تجربه خودم ثابت کرده ازدواج سنتی خیلی بهتره من قبل ازازدواجم خیلی رنج ها ازخیلی جاهاکشیدم ولی هیچکدوم به نتیجه نرسیدجزداغون شدن خودم ولی ازدواج سنتی برای من خیلی خوب بودنامزدم خداروشکرخیلی خوبه وخانواده هامونم راضی هستن وتوی فامیل همه مادوتاروزوج خوشبخت میشناسن ازدواج ماخیلی ستنی بودخودم قبلا از ازدواج سنتی راضی نبودم ولی الان از ته قلبم بهش ایمان دارم.
مهم نوع ازدواج نیست مهم شناختی هست که باید قبل از ازدواج دختروپسر و خانوادهاشون نسبت به هم پیدا کنن. ازدواج سنتی به شرطی خوبه که قبل از عقد مدتی رفت و امد بین خانوادها و دختروپسر صورت بگیره.دوستی های قبل از ازدواجم خوبه به شرطی که عاقلانه و منطقی پیش بره رابطه.در هر صورت باچشم باز انتخاب کردن مهمه. باید به خاطر داشته باشیم که عاقلانه انتخاب کنیم و عاشقانه زندگی کنیم.
ازدواج سنتی بهتره به شرطی که قبلش خانواده ها مدت زمانی رو برای آشنایی دختروپسر در نظربگیرن ورفت وآمدهای خانوادگی صورت بگیره تا دختروپسر تو این مدت همدیگه رو بیشتر بشناسن وبسنجن که واقعا به درد هم میخورن یا نه.
ازدواجی که قبلا دوستی توش بوده حدودا 85درصدش با شکست وپشیمونی مواجه بوده حالا هرکس توش موفق بوده شانس آورده یا جزء اون 25 درصد موفق بوده :)
ما که از دوستیها و آشنایی های قبل از ازدواج خیری ندیدیم :)) فقط به دید کسب تجربه بهش نگاه کردیم. همین ازدواج سنتی از هرچیزی بهتره. البته اونم خوبه که مثلا بعد از معرفی شدن و آشنایی های خانواده ها دختر و پسر یه مدت با هم برن و بیان بدون اینکه خیلی علنی بشه داستان، تا همدیگرو بشناسن:) به نظرم مزیتش اینه که دختر به خصوص احساس ناامنی نمیکنه و مطمئنه کیس ازدواجه و سر صبر و بدون استرس و بدون غلبه شدن احساسش تصمیم میگیره
من ازدواج رو دوستی را ترجیح میدم البته دوستی کوتاه نه. دوستی که مدتش یه کم بگذره تا شناخت حاصل شه. من با شوهرم دوست بودم هیچ استرسی نداشتم موقع عقد چون همه جوره همو میشناختیم
من ازدواج رو دوستی را ترجیح میدم البته دوستی کوتاه نه. دوستی که مدتش یه کم بگذره تا شناخت حاصل شه. من با شوهرم دوست بودم هیچ استرسی نداشتم موقع عقد چون همه جوره همو میشناختیم
به نظرمن آشنایی سنتی و انتخاب مدرن خیلی بهتره یعنی نه کاملا سنتی(به معنای قدیمی) نه دوستی های بی سر و ته خیابونی. یعنی ابتدای آشنایی ازطریق خانواده ها باشه ولی شناخت دختر وپسر به عهده ی خودشون باشه: ازطریق رفتوآمد.تلفن. اینجوری اون رابطه کنترل شده پیش میره و آدم به بازی گرفته نمیشه.
من جفتش رو دوست دارم . سنتی به دلیل اینکه دختر برای پسر تازگی داره و برعکس . ولی مدرن مزایایی داره که سنتی اینجور نیست خدا روشکر خانوادم روشن فکر هستن و ایده های که برای دوره ی خاستگاریم بود رو پذیرفتن . مثلا درسته که با خانواده امدن خواستگاری ولی با هم بیرون میرفتیم شماره هامون رو بعد از چند جلسه با تایید از خانواده هامون بهم دادیم اوایل سخت بود ولی به احساسات آداب غذا خوردن آداب رفتار آداب صحبت کردن دوستامون و غیره ...درک متقابل داشتیم و قبل از برنامه نامزدیم رفت امد خانوادگی شام و ناهار خانوادگی و یه جلسه سوال و پرسش هم برگزار کردیم و الان راضیم . به نظرم یک نوعی از شناخته که به خانواده هم برمیگرده فکرشون باهات اوکی باشه یا نه .
این سوال جواب صدر در صدی نداره. منکه خودم سنتی ازدواج کردم خیلی خیلی زیاد خوشبختم. ازون طرف یکی از دوستام سنتی ازدواج کرده با همسرش مشکل داره. یکی دیگه از دوستام با دوست پسرش ازدواج کرده کتک کاری هم کردن حتی . ولی باز یکی از فامیلامون با دوست پسرش ازدواج کرده خوشبخته. واسه همین آدما باید خودشون خوب باشن ربطی به چگونگی آشنایی نداره
من نه میگم دوستی انچنانی قبل از ازدواج درسته نه هم میگم ازدواج سنتی و بدون هیچ اشنایی ما الان داریم تو دوره گذر تمدنی زندگی میکنم نمیشه بدون شناخت واقعا ازدواج کرد من با همسرم فقط 6 ماه اشنایی داشتم اونم نه خیلی صمیمی و یه مقدار هم رسمی و چند باری هم با هم رستوران و کافی شاپ و خرید رفتیم تو محل کارم با هم اشنا شدیم
بنظرمنم سنتى هنوزم توجامعه ى ماحرف اول رومیزنه چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم ما هنوز سنتى هستیم همسرامون هم باهمین فرهنگها بزرگ شدن بعدهاممکنه طرف توجروبحث هاى زن وشوهرى که واسه همه هم هست بدون استثنا اگه کسى گفت مابحث نداشتیم تاحالابایدبهش شک کرداینو اتو حساب میاره وشک وتردیدها زیاد میشه زیاد دیدم دوروبرم که میگم
ب نظرم هرکدوم اشکالات خاص خودشو داره.تو خاستگاری سنتی شاید اونجور که باید نشه طرفت رو بشناسی و تو مدرن هم ک مهم ترینش اعتماد نداشتن ب هم و بیشترشدن صمیمت هاست که ب اشتباه فکرمیکنن دارن نسبت به هم شناخت پیدا میکنن.من خودم سنتی رو بیشتر میپسندم به شرطی ک تعداد جلسات بیشترباشه
ازدواج سنتی یا مدرن؟
تا چند سال قبل اگر از برگزار نکردن جشن عروسی حرفی به میان می آمد، ممکن بود ماجرای ازدواج یک زوج به کلی منتفی شود چون خانواده دختر تعبیر بدی از این تصمیم داشتند. یا اگر کسی می شنید که دختر و پسری پیش از آنکه همدیگر را در روز خواستگاری ببینند، قبلا یکی دو جلسه صحبت مقدماتی داشته اند، ممکن بود روی چنین ازدواجی برچسب های ناخوشایندی بزند. اما این روزها همزمان با تغییر و تحولاتی که در سبک زندگی ما به وجود آمده، ازدواج هم رسم و رسوم جدیدی پیدا کرده است. رسم و رسومی که خیلی ها هنوز آن را نپذیرفته اند و در مقابل خیلی ها عقیده دارند تنها راه مطمئن برای موفقیت زندگی امروزی است.
اگر شما هم جزو کسانی هستید که درباره ازدواج سنتی یا مدرن تردید دارند، می توانید پای صحبت دکتر بهروز بیرشک روانشناس و عضو هیأت علمى دانشگاه علوم پزشکى تهران بنشینید که خوب و بد ازدواج های امروزی را برای ما شرح می دهد:
اشکال ازدواج هاى مدرن در این است که در بسیارى از مواقع پسر و دختر از دید احساسى به مسأله نگاه مى کنند و بدون داشتن آگاهى تن به این ازدواج ها مى دهند و مشکلات آنها پس از شروع زندگى مشترک در زیر یک سقف، مشخص شده و بروز مى کند
معیارها باتوجه به تحولاتى که صورت گرفته فرق کرده است. به طورى که جوانان امروزه نمى خواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر این است که باید خودشان در این امر نقش داشته باشند.
حالا با توجه به فضاى موجود این سؤال پیش مى آید که آیا نظام تربیتى خانواده هاى ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را براى فرزندشان حق خود مى دانند، با این نگرش درمیان جوانان ایجاد تضادنمى کند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسائل مذهبى و فرهنگى مان پذیراى ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام ازدواجهاى سنتى را موفق تر مى دانند و یا ازدواج هاى مدرن را؟
هرچند ازدواج یک ریسک است و باید ازطرف مقابل شناخت اولیه داشته باشیم و عواملى مثل سن، فرهنگ دو خانواده، وضعیت اقتصادى، وضعیت تحصیلى و خصوصیت شخصیتى را نیز در نظرگرفت. براى رسیدن به این شناخت باید مشاوره هاى قبل از ازدواج داشت.
ه نظر من باتوجه به شرایط موجود دیگر نمى شود کاملاً به ازدواجهاى سنتى بازگشت ولى ازسوى دیگر هم نمى شود کاملاً آن را ندیده گرفت. باید به جوانان فرصت داد با همسر آینده خود و یا کسى که او را براى همسرى درنظرگرفته اند، صحبت کنند و در عین حال نیز از راهنمایى ها و ویژگى هایى که براى تشکیل یک خانواده لازم است آنان را آگاه کرد.
در حقیقت اگر خواهان ازدواج غیرسنتى هستیم، باید مقدارى نقش خانواده را در این موضوع لحاظ کنیم و والدین باید کمک لازم را دراین زمینه به فرزند خودداشته باشند.»
دکتر شهلا کاظمى پور، عضو هیأت علمى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه هم دراین باره معتقد است: «باید منظور از ازدواج هاى سنتى و مدرن را کاملاً روشن کرد. در ازدواج هاى سنتى که از طریق خانواده صورت مى گیرد، انتخاب همسر براى فرزند، تأمین منابع مالى آن، برگزارى مراسم ازدواج و حتى روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانواده هاست درحالى که در ازدواج هاى مدرن این امور به خود زوجین محول مى شود و روابط هسته اى درون خانواده بیشتر به دختر وپسر محول مى شود.
در جامعه گذشته کشورمان که جامعه اى سنتى بوده اکثر ازدواجها با نظارت خانواده ها انجام مى شده است. در ازدواج هاى سنتى سن دختر پایین تر از پسر بوده و دایره همسرگزینى نیز محدود بوده است. ولى در مقابل درصد ازدواج هاى خویشاوندى بالا بوده است و به دلیل حمایت هاى مالى که خانواده مى کرد شروع زندگى مشترک براى زوجین بدون دغدغه بوده است.
هر چه جامعه کوچکتر و بسته تر بود، شیوه انتخاب همسر ساده تر و دوام و بقاى زناشویى بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواج هاى سنتى کاسته شده و به طرف ازدواج هاى مدرن حرکت شد ولى این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.
به عنوان مثال انتخاب همسر توسط دختر و پسر انجام شد و سایر موارد را خانواده ها انجام مى دادند. یا اینکه انتخاب همسر توسط والدین بود و سایر موارد به زوجین واگذار مى شد به همین دلیل از دید جامعه شناسى این مرحله را «مرحله گذار» مى نامند و می توان گفت که بسیارى از مسائل و مشکلاتى که براى زوجین جوان پیش مى آید ناشى از دوگانگى ازدواج ها است که بخشى از آن سنتى و بخشى مدرن است.
البته بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب مى کنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفا شناخت هاى ظاهرى و تکیه کردن به یک سرى از معیارهاى کمى باعث شده است ازدواج هاى مدرن در جامعه ما آسیب پذیر باشند.»
زنان و ازدواج سنتی و مدرن
در هر جامعهای خوب و بد، هنجار و ناهنجار و یا شرافتمندانه و ننگبار جز ارزشهای تعیین شده اجتماعی هستند، در واقع ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری گفته می شود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار معتقدند.
به طور کلی هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم و مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آن جامعه است و ازدواج یکی از ارزشهای قابل پذیرش در کشور ماست.
ازدواج به عنوان یک پدیده اجتماعی از جهات گوناگونی قابل بررسی ست، با توجه به اهمیت و تاثیر جریان زناشوئی بر جنبه های مختلف زندگی بررسی و مطالعه در خصوص ازدواج امری مهم و ضروری شمرده شده و از آنجا که تغییرات بنیادی و اجتماعی در هر جامعه ای، در روابط افراد تاثیر فراوانی دارد پدیده ای مثل ازدواج بسیار حائز اهمیت است.
طبق آنچه بسیاری از کارشناسان عنوان کرده اند ازدواج در درجه نخست یک قرارداد اقتصادی و اجتماعی بین دو انسان است که وقتی به اوج هماهنگی در امور مهم رسیدند، به آن متعهد می شوند.
البته نوع ازدواج و آشنایی در جوامع متفاوت است و در یک جامعه مدرن دو نفر ممکن است دوستان بسیار خوبی برای همه باشند اما هیچ وقت با یکدیگر ازدواج نکنند اما در جامعه سنتی زن و مرد قبل از ازدواج نباید بینشان دوستی باشد در واقع هر گونه رابطه ای قبل از ازدواج ممنوع بوده و حتی در برخی از خانواده ها که ریشه مذهبی قوی دارند گناه محسوب می شود.
گرچه در حال حاضر رابطه زنان و مردان در جامعه ما تغییرات فراوانی یافته و زنان به آسانی در کنار مردان به فعالیت می پردازند و در عرصه های اجتماعی فعالیت بسیاری داشته، همچنین در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز ارتباط گسترده تری را تجربه می کنند اما این گونه زندگی و باور هنوز به طور کامل تمام جامعه را فرا نگرفته است.
در خصوص مسئله ازدواج می توان گفت که همچنان نگاه سنتی نسبت به ازدواج در کشور ما حاکم است که البته بخش وسیعی از این نگاه ناشی از تأملات مذهبی ست و نیمی از مردان و زنان ما به شکل سنتی فکر می کنند و همچنین خانواده هایی که به این نحو ازدواج می کنند فراوانند.
از سوی دیگر نیز آداب و سنن حاکم بر جامعه باعث شده ازدواج زنان در سنین پایین تری اتفاق افتاده که البته از طرف دیگر تمایمل شدید گزینش همسر جوان از جانب مردان نیز در این میان بی تاثیر نیست.
از آنجا که خانوده مهمترین بستر در نهادینه شدن سنت ها و آداب و رسوم فرهنگی و پایداترین و قدیمی ترین عامل در زمینه رشد و تربیت انسان و همچنین شناخت زمینه های مختلف برای ازدواج جوانان به خصوص دختران است، متأسفانه نخستین مشکل و بزرگترین مسئله، عدم شناخت ابعاد شخصیت زن از بعد انسانی است.
با یادآوری اینکه سهم عمده زنان در رفاه خانواده و پیشرفت جامعه تا به حال بطور کامل شناخته نشده اما مطمئناً اهمیت نقش اجتماعی زنان و نقش والدین در خانواده و تربیت و رشد کودکان قابل تأمل است. البته ناگفته نماند که تحقیقات فراوانی نشان داده است که دلیل بسیاری از طلاق ها و جدایی های امروزه در کشور ما ناشی از ازدواج به شکل مدرن است یعنی دوستی و آشنایی قبل از ازدواج!
نباید فراموش کرد که امروزه تنها جنبههای بیرونی زندگی ما نیست که تغییر کرده، بلکه دگرگونی و تغییر در شخصیترین و خصوصیترین جنبههای زندگی ما نیز ریشه دوانیده است؛ تا جایی که ازدواجهای سنتی دیروز، جای خود را به همسرگزینی آزاد امروز داده است.
طی سالهای گذشته همراه با تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در جامعه ما روی داده، بسیاری از ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شده است که حتی گاهی با باورهای گذشته همخوانی چندانی نداشته و حتی در تعارض با آنها نیز قرار می گیرد که ازدواج سنتی یکی از این ارزشهاست.
در واقع تغییرات به وجود آمده در زمینه شیوههای همسریابی و ازدواج جوانان،بسیاری از خانوادهها را با مسایل متعددی روبهرو کرده ساخته به نحوی که آنها در دوراهی ازدواج سنتی و مدرن دچار سرگردانی شده اند
در گذشته ازدواج ها به صورت سنتی انجام می گرفت که امروزه با گذشت زمان و ارتباط با کشورهاى اروپایى و... گونه دیگرى از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن یاد میشود، در جامعه ما سایه انداخته است، دراین گونه ازدواجها که بیشتر درمیان کشورهاى غربى رایج است و مطابق با فرهنگ و سنتهاى این گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنایى و دوستى با یکدیگر مدتى در کنار هم زندگى کرده و یا به دوستى و برقرارى رابطهاى عاطفى میپردازند و در نهایت درصورت وجود هماهنگى و رضایت میان آنها اقدام به ازدواج میکنند و این همان چیزی ست که بدون توجه به ریشه های مذهبی و فرهنگی ما در کشورمان ریشه دوانیده است.
اینکه آیا جامعه ما با توجه به مسائل مذهبی و فرهنگی پذیرای ازدواج مدرن است یا خیر؟ سؤالی ست که باید پیش از بروز مشکلات جدید و جبران ناپذیر به آن پاسخ داد!
برخی از متخصصان عقیده دارند، نمیشود بین ازدواج سنتى و مدرن مشخص کرد که به طور قطع کدامیک موفقتر است اما براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهاى نمونههایى که به صورت سنتى یا مدرن ازدواج کردهاند، پى میبریم که با توجه به فرهنگ کشورمان ازدواج های سنتی کمتر دچار اشکال می شود.
دکتر شهلا کاظمیپور عضو هیئت علمى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران در این خصوص اظهار داشته: هر چند در گذشته جامعه کوچکتر و بستهتر بود، امّا شیوهی انتخاب همسر سادهتر و دوام و بقاى زناشویى نیز بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواجهاى سنتى کاسته شده و به طرف ازدواجهاى مدرن حرکت میشود ولى این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.
وی معتقد است: به هر حال اکنون بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب میکنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفاً شناختهاى ظاهرى و تکیه کردن به یک سرى از معیارهاى کمّى باعث شده است ازدواجهاى مدرن در جامعهی ما آسیبپذیر باشند.
به قول اقاى دکتر هلاکویى ازدواج سنتى مثل اینکه بگى براى یک نفر لباس بخر در حالى که نمیدونى کیه بعد لباس بخرى میاى میبینى طرف بچه هست و تو لباس بزرگ خریدى.
به نظر من ازدواج سنتی بهتره.در مدل مدرن که به اصطلاح دختر و پسر خودشون همدیگه رو پیدا میکنن چه دختر چه پسر همدیگه رو خیلی کامل و بدون عیب و نقص میبینن در صورتی که این طور نیست .ولی در مدل سنتی درسته که خواست دختر و پسر مهمه ولی والدین به عنوان شخص سوم بدون اینکه درگیر مسئله ای باشه نظر خودشو میده و بقیه چیزا رو و مهمترین اونا تصمیم نهایی رو به دختر و پسر واگذار میکنن .با همه این حال این یک مسئله شخصی هست و نظر هر کسی در این موضوع قابل احترام هست
من نظری ندارم :))
سنتی اصلن خوب نیست نمیشه همین جوری ادم پاشه بره خواستگاری یه دختری !!!!!!!!!! اونم بگه بله اگه مدرنتر باشه طرفتو یه مدت میشناسه اگه بپسندی اکی رو میدی منکه مدرن ازدواج کردم و عاشق همسرم هستم
نمیشه اینطوری گفت. خوب هرکس بر اساس تجربه ی خودش یه چیزی میگه:) من با ازدواج سنتی که دو نفر به هم معرفی بشن و بعد از یه هفته پسره بره خواستگاری دختره و یه هفته بعد هم عقد کنن و یه سال بعد هم عروسی کنن مشکل دارم. اینا بدون هیچ شناختی ازدواج میکنن و عموما یا سرکوب میشن یا طلاق میگیرن.
من نمیتونم صددرصد بگم کدوم بهتره ولی تجربه خودم ثابت کرده ازدواج سنتی خیلی بهتره من قبل ازازدواجم خیلی رنج ها ازخیلی جاهاکشیدم ولی هیچکدوم به نتیجه نرسیدجزداغون شدن خودم ولی ازدواج سنتی برای من خیلی خوب بودنامزدم خداروشکرخیلی خوبه وخانواده هامونم راضی هستن وتوی فامیل همه مادوتاروزوج خوشبخت میشناسن ازدواج ماخیلی ستنی بودخودم قبلا از ازدواج سنتی راضی نبودم ولی الان از ته قلبم بهش ایمان دارم.
مهم نوع ازدواج نیست مهم شناختی هست که باید قبل از ازدواج دختروپسر و خانوادهاشون نسبت به هم پیدا کنن. ازدواج سنتی به شرطی خوبه که قبل از عقد مدتی رفت و امد بین خانوادها و دختروپسر صورت بگیره.دوستی های قبل از ازدواجم خوبه به شرطی که عاقلانه و منطقی پیش بره رابطه.در هر صورت باچشم باز انتخاب کردن مهمه. باید به خاطر داشته باشیم که عاقلانه انتخاب کنیم و عاشقانه زندگی کنیم.
ازدواج سنتی بهتره به شرطی که قبلش خانواده ها مدت زمانی رو برای آشنایی دختروپسر در نظربگیرن ورفت وآمدهای خانوادگی صورت بگیره تا دختروپسر تو این مدت همدیگه رو بیشتر بشناسن وبسنجن که واقعا به درد هم میخورن یا نه. ازدواجی که قبلا دوستی توش بوده حدودا 85درصدش با شکست وپشیمونی مواجه بوده حالا هرکس توش موفق بوده شانس آورده یا جزء اون 25 درصد موفق بوده :)
ما که از دوستیها و آشنایی های قبل از ازدواج خیری ندیدیم :)) فقط به دید کسب تجربه بهش نگاه کردیم. همین ازدواج سنتی از هرچیزی بهتره. البته اونم خوبه که مثلا بعد از معرفی شدن و آشنایی های خانواده ها دختر و پسر یه مدت با هم برن و بیان بدون اینکه خیلی علنی بشه داستان، تا همدیگرو بشناسن:) به نظرم مزیتش اینه که دختر به خصوص احساس ناامنی نمیکنه و مطمئنه کیس ازدواجه و سر صبر و بدون استرس و بدون غلبه شدن احساسش تصمیم میگیره
من ازدواج رو دوستی را ترجیح میدم البته دوستی کوتاه نه. دوستی که مدتش یه کم بگذره تا شناخت حاصل شه. من با شوهرم دوست بودم هیچ استرسی نداشتم موقع عقد چون همه جوره همو میشناختیم
من ازدواج رو دوستی را ترجیح میدم البته دوستی کوتاه نه. دوستی که مدتش یه کم بگذره تا شناخت حاصل شه. من با شوهرم دوست بودم هیچ استرسی نداشتم موقع عقد چون همه جوره همو میشناختیم
به نظرمن آشنایی سنتی و انتخاب مدرن خیلی بهتره یعنی نه کاملا سنتی(به معنای قدیمی) نه دوستی های بی سر و ته خیابونی. یعنی ابتدای آشنایی ازطریق خانواده ها باشه ولی شناخت دختر وپسر به عهده ی خودشون باشه: ازطریق رفتوآمد.تلفن. اینجوری اون رابطه کنترل شده پیش میره و آدم به بازی گرفته نمیشه.
ازدواج سنتی چون عشق بعداز ازدواج پایدارتره.
من جفتش رو دوست دارم . سنتی به دلیل اینکه دختر برای پسر تازگی داره و برعکس . ولی مدرن مزایایی داره که سنتی اینجور نیست خدا روشکر خانوادم روشن فکر هستن و ایده های که برای دوره ی خاستگاریم بود رو پذیرفتن . مثلا درسته که با خانواده امدن خواستگاری ولی با هم بیرون میرفتیم شماره هامون رو بعد از چند جلسه با تایید از خانواده هامون بهم دادیم اوایل سخت بود ولی به احساسات آداب غذا خوردن آداب رفتار آداب صحبت کردن دوستامون و غیره ...درک متقابل داشتیم و قبل از برنامه نامزدیم رفت امد خانوادگی شام و ناهار خانوادگی و یه جلسه سوال و پرسش هم برگزار کردیم و الان راضیم . به نظرم یک نوعی از شناخته که به خانواده هم برمیگرده فکرشون باهات اوکی باشه یا نه .
این سوال جواب صدر در صدی نداره. منکه خودم سنتی ازدواج کردم خیلی خیلی زیاد خوشبختم. ازون طرف یکی از دوستام سنتی ازدواج کرده با همسرش مشکل داره. یکی دیگه از دوستام با دوست پسرش ازدواج کرده کتک کاری هم کردن حتی . ولی باز یکی از فامیلامون با دوست پسرش ازدواج کرده خوشبخته. واسه همین آدما باید خودشون خوب باشن ربطی به چگونگی آشنایی نداره
من نه میگم دوستی انچنانی قبل از ازدواج درسته نه هم میگم ازدواج سنتی و بدون هیچ اشنایی ما الان داریم تو دوره گذر تمدنی زندگی میکنم نمیشه بدون شناخت واقعا ازدواج کرد من با همسرم فقط 6 ماه اشنایی داشتم اونم نه خیلی صمیمی و یه مقدار هم رسمی و چند باری هم با هم رستوران و کافی شاپ و خرید رفتیم تو محل کارم با هم اشنا شدیم
به نظر من آشنایی سالم خیلی خوب و مفیده
البته خودم کاملا سنتی بود آشنایی مون زیر نظر خانواده ها بود. اما به هر حال خیلی راضیم الان
اولین بار جلسه خواستگاری دیدیم همدیگرو
بنظرمنم سنتى هنوزم توجامعه ى ماحرف اول رومیزنه چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم ما هنوز سنتى هستیم همسرامون هم باهمین فرهنگها بزرگ شدن بعدهاممکنه طرف توجروبحث هاى زن وشوهرى که واسه همه هم هست بدون استثنا اگه کسى گفت مابحث نداشتیم تاحالابایدبهش شک کرداینو اتو حساب میاره وشک وتردیدها زیاد میشه زیاد دیدم دوروبرم که میگم
ب نظرم هرکدوم اشکالات خاص خودشو داره.تو خاستگاری سنتی شاید اونجور که باید نشه طرفت رو بشناسی و تو مدرن هم ک مهم ترینش اعتماد نداشتن ب هم و بیشترشدن صمیمت هاست که ب اشتباه فکرمیکنن دارن نسبت به هم شناخت پیدا میکنن.من خودم سنتی رو بیشتر میپسندم به شرطی ک تعداد جلسات بیشترباشه
ازدواج سنتی یا مدرن؟
تا چند سال قبل اگر از برگزار نکردن جشن عروسی حرفی به میان می آمد، ممکن بود ماجرای ازدواج یک زوج به کلی منتفی شود چون خانواده دختر تعبیر بدی از این تصمیم داشتند. یا اگر کسی می شنید که دختر و پسری پیش از آنکه همدیگر را در روز خواستگاری ببینند، قبلا یکی دو جلسه صحبت مقدماتی داشته اند، ممکن بود روی چنین ازدواجی برچسب های ناخوشایندی بزند. اما این روزها همزمان با تغییر و تحولاتی که در سبک زندگی ما به وجود آمده، ازدواج هم رسم و رسوم جدیدی پیدا کرده است. رسم و رسومی که خیلی ها هنوز آن را نپذیرفته اند و در مقابل خیلی ها عقیده دارند تنها راه مطمئن برای موفقیت زندگی امروزی است.
اگر شما هم جزو کسانی هستید که درباره ازدواج سنتی یا مدرن تردید دارند، می توانید پای صحبت دکتر بهروز بیرشک روانشناس و عضو هیأت علمى دانشگاه علوم پزشکى تهران بنشینید که خوب و بد ازدواج های امروزی را برای ما شرح می دهد:
اشکال ازدواج هاى مدرن در این است که در بسیارى از مواقع پسر و دختر از دید احساسى به مسأله نگاه مى کنند و بدون داشتن آگاهى تن به این ازدواج ها مى دهند و مشکلات آنها پس از شروع زندگى مشترک در زیر یک سقف، مشخص شده و بروز مى کند
معیارها باتوجه به تحولاتى که صورت گرفته فرق کرده است. به طورى که جوانان امروزه نمى خواهند به صورت چشم و گوش بسته تن به ازدواج بدهند و اعتقادشان بر این است که باید خودشان در این امر نقش داشته باشند.
حالا با توجه به فضاى موجود این سؤال پیش مى آید که آیا نظام تربیتى خانواده هاى ما که در آن پدر و مادر انتخاب همسر را براى فرزندشان حق خود مى دانند، با این نگرش درمیان جوانان ایجاد تضادنمى کند؟ و آیا اصلاً جامعه ما با توجه به مسائل مذهبى و فرهنگى مان پذیراى ازدواج مدرن هست یا خیر؟ و اصولاً آمار و ارقام ازدواجهاى سنتى را موفق تر مى دانند و یا ازدواج هاى مدرن را؟
هرچند ازدواج یک ریسک است و باید ازطرف مقابل شناخت اولیه داشته باشیم و عواملى مثل سن، فرهنگ دو خانواده، وضعیت اقتصادى، وضعیت تحصیلى و خصوصیت شخصیتى را نیز در نظرگرفت. براى رسیدن به این شناخت باید مشاوره هاى قبل از ازدواج داشت.
ه نظر من باتوجه به شرایط موجود دیگر نمى شود کاملاً به ازدواجهاى سنتى بازگشت ولى ازسوى دیگر هم نمى شود کاملاً آن را ندیده گرفت. باید به جوانان فرصت داد با همسر آینده خود و یا کسى که او را براى همسرى درنظرگرفته اند، صحبت کنند و در عین حال نیز از راهنمایى ها و ویژگى هایى که براى تشکیل یک خانواده لازم است آنان را آگاه کرد.
در حقیقت اگر خواهان ازدواج غیرسنتى هستیم، باید مقدارى نقش خانواده را در این موضوع لحاظ کنیم و والدین باید کمک لازم را دراین زمینه به فرزند خودداشته باشند.»
دکتر شهلا کاظمى پور، عضو هیأت علمى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران و متخصص جمعیت و توسعه هم دراین باره معتقد است: «باید منظور از ازدواج هاى سنتى و مدرن را کاملاً روشن کرد. در ازدواج هاى سنتى که از طریق خانواده صورت مى گیرد، انتخاب همسر براى فرزند، تأمین منابع مالى آن، برگزارى مراسم ازدواج و حتى روابط زوجین پس از ازدواج تحت نظارت خانواده هاست درحالى که در ازدواج هاى مدرن این امور به خود زوجین محول مى شود و روابط هسته اى درون خانواده بیشتر به دختر وپسر محول مى شود.
در جامعه گذشته کشورمان که جامعه اى سنتى بوده اکثر ازدواجها با نظارت خانواده ها انجام مى شده است. در ازدواج هاى سنتى سن دختر پایین تر از پسر بوده و دایره همسرگزینى نیز محدود بوده است. ولى در مقابل درصد ازدواج هاى خویشاوندى بالا بوده است و به دلیل حمایت هاى مالى که خانواده مى کرد شروع زندگى مشترک براى زوجین بدون دغدغه بوده است.
هر چه جامعه کوچکتر و بسته تر بود، شیوه انتخاب همسر ساده تر و دوام و بقاى زناشویى بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواج هاى سنتى کاسته شده و به طرف ازدواج هاى مدرن حرکت شد ولى این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.
به عنوان مثال انتخاب همسر توسط دختر و پسر انجام شد و سایر موارد را خانواده ها انجام مى دادند. یا اینکه انتخاب همسر توسط والدین بود و سایر موارد به زوجین واگذار مى شد به همین دلیل از دید جامعه شناسى این مرحله را «مرحله گذار» مى نامند و می توان گفت که بسیارى از مسائل و مشکلاتى که براى زوجین جوان پیش مى آید ناشى از دوگانگى ازدواج ها است که بخشى از آن سنتى و بخشى مدرن است.
البته بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب مى کنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفا شناخت هاى ظاهرى و تکیه کردن به یک سرى از معیارهاى کمى باعث شده است ازدواج هاى مدرن در جامعه ما آسیب پذیر باشند.»
زنان و ازدواج سنتی و مدرن
در هر جامعهای خوب و بد، هنجار و ناهنجار و یا شرافتمندانه و ننگبار جز ارزشهای تعیین شده اجتماعی هستند، در واقع ارزشهای اجتماعی به عوامل و عناصری گفته می شود که اکثریت جامعه به اهمیت و اعتبار معتقدند.
به طور کلی هر چیزی که برای یک نظام اجتماعی مورد نیاز، محترم و مقدس، خواستنی و مطلوب تلقی شود، جزء ارزشهای آن جامعه است و ازدواج یکی از ارزشهای قابل پذیرش در کشور ماست.
ازدواج به عنوان یک پدیده اجتماعی از جهات گوناگونی قابل بررسی ست، با توجه به اهمیت و تاثیر جریان زناشوئی بر جنبه های مختلف زندگی بررسی و مطالعه در خصوص ازدواج امری مهم و ضروری شمرده شده و از آنجا که تغییرات بنیادی و اجتماعی در هر جامعه ای، در روابط افراد تاثیر فراوانی دارد پدیده ای مثل ازدواج بسیار حائز اهمیت است.
طبق آنچه بسیاری از کارشناسان عنوان کرده اند ازدواج در درجه نخست یک قرارداد اقتصادی و اجتماعی بین دو انسان است که وقتی به اوج هماهنگی در امور مهم رسیدند، به آن متعهد می شوند.
البته نوع ازدواج و آشنایی در جوامع متفاوت است و در یک جامعه مدرن دو نفر ممکن است دوستان بسیار خوبی برای همه باشند اما هیچ وقت با یکدیگر ازدواج نکنند اما در جامعه سنتی زن و مرد قبل از ازدواج نباید بینشان دوستی باشد در واقع هر گونه رابطه ای قبل از ازدواج ممنوع بوده و حتی در برخی از خانواده ها که ریشه مذهبی قوی دارند گناه محسوب می شود.
گرچه در حال حاضر رابطه زنان و مردان در جامعه ما تغییرات فراوانی یافته و زنان به آسانی در کنار مردان به فعالیت می پردازند و در عرصه های اجتماعی فعالیت بسیاری داشته، همچنین در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی نیز ارتباط گسترده تری را تجربه می کنند اما این گونه زندگی و باور هنوز به طور کامل تمام جامعه را فرا نگرفته است.
در خصوص مسئله ازدواج می توان گفت که همچنان نگاه سنتی نسبت به ازدواج در کشور ما حاکم است که البته بخش وسیعی از این نگاه ناشی از تأملات مذهبی ست و نیمی از مردان و زنان ما به شکل سنتی فکر می کنند و همچنین خانواده هایی که به این نحو ازدواج می کنند فراوانند.
از سوی دیگر نیز آداب و سنن حاکم بر جامعه باعث شده ازدواج زنان در سنین پایین تری اتفاق افتاده که البته از طرف دیگر تمایمل شدید گزینش همسر جوان از جانب مردان نیز در این میان بی تاثیر نیست.
از آنجا که خانوده مهمترین بستر در نهادینه شدن سنت ها و آداب و رسوم فرهنگی و پایداترین و قدیمی ترین عامل در زمینه رشد و تربیت انسان و همچنین شناخت زمینه های مختلف برای ازدواج جوانان به خصوص دختران است، متأسفانه نخستین مشکل و بزرگترین مسئله، عدم شناخت ابعاد شخصیت زن از بعد انسانی است.
با یادآوری اینکه سهم عمده زنان در رفاه خانواده و پیشرفت جامعه تا به حال بطور کامل شناخته نشده اما مطمئناً اهمیت نقش اجتماعی زنان و نقش والدین در خانواده و تربیت و رشد کودکان قابل تأمل است. البته ناگفته نماند که تحقیقات فراوانی نشان داده است که دلیل بسیاری از طلاق ها و جدایی های امروزه در کشور ما ناشی از ازدواج به شکل مدرن است یعنی دوستی و آشنایی قبل از ازدواج!
نباید فراموش کرد که امروزه تنها جنبههای بیرونی زندگی ما نیست که تغییر کرده، بلکه دگرگونی و تغییر در شخصیترین و خصوصیترین جنبههای زندگی ما نیز ریشه دوانیده است؛ تا جایی که ازدواجهای سنتی دیروز، جای خود را به همسرگزینی آزاد امروز داده است.
طی سالهای گذشته همراه با تغییرات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که در جامعه ما روی داده، بسیاری از ارزشها و هنجارهای اجتماعی نیز دستخوش تغییر و دگرگونی شده است که حتی گاهی با باورهای گذشته همخوانی چندانی نداشته و حتی در تعارض با آنها نیز قرار می گیرد که ازدواج سنتی یکی از این ارزشهاست.
در واقع تغییرات به وجود آمده در زمینه شیوههای همسریابی و ازدواج جوانان،بسیاری از خانوادهها را با مسایل متعددی روبهرو کرده ساخته به نحوی که آنها در دوراهی ازدواج سنتی و مدرن دچار سرگردانی شده اند
در گذشته ازدواج ها به صورت سنتی انجام می گرفت که امروزه با گذشت زمان و ارتباط با کشورهاى اروپایى و... گونه دیگرى از ازدواج که از آن به ازدواج مدرن یاد میشود، در جامعه ما سایه انداخته است، دراین گونه ازدواجها که بیشتر درمیان کشورهاى غربى رایج است و مطابق با فرهنگ و سنتهاى این گونه کشورها است، دختر و پسر پس از آشنایى و دوستى با یکدیگر مدتى در کنار هم زندگى کرده و یا به دوستى و برقرارى رابطهاى عاطفى میپردازند و در نهایت درصورت وجود هماهنگى و رضایت میان آنها اقدام به ازدواج میکنند و این همان چیزی ست که بدون توجه به ریشه های مذهبی و فرهنگی ما در کشورمان ریشه دوانیده است.
اینکه آیا جامعه ما با توجه به مسائل مذهبی و فرهنگی پذیرای ازدواج مدرن است یا خیر؟ سؤالی ست که باید پیش از بروز مشکلات جدید و جبران ناپذیر به آن پاسخ داد!
برخی از متخصصان عقیده دارند، نمیشود بین ازدواج سنتى و مدرن مشخص کرد که به طور قطع کدامیک موفقتر است اما براساس آمار طلاق و نگاه به اظهارنظرهاى نمونههایى که به صورت سنتى یا مدرن ازدواج کردهاند، پى میبریم که با توجه به فرهنگ کشورمان ازدواج های سنتی کمتر دچار اشکال می شود.
دکتر شهلا کاظمیپور عضو هیئت علمى دانشکده علوم اجتماعى دانشگاه تهران در این خصوص اظهار داشته: هر چند در گذشته جامعه کوچکتر و بستهتر بود، امّا شیوهی انتخاب همسر سادهتر و دوام و بقاى زناشویى نیز بیشتر بود. به همراه گسترش جوامع و توسعه شهرنشینى و افزایش تحصیلات به تدریج از سهم ازدواجهاى سنتى کاسته شده و به طرف ازدواجهاى مدرن حرکت میشود ولى این تحول به یکباره بیانگر یک ازدواج مدرن نیست.
وی معتقد است: به هر حال اکنون بسیارى از جوانان متقاضى ازدواج مدرن هستند زیرا خود همسرشان را انتخاب میکنند ولى تنوع فرهنگى، ضعف شناخت از یکدیگر و صرفاً شناختهاى ظاهرى و تکیه کردن به یک سرى از معیارهاى کمّى باعث شده است ازدواجهاى مدرن در جامعهی ما آسیبپذیر باشند.
در هر حال نباید فراموش کرد که ازدواج در دین وآیین ما سنتی ست الهی و باید آن را به بهترین نحو پاس داشت.
خواهش میکنم فریباگلی