کلمه «مهریه» را زیاد شنیدهاید اما در مقابل، واژه «شیربها» غریب و ناآشناست. در فرهنگ ایران باستان و حتی تا قرنها بعد از ورود اسلام به ایران، شیربها برای گوش هر ایرانی واژهای بسیار آشنا و مهریه واژهای کم تر آشنا بود.
در کتابهای لغت، شیربها «به آنچه از قماش، زر و گوهر و سیم گفته میشد که هنگام عروسی از خانه داماد به خانه عروس فرستاده میشد» که در واقع نوعی اجرت شیردهی مادرعروس به عروس بود. اما در همان کتابهای لغت، مهریه با واژه کابین تعریف شده که به معنای «دست پیمان» است؛ یعنی پولی که موجب ایجاد پیمان میان دو کس یا دو خانواده میشود.
مهریه در تعریف اسلام معنای دیگری دارد. در واقع ترجمه صحیح «صداق» است؛ همان چیزی که قرآن مردان را به پرداخت آن به زنانشان امر کرده؛ آن هم در کمال رضایت (آیههای سوره نساء). صداق از «صدق» میآید؛ به معنای راستی و درستی و به دلیل اینکه هدیهای است که داماد به عروس میدهد تا نشانه صداقتش در محبت و مهربانی به او باشد، مهریه هم گفته شده است.
حضرت رسول(ص) عروسها و دامادها را هم با صداق مادی و هم با صداقهای معنوی عقد میکردند. صداق النبی که در احادیث «500 درهم» آمده، رسمی بود که مدتها در تعیین مهریه میان مسلمانها رایج بوده است. اما اگر داماد هیچ پولی نداشت، حضرت رسول(ص) با مهریه «تعلیم تعدادی از سورههای قرآن» توسط داماد به عروس آنها را به عقد هم درمیآورد. امام صادق فرموده: «رسول خدا(ص) مردان و زنان را با سورهای از قرآن، چند درهم و مقداری گندم به نکاح هم درمیآوردند» (وسائل الشیعه، ج 15، ص 33).
الان به تعداد حروف 4 تا سوره باید سکه بدی !! هم مهریه اسلامی رو باید بدیم هم شیربهای ایرانی چند سال دیگه هم یه چیزی از اروپایی ها باید بدیم . خدا رحم کنه !