جدایی از او برایم خیلی سخت است!
پاسخ: من با صراحت نظرمو میگم و امیدوارم شما هم بتونین با قاطعیت تصمیم بگیرین: از نظر من، این رابطه مطلقا بی سرانجامه و هر چه سریع تر باید تموم بشه. دلایل زیادی وجود داره اما حداقل 2 دلیل رو من ذکر می کنم:
1- صرف نظر از همه مسایل دیگه، احتمال اینکه این آقا تو سن 20 سالگی به حدی از بلوغ عقلانی که لازمه ازدواجه رسیده باشه، فوق العاده کمه. مطمئنا ایشون خودشون این مساله رو نمی پذیرن چون الان احساس عاشقانه ای به شما دارن، اما فارغ از وجود شما تو زندگیشون، آیا ایشون تصمیمی برای ازدواج تو این سن و سال داشته؟ ممکنه بگین می تونین تا چند سال دیگه صبر کنین؛ اون وقت من به شما میگم که این هیچ تفاوتی با ازدواج نداره وقتی خودتون رو به هم متعهد بدونین و همه فرصت های دیگه رو از دست بدین.
2- خودتون به جمله های خودتون دقت کنین: «حاضرم برای رسیدن بهش همه کار انجام بدم. برای همین عقلانی فکر کردن و جدایی برام خیلی سخته...» این جمله ها خیلی خطرناکن دوست عزیز. ازدواج مهم ترین قراردادیه که تو زندگی تون با کسی امضا می کنین. آیا شما یه مانتو رو با چشم های بسته می خرین که حالا می خواین با چشم های بسته ازدواج کنین؟ وقتی خودتون اذعان دارین که عاقل بودن براتون سخته، یعنی در واقع چشم هاتونو بستین.
###
سلام دختر 22ساله ای هستم که که چند ماه پیش با پسره 32ساله ای که قبل از من دختر دایی شان را طلاق داده بودند نامزد کردم , ایشون خیلی خیلی مرا دوست داشتند و بعد یک سال التماس پدرم تونستند با من ازدواج کنند ولی بعد گذشت چند ماه ازم میخوان جداشیم گاهی میگن تنوع طلبن و گاهیم میگن من ایده آلشون نیستم ولی من زندگیمو دوس دارم واقعا , ایشون منو به مشاوره دعوت میکنن و خودشونو عقل کل میدونن, چرا راه حل نباشه؟ چرا نمیشه کنار اومدو زندگی کرد؟ چرا آمار طلاقو ببریم بالا؟