حواستان به رابطه ای که شروع می کنید باشد

پرسش : دختری 27 ساله هستم دانشجوی ترم آخر مهندسی پرو‍ژه در پیام نور مشهد و شاغل. بدلیل شاغل بودن و تداخل ساعات کاری ام با کلاس های دانشگاه زیاد سر کلاسهای دانشگاه حضور نداشتم و بیشتر دروس را بصورت خودخوان گذراندم البته تا جایی که توانستم در کلاسها شرکت کردم. درهمین جلسات حضوری یکی از همکلاسی های که از نظر بچه ها بسیار پرحرف بود چندین بار باب صحبت رو باز کرد و از اونجائی که همیشه در کودکی در گوش ما خواندن دختر خوب با آدمهای غریبه زیاد گرم نمیگیره و غرور دختر ایرانی این اجازه را نمیده و از این حرفها باعث شد زیاد اجازه اشنایی به اون ندم (البته ناگفته نماند از نظر ارتباط با جنس مخالف هیچ مشکلی ندارم و تقریبا خیلی بیشتر از همه همسن و سالام می تونم راحت باشم. من 3 برادر دارم که بیشتر زمان زندگیم را با اونها گذروندم). این پسر در اون زمان بسیار پیام میدادند و از من توقع داشت مثل یک دوست بهش پیام بدهم. از انوجاییکه دوست نداشتم و ندارم، با ایشان تند برخورد کردم و خواستم که مزاحم نشه. این موضوع گذشت تا امسال روز زن که پیامی از ایشون دریافت کردم و برای اینکه بی ادبی نشه جوابشو رو دادم. ائن زمان به من گفت که بهم علاقه داره و این جمله را در چند پیام فرستاد و در آخر ازم خواست برای صحبت درباره این موضوع هم رو ببینیم. دو روز بعد هم رو دیدیم و فهمید که هم سن هستیم. در خلال صحبتهاش متوجه شدم قصد دوستی نداره. البته قصدش مزاحمت هم نیست. مدعی بود نمی خواد من را به آینده ای که خودشان مطمئن نیست امیدوار کنه و من الان نیاز به یک همراه اصلی داره که زندگیش را بسازه ... واقعا قصدش را کاملا نفهمیدم. ازم خواست که به علاقه اش نسبت به خودم فکر کنم و من از اش خواستم که خانواده ها خبر داشته باشن ولی اون دوست نداره کسی باخبر بشه. البته من با خواهرم صحبت کردم و خبر داره. من مدتی به ایشون و خودم فرصت دادم تا تصمیم بگیریم از خودم مطمئنم که وارد بازی بچه گانه ای نمیشم چون تمام عمرم نگذاشتم، اما حالا میترسم این همان شانس ازدواج و زندگی آینده ام باشه. نمیدانم! نمی تونم با خانواده ام مشورت کنم چون کمی احساساتی برخورد میکنن. حالا به نظر شما من چه کاری انجام بدم تا مطمئن بشم که راه درست میرم نه اشتباه؟ نمیخواهم در این زمان اشتباهی در کارنامه زندگی ام داشته باشم.
پاسخ

پاسخ: دو نکته : 1- به نظر من ایشون تا حد امکان با صراحت و صداقت به شما گفتن که چه توقعی از این رابطه دارن. اما به نظر میاد شما نشنیدین؛ یا نخواستین که بشنوین. من توضیحات ایشونو براتون به زبون ساده تر و شفاف تر ترجمه می کنم: از شما خواستن که با ایشون دوست باشین. شامل رابطه عاطفی و فیزیکی، بدون تعهد برای ادامه این رابطه تا همیشه.
2- اینکه شما می خواین هیچ وقت وارد چنین رابطه ای بشین یا نه، تصمیم شماست. ولی نخواین که این رابطه رو جور دیگه ای، اون طور که خودتون تصور می کنین تعریف کنین. اینکه گفتین «حالا میترسم این همان شانس ازدواج و زندگی اینده من باشد» یعنی دارین مسیر اشتباهیو میرین. نمیگم که این رابطه هرگز امکان نداره به ازدواج برسه. خیلی ها از دوستی شروع می کنن و به ازدواج میرسن. اما اینکه شما از ابتدا این رابطه رو با اون چشم انداز آغاز کنین، اشتباهه.

###

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...