ندا جون تبلت های سامسونگ همه os شون androidهستش و قابلیت بیشتری نسبت به گوشی بهت نمیده و ضمنا اکثرا قابلیت call ندارن. مارک و برند تبلت مهم نیست چیزی که مهم cpu & RAM هستش چون در موارد multi use هنگ میکنه. عزیزم به اینا توجه کن
IPad به درد ما نمی خوره چون App Store ما رو لیست تحریم هاش داره. برای خرید تبلت باید به RAM & CPU توجه کرد برندهای مختلفی مثلlenovo . acer . sony . و خیلی های دیگه هست که از نظر کارایی کوچکترین تفاوتی از نظر عملی وجود نداره
ستاره جون این چیزا رو میدونم یکی از دوستام IPad گرفته 2 میلیون هم خریده ولی چون از قانون Copy Write استفاده میکنن و شدیدا هم توش رعایت میشه واسه ما که تو ایران زندگی میکنیم خیلی کارا واسمون سخت میشه
شوخی کردم واقعا امروز دلم واسش سوخت توی 48 ساعت 9 ساعت خوابیده بود دیشب تا صبح بیدار بودم از 12 شب که خوابیده بود تا ساعت 4.5 صبح به همون حالتی که خوابیده بود تکون نخورده بود فهمیدم که خیلی خسته بوده واقعا ازین موضوع ناراحت شدم امیدوارم خدا بهش قوت بده با این حجم کاری که داره. واقعا دوستش دارم خیلی زحمت میکشه پریشب همش دستمو میبوسید میگفت تمام دلخوشیم تو زندگیم تویی هر چقدرم که خسته باشم به عشق تو میرم سر کار و وقتی میبینمت خستگی یادم میره
می خواهم از تو بگویم
بی آن که در جستجوی قافیه باشم
و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم
در این شب ها که گویند عزیزترین شب های خداست
می خواهم از تو بگویم
از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری
با ساده ترین کلمات
همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد
می خواهم بگویم دوستت دارم
امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم
نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم
و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم
فقط ساده و با صداقت
همراه با شاهدی صادق
از اعماق جانی سوخته
با چشمانی بارانی
می خواهم بگویم دوستت دارم
و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید
من تقدس عشقت را
بر کرامت وجودم نشانده ام
و اگر سراسر وجودم زبان باشد
یکسره خواهد گفت:
دوستت دارم
امروز صبح به شوشو گفتم خیلی دوستت دارم :) گفت برو بابا پاشو خودتو جمع کن تو از اولم دوستم نداشتی الکی این چیزا رو بهم نگو واسمم فیلم بازی نکن بعد من اینجوری شدم :| بعدش اینجوری شدم:( و بعد اینجوری :O آخرش گفت قربونت برم شوخی کردم ولی من هنوز اینجوریم :( حالا ببین اگه به خاطر این شوخی مسخره سر صبحش حالشو نگرفتم
خوش به حالت مریم گلی جونم. ولی چقدر سخته که این همه سال آدم منتظر این حرفا بمونه منم همچین مشکلی با شوهرم دارم کلا یه موقعهایی مثل یخ میمونه تازه شوهرم حتی بهم اجازه نمیده فیس بوک داشته باشم بارها سر این مسئله بحث کردیم میگه نه میگه اگه با فیس بوک کار داری از پیج من استفاده کن دوستامون که مشترکن ولی من واقعا ازین کارش بدم میاد و لجم میگیره.
عزیزم مرسی ازینکه چون دیشب حالم بد بود و یک ثانیه هم نخوابیدم بهم گفتی نروسر کار حالت بد میشه بگیر بخواب الان با عذاب وجدان کمتری بیدارم و تو خونه نشستم تا خوابم ببره
چقدر صدای تو خوب است وقتی نامم را صدا میزنی صدای تو مثل هیچ است صدای تو مثل لالایی شب تاب در گهواره لاله است مثل صدای باران وقتی روی شیروانی روستا میچکد چقدر صدای تو خوب است
روی گلبرگ گلدان کنار پنجره نامت را نوشتم پاییز آمد تمام گلهای گلدان پژمرد و ریخت و پوسید. اما گلبرگ نام تو تازه تر از همیشه ماند و از پشت شیشه پنجره به برف زمستان نگاه می-کرد و با لبخندی بر لب زمزمه می کرد چه فصل زیبایی را خدا آفریده
بچه ها من و همسرم باهم بحث داشتیم(تلفنی) و اون درحالیکه پدرو مادرش هم اونجا بودن سر من داد زد و با لحن بد باهام حرف زد . منم 2-3 روزه باهاش اصلا حرف نمی زنم و گفتم تا جلوی همونا ازم عذرخواهی نکنی دیگه باهات حرف نمی زنم. نظر شماها چیه؟
اینکه برای خودت احترام قائلی قابل ستایشه ما زنا گاهی از حق و احترام خودمون یادمون میره و اجازه میدیم حتی همسرمون هم جلوی دیگران بهمون بی احترامی کنه اگه جلوی خانوادش بی احترامی کنه اونا هم یواش یواش جرات بی احترامی پیدا میکنن من فکر میکنم فکرت درسته بذار حداقل بقیه متوجه غرورت بشن و به راحتی نتونن بهت بی احترامی کنن اگه توی خلوت سرت داد میزد قابل چشم پوشی بود و لی حالا ....
مریم جان پس شما میگی کار و تصمیم ام درست بوده؟ منم میگیم اگه تو خلوت خودمون 2 نفر بود و یا کسی نبود اشکال نداشت چون بالاخره بحث بین هر زن و شوهری پیش میاد ولی جلو بقیه اصلا قابل اغماض نیست. خودم دلم براش تنگ شده ولی تا زنگ نزنه و در حضور همونا ازم عذرخواهی نکنه باهاش حرف نمی زنم. خودشم میدونه چقدر یه دنده ام و تا این کار رو نکنه کوتاه نمیام
ستاره جان بهترین کار همینه همونطور که غرور تورو جلوی اونا خرد کرد و بهت بی احترامی کرد جلوی همونا غرورش رو باید زیر پا بذاره و ازت عذرخواهی کنه منم باشم کوتاه نمیام
دلم از دیرباز هوایت را داشت روز الست را میگویم یادم هست تو انجا در کنارم بودی وقتی خداوند با صدای بلند پرسید انا ربک تو با صدای بلند بلی را گفتی یادت هست روز الست را میگویم.......
رضای عزیزم همیشه درکنارم بمان ومرا مثل تمام سال هایی که پشت گرمی وتکیه گاهم بودی ترک نکن که من بی تو هیچم.من باهربارسالم رسیدنت جون تازه ای میگیرم ودرنبودنت مرده ای متحرک بیش نیستم.من عاشقانه دوستت داشتم ودارم وخواهم داشت حتی پس از مرگم <3 <3 <3
طعم زندگی ******
*****طعم ترش شیطنتهای کودکانه********دزدکی به باغ همسایه رفتن/انارکی ترک خورده دزدیدن/روی پشت بام همسایه دویدن/توپ بازی/هفت سنگ/گردو بازی در کوچه های خاکی/روی تنه درختی یادگاری نوشتن/در کنار ساحل بادبادک هوا کردن/آب تنی در دریا/گریه کردن برای یک تفنگ /یک عروسک.
****طعم شیرین آرامش*****روزهای کودکانه/روزهای بلبل زبانی برای پدر/روزهای بوسیدن مادر در خواب/روز ازدواج، تولد خواهر/به دنیا آمدن برادر/ روزهای در آغوش گرفتن بهترین دوست/
*****طعم شور غصه****
طعم اشکهای ریخته شده برای تو/
***** طعم گس لحظه های بی احساس****
لحظه ایی که عشقت نیست/شور و شوقی نیست/ کسی نیست/ تنهایی است
*****طعم تلخ غمهای مادر*****
اشکهای مادر/غصه های مادر /پیری مادر و پدر/ سکوت پدر/ به خواب رفتن عزیزی تا ابد.
**********من گس بودن روزها را چشیدم
**********تلخی روزگار و طعم شور لحظه ها را
**********و صد افسوس خوردم برای از دست دادن ترشی و شیرینی زندگی
*********روزهای تا ابد به یاد ماندنی********
مرضیه جان قربونت برم ببخشید ناراحتت کردم من اینو سال 89 نوشتم وقتی ناراحتم از احساسم مینویسم که آروم بشم ایشالا خواهرای عزیزت هرجا که هستن سلامت و شاد و تندرست باشن و موفق
مامان جونم گاهی دلم میخواد همون صبا کوچولویی باشم که شبا میترسید و میمومد توی اتاقت میخوابید میخوام همون دختر کوچولویی باشم که دستم مینداختم دورگردنت و غرق بوسه میکردمت اونقدر فشارت میدادم که بزور منو از خودت جدا میکردی مامان جونم میخوام یه بچه باشم واست ولی از بزرگ بودنم خجالت میکشم ولی بذار حداقل سرمو روی پاهات بذارم میدونی که عاشق اینم که موهامو نوازش کنی ..مامان دوستت دارم
*******مادرم ، بهترینم ********** دوست دارم که برایت بنویسم /
دوست دارم که در وصف زیبایی درونت حرفها بگویم و ترانه ها بخوانم/ اما تو بی نهایتی /در وجودت جاودانگی مادرانه ای است که قابل وصف نیست/ می خوانمت زیبای ماه گونه ام/ دوستت دارم به اندازه حس عاشقانه مادرانه ات
امروز بر بلندای آسمان دلم ایستادم و به بخت شوم خود گریستم. من چه کردم با من تنها که تنهایی برایم آرزو شد. تنها ماندن، تنها رفتن، تنها زندگی کردن و تنها مردن را از تمام با تو بودن ها بیشتر می خواهم.
روزهای بر باد رفته ام را از تو میخواهم.
نگین جان یه چیزی خواهرانه بهت بگم اصلا چیزای کوچک رو از شوهرت سوال نکن مردا خیلی خوششون نمیاد زنشون از همه کاراشون سر در بیارن هرچی بیشتر سرک بکشی بیشتر دروغ میشنوی و کمتر میفهمی ولی هرچی واست عادی تر باشه خودشون بیشتر واست توضیح میدن. مثلا من هیچوقت از شوهرم نمیپرسم به مادرت زنگ زدی یا نه ولی تو حرفام ازش میپرسم از مامان اینا چه خبر حالشون خوبه اونم میگه آره امروز صحبت کردم همه خوب بودن یا فلان اتفاق افتاد یا میگه سرم شلوغ بود ازشون بی خبرم تو زنگ نزدی بهشون ولی اگه ازش بپرسم زنگ زدی به مامانت فکر میکنه دنبال سوژه میگردم مطمنا اگر هم خبری باشه نمیگه یه خرده باید تو رفتار با مردا زرنگ بود. اگه مثلا دیدی شوهرت با مادرش یواشکی حرف میزنه حتی اگه در مورد خودت بود اصلا به روی خودت نیار چون مطمئنا تو هم با مادرت یواشکی حرف میزنی باید بهشون حق بدی اونا هم با هم حریم خصوصی داشته باشن
دوست دارم که برایت بنویسم، دوست دارم که در وصف زیبایی درونت حرفها بگویم و ترانه ها بخوانم، اما تو بی نهایتی،
می خوانمت زیبای ماه گونه ام
دوستت دارم به اندازه حس عاشقانه تمام دنیا
راستش یه حرفی رو بارها به شوهرم گفتم که بهم نگو من بدم میاد وقتی میگی عصبی میشم این کارت منو خیلی آزار میده ولی تا با هم بحثمون میشه تو شوخی و جدی بهم میگه یکی دو بارم جلو دیگران گفته پریشب دوباره سر یه چیز الکی برگشت بهم گفت اینقدر اعصابم بهم ریخت که نمیتونستم خودمو کنترل کنم فقط جیغ میزدم دستمو میکوبیدم به میز اونم تعجب کرد فکر نمیکرد اینقدر با این حرفش داره ناراحتم میکنه فقط نگاهم میکرد بارها عذرخواهی کرد تا آروم شدم ولی واقعا نمیدونم چرا اینکارو کردم. میتونستم مثل همیشه فقط گوش بدم و محل نذارم تمام ناخنهام شکست اینقدر کوبیدم اینور و اونور :)))))))))))))))))) ولی دیروز رفتم آرایشگاه ناخنهامو درست کردم ولی صدامو هیچ کاری نتونستم واسش بکنم :(((((((((( هرچی میگذره بدتر میشم
مهدیه جون چرا ناراحتی هاتو به شوهرت نمی گی؟ به نظر من که باید گفت آخه چند بار که نگی بعدش دیگه گوش نمی دن یا در برابر ناراحتی تون احساس مسئولیت نمی کنن. من که تا ناراحت می شم به همسرم میگم (یعنی راستش رو بخواید انقدر می گم تا بنده خدا حتی اگه 1% هم حق باهاش باشه می گه کاملا حق با منه) خخخخخخخخخخخخ
حالم خوب نبود سرکار نرفتم آره فریبا جون خیلی کم صبر شدیم اتفاقا منم خیلی لجبازم آخه سر چیزای الکی بهم دروغ میگه مثلا میگم امروز با مامانت صحبت کردی میگه نه در صورتی که حرف زده منم لج میکنم باهاش همه بهم میگن خیلی قدی
به خدا فریبا جان اصلا فکر نمیکردم اینقدر یه حرف اعصابمو بهم بریزه از کاری که کردم ناراحتم سعی میکنم دیگه نذارم ناراحتم کنه اگرم ناراحت شدم مثل بقیه روزا ساکت بمونم چون با این کاری که کردم خودم بیشتر خجالت کشیدم
میگن دلت گرفته بیا یه بار دیگه همه دنیامو بسوزون
میگن دلت گرفته بیا غمهاتو با گرمی خنده هام بپوشون
میگن جونمو میخوای تو که دارو ندارمو گرفتی خوب اینم روش
میگن شدم اسیرت تو رو خدا اسیرتو نکن فراموش
من وقتی از شوهرم ناراحتم اصلا نمیتونم چیزی بهش بگم و یا جوابشو بدم وقتی مینویسم یعنی ناراحتم یعنی احساس ناراحتیمو با کلمات آروم مینویسم میذارم روی میز هر وقت ببینه میخونه خودش از کاری که کرده ناراحت میشه همیشه وقتی ناراحتم و احساس تنهایی میکنم مینویسم تا آروم بشم
شب آبستن حوادث است، می گویند شیطان در شب زاد و ولد میکند. شیطان هوی و هوس، شیطان خودخواهی، شیطان حریص با تو بودن.
شب هنگام که تو در خوابی، ذهن پلید من فکر در بند گرفتن تو را آغاز میکند. بیدار باش، هوشیار باش تا در بیداری در بند رویاهایت باشم نه تو در بند افکار شوم شب شیطانی.
راستی من و همسرم برای هم یادداشتهای عاشقونه مینویسیم و تو جاهای مختلف خونه قایم میکنیم وقتی پیداش میکنیم اینقدر سورپرایز خوبیه شما هم امتحان کنین خیلی جواب میده
منم از همسرم دورم و حال اون روزای فریبا رو کاملا درک میکنم، تا از خودش یا خانوادش ناراحت میشم زودی زنگ میزنم میگم ناراحتم اونم میگه ای بابا تو که همش ناراحتی میگم دردودل کنم سبک میشم
من امروز از دست شویم خیلی ناراحت و عصبی هستم و جالب اینجاست که منو مقصر میدونه. و جالب تر اینکه اومد گرفت خوابید منم مثه ندا ناراحتی هامو نمیتونم به شوهرم بگم... و این خیلی بده. دلم شکسته...
وقتی در نهایت سکوت ،
به عمق نگاهت می نگرم،
غمگین ترین ترانه ها را در آن جاری می بینم،
تنهاترین عاشقان روزگاران دور ،
در نغمه های غم انگیز تو به سوگ نشسته اند،
و تو در غم از دست دادن گم شده ات،
اشکی برای ریختن نداری
هیچکدومتون به اندازه من تودار و صبور نیستید ولی اعتراف میکنم بعد از چندسال فهمیدم اشتباه کردم شما اشتباه منو نکنین و بگفته فریبا جون حرفتونو بزنین ( من احمقی بیش نبودم)
مهدیه جان ی دفتر بردار تمام ناراحتی تو توش بنویس بده به همسری ازش بخواه که اونم جوابو تو همون دفتر بنویسه من خودم این کارو همیشه میکنم و همیشه وقتی ازش ناراحت میشم توی اون دفتر مینویسم و میزارم جلوی چشمش،ی کار دیگه ای که انجام میدم اینه که به هم ستون آزاد میدیم ی روز تو ماه رو انتخاب میکنیم معمولا میریم بیرون از منزل و تمام ناراحتی کدورت همه و همه چیزو اونجا مطرح میکنیم ،ممکنه که ی سری مباحث داد و بیدادمون بالا بگیره ولی سعی میکنیم مشکلمون یا کدورتمونو حل کنیم و وقتی که جلسه تموم میشه در مورد اون موضوع دیگه حرفی نمیزنیم،واسه منم که خیلی خوب بوده پیشنهاد میکنم تو هم امتحانش کنی
من که اینقدر لوس و ننر هستم که همیشه این و اون نازمو میکشن هیچوقت وقت ندارم ناز کسی رو بکشم همسر عزیزتر از جان میگه یکی باید پشت ندا راه بره ناز و عشوه ها شو جمع کنه.
وای فریبا جون شوهر من که اگه یه کم بی حال باشه دنیا میشه برای من جهنم از بس نق میزنه و اه و ناله میکنه. خدا نیاره اون روزو که بی حال باشه. ای خدا بارها منو مریض کن ولی شوهرمو نه
ای بابا چرا از خودت مایه میزاری اگه ما هم بلد باشیم ناز کنیم مردامون عادت میکنن چرا همش اونا ناز میکنن بس که ما زنا درد و بیماریهامونو بروز نمیدیم حالا یه لحظه فکر کنین مردا پری بشن مثل ما زنا ماه به ماه خخخخخخخخ چی میشه!
چه همه دلشون پره از دست مردا
ادم تو این صفحه می فهمه که مردا چقد شبیه همن
اخه شوهر من وقتی مریضی از کنارش رد میشه باید عین پروانه دورش بچرخی چه برسه به اینکه مریض بشه اوه اوه اوه
آره فریبا جون،فک کن همه مردا همین طور باشن،خدا نیاره روزی رو که مردی مریض بشه ، عوضش بیچاره خانوما اگه مریض بشم باید همه چی مثل همیشه رو روال باشه .....ولی وقتی آقایون مریض باشن برای همه چی استثنا وجود داره
گاهی به لباسهای تنت که از من به تو نزدیکترند حسادت میکنم من همیشه حسودم حتی به نور خورشید که گرمت میکنه و هم به بارون که روی تنت جاری میشه تو فقط مال منی
رها اشکالی نداره همین که غذا درست کردی بهت میگن یه زن خوب و کامل . من چی بگم هر شب غذای سبک و حاضری به خورد این بدبخت میدم. راستش تقصیر خودم نیست صبح 5:20 بیدار میشم صبحانه درست میکنم میخوریم میریم سر کار ساعت 8-9 شب با هم بر میگردیم دیگه وقتی ندارم شام درست کنم فقط 5شنبه جمعه ها :)))))))))) البته یه وقتهایی دو سه تا درست میکنم میذارم یخچال تو هفته میخوریم به من میگن زن تنبل خان
.
راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم
میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم
میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد …
تو فقط برای منی !
دخترا به گوش بعضیهاتون دارید زیادی لیلی به لالای شوشو هاتون میزارید هر چیز به اندازه خوب خیلی از شما ها هم شاغل یا دانشجویید شوشو ها هم باید در همه کار کمکتون کنند وگرنه لوس میشنا اونوقت نگین که نگفتم
گاهی اونقدر خسته و درمونده میشم که دوست دارم یه جا بشینم و زار بزنم دلم خیلی میگیره پس ادمایی مثل من هم که همیشه میخوان شاد باشن بعضی وقتها حسابی غصه دار میشن
الان ناهار خوردم بدون اینکه عزیزم کنارم باشه خیلی بهم نچسبید کاش کنارم بود با هم نهار میخوردیم باید تا شب منتظرش بمونم واسه شام هم نمیدونم چی بپزم؟ ولی هر چی باشه باید مورد علاقه اون باشه تا من از پختنش لذت ببرم
دلبر نازنین من، دلم تو را فریاد می زند. خدا را شکر کنار من زیر سقف همین آسمان که دیگر آّبی نیست هستی. دانه های باران راز دل مرا برای تو فاش می کنند. شیرین ترین دقایقم، شنیدن صدای تو، کنار تو بودن، دیدن لبخند زیبایت و درک نگاه عمیق توست. غرق شدن در نگاهت را دوست دارم.
ای کاش من و این نامه با هم دستان تو بوسه می زدیم.
ای کاش باد بوی تن تو را برایم به ارمغان آورد.
و ای کاش رویای نیمه شبهایم تو باشی.
دوستت دارم، به همین سادگی ... (منم بلدم ازین حرفای جینگولی فریبا خانم)(راستی سرقت ادبی هم نکردم)
بچه ها خدا وکیلی این چه حرفاییییییییییییییییییی که می زنید حسادت آدمو بر می انگیزین حالا که اینطوره، جاشه که بگم شو شو جونم عاشقتم ،بچه ها جونی تو رو خدا کلاسی چیزی اگه میرید این جور چیزارو یاد میگیرید به ما هم اطلاع بدید والا کم آوردم
من هر شب به همسر عزیزتر از جانم میگم ممنون که برای زندگیمون تلاش میکنی و دستش رو هرشب می بوسم. و اون همیشه میگه ازینکه با تو ازدواج کردم خوشحالم و دیشب گفت اگر باز هم به عقب برگردم تورو واسه ازدواج انتخاب میکنم من راضیــــــــــــــــــــــه :))))))))))
من امروز تا الان چیزی واسش ندارم بنویسم ولی دیروز از دستش خیلی ناراحت بودم به نظرتون بهش بگم ................. خوبه؟؟؟؟؟ جای خالی را با کلمه مناسب پر کنید.
نه بابا شوهر من اینقدر منت میکشه که خودم خجالت بکشم میترسم یه روز بهش بگم ببخشید که با من دعوا کردی دیگه منت کشی نکن روم نمیشه وقتی دعوا میکنی قهر کنم :)))
من اونو نرنجوندم ولی اون با حرفاش دلمو شکست من در مقابل حرفاش هیچی نتونستم بگم فقط سکوت کردم و شنیدم بعد از چند ساعت زنگ زد گفت ببخشید اشتباه کردم ولی من بازم حرفی نداشتم که جوابشو بدم واقعا چه فایده وقتی از جای دیگه ناراحتیم سر زن یا شوهرمون خالی کنیم
هرگز ننوشتم واگه الان بنویسم مثنوی 70 من کاغذ میشه اونوقت یه دفعه دیدی تیراژ کتابم رکورد میزنه ولی عزیزان گلم هرگز هیچ نکته ای رو تو زندگی حل نکرده باقی نگذارید هر مشکلی تا حدی با گفتگو حل میشه البته اگه گوشی برای شنیدن وجود داشته باشه
ندا گلم حرفتو بزن دلگیریتو بگو وگرنه رو هم جمع بشه دیگه کاریش نمیشه کرد ها حرفهای ناگفته به زخمهای چرکینی تبدیل میشن که اونوقت درمونش خیلی سخته اره قربونت اینو تجربه ثابت کرده عزیزم
من نمیدونم چرا وقتی ناراحت میشم نمیتونم حرف بزنم و همش بغض دارم وقتی زمان میگذره و میخوان از دلم در بیارن بازم نمیتونم حرف بزنم گریه م میگیره و دلم نمیخوادبه کسی که ازش ناراحتم نگاه کنم. ناراحتیم تو صورتم معلوم میشه این خیلی بده
ندا جون گذشت عشق محبت تحمل صبوری همه اینا تو زندگی لازم وخیلیم خوبه ولی زمانی که زیادی این فرجه ها رو بدی عموم مردا ظرفیتشو ندارن انوقت باید همش ناز بکشی مهربونی کنی خلاصه باید همیشه کامل و بینقص باشی و یهوقتی میرسه که میبینی از خودت چیزی باقی نمونده پس باید با مردا متعادل برخورد کرد به موقعش قهر کرد (البته بندرت وکوتاه مدت) به موقعش ناز کرد وبه موقعش هم فریاد کشید وزمانی هم ناز کشید ودلبری باید کرد که البته مردای امروز دیگه فکر نمیکنم مثل مرداس 20 30 سال پیش باشن چون جراتشو ندارن خخخخخخخخخخ پس همتون جونها پیش به سوی یه زندگی شیرین عاقلانه وبا اقتدار
9
گوشواره های طلایی لرزانم را
زیر امواج سفیدی پنهان میکند
تلالو ترانه های باستانی شرقی ات
و عریان می شوی ام با لهجه بومی ناشناخته ات
در رقص برف و باد و بلوط
شگفت انگیز
بلند بالا
و دوووووور
دورتر از پری دریایی خوابهای کودکی ام
با عصایی سحر آمیز
با سلام دوستان گلم من یک شعر براش می نویسم شعری از ته دلم
همه چیزوهمه کس من.نفس من.ازت بابت تمامی محبت هایی که طی این 12سال زندگی مشترکمون برام کشیدی ومیکشی بی نهایت ممنونم.من واقعأازخدایم ممنونم که فرشته ای مثل تونصیبم کرد تاطعم خوشبختی دوچندان روبچشم.دربدترین شرایط زندگی همیشه کناروتکیه گاهم بودی وهستی.من باتمام وجودم عاشقانه دوست دارم ومی پرستمت.روی ماهت رو میبوسم.
وقتی بهار میاد منم عاشقتر میشم چون غنچه های عشقت همراه با بهار بیشتر از همیشه توی دلم جوونه میزنه --- منتظرم بیای بریم خرید یه کم دیگش مونده اخه!!!!!!!
می نویسم دیدار
تا که شاید دیدگان باز شود
تا که شاید دیداری دوباره آغاز شود
می نویسم دیدار
تا بدانی که دیدار برایم زیباست
تا بدانی بی قراری، برای تو برایم زیباست
می نویسم دیدار
تا تو در من ببینی عشق را
تا تو در من ببینی شوق را
می نویسم دیدار
تا بدانی که هنوز مشتاقم
اشتیاق دیدن روی ترا من دارم
امروز مینویسم همسر عزیز و صبور ومهربانم روزت مبارک* از اعماق وجودم عاشقت هستم و عاشقانه تو را ستایش میکنم تمام زندگی من *امیدوارم همیشه و در همه جا هم در زندگی مشترک هم در امور کاری سربلند وموفق باشی.روز مهندس را به تمام مهندسین تبریک عرض میکنم با ارزوی موفقیت برای همه.
عزیزم الان خونه ای این یعنی اینکه من چقدر خوشبختم که تورو دارم ما با هم الان شام خوردیم این یعنی اینکه من چقدر خوشبختم دارم واست چایی میریزم این یعنی اینکه من چقدر خوشبختم که تورو دارم
ندا جون سارا قبلا هم گفته بود همسرش سربازه ..... ایشالا تحملشو زیاد کنه ولی خودمونیم ها بعد از یه دوری طولانی وصال عجب کیفی میده زن و شوهر خیلی خواستنی تر میشن
نداجون من الان ىه هفتست قاطىم از من انتظار نداشته باشىد خواهشا. ىه جمله به همسرم مىگم همه خوب دقت کنن... همسر بىخىال و روانى و ادم فروش و زندگى خراب کن و بچه ننه و متکبرم هر چى از معاىبت بگم کم گفتم هنوز درصدى کم علاقه دارم بهت اما هىچ وقت نمىبخشمت و تو رو به کلىد اسرار مىسپارم... همه بچه ها همه باهم بگىد هوررررررااااااا بىخىال شوهر شدم بخدا انگار اىدز گرفتم!دردم دوا نداره قطع امىدم از سمت شوهرررررر
میدونم فریبا جونم بهم میگه بچمون که حتما دختره بعدشم باید شبا حتما پیش من بخوابه که تا صبح بغلش کنم و بوش کنم نمیدونی چطور این لباسا رو بو میکرد و کفشا رو تا صبح بغل کرده بود به من میگفت به لباسای بچه م دست نزن . من داشتم شاااااااااااخ در می آوردم گفتم مرده گنده پاشو خودتو جمع کن این خبرا نیست من بچمو دست خدا هم نمیدم چه برسه به تو ولی خداییش منم عاشق پسر بچه ام ولی هرچی شد و هرچی خدا بهم بده شکر. امیدوارم سالم و تندرست و عاقل و صالح باشه
فقط میتونم بگم گاهی وقتا یادم میره که بگم چقدر دوستت دارم چون اونقدر حرف میزنم که این جمله رو کلا فراموش میکنم اصلا یادم میره که این جمله از همه حرفهایی که باهات میزنم باارزشتره
مینا جان ایشالا که میشه. شوهرت راست میگه 25_26 زوده من 33 سالمه میگم زوده یکساله دیگه تا جوانی با شوهرت خوش بگذرون حالا حالاها وقت داری عزیزم مثل من سن بالا که نیستی عشقم:))))))))
بچه ها دیروز خواهرم و خواهر زادم و خواهر شوهرم رفتن برام یه دست لباس بافتنی دخترونه دو بندی و یه جفت کفش و شال و کلاه خریدن که منو بذارن تو عمل انجام شده که بچه بیارم اونم از نوع دختر بعد شما فکر کنید این لباسا اینقدر خوشگل و کوچولو وناز بودن که شوهرم عاشقون شده بود از عشق لباسا شب خوابش نمی برد . آخر کفشارو بغل کرد تا صبح خوابید فکر کنید شوهر من چی بشه وقتی بچه بیارم . فکر کنم خل میشه طفلکی
واااااااااااااااااااااای عزیزم نداجون چقدر ناز
من چندوقت پیش باباینام مکه بودن برام چند دست لباس بچه اوردن بیشترش پسرونس اینقده خوشگلند که من تا چند وقت گذاشته بودم جلو چشمم
شوهرمم خیلی دوسشون داشت لباسو بغل میکرد میگفت جونم بابایی پسر بابا بخوابه
من عاشق بچم ولی شوهرم میگه تا وقتی که فوقتو نگیری و امتحان دکترا ندی و تو مقطع دکترا واردنشی نمیزارم بچه دار بشیم
چون میخواد هردومون ازلحاظ تحصیلی مثل هم بشیم و چندسال از زندگیمون بگذره و معتقده باید حسابی دوتایی خوش بگذرونیمو بریم همه جا مسافرت بعد هروقت خسته شدیمو حوصلمون سر رفت بچه داربشیم
ولی من زودتر میخوام حداقل 25 سالگی یا 26 میخوام اون میگه نه 29 یا30 اصلا دوست ندارم خیلییییییی دیره
وای روز مادر و روز پدر / جدم از ناراحتی آید به در**
روز مادر یک النگو می دهم / زن دهد جوراب در روز پدر**
تازه پول دومی را هم زمن / می ستاند از طریق گل پسر**
قیمت جوراب من هم لاجرم / از النگو هست قدری بیشتر !
جون دلم با اینکه از پنج شنبه عصر تا امروز صبح پیشم بودی ولی با رفتنت اینقدر دلم گرفته که انگار غم دنیا اومده رو دلم..............
خدایا خودت مواظب عشقمون باش .....
عمق دردها و تنهایی و نگرانیت را می فهمم اما باور قلبیم این است : امید زندگانیم خدا با ماست اینده از ان ماست. میدانم که دغدغه ات اینده زندگی ماست ، اما باور داشته باش که بعد از خدا همدیگر را داریم. امروز برایت اینچنین نوشتم.
گاندی خطاب به معشوقه اش: خوب من هنر در فاصله هاست ...زیاد نزدیک به هم میسوزیم و زیاد دور از هم یخ میزنیم . تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی. کسی که تو از من میخواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت . من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من .... خوب من هنر عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبود ها..... زیبایی زندگی همین است !
تو شبیه هیچکس نیستی
شبیه خودتی
همان آدم ساده ی رویاهای من
همان که بلد نیست دروغ بگوید
وقتی دلش تنگ می شود
دلتنگی و بیتابیش را پشت غرور مردانه اش قایم نمیکند.
همان که راحت میگوید دوستت دارم
وقتی که لبخند میزند ، دنیا مال من میشود.
تو همانی که باید باشی
مهربانترین مرد ِ دنیای من
(مژگان)
دوستان من برای روز مرد یه قایق بزرگ با کاغذ درست کردم(اریگامی). بعد حدود 20 تا قایق کوچیکتر درست کردم که وقتی کاغذو باز میکردی روش جملات عاشقانه بود. وقتی دادم به شوهرم اشک تو چشماش جمع شده بود از بس ذوق این کارو کرده بود. بیاید بچه ها از خلاقیت هایی که میتونیم استفاده کنیمو عشقمونو نشون بدیم به همسرمون استفاده کنیم.هر کسی هر ایده ای داره بگه.
هلن جون من واسه تولد همسرم که روز عید فطر بود از قبل کاغذهای کوچیک با نوشته های عاشقانه آماده کردم. صبح روز تولدش که رفت واسه نماز عید فطر اونا رو زدم جاهایی که ببینه خودم خوابیدم. سینک تولت رو هم پر آب کردم توش گل قرمز مطنوعی پر پر شده ریختم وقتی اومد اینا رو دید انگار توی آسمون بود
عزیزم نگران نباش. سعی کن ایشالله بعد از عروسیت اول آرامش رو برای همسرت توی خونه فراهم کنی بعد غذا و خونه تمیز. یه مرد دوست داره همسرش مثل یه دوست کنارش باشه. بهش اعتماد کنه مشورت کنه. باید یه کاری کنی همسرت موقع برگشت از سرکارش فقط به امید دیدنت بیاد خونه اینکه امشب چه سورپرایزی براش آماده کردی. من هرشب که شوهرم میخواد بیاد یا با لباس یا با غذای مورد علاقش سورپرازش میکنم. وقتی از در میاد تو خودش میدونه منتظر یه چیز جدید باشه. باید کشف کنی شوهرت با چی ذوق زده میشه. مثلا شوهر من با لباسای رنگ و وارنگ ذوق زده میشه دوست نداره همش تکراری بپوشم. تو هم باید اینو بفهمی و از اون طریق شوهرتو جذب خونه و زندگی مشترکتون کنی
واسه روز مرد هم که چند روز بعد از عرویمون بود. کادوش رو آماده کردم روش یه کارت زدم با یه جمله عاشقانه گذاشتم زیر روتختی. صبر کردم خودش روتختی رو بزنه کنار موقع خواب. وقتی دید نمیدونی چقدر ذوق کرد.
سلام عسل جونم، خوش اومدی عزیزم به نو عروس. حرفاتو خوندم نمیدونم چرا دلم گرفت. شاید یاد خودم افتادم، نمیدونم توی رابطه ما چی تاثیر گذار بوده، اما من حسم به گرمی و حرارت اولش نیست. هنوزم میدونم دوسش دارم و برام عزیزه، و اینو وقتایی بیشتر میفهمم که به نبودنو نداشتنش فکر میکنم. مثلا یه دفعه یه خواب دیدم از این خوابا که رویای آشفته ان و تعبیر ندارن و وقتی بیدار میشی مسخره و خنده دارن، اما توی خواب ازش میترسی و جدی به نظرت میان. بعد با وجود مسخرگیش توی خواب بد بود، انگار همسری حالش بد بود. خیلی من ناراحت شدم، بیدار شدم کلی از خدا سلامتیشو خواستم. اما وقتای معمول حس میکنم احساسم کمتر شده. مثل اولاش دلم هری نمیریزه. اون خیلی دوستم داره، منم با اینکه دوستش دارم اما نسبت به قبل دیگه نمیتونم خیلی خوب ابرازش کنم. همش دوری، همش یه خط تلفن، همش روزایی که تموم نمیشن. نمیدونم اینا و بحثای گاه و بیگاهمون باعث این حسای بدم شده، یا اینا رو بهانه میکنم. دوستش دارم، اما انگار خستم، انگار توان و نام کم شده، انگار سرد شدم یه مقدار و این ناراختم میکنه. دوست ندارم اینجوری باشم، الان گاهی حس میکنم اون منو بیشتر دوست داره و از این ناراحت میشم. خیلی پسر خوبیه، خیلی. ما با عشق زیاد همو خواستیم، برای همین الان اذیتم از اینکه دوستش دارم به جای عشقی که قلبمو به طپش بندازه. نمیدونم اینا خوبه یا نه. اما خب اینم میدونم که سختی زیاد کشیدیم، هنوزم تموم نشده.
ببخشید عسل جون، خواستم به تو دلداری و دلگرمی بدم، خودم سر درد و دلم باز شد... امیدوارم این حسام به زودی و برای همیشه تغییر کنه. وقتی به هیجان و چیزای مختلف زندگی مشترک فکر میکنم امیدوار میشم، اما یه چیزایی به مرور و تدریجا توی روحیم تاثیر گذاشته که خود همسرم هم خبر داره. ای بابا، چمیدونم.
عسل جونم ندا و فرشته حسابی راهنماییای خوبت کردن :) ایشالا که همه چیز زودی برات عالی بشه. خانوم خوشگلا نباید گریه کننا عزیزم :) اتاقای دیگه هم سر بزن گلم :) برامون از عروسیت بگو، از آرایشگاهت، چیدمان خونت، جهیزیت، تالارت... البته هر وقت حوصله داشتی. اتاق مادرشوهرم بیا بیشتر آشنا بشیم گلم :) ما زیاد مریم اونجا :) :-*
یه عالمه حرفهای عاشقانه روی کاغذهای چسب دار نوشت روی همین Sticky Note ها وقتی شوهرش خواب بود به هوای دستشویی رفتن تو مسیر شوهرش تا بیرون رفتن از در چسبوند و روشویی دستشویی رو پر از آب کرد و توش یه عالمه برگ گل ریخت که شوهرش موقع صورت شستن ببینه و کلی غذای خوشمزه درست کرد و مهمون دعوت کرد و کیک سفارش داد و سوپرایز حسابی کرد همسر جانشو
عسل جان فکر میکنم برای زندگی شما که داره رو به سردی میره اون جملات عاشقانه خیلی بهتر و بیشتر میتونه تأثیر گذار باشه تا گرفتن کادو و دعوت کردن مهمان . ولی باز هم نظر خودته
عسل جان این خیلی بده اگه همسرت آدمه مثبیته یه وقت مشاور بگیر و در حضور مشاور حرفاتونو بهم بگین به خاطر اینکه وقتی مدت طولانی حرفاتونو بهم نزنین اگه سر حرفو یکدفعه باز کنین احتمال اینکه سوء تفاهم پیش بیاد زیاده اونجا هم حرفاتونو میگین هم مشاور میتونه راهنماییتون کنه که چطور زندگیتون بهتر میشه
ممنون ندا و فرشته جان بابت راهنماییتون
راستی 25 ام تولد شوهرمه و 28 ام سالگرد ازدواجمونه
این روزا بهونه اس برای برگشتن زندگیمون به روال قبل
به نظرتون چیکار میتونم بکنم؟
چه ایده ای دارید"؟
خیلی وقته از دست شوهرم ناراحتم ولی نمیتونم حرف دلمو بهش بگم
میدونم اونم یه حرفایی توی دلش نگه داشته برای همین خیلی آدم ساکتی شده
ما هردومون حرفای نگفته زیاد داریم و زندگیمون بخاطر سکوتمون داره سرد میشه و تبدیل ب عادت شده
عسل جون ندا کامل سورپرایز منو که با همفکری بچه ها بود برات گفت. راست میگه جمله های عاشقانه خیلی خیلی موثره برای روال زندگیت مخصوصا اگر روز سالگرد ازدواجتون این کارو انجام بدی و یادش بندازی هنوزم همدیگرو دوست دارید خیلییییی موثره
مرسی از همتون.
این اتاق و شما واقعا بهم دلگرمی دادید.سعی میکنم این حرفا رو به کار ببرم
الهه جان کاملا حرفایی که زدی رو درک میکنم. امیدوارم زندگی تو هم بهترین بشه همینطوری که خودت دوست داری!
ادمهایی که تمام احساسات زنانگیت رانمی بینند...وهمیشه توقع منطق ازتورا دارند...انهایی که احساسات رامسخره میکنندانهایی که میگویندزندگی فیلم نیست...واقعیت است...پس چگونهانتظاردارند بااحساس زندگی کنی واحساس خرجشان کنی؟احساساتی که خودنابودش کردی؟حالادیگربایدعشق رافیلم بازی کنی...نقش بازی کنی...اری احساسات توراگویی بقیه مینویسند..توفقط بازیگری...
من عاشق همسریم ولی ازاین سبک پیاماخوشم میاد...الان دلم براش تنگ شده...این چندروز کارایی کرد که واقعا فهمیدم دوسم داره...خیلی مهربونی عزیزم...عاشقتم...بمون کنارم تاابد...
سلام ندا جونم ..
برا سالگرد ازدواجمون بی خبر رفتم آرایشگاه و همون کارایی که گفته بودید انجام دادم و کلی سوپرایز شد... بعدشم رفتیم اتلیه کلی عکس گرفتیم! همسرم باورش نمیشد از این همه سردی و سکوت یه دفه با این همه هیجان روب رو بشه.
بعد از اون هم خودم اهمیتی به گذشته ندادم و خیلی صمیمی رفتار کردم!خداراشکر الان خیلی بهتر شده رابطه مون ولی تو قلبم هنوز انگار یه چیزی منو آزار میده..البته قرار مشاوره هم گذاشتیم
بچه ها چرا اینقد شوهراتونو لوس میکنید!منم اگه قرار باشه واسش بنویسم حتما می نویسم هر کاری کردی و می کنی وظیفته خخخخخخخخخ.والا دختر خوب انتخاب کردن باید یک کارایی واسش انجام بدی یا نه!اما بعداً یواشکی تو گوشش می گم دوستت دارم شوووور
برای تو مینویسم ای عشق برای تو ..
گویی حواس عشق پرت است گویی صدایم را نمیشود
هان ای عشق با توام
اینروزها سر در گریبانی!!
برای تو مینویسم صدایم را میشنوی؟
من یه مدل دست دوستم دیدم خیلی خوب بود میخوام واسه خودم از اونا بگیرم قیمتش 1.050 هست سامسونگ Galaxy Tab 8Inch
عزیز شما گوشیتو عوض نکن بگو واست یه تبلت بخره :))
ندا جون تبلت های سامسونگ همه os شون androidهستش و قابلیت بیشتری نسبت به گوشی بهت نمیده و ضمنا اکثرا قابلیت call ندارن. مارک و برند تبلت مهم نیست چیزی که مهم cpu & RAM هستش چون در موارد multi use هنگ میکنه. عزیزم به اینا توجه کن
بازم اگر راجع به تبلت چیزی خواستید بگید تا بهتون اطلاعات دقیق اش رو بگم
سیم کارت هم میخوره ندا جون؟
فریبا جون توو چه رنج قیمتی باشه؟
IPad به درد ما نمی خوره چون App Store ما رو لیست تحریم هاش داره. برای خرید تبلت باید به RAM & CPU توجه کرد برندهای مختلفی مثلlenovo . acer . sony . و خیلی های دیگه هست که از نظر کارایی کوچکترین تفاوتی از نظر عملی وجود نداره
رهاجان آره اون مدلی که من گفتم سیم کارت هم بهش میخوره
ستاره جون این چیزا رو میدونم یکی از دوستام IPad گرفته 2 میلیون هم خریده ولی چون از قانون Copy Write استفاده میکنن و شدیدا هم توش رعایت میشه واسه ما که تو ایران زندگی میکنیم خیلی کارا واسمون سخت میشه
آخی حالا چی خریده؟
مبارکش باشه گوشی های هوآوی خیلی خوشگله ایشالا به دل خوش ازش استفاده کنه
شوخی کردم واقعا امروز دلم واسش سوخت توی 48 ساعت 9 ساعت خوابیده بود دیشب تا صبح بیدار بودم از 12 شب که خوابیده بود تا ساعت 4.5 صبح به همون حالتی که خوابیده بود تکون نخورده بود فهمیدم که خیلی خسته بوده واقعا ازین موضوع ناراحت شدم امیدوارم خدا بهش قوت بده با این حجم کاری که داره. واقعا دوستش دارم خیلی زحمت میکشه پریشب همش دستمو میبوسید میگفت تمام دلخوشیم تو زندگیم تویی هر چقدرم که خسته باشم به عشق تو میرم سر کار و وقتی میبینمت خستگی یادم میره
ضرورت بودنت همیشگی است....... چه در خاطر من ... چه در کنار من ...
مادرم میگویند بهشت زیر پای توست اما من میگویم زیر پای تو خواسته هایست که به خاطر فرزندانت زیر پا گذاشتی ما را ببخش عزیزم
همسرم همیشه پاکی و صداقتت را ستایش میکنم پس همیشه اینگونه بمان
عزیزم چرا صبح من اومدم سر کار تو خواب بودی؟؟؟؟؟؟؟ آخه این درسته من بیام سر کار تو توی خونه بخوابی و استراحت کنی؟ نه خداییش درسته؟
زیباترین قصیده های عالم نثار چشمانت که در مسیر نگاهم بی تابست..... امروز فقط تورا میخواهم که در استانه قلبم ایستاده ای.....
می خواهم از تو بگویم بی آن که در جستجوی قافیه باشم و بی آن که حتی در جستجوی واژه ها باشم در این شب ها که گویند عزیزترین شب های خداست می خواهم از تو بگویم از تو که عاشقانه دوستت دارم و می دانم که دوستم داری با ساده ترین کلمات همراه با همین اشکی که دارد می غلتد و فرو می افتد می خواهم بگویم دوستت دارم امشب نه می خواهم برایت از آسمان خورشید بیاورم نه می خواهم ستاره ها را برایت بچینم و نه می خواهم به شهر آرزوها و رؤیاها بروم فقط ساده و با صداقت همراه با شاهدی صادق از اعماق جانی سوخته با چشمانی بارانی می خواهم بگویم دوستت دارم و می خواهم بگویم این نه سخنی است که تنها بر زبان آید من تقدس عشقت را بر کرامت وجودم نشانده ام و اگر سراسر وجودم زبان باشد یکسره خواهد گفت: دوستت دارم
امروز صبح به شوشو گفتم خیلی دوستت دارم :) گفت برو بابا پاشو خودتو جمع کن تو از اولم دوستم نداشتی الکی این چیزا رو بهم نگو واسمم فیلم بازی نکن بعد من اینجوری شدم :| بعدش اینجوری شدم:( و بعد اینجوری :O آخرش گفت قربونت برم شوخی کردم ولی من هنوز اینجوریم :( حالا ببین اگه به خاطر این شوخی مسخره سر صبحش حالشو نگرفتم
خوش به حالت مریم گلی جونم. ولی چقدر سخته که این همه سال آدم منتظر این حرفا بمونه منم همچین مشکلی با شوهرم دارم کلا یه موقعهایی مثل یخ میمونه تازه شوهرم حتی بهم اجازه نمیده فیس بوک داشته باشم بارها سر این مسئله بحث کردیم میگه نه میگه اگه با فیس بوک کار داری از پیج من استفاده کن دوستامون که مشترکن ولی من واقعا ازین کارش بدم میاد و لجم میگیره.
ای جونم ندا!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
عزیزم مرسی ازینکه چون دیشب حالم بد بود و یک ثانیه هم نخوابیدم بهم گفتی نروسر کار حالت بد میشه بگیر بخواب الان با عذاب وجدان کمتری بیدارم و تو خونه نشستم تا خوابم ببره
مهربانم چه بگویم که هوای دلم پر از اندوه است
سلاااااااام بچه هاامروز برای همسرکم مینویسم آقایی اصلاباورم نمیشه الان12روزه که ندیدمت:( ......
12 روووووووووووووز ندیدیش. واقعا ناراحت کننده است :((((((
ای یار، ای تفاهم دیرینه، در روزهای کسالت بار دنیا، آهنگ صدایت پیام آور روزهای شاد زندگیم بود
چقدر صدای تو خوب است وقتی نامم را صدا میزنی صدای تو مثل هیچ است صدای تو مثل لالایی شب تاب در گهواره لاله است مثل صدای باران وقتی روی شیروانی روستا میچکد چقدر صدای تو خوب است
امروز برایت اینگونه مینویسم... از دست تو دلگیرم فقط همین! طوریم نیست، خوردو خمیرم... فقط همین!
روی گلبرگ گلدان کنار پنجره نامت را نوشتم پاییز آمد تمام گلهای گلدان پژمرد و ریخت و پوسید. اما گلبرگ نام تو تازه تر از همیشه ماند و از پشت شیشه پنجره به برف زمستان نگاه می-کرد و با لبخندی بر لب زمزمه می کرد چه فصل زیبایی را خدا آفریده
دوستان سرسختی و یه دندگی جواب داد. همسر محترم حضورن اومد و عذرخواهی کرد.
مینویسم شایدتومراانقدرکه دوستت دارم دوست نداری امامن همچنان عاشقت هستم وتحمل ساعتی دوریت راندارم
ستاره جان هوووووووورررررررررررراااااااا آفرین به تو
بچه ها من و همسرم باهم بحث داشتیم(تلفنی) و اون درحالیکه پدرو مادرش هم اونجا بودن سر من داد زد و با لحن بد باهام حرف زد . منم 2-3 روزه باهاش اصلا حرف نمی زنم و گفتم تا جلوی همونا ازم عذرخواهی نکنی دیگه باهات حرف نمی زنم. نظر شماها چیه؟
اینکه برای خودت احترام قائلی قابل ستایشه ما زنا گاهی از حق و احترام خودمون یادمون میره و اجازه میدیم حتی همسرمون هم جلوی دیگران بهمون بی احترامی کنه اگه جلوی خانوادش بی احترامی کنه اونا هم یواش یواش جرات بی احترامی پیدا میکنن من فکر میکنم فکرت درسته بذار حداقل بقیه متوجه غرورت بشن و به راحتی نتونن بهت بی احترامی کنن اگه توی خلوت سرت داد میزد قابل چشم پوشی بود و لی حالا ....
مریم جان پس شما میگی کار و تصمیم ام درست بوده؟ منم میگیم اگه تو خلوت خودمون 2 نفر بود و یا کسی نبود اشکال نداشت چون بالاخره بحث بین هر زن و شوهری پیش میاد ولی جلو بقیه اصلا قابل اغماض نیست. خودم دلم براش تنگ شده ولی تا زنگ نزنه و در حضور همونا ازم عذرخواهی نکنه باهاش حرف نمی زنم. خودشم میدونه چقدر یه دنده ام و تا این کار رو نکنه کوتاه نمیام
ستاره جان بهترین کار همینه همونطور که غرور تورو جلوی اونا خرد کرد و بهت بی احترامی کرد جلوی همونا غرورش رو باید زیر پا بذاره و ازت عذرخواهی کنه منم باشم کوتاه نمیام
ندا جون چقدر این دخمل خوشگله و جیگره ای جانم!!!!
دلم از دیرباز هوایت را داشت روز الست را میگویم یادم هست تو انجا در کنارم بودی وقتی خداوند با صدای بلند پرسید انا ربک تو با صدای بلند بلی را گفتی یادت هست روز الست را میگویم.......
فریبا جون چقدر تصور مطلبت دلچسب بود چقدر جالب که شما دوران بچگیتون رو با هم بودین خیلی خاطره دارین بازم برامون بنویس
آره فریبا جان به اسم مرضیه اومده بود ولی الان درست شد
رضای عزیزم همیشه درکنارم بمان ومرا مثل تمام سال هایی که پشت گرمی وتکیه گاهم بودی ترک نکن که من بی تو هیچم.من باهربارسالم رسیدنت جون تازه ای میگیرم ودرنبودنت مرده ای متحرک بیش نیستم.من عاشقانه دوستت داشتم ودارم وخواهم داشت حتی پس از مرگم <3 <3 <3
فریبای احساساتی عزیززززززززززززم خیلی خوب بود دوست داشتم
ای جاااااااااااااااانم فریبا ! چه با مزه بودین شما
طعم زندگی ****** *****طعم ترش شیطنتهای کودکانه********دزدکی به باغ همسایه رفتن/انارکی ترک خورده دزدیدن/روی پشت بام همسایه دویدن/توپ بازی/هفت سنگ/گردو بازی در کوچه های خاکی/روی تنه درختی یادگاری نوشتن/در کنار ساحل بادبادک هوا کردن/آب تنی در دریا/گریه کردن برای یک تفنگ /یک عروسک. ****طعم شیرین آرامش*****روزهای کودکانه/روزهای بلبل زبانی برای پدر/روزهای بوسیدن مادر در خواب/روز ازدواج، تولد خواهر/به دنیا آمدن برادر/ روزهای در آغوش گرفتن بهترین دوست/ *****طعم شور غصه**** طعم اشکهای ریخته شده برای تو/ ***** طعم گس لحظه های بی احساس**** لحظه ایی که عشقت نیست/شور و شوقی نیست/ کسی نیست/ تنهایی است *****طعم تلخ غمهای مادر***** اشکهای مادر/غصه های مادر /پیری مادر و پدر/ سکوت پدر/ به خواب رفتن عزیزی تا ابد. **********من گس بودن روزها را چشیدم **********تلخی روزگار و طعم شور لحظه ها را **********و صد افسوس خوردم برای از دست دادن ترشی و شیرینی زندگی *********روزهای تا ابد به یاد ماندنی********
مرضیه جان قربونت برم ببخشید ناراحتت کردم من اینو سال 89 نوشتم وقتی ناراحتم از احساسم مینویسم که آروم بشم ایشالا خواهرای عزیزت هرجا که هستن سلامت و شاد و تندرست باشن و موفق
دلم گریست برای قلب شکسته ات دلم گریست برای نگاه اشک الودت دلم گریست برای لرزش صدایت..... مادرم امروز فقط برای تو مینویسم فقط برای تو
نه عزیزم. ایشالا که خدا به شما صبر بده واقعا اتفاقی که واسه شما افتاده وحشتناکه من حتی نمیتونم تصور بکنم
با اجازه مدیر منم میخوام درمورد مادر بنویسم که حال و هوای اینروزاست
مامان جونم گاهی دلم میخواد همون صبا کوچولویی باشم که شبا میترسید و میمومد توی اتاقت میخوابید میخوام همون دختر کوچولویی باشم که دستم مینداختم دورگردنت و غرق بوسه میکردمت اونقدر فشارت میدادم که بزور منو از خودت جدا میکردی مامان جونم میخوام یه بچه باشم واست ولی از بزرگ بودنم خجالت میکشم ولی بذار حداقل سرمو روی پاهات بذارم میدونی که عاشق اینم که موهامو نوازش کنی ..مامان دوستت دارم
مامان جون روزت مبارک
*******مادرم ، بهترینم ********** دوست دارم که برایت بنویسم / دوست دارم که در وصف زیبایی درونت حرفها بگویم و ترانه ها بخوانم/ اما تو بی نهایتی /در وجودت جاودانگی مادرانه ای است که قابل وصف نیست/ می خوانمت زیبای ماه گونه ام/ دوستت دارم به اندازه حس عاشقانه مادرانه ات
مرسی مرضیه جان ایشالا که واسه هیچکی اتفاق بد نیفته الان خیلی بهترم. صبح خیلی داغون بودم
ندا جون اتفاقی که برات افتاده بدتر از اتفاقیه که برای من افتاده؟
الهی !! ندا جون نبینمت اشکاتو!!!
خیلی غمگین و ناراحتم اتفاق خیلی بدی برام افتاده ولی نمیتونم بگم
امروز بر بلندای آسمان دلم ایستادم و به بخت شوم خود گریستم. من چه کردم با من تنها که تنهایی برایم آرزو شد. تنها ماندن، تنها رفتن، تنها زندگی کردن و تنها مردن را از تمام با تو بودن ها بیشتر می خواهم. روزهای بر باد رفته ام را از تو میخواهم.
آره ندا جون خودمم به همین نتیجه رسیدم نباید همه چیزو ازش بپرسم البته یه کم هم حق میدم بهش آخه من دوست دارم از همه چی سر دربیارم ولی فضول نیستما!
یه کلاس باید برم پیش فریبا جون و ندا جون سیاست یاد بگیرم
ولی خداییش سه شبه داره ازم عذرخواهی میکنه خودم خجالت کشیدم ولی مطمئنم دیگه نمیگه
نگین جان یه چیزی خواهرانه بهت بگم اصلا چیزای کوچک رو از شوهرت سوال نکن مردا خیلی خوششون نمیاد زنشون از همه کاراشون سر در بیارن هرچی بیشتر سرک بکشی بیشتر دروغ میشنوی و کمتر میفهمی ولی هرچی واست عادی تر باشه خودشون بیشتر واست توضیح میدن. مثلا من هیچوقت از شوهرم نمیپرسم به مادرت زنگ زدی یا نه ولی تو حرفام ازش میپرسم از مامان اینا چه خبر حالشون خوبه اونم میگه آره امروز صحبت کردم همه خوب بودن یا فلان اتفاق افتاد یا میگه سرم شلوغ بود ازشون بی خبرم تو زنگ نزدی بهشون ولی اگه ازش بپرسم زنگ زدی به مامانت فکر میکنه دنبال سوژه میگردم مطمنا اگر هم خبری باشه نمیگه یه خرده باید تو رفتار با مردا زرنگ بود. اگه مثلا دیدی شوهرت با مادرش یواشکی حرف میزنه حتی اگه در مورد خودت بود اصلا به روی خودت نیار چون مطمئنا تو هم با مادرت یواشکی حرف میزنی باید بهشون حق بدی اونا هم با هم حریم خصوصی داشته باشن
دوست دارم که برایت بنویسم، دوست دارم که در وصف زیبایی درونت حرفها بگویم و ترانه ها بخوانم، اما تو بی نهایتی، می خوانمت زیبای ماه گونه ام دوستت دارم به اندازه حس عاشقانه تمام دنیا
بچه ها من صدام بدتر شده نمیدونم چیکار کنم واقعا صدام جوری گرفته که همه فکر میکنن سرما خوردم فکر کنم حنجره م خش افتاده :)))))
راستش یه حرفی رو بارها به شوهرم گفتم که بهم نگو من بدم میاد وقتی میگی عصبی میشم این کارت منو خیلی آزار میده ولی تا با هم بحثمون میشه تو شوخی و جدی بهم میگه یکی دو بارم جلو دیگران گفته پریشب دوباره سر یه چیز الکی برگشت بهم گفت اینقدر اعصابم بهم ریخت که نمیتونستم خودمو کنترل کنم فقط جیغ میزدم دستمو میکوبیدم به میز اونم تعجب کرد فکر نمیکرد اینقدر با این حرفش داره ناراحتم میکنه فقط نگاهم میکرد بارها عذرخواهی کرد تا آروم شدم ولی واقعا نمیدونم چرا اینکارو کردم. میتونستم مثل همیشه فقط گوش بدم و محل نذارم تمام ناخنهام شکست اینقدر کوبیدم اینور و اونور :)))))))))))))))))) ولی دیروز رفتم آرایشگاه ناخنهامو درست کردم ولی صدامو هیچ کاری نتونستم واسش بکنم :(((((((((( هرچی میگذره بدتر میشم
مهدیه جون چرا ناراحتی هاتو به شوهرت نمی گی؟ به نظر من که باید گفت آخه چند بار که نگی بعدش دیگه گوش نمی دن یا در برابر ناراحتی تون احساس مسئولیت نمی کنن. من که تا ناراحت می شم به همسرم میگم (یعنی راستش رو بخواید انقدر می گم تا بنده خدا حتی اگه 1% هم حق باهاش باشه می گه کاملا حق با منه) خخخخخخخخخخخخ
من دیشب اینقدر جیغ زدم از صبح صدام گرفته
ندا جون چرا ؟؟؟ خدایی نکرده زبونم لال مشکلی که پیش نیومده؟نگرانمون کردی
حالم خوب نبود سرکار نرفتم آره فریبا جون خیلی کم صبر شدیم اتفاقا منم خیلی لجبازم آخه سر چیزای الکی بهم دروغ میگه مثلا میگم امروز با مامانت صحبت کردی میگه نه در صورتی که حرف زده منم لج میکنم باهاش همه بهم میگن خیلی قدی
ندا جون مردا وقتی مردا میبینن رو یه چیز حساسی بیشتر تکرار میکنن سعی کن هیچوقت آتو دست کسی ندی خودتو بی تفاوت نشون بده
امروز با همسرم دعوامون شد اصلا حالم خوب نیست سرم درد میکنه
:)))))))))))) ندا جون مطمئن باش کاره چند شب پیشت جواب میده و دیگه اون حرف رو تکرار نمی کنه.
به خدا فریبا جان اصلا فکر نمیکردم اینقدر یه حرف اعصابمو بهم بریزه از کاری که کردم ناراحتم سعی میکنم دیگه نذارم ناراحتم کنه اگرم ناراحت شدم مثل بقیه روزا ساکت بمونم چون با این کاری که کردم خودم بیشتر خجالت کشیدم
پیمانی را که با خدا در طوفان بستم در آرامش فراموش نمی کنم
میگن دلت گرفته بیا یه بار دیگه همه دنیامو بسوزون میگن دلت گرفته بیا غمهاتو با گرمی خنده هام بپوشون میگن جونمو میخوای تو که دارو ندارمو گرفتی خوب اینم روش میگن شدم اسیرت تو رو خدا اسیرتو نکن فراموش
قربونت برم مرسی عزیزم
من وقتی از شوهرم ناراحتم اصلا نمیتونم چیزی بهش بگم و یا جوابشو بدم وقتی مینویسم یعنی ناراحتم یعنی احساس ناراحتیمو با کلمات آروم مینویسم میذارم روی میز هر وقت ببینه میخونه خودش از کاری که کرده ناراحت میشه همیشه وقتی ناراحتم و احساس تنهایی میکنم مینویسم تا آروم بشم
شب آبستن حوادث است، می گویند شیطان در شب زاد و ولد میکند. شیطان هوی و هوس، شیطان خودخواهی، شیطان حریص با تو بودن. شب هنگام که تو در خوابی، ذهن پلید من فکر در بند گرفتن تو را آغاز میکند. بیدار باش، هوشیار باش تا در بیداری در بند رویاهایت باشم نه تو در بند افکار شوم شب شیطانی.
میخوام نوشته هامو کتاب کنم بدم بیرون چاپ کنن :)))))))))))) فقط قول بدین حتما بخرین
وای مثه اینکه واقعا همه مردا مثه همن شوهر منم مریض میشه اینقدر ناله میکنه وناز میکنه که نگو فقط وقتی میگه احساس میکنم دارم سرما میخورم دیگه وای به حال منه؛)
راستی من و همسرم برای هم یادداشتهای عاشقونه مینویسیم و تو جاهای مختلف خونه قایم میکنیم وقتی پیداش میکنیم اینقدر سورپرایز خوبیه شما هم امتحان کنین خیلی جواب میده
منم از همسرم دورم و حال اون روزای فریبا رو کاملا درک میکنم، تا از خودش یا خانوادش ناراحت میشم زودی زنگ میزنم میگم ناراحتم اونم میگه ای بابا تو که همش ناراحتی میگم دردودل کنم سبک میشم
من امروز از دست شویم خیلی ناراحت و عصبی هستم و جالب اینجاست که منو مقصر میدونه. و جالب تر اینکه اومد گرفت خوابید منم مثه ندا ناراحتی هامو نمیتونم به شوهرم بگم... و این خیلی بده. دلم شکسته...
وقتی در نهایت سکوت ، به عمق نگاهت می نگرم، غمگین ترین ترانه ها را در آن جاری می بینم، تنهاترین عاشقان روزگاران دور ، در نغمه های غم انگیز تو به سوگ نشسته اند، و تو در غم از دست دادن گم شده ات، اشکی برای ریختن نداری
هیچکدومتون به اندازه من تودار و صبور نیستید ولی اعتراف میکنم بعد از چندسال فهمیدم اشتباه کردم شما اشتباه منو نکنین و بگفته فریبا جون حرفتونو بزنین ( من احمقی بیش نبودم)
مهدیه جان ی دفتر بردار تمام ناراحتی تو توش بنویس بده به همسری ازش بخواه که اونم جوابو تو همون دفتر بنویسه من خودم این کارو همیشه میکنم و همیشه وقتی ازش ناراحت میشم توی اون دفتر مینویسم و میزارم جلوی چشمش،ی کار دیگه ای که انجام میدم اینه که به هم ستون آزاد میدیم ی روز تو ماه رو انتخاب میکنیم معمولا میریم بیرون از منزل و تمام ناراحتی کدورت همه و همه چیزو اونجا مطرح میکنیم ،ممکنه که ی سری مباحث داد و بیدادمون بالا بگیره ولی سعی میکنیم مشکلمون یا کدورتمونو حل کنیم و وقتی که جلسه تموم میشه در مورد اون موضوع دیگه حرفی نمیزنیم،واسه منم که خیلی خوب بوده پیشنهاد میکنم تو هم امتحانش کنی
اوه اوه ندا خانومی خوشبحالت یه کم نازوادا و عشوه داری پس من چی بگم بخوام ناز کن خودم از خنده ریسه میرم اصلن به قیافه من نمیاد
آی آی مردا رو لوس نکنین بابا !!!
سلاام هرکی فال تاروت خواست باهام تماس بگیره(لطفا قبلش بهم اس بدین) 09376506732 فال تاروته کاملللللل رو براتون میگیرم + تک نیت (12000)
سلاام هرکی فال تاروت خواست باهام تماس بگیره(لطفا قبلش بهم اس بدین) 09376506732 فال تاروته کاملللللل رو براتون میگیرم + تک نیت (12000)
پروین جون راست میگه هر چی بیشتر شوهر رو تحویل بگیرید لوس تر میشه باید گاهی اوقات یه کم خودتو عقب بکشی تا همسر بیاد سمتت!!!!
من که اینقدر لوس و ننر هستم که همیشه این و اون نازمو میکشن هیچوقت وقت ندارم ناز کسی رو بکشم همسر عزیزتر از جان میگه یکی باید پشت ندا راه بره ناز و عشوه ها شو جمع کنه.
وای فریبا جون شوهر من که اگه یه کم بی حال باشه دنیا میشه برای من جهنم از بس نق میزنه و اه و ناله میکنه. خدا نیاره اون روزو که بی حال باشه. ای خدا بارها منو مریض کن ولی شوهرمو نه
ای بابا چرا از خودت مایه میزاری اگه ما هم بلد باشیم ناز کنیم مردامون عادت میکنن چرا همش اونا ناز میکنن بس که ما زنا درد و بیماریهامونو بروز نمیدیم حالا یه لحظه فکر کنین مردا پری بشن مثل ما زنا ماه به ماه خخخخخخخخ چی میشه!
چه همه دلشون پره از دست مردا ادم تو این صفحه می فهمه که مردا چقد شبیه همن اخه شوهر من وقتی مریضی از کنارش رد میشه باید عین پروانه دورش بچرخی چه برسه به اینکه مریض بشه اوه اوه اوه
آره فریبا جون،فک کن همه مردا همین طور باشن،خدا نیاره روزی رو که مردی مریض بشه ، عوضش بیچاره خانوما اگه مریض بشم باید همه چی مثل همیشه رو روال باشه .....ولی وقتی آقایون مریض باشن برای همه چی استثنا وجود داره
گاهی به لباسهای تنت که از من به تو نزدیکترند حسادت میکنم من همیشه حسودم حتی به نور خورشید که گرمت میکنه و هم به بارون که روی تنت جاری میشه تو فقط مال منی
شو شوی من دیشب یه خورده مریض بود منم حواسم نبود مریضه جای سوپ واسش سرخ کردنی درست کرده بودم طفلکی گلوش درد میکرد ( اخه به منم میگن زن!)
رها اشکالی نداره همین که غذا درست کردی بهت میگن یه زن خوب و کامل . من چی بگم هر شب غذای سبک و حاضری به خورد این بدبخت میدم. راستش تقصیر خودم نیست صبح 5:20 بیدار میشم صبحانه درست میکنم میخوریم میریم سر کار ساعت 8-9 شب با هم بر میگردیم دیگه وقتی ندارم شام درست کنم فقط 5شنبه جمعه ها :)))))))))) البته یه وقتهایی دو سه تا درست میکنم میذارم یخچال تو هفته میخوریم به من میگن زن تنبل خان
به خودم امیدوار شدم الانم پاشم برم تو اشپزخونه و سوپ بذارم تشویق شدم
. راه که میروی ، عقب می مانم نه برای اینکه نخواهم با تو همقدم باشم میخواهم پا جای پایت بگذارم و مواظبت باشم میخواهم ردپایت را هیچ خیابانی در آغوش نکشد … تو فقط برای منی !
فریبا جون امیدوارم همسرتون هر چی زودتر خوب بشه و امروزم بهتون خیلی خوش بگذره
دخترا به گوش بعضیهاتون دارید زیادی لیلی به لالای شوشو هاتون میزارید هر چیز به اندازه خوب خیلی از شما ها هم شاغل یا دانشجویید شوشو ها هم باید در همه کار کمکتون کنند وگرنه لوس میشنا اونوقت نگین که نگفتم
گاهی اونقدر خسته و درمونده میشم که دوست دارم یه جا بشینم و زار بزنم دلم خیلی میگیره پس ادمایی مثل من هم که همیشه میخوان شاد باشن بعضی وقتها حسابی غصه دار میشن
شوشو جان مرسی که منو دیروز بردی خرید وکلی برام خرید کردی وتازه یادت افتاد واسه خودت خرید نکردی هه هه !!!!!! حالا منم برای تشکر امشب واست دارم شام مورد علاقتو (فسنجون) درست میکنم
امروز برای همسرم مینویسم.... حرفی رو که امروز بهت گفتم همیشه به یاد داشته باش شاید که فردا هم خودم فراموشش کنم
الان ناهار خوردم بدون اینکه عزیزم کنارم باشه خیلی بهم نچسبید کاش کنارم بود با هم نهار میخوردیم باید تا شب منتظرش بمونم واسه شام هم نمیدونم چی بپزم؟ ولی هر چی باشه باید مورد علاقه اون باشه تا من از پختنش لذت ببرم
دلبر نازنین من، دلم تو را فریاد می زند. خدا را شکر کنار من زیر سقف همین آسمان که دیگر آّبی نیست هستی. دانه های باران راز دل مرا برای تو فاش می کنند. شیرین ترین دقایقم، شنیدن صدای تو، کنار تو بودن، دیدن لبخند زیبایت و درک نگاه عمیق توست. غرق شدن در نگاهت را دوست دارم.
ای کاش من و این نامه با هم دستان تو بوسه می زدیم. ای کاش باد بوی تن تو را برایم به ارمغان آورد. و ای کاش رویای نیمه شبهایم تو باشی. دوستت دارم، به همین سادگی ... (منم بلدم ازین حرفای جینگولی فریبا خانم)(راستی سرقت ادبی هم نکردم)
بچه ها خدا وکیلی این چه حرفاییییییییییییییییییی که می زنید حسادت آدمو بر می انگیزین حالا که اینطوره، جاشه که بگم شو شو جونم عاشقتم ،بچه ها جونی تو رو خدا کلاسی چیزی اگه میرید این جور چیزارو یاد میگیرید به ما هم اطلاع بدید والا کم آوردم
من دچار افسردگی شدم الان ............................
مینا جان چرا افسردگی گرفتی امشب که شوهرت اومد بگو ماچت کنه روحیت عوض میشه شاد میشی
فریبا جان قربون دلی برم که اینقدر شوهرت رو دوست دارم بابا ادبیات ما که مثل شما نمیتونیم بنویسیم
من هر شب به همسر عزیزتر از جانم میگم ممنون که برای زندگیمون تلاش میکنی و دستش رو هرشب می بوسم. و اون همیشه میگه ازینکه با تو ازدواج کردم خوشحالم و دیشب گفت اگر باز هم به عقب برگردم تورو واسه ازدواج انتخاب میکنم من راضیــــــــــــــــــــــه :))))))))))
شوشو جان راستی میخواستم بگم ........ خیلی دوست دارم ... همین!
رها جان بالاخره دیدیم یه حرف با محبت به شوهرت زدی کشتی مارو دختر بیچاره شوهرت از دست زبونت چه میکشه
من امروز تا الان چیزی واسش ندارم بنویسم ولی دیروز از دستش خیلی ناراحت بودم به نظرتون بهش بگم ................. خوبه؟؟؟؟؟ جای خالی را با کلمه مناسب پر کنید.
نه بابا شوهر من اینقدر منت میکشه که خودم خجالت بکشم میترسم یه روز بهش بگم ببخشید که با من دعوا کردی دیگه منت کشی نکن روم نمیشه وقتی دعوا میکنی قهر کنم :)))
من اونو نرنجوندم ولی اون با حرفاش دلمو شکست من در مقابل حرفاش هیچی نتونستم بگم فقط سکوت کردم و شنیدم بعد از چند ساعت زنگ زد گفت ببخشید اشتباه کردم ولی من بازم حرفی نداشتم که جوابشو بدم واقعا چه فایده وقتی از جای دیگه ناراحتیم سر زن یا شوهرمون خالی کنیم
یاعلی من کی جرات کنم قهر کنم کو ناز کش کو منت کش فکر کنم از خداش باشه قهر کنم یه دوروزی بغل گوشش حرف نزنم راحته سعی میکنم قهر نکنم
هرگز ننوشتم واگه الان بنویسم مثنوی 70 من کاغذ میشه اونوقت یه دفعه دیدی تیراژ کتابم رکورد میزنه ولی عزیزان گلم هرگز هیچ نکته ای رو تو زندگی حل نکرده باقی نگذارید هر مشکلی تا حدی با گفتگو حل میشه البته اگه گوشی برای شنیدن وجود داشته باشه
ندا گلم حرفتو بزن دلگیریتو بگو وگرنه رو هم جمع بشه دیگه کاریش نمیشه کرد ها حرفهای ناگفته به زخمهای چرکینی تبدیل میشن که اونوقت درمونش خیلی سخته اره قربونت اینو تجربه ثابت کرده عزیزم
من نمیدونم چرا وقتی ناراحت میشم نمیتونم حرف بزنم و همش بغض دارم وقتی زمان میگذره و میخوان از دلم در بیارن بازم نمیتونم حرف بزنم گریه م میگیره و دلم نمیخوادبه کسی که ازش ناراحتم نگاه کنم. ناراحتیم تو صورتم معلوم میشه این خیلی بده
پروین جان یکم از مثنوی 70 من بگو ببینیم ما به شما برسیم چطور میشیم و چطور مینویسیم
ندا جون گذشت عشق محبت تحمل صبوری همه اینا تو زندگی لازم وخیلیم خوبه ولی زمانی که زیادی این فرجه ها رو بدی عموم مردا ظرفیتشو ندارن انوقت باید همش ناز بکشی مهربونی کنی خلاصه باید همیشه کامل و بینقص باشی و یهوقتی میرسه که میبینی از خودت چیزی باقی نمونده پس باید با مردا متعادل برخورد کرد به موقعش قهر کرد (البته بندرت وکوتاه مدت) به موقعش ناز کرد وبه موقعش هم فریاد کشید وزمانی هم ناز کشید ودلبری باید کرد که البته مردای امروز دیگه فکر نمیکنم مثل مرداس 20 30 سال پیش باشن چون جراتشو ندارن خخخخخخخخخخ پس همتون جونها پیش به سوی یه زندگی شیرین عاقلانه وبا اقتدار 9
پروین جون حرفات بسیار بجا و درست بود من تایید میکنم
هــــــــــــــــــــــــــورااااااااااااااااااااااااااااا
گوشواره های طلایی لرزانم را زیر امواج سفیدی پنهان میکند تلالو ترانه های باستانی شرقی ات و عریان می شوی ام با لهجه بومی ناشناخته ات در رقص برف و باد و بلوط شگفت انگیز بلند بالا و دوووووور دورتر از پری دریایی خوابهای کودکی ام با عصایی سحر آمیز با سلام دوستان گلم من یک شعر براش می نویسم شعری از ته دلم
فرهمند جان چقدر عکسی که گذاشتی زیباست
همه چیزوهمه کس من.نفس من.ازت بابت تمامی محبت هایی که طی این 12سال زندگی مشترکمون برام کشیدی ومیکشی بی نهایت ممنونم.من واقعأازخدایم ممنونم که فرشته ای مثل تونصیبم کرد تاطعم خوشبختی دوچندان روبچشم.دربدترین شرایط زندگی همیشه کناروتکیه گاهم بودی وهستی.من باتمام وجودم عاشقانه دوست دارم ومی پرستمت.روی ماهت رو میبوسم.
وقتی بهار میاد منم عاشقتر میشم چون غنچه های عشقت همراه با بهار بیشتر از همیشه توی دلم جوونه میزنه --- منتظرم بیای بریم خرید یه کم دیگش مونده اخه!!!!!!!
می نویسم دیدار تا که شاید دیدگان باز شود تا که شاید دیداری دوباره آغاز شود می نویسم دیدار تا بدانی که دیدار برایم زیباست تا بدانی بی قراری، برای تو برایم زیباست می نویسم دیدار تا تو در من ببینی عشق را تا تو در من ببینی شوق را می نویسم دیدار تا بدانی که هنوز مشتاقم اشتیاق دیدن روی ترا من دارم
امروز مینویسم همسر عزیز و صبور ومهربانم روزت مبارک* از اعماق وجودم عاشقت هستم و عاشقانه تو را ستایش میکنم تمام زندگی من *امیدوارم همیشه و در همه جا هم در زندگی مشترک هم در امور کاری سربلند وموفق باشی.روز مهندس را به تمام مهندسین تبریک عرض میکنم با ارزوی موفقیت برای همه.
امروز هوا عالیه منم با صدای قشنگ پرنده هاغرق در شادی ام صدای پای عید هم توی شهر پیچیده
عزیزم الان خونه ای این یعنی اینکه من چقدر خوشبختم که تورو دارم ما با هم الان شام خوردیم این یعنی اینکه من چقدر خوشبختم دارم واست چایی میریزم این یعنی اینکه من چقدر خوشبختم که تورو دارم
امسال اولین عیدیه که تو خونه خودمونیم. عزیز تر از جانم دوستت دارم
امروز مینویسم همسر عزیزم روزت مبارک روز مهندس به همه خانم مهندسها و همه کسایی که شوهرشون مهندسه مبـــــــــــــــــــارک
اخی امروز خیلی خسته ام شوشو جان کارای خونه امروز زیاده کاش خونه بودی و کمکم نمیدادی!
عشقم با اینکه از پنج شنبه شب تا امروز صبح پیشم بودی ولی با رفتنت دلم عجیب برات تنگ شده.........
شوهر نازی داشتم/ خوب نگهش نداشتم/ شغال اومد و بردش/یک جا نشست و خوردش/ حالا همه با هم: دمش گرم / دمش گرم/ شعر پیشواز روز مرد
ندا جون سارا قبلا هم گفته بود همسرش سربازه ..... ایشالا تحملشو زیاد کنه ولی خودمونیم ها بعد از یه دوری طولانی وصال عجب کیفی میده زن و شوهر خیلی خواستنی تر میشن
ای رهای شیطون بلا
دلم عجیب برات تنگ شد یهویی.........توکه به من میگی چشماتم پس توروخدا مواظب چشمات باش که خیلی دوسشون دارم.....
نه گندکاریشو اینجا ننویس سمیه جان حرفای دلتو که به شوهرت میخوای بگی اینجا بنویس عزیزم. آخه تو چقدر ماهــــــــــــــــی از دست کارات خندم میگیره سمیه
نداجون من الان ىه هفتست قاطىم از من انتظار نداشته باشىد خواهشا. ىه جمله به همسرم مىگم همه خوب دقت کنن... همسر بىخىال و روانى و ادم فروش و زندگى خراب کن و بچه ننه و متکبرم هر چى از معاىبت بگم کم گفتم هنوز درصدى کم علاقه دارم بهت اما هىچ وقت نمىبخشمت و تو رو به کلىد اسرار مىسپارم... همه بچه ها همه باهم بگىد هوررررررااااااا بىخىال شوهر شدم بخدا انگار اىدز گرفتم!دردم دوا نداره قطع امىدم از سمت شوهرررررر
فرىبا جون گفتن از اىن به بعد گندکارىاى همسرمو اىنجا بنوبسم
:))))))))))))
انجمن بانوان نیکوکارو هستــــــــــــــــــــــم :)))))))))
میدونم فریبا جونم بهم میگه بچمون که حتما دختره بعدشم باید شبا حتما پیش من بخوابه که تا صبح بغلش کنم و بوش کنم نمیدونی چطور این لباسا رو بو میکرد و کفشا رو تا صبح بغل کرده بود به من میگفت به لباسای بچه م دست نزن . من داشتم شاااااااااااخ در می آوردم گفتم مرده گنده پاشو خودتو جمع کن این خبرا نیست من بچمو دست خدا هم نمیدم چه برسه به تو ولی خداییش منم عاشق پسر بچه ام ولی هرچی شد و هرچی خدا بهم بده شکر. امیدوارم سالم و تندرست و عاقل و صالح باشه
فقط میتونم بگم گاهی وقتا یادم میره که بگم چقدر دوستت دارم چون اونقدر حرف میزنم که این جمله رو کلا فراموش میکنم اصلا یادم میره که این جمله از همه حرفهایی که باهات میزنم باارزشتره
یه قرص بخور دو ساعت ریلکس کن بخواب حتما بهتر میشی شاید خسته ای
خدایا؟؟؟ حواست بهمون هست؟؟؟؟؟؟؟؟ خودت مواظب عشقم باش من بدون اون م ی م ی ر م
مینا جان ایشالا که میشه. شوهرت راست میگه 25_26 زوده من 33 سالمه میگم زوده یکساله دیگه تا جوانی با شوهرت خوش بگذرون حالا حالاها وقت داری عزیزم مثل من سن بالا که نیستی عشقم:))))))))
بچه ها دیروز خواهرم و خواهر زادم و خواهر شوهرم رفتن برام یه دست لباس بافتنی دخترونه دو بندی و یه جفت کفش و شال و کلاه خریدن که منو بذارن تو عمل انجام شده که بچه بیارم اونم از نوع دختر بعد شما فکر کنید این لباسا اینقدر خوشگل و کوچولو وناز بودن که شوهرم عاشقون شده بود از عشق لباسا شب خوابش نمی برد . آخر کفشارو بغل کرد تا صبح خوابید فکر کنید شوهر من چی بشه وقتی بچه بیارم . فکر کنم خل میشه طفلکی
میخوام بگم شوهر عزیزم خیلی به قضیه بچه فکر نکن میترسم مشاعرت را از دست بدهی. چون شاید بچه ما پسر باشد :)))))))))))
واااااااااااااااااااااای عزیزم نداجون چقدر ناز من چندوقت پیش باباینام مکه بودن برام چند دست لباس بچه اوردن بیشترش پسرونس اینقده خوشگلند که من تا چند وقت گذاشته بودم جلو چشمم شوهرمم خیلی دوسشون داشت لباسو بغل میکرد میگفت جونم بابایی پسر بابا بخوابه من عاشق بچم ولی شوهرم میگه تا وقتی که فوقتو نگیری و امتحان دکترا ندی و تو مقطع دکترا واردنشی نمیزارم بچه دار بشیم چون میخواد هردومون ازلحاظ تحصیلی مثل هم بشیم و چندسال از زندگیمون بگذره و معتقده باید حسابی دوتایی خوش بگذرونیمو بریم همه جا مسافرت بعد هروقت خسته شدیمو حوصلمون سر رفت بچه داربشیم ولی من زودتر میخوام حداقل 25 سالگی یا 26 میخوام اون میگه نه 29 یا30 اصلا دوست ندارم خیلییییییی دیره
عاشق پسرم همین جا ازخدا میخوام حودش به وقتش بهمون یه پسر سالمو صالح و اهلشو بده
خبرفوری: به علت کمبود مرد واقعی امسال روز مرد مجدد روز زن اعلام میشود
اگر متوجه مهربانی ناگهانی: گل خریدن، ظرف شستن و … از جانب شوهر خود شدید فریب نخورید آنها در کمین کادوی روز مرد نشسته اند. (انجمن زنان زبل)
بزودی مردان چینی باتوقع ناچیز،کم اشتها،زبان کوتاه،کارکرد ۲۴ساعته بدون مادروخواهروقوم وخویش،باعمری اندک،وارد کشور میشوند !
وای روز مادر و روز پدر / جدم از ناراحتی آید به در** روز مادر یک النگو می دهم / زن دهد جوراب در روز پدر** تازه پول دومی را هم زمن / می ستاند از طریق گل پسر** قیمت جوراب من هم لاجرم / از النگو هست قدری بیشتر !
ولادت با سعادت حضرت علی(ع)***و روز پر شکوه و مهم مرد*** به تو نامرد هیچ ربطی نداره
دیگه عشقی وجود نداره که بخوام چیزی بگم فقط میگم تف تو صورت هر چی نامرده!
فقط به همسرم میگم روزت مبارک همیشه در کنار من و پسرمون باشی
جون دلم با اینکه از پنج شنبه عصر تا امروز صبح پیشم بودی ولی با رفتنت اینقدر دلم گرفته که انگار غم دنیا اومده رو دلم.............. خدایا خودت مواظب عشقمون باش .....
سلام عزیزترینم تقریبا سه روز کنارم نیستی دلم گرفته سنگ صبورم شده این نوشته ها خداکجاست نمیدونم ولی دستمونو ول کرده خدایا ما فقط تورو داریم کمکمون کن
تا با منی هیچ کس نمیتونه قلبت رو از غم بلرزونه /تا با منی پشت سرت کوهه /روزای تو بی درد و اندوهه می بخشم از عمرم به تو حتی/ وقتی نباشی میرم از دنیا
عمق دردها و تنهایی و نگرانیت را می فهمم اما باور قلبیم این است : امید زندگانیم خدا با ماست اینده از ان ماست. میدانم که دغدغه ات اینده زندگی ماست ، اما باور داشته باش که بعد از خدا همدیگر را داریم. امروز برایت اینچنین نوشتم.
عسل جان چی کارا کردی واسه سالگردت بالاخره
ندا تو کدوم قسمت مدل ناخوناتو گذاشته بودی؟ من کلا گیج میزنم امروز.
گاندی خطاب به معشوقه اش: خوب من هنر در فاصله هاست ...زیاد نزدیک به هم میسوزیم و زیاد دور از هم یخ میزنیم . تو نباید آنکسی باشی که من میخواهم و من نباید آنکسی باشم که تو میخواهی. کسی که تو از من میخواهی بسازی یا کمبودهایت هستند یا آرزوهایت . من باید بهترین خودم باشم برای تو و تو باید بهترین خودت باشی و بشوی برای من .... خوب من هنر عشق در پیوند تفاوت هاست و معجزه اش نادیده گرفتن کمبود ها..... زیبایی زندگی همین است !
خیلی قشنگ بود عسل جان .
مشاوره آرایشگری فکر کنم
تو شبیه هیچکس نیستی شبیه خودتی همان آدم ساده ی رویاهای من همان که بلد نیست دروغ بگوید وقتی دلش تنگ می شود دلتنگی و بیتابیش را پشت غرور مردانه اش قایم نمیکند. همان که راحت میگوید دوستت دارم وقتی که لبخند میزند ، دنیا مال من میشود. تو همانی که باید باشی مهربانترین مرد ِ دنیای من (مژگان)
دوستان من برای روز مرد یه قایق بزرگ با کاغذ درست کردم(اریگامی). بعد حدود 20 تا قایق کوچیکتر درست کردم که وقتی کاغذو باز میکردی روش جملات عاشقانه بود. وقتی دادم به شوهرم اشک تو چشماش جمع شده بود از بس ذوق این کارو کرده بود. بیاید بچه ها از خلاقیت هایی که میتونیم استفاده کنیمو عشقمونو نشون بدیم به همسرمون استفاده کنیم.هر کسی هر ایده ای داره بگه.
هلن جون من واسه تولد همسرم که روز عید فطر بود از قبل کاغذهای کوچیک با نوشته های عاشقانه آماده کردم. صبح روز تولدش که رفت واسه نماز عید فطر اونا رو زدم جاهایی که ببینه خودم خوابیدم. سینک تولت رو هم پر آب کردم توش گل قرمز مطنوعی پر پر شده ریختم وقتی اومد اینا رو دید انگار توی آسمون بود
عزیزم نگران نباش. سعی کن ایشالله بعد از عروسیت اول آرامش رو برای همسرت توی خونه فراهم کنی بعد غذا و خونه تمیز. یه مرد دوست داره همسرش مثل یه دوست کنارش باشه. بهش اعتماد کنه مشورت کنه. باید یه کاری کنی همسرت موقع برگشت از سرکارش فقط به امید دیدنت بیاد خونه اینکه امشب چه سورپرایزی براش آماده کردی. من هرشب که شوهرم میخواد بیاد یا با لباس یا با غذای مورد علاقش سورپرازش میکنم. وقتی از در میاد تو خودش میدونه منتظر یه چیز جدید باشه. باید کشف کنی شوهرت با چی ذوق زده میشه. مثلا شوهر من با لباسای رنگ و وارنگ ذوق زده میشه دوست نداره همش تکراری بپوشم. تو هم باید اینو بفهمی و از اون طریق شوهرتو جذب خونه و زندگی مشترکتون کنی
عزیزم انشالا این عشقا همیشه دوام داشته باشه من میترسم برای شوهرم تکراری بشم
عزیزم شما چندوقته ازدواج کردید؟
واسه روز مرد هم که چند روز بعد از عرویمون بود. کادوش رو آماده کردم روش یه کارت زدم با یه جمله عاشقانه گذاشتم زیر روتختی. صبر کردم خودش روتختی رو بزنه کنار موقع خواب. وقتی دید نمیدونی چقدر ذوق کرد.
ما آبان 92بله برونمون بود. دی ماه عقدمون بود. اسفند جشن نامزدی. 18 اردیبهشت امسال هم عروسیمون بود.
من 23 و همسرم 26 سالشه
البته چند روزه که به خاطر مشکلاتی که خودت خوندی از این کارا غافلم اما دوباره باید بشم مثل سابق
هلن جان نگران نباش زنها همشون هر روز یک معجره هستن فقط باید به همسرت نشونشون بدی اونوقته که هیچوقت تکراری نمیشه
سلام عسل جونم، خوش اومدی عزیزم به نو عروس. حرفاتو خوندم نمیدونم چرا دلم گرفت. شاید یاد خودم افتادم، نمیدونم توی رابطه ما چی تاثیر گذار بوده، اما من حسم به گرمی و حرارت اولش نیست. هنوزم میدونم دوسش دارم و برام عزیزه، و اینو وقتایی بیشتر میفهمم که به نبودنو نداشتنش فکر میکنم. مثلا یه دفعه یه خواب دیدم از این خوابا که رویای آشفته ان و تعبیر ندارن و وقتی بیدار میشی مسخره و خنده دارن، اما توی خواب ازش میترسی و جدی به نظرت میان. بعد با وجود مسخرگیش توی خواب بد بود، انگار همسری حالش بد بود. خیلی من ناراحت شدم، بیدار شدم کلی از خدا سلامتیشو خواستم. اما وقتای معمول حس میکنم احساسم کمتر شده. مثل اولاش دلم هری نمیریزه. اون خیلی دوستم داره، منم با اینکه دوستش دارم اما نسبت به قبل دیگه نمیتونم خیلی خوب ابرازش کنم. همش دوری، همش یه خط تلفن، همش روزایی که تموم نمیشن. نمیدونم اینا و بحثای گاه و بیگاهمون باعث این حسای بدم شده، یا اینا رو بهانه میکنم. دوستش دارم، اما انگار خستم، انگار توان و نام کم شده، انگار سرد شدم یه مقدار و این ناراختم میکنه. دوست ندارم اینجوری باشم، الان گاهی حس میکنم اون منو بیشتر دوست داره و از این ناراحت میشم. خیلی پسر خوبیه، خیلی. ما با عشق زیاد همو خواستیم، برای همین الان اذیتم از اینکه دوستش دارم به جای عشقی که قلبمو به طپش بندازه. نمیدونم اینا خوبه یا نه. اما خب اینم میدونم که سختی زیاد کشیدیم، هنوزم تموم نشده.
ببخشید عسل جون، خواستم به تو دلداری و دلگرمی بدم، خودم سر درد و دلم باز شد... امیدوارم این حسام به زودی و برای همیشه تغییر کنه. وقتی به هیجان و چیزای مختلف زندگی مشترک فکر میکنم امیدوار میشم، اما یه چیزایی به مرور و تدریجا توی روحیم تاثیر گذاشته که خود همسرم هم خبر داره. ای بابا، چمیدونم.
عسل جونم ندا و فرشته حسابی راهنماییای خوبت کردن :) ایشالا که همه چیز زودی برات عالی بشه. خانوم خوشگلا نباید گریه کننا عزیزم :) اتاقای دیگه هم سر بزن گلم :) برامون از عروسیت بگو، از آرایشگاهت، چیدمان خونت، جهیزیت، تالارت... البته هر وقت حوصله داشتی. اتاق مادرشوهرم بیا بیشتر آشنا بشیم گلم :) ما زیاد مریم اونجا :) :-*
فرشته جون برای تولد همسرش سوپرایزش کرد خیلی کارای خوبی انجام داد که فکر کنم خیلی به دردت بخوره عسل جوون.
حالا تا جایی که بتونم برات تعریف میکنم ولی دقیق ترشو از فرشته جون بپرس .
یه عالمه حرفهای عاشقانه روی کاغذهای چسب دار نوشت روی همین Sticky Note ها وقتی شوهرش خواب بود به هوای دستشویی رفتن تو مسیر شوهرش تا بیرون رفتن از در چسبوند و روشویی دستشویی رو پر از آب کرد و توش یه عالمه برگ گل ریخت که شوهرش موقع صورت شستن ببینه و کلی غذای خوشمزه درست کرد و مهمون دعوت کرد و کیک سفارش داد و سوپرایز حسابی کرد همسر جانشو
تازه کادو یه ماشین اسباب بازی که خیلی شوهرش دوست داشت خرید و یه کارت هدیه زیرش چسبوند و بهش کادو داد همسر جانمش کلی غافلگیر شد.
عسل جان فکر میکنم برای زندگی شما که داره رو به سردی میره اون جملات عاشقانه خیلی بهتر و بیشتر میتونه تأثیر گذار باشه تا گرفتن کادو و دعوت کردن مهمان . ولی باز هم نظر خودته
عسل جان اگه تو قسمت جهیزیه و دکوراسیون هم بیای و نظراتت رو بدی و به ما هم کمک کنی ازت ممنون میشم
امیدوارم زندگیت هرچه زودتر بر وفق مرادت بشه و این سردی از زندگیتون بیرون بره
عسل جان این خیلی بده اگه همسرت آدمه مثبیته یه وقت مشاور بگیر و در حضور مشاور حرفاتونو بهم بگین به خاطر اینکه وقتی مدت طولانی حرفاتونو بهم نزنین اگه سر حرفو یکدفعه باز کنین احتمال اینکه سوء تفاهم پیش بیاد زیاده اونجا هم حرفاتونو میگین هم مشاور میتونه راهنماییتون کنه که چطور زندگیتون بهتر میشه
ممنون ندا و فرشته جان بابت راهنماییتون راستی 25 ام تولد شوهرمه و 28 ام سالگرد ازدواجمونه این روزا بهونه اس برای برگشتن زندگیمون به روال قبل به نظرتون چیکار میتونم بکنم؟ چه ایده ای دارید"؟
منم با ندا موافقم
میدونم نباید حرفامون کینه بشه چندین بار سعی کردم باهاش صحبت کنم ولی هردفعه همون حرفای تکراری پیش میاد و دوباره گریه های شبانه ی من ....
خیلی وقته از دست شوهرم ناراحتم ولی نمیتونم حرف دلمو بهش بگم میدونم اونم یه حرفایی توی دلش نگه داشته برای همین خیلی آدم ساکتی شده ما هردومون حرفای نگفته زیاد داریم و زندگیمون بخاطر سکوتمون داره سرد میشه و تبدیل ب عادت شده
عسل جان نباید بذارید حرف توی دلتون بمونه و کینه بشه و قدیمی بشه خیلی راحت و منطقی حرفاتون رو باهم بزنید. اینکه مشکلی نداره
عسل جون ندا کامل سورپرایز منو که با همفکری بچه ها بود برات گفت. راست میگه جمله های عاشقانه خیلی خیلی موثره برای روال زندگیت مخصوصا اگر روز سالگرد ازدواجتون این کارو انجام بدی و یادش بندازی هنوزم همدیگرو دوست دارید خیلییییی موثره
البته به جای کارت هدیه ربع سکه بود
مرسی از همتون. این اتاق و شما واقعا بهم دلگرمی دادید.سعی میکنم این حرفا رو به کار ببرم الهه جان کاملا حرفایی که زدی رو درک میکنم. امیدوارم زندگی تو هم بهترین بشه همینطوری که خودت دوست داری!
امسال اولین سالگرد ازدواجمونه. همه امیدم به همین روزه که بعد از اون همه چی خوب بشه.خیلی وقته دارم براش برنامه ریزی میکنم
به اتاقای دیگه هم حتما سر میزنم دوستم
موفق باشی سحرجان
خخخخخخخخخخخخ چه جواب خوبی دادی هلیا جون. عکس العمل همسرتم مهمه هاااااااااااااااااااا
ادمهایی که تمام احساسات زنانگیت رانمی بینند...وهمیشه توقع منطق ازتورا دارند...انهایی که احساسات رامسخره میکنندانهایی که میگویندزندگی فیلم نیست...واقعیت است...پس چگونهانتظاردارند بااحساس زندگی کنی واحساس خرجشان کنی؟احساساتی که خودنابودش کردی؟حالادیگربایدعشق رافیلم بازی کنی...نقش بازی کنی...اری احساسات توراگویی بقیه مینویسند..توفقط بازیگری...
دلم میخواهدزندگیم راموقتا بدهم دست ادمی دیگر....وبگویمتوبازی کن تامن برگردم فقط نسوزی ها.....
دست به صورتم نزن...میترسم بیوفتدنقاب خندانی که برچهره دارم...وبعدسیل اشکهایم توراباخودببرد وباز من بمانم وتنهایی...
اسباب بازیهایت راجمع کردم ماتم بردوقتی دلم رامیان انهادیدم....
اگرمیشود دستم رابگیر..... دارم به یادت می افتم...
به خوابم بیا............. دل که نمیداند.......... رفته ای....................
من عاشق همسریم ولی ازاین سبک پیاماخوشم میاد...الان دلم براش تنگ شده...این چندروز کارایی کرد که واقعا فهمیدم دوسم داره...خیلی مهربونی عزیزم...عاشقتم...بمون کنارم تاابد...
سلام سلام صد تا سلام
ما منتظر دل نوشته های شما و حرفای عاشقانه اتون برای عزیزترین هاتون هستیم.
زود دست به قلم بشید و برامون از حس اتون بنویسید ...
یاد بگیریم هر رزو احساسمون رو به بهترین شکل به عشقمون، همسرمون ابراز کنیم.
صفـــــا
نذر نگاهت ، به همه می رسد
جز من !
که می مانم
“با کاسه ی خالی در انتظار”
وقتی پیشه ات مهر باشد
سرمایه ات پول نیست
آبی ست که به تشنه ای میدهی
یا نانی که به گرسنه ای
حتی !
دانه ای که به پرنده ای…
لحظه ها تنها مهاجرانی هستند که
هرگز باز نخواهند گشت
هرگز !
دلم میخواد فریاد بزنم بگم : من مترسک خاطرات تو نیستم ...
درست مثل دیوانه ای که اصرار دارد بگوید : مرا دیوانگی نیست!
راستی ! گفته بودم ؟ “من دیوانه نیستم”
غزل جون امیدوارم همیشه کنار هم بمونید و قدر هر لحظه زندگیتونو بدونید
این روزا دیگه بر نمیگردن
وای عسل جان خیلی خوشحالم عزیزم. خیلی کار خوبی کردی . خدارو شکر امیدوارم همیشه شادی و نشاط تو زندگیت جریان داشته باشه
سلام ندا جونم ..
برا سالگرد ازدواجمون بی خبر رفتم آرایشگاه و همون کارایی که گفته بودید انجام دادم و کلی سوپرایز شد... بعدشم رفتیم اتلیه کلی عکس گرفتیم! همسرم باورش نمیشد از این همه سردی و سکوت یه دفه با این همه هیجان روب رو بشه.
بعد از اون هم خودم اهمیتی به گذشته ندادم و خیلی صمیمی رفتار کردم!خداراشکر الان خیلی بهتر شده رابطه مون ولی تو قلبم هنوز انگار یه چیزی منو آزار میده..البته قرار مشاوره هم گذاشتیم
خدا نکشتت هلیا جون. خیلی با حال گفتی مخصوصا اون کلمه اخرت. شوووووووووووووووووووووووووووور
بچه ها چرا اینقد شوهراتونو لوس میکنید!منم اگه قرار باشه واسش بنویسم حتما می نویسم هر کاری کردی و می کنی وظیفته خخخخخخخخخ.والا دختر خوب انتخاب کردن باید یک کارایی واسش انجام بدی یا نه!اما بعداً یواشکی تو گوشش می گم دوستت دارم شوووور
برای تو مینویسم ای عشق برای تو ..
گویی حواس عشق پرت است گویی صدایم را نمیشود
هان ای عشق با توام
اینروزها سر در گریبانی!!
برای تو مینویسم صدایم را میشنوی؟
فریبایی من خودم خیلی آی لاو یو شما هستم . قربونت برم مینا گلی