کریستال و بن ترجیح دادند به جای یک جشن عروسی مجلل و پرزرق وبرق، جشن خود را به سبک روستایی برگزار کنند

«قبلا بن را در محوطه دانشگاه دیده بودم ولی آن بار با همه دفعات قبل فرق داشت چون می‌دیدم که یکی از همکلاسی‌های مشترکمان هم همراهش است. با خودم گفتم خدایا کاری کن که این دختر نامزدش نباشد! خب، آخر نباید از حق بگذریم که بن خیلی خوشتیپ بود!» این بخشی از خاطرات کریستال است که به قبل از نامزدی‌اش با بن مربوط می شود. آنها در کالج با هم آشنا شدند و هرچند هفت سال طول کشید تا بتوانند به هم ازدواج کنند اما بالاخره در سال 2011 آن روز بزرگ فرا رسید. آنها در یک مزرعه روستایی و فضایی کاملا خودمانی با هم ازدواج کردند.

بازگشت به خاطرات کودکی
جای هیچ شکی نبود که عروس و داماد جوان می‌خواستند در مزرعه پدری کریستال که پر از خاطرات شیرین کودکی‌اش بود با هم ازدواج کنند.

 

         


تزئینات منحصربه فرد عروس

هرکسی که زیورآلات کریستال را در روز عروسی‌‌اش می‌دید از شدت تعجب انگشت به دهان می‌ماند چون هم گل سر و هم گوشواره‌های او بسیار زیبا و منحصربه فرد بودند در حالیکه فقط با استفاده از مقوا، اکلیل، چسب، سیم و کمی ذوق و سلیقه ساخته شده بودند. او حتی تور سرش را از یک بازار محلی به قیمت 3 دلار خریده بود!

 

        


دسته گلی به سفیدی برف
دسته گل کریستال در وز عروسی‌اش تزئین خاصی نداشت. درواقع یک دسته گل ساده پر از گل‌ها و شکوفه‌های سفید وحشی بود که مثل یک توپ جمع و همین حالت پری دسته گل باعث زیبایی‌اش شده بود.

 

        


ساقدوش‌های خاکستری داماد!
بن از ساقدوش‌هایش که دوستان صمیمی‌ اش بودند خواسته بود لباس‌هایی به رنگ خاکستری تیره به تن کرده و به جای پوشیدن کت، از بند شلوار استفاده کنند. تیپ ساقدوش‌ها یادآور دوران کودکی بن و کریستال بود و رنگ طوسی لباسشان با لباس خاکستری روشن داماد هم‌خوانی داشت.

 

         


گل سینه دست ساز داماد

گلی که داماد به لباسش زده بود، توسط عروس‌خانم با ذوق و سلیقه و با الهام از گل‌های صحرایی درست شده بود.

 

           


منطقه سری
کریستال همیشه آروز داشت از میان مزرعه پدری‌ به سمت جایگاه عقد حرکت کند و این آرزو در روز عروسی‌اش محقق شد. او در حالیکه پدرش وی را همراهی می‌کرد از میان مزرعه ذرت گذشت و به سمت خانه بخت رفت. البته فصل و آب و هوا هم کاملا با آرزوی او جور در می‌آمد چون ذرت‌ها آنقدر رشد کرده بودند که انگار عروس خانم داشت از یک منطقه خیلی سری به سمت محل عقد می‌آمد.

 

           


عروسی در انبار کاه!
شاید کمی عجیب برسد ولی میز پذیرایی جشن عروسی بن و کریستال در انبار مزرعه پدری عروس چیده شده بود و برای اینکه تزئینات عروسی با حال و هوای روستایی مراسم هم‌خوانی بیشتری داشته باشد، فقط از رنگ‌هاس سبز، قهوه‌ای و سفید بهره گرفته شده بود.

 

          


تزئینات کاغذی
برای تزئین انبار عروس و داماد فکر بکری کرده و به جای استفاده از بادکنک و کاغذ رنگی، از پام پام‌های سفید دست ساز و پرچم‌هایی استفاده کرده بودند که با کاغذهای بسته‌بندی قدیمی ساخته شده بود.

 

             


هدیه مادرزن
هدیه ویژه مراسم عروسی بن و کرستال یک نقاشی پرتره از عروس و داماد بود که توسط مادر کریستال نقاشی شده بود.

 

          


هدیه شیرین برای مهمان‌ها
این عروس و داماد باسلیقه مهمان‌هایشان را فراموش نکرده و به عنوان یادگاری جعبه‌های دست‌سازی پر از شکلات برای آنها آمده کرده بودند.

 

          


کیک عروسی روستایی
کیک عروسی کریستال بن کیک خانگی بود که در همان مزرعه پدری پخته شده و تزئین ویژه آن عروسک‌های دوره کودکی کریستال بود.