درست است که از قدیم گفتهاند یک عکس به اندازه هزاران کلمه میارزد اما این اعداد هستند که در آشنایی و داستان عشق سومینا و گوراو، حرف اول را می زنند. سومینا میگوید: «گوراو عکس من را در یکی از شبکههای اجتماعی آنلاین دیده بود اما نمی توانست با من ارتباط برقرار کند تا اینکه 40 دلار هزینه عضو شدن در سایت را پرداخت کرد!».
سه ماه بعد از این موضوع او از سومینا خواستگاری کرد و آنها هشت ماه بعد مراسم عروسی 100 درصد هندی خود را در تورنتو برگزار کردند. جالب است بدانید هیچکدام از آنها در تورنتو زندگی نمیکند. سومینا از لندن و گوراو اهل نیویورک است، اما تصمیم گرفتند که عروسیشان را در تورنتو برگزار کنند چون عاشق حال و هوای بینالمللی و فراملیتی این شهر هستند.
سومینا و گوراو در جشن ازدواجشان درست انگار که در کلکته باشند، حلقههایی از گل ارکیده بنفش را با هم رد و بدل کردند؛ از دستبندهای عروس خانم هم حلقههای طلایی کالیرا که به هم گره خورده بودند، آویزان بود چراکه که در سنت خانوادگی این حلقهها نمادی خوشیمن محسوب میشود.
محل برگزاری مراسم
لیبرتیگراند دقیقا همان جایی بود که این زوج به دنبالش بودند. سالن بسیار شیکی بود و از همه مهمتر فضای داخلی آن به قدری بزرگ بود که همه مهمانهای آنها را در خود جای دهد.
یک ورود فوق العاده
گوراو با اسب به محل مراسم آمد و همه مهمانها را شگفتزده کرد.
استقبال سنتی
یکی از مهمانها با ضرب آهنگ هندی میرقصید و اینجوری ورود داماد را جشن گرفته بود.
خوشامدگویی به عروس
در سنت هندی داماد با اسب سفیدش حرکت میکند و همراه او، خانوادهاش هم برای استقبال از عروس و اقوامش به راه میافتند.
لباس عروس
سومینا در هر یک از دستانش 42 النگو داشت که نماد خوش یمنی و خوشبختی بود و باید آنها را تا 40 روز در دستهایش نگه میداشت. او همچنین لباس سنتی هندیها را که از 4 تکه پارچه ابریشم و مخمل تهیه شده و حدود 9 کیلو وزن داشت، بر تن کرده بود.
جشن هندی
این هم نمایی از عروس و داماد در مراسم عروسی سنتی هندیشان.
پیش به سوی محل برگزاری عقد
برادر سومینا به همراه سه تا از پسرعموهایش، سایبانی از ارکیدههای بنفش و سبز را بالای سر او نگاه داشته بودند تا وی را به محل برگزاری عقد برسد.
عروس هنری!
النگوهای عروس به رنگ قرمز و سفید دور دستانش پیچیده شده و دو روز پیش از عروسی روی دستان و کف دستهایش را با طرحهای خارقالعادیای از حنا نقش زده بودند.
والدین عروس
سومینا به همراه والدین خود در مراسم عروسی.
به نام شانس
برای خوششانسی این زوج در طول طندگی مشترکشان، دانههای برنج در طول مراسم به درون آتش ریخته میشد.
میز پذیرایی
سه میز بلند که تزئینات زیبایی داشتند، برای پذیرایی از مهمانها پیشبینی شده بود؛ یکی برای زوج جوان، یکی برای فامیل عروس و دیگری برای فامیل داماد.
زیورآلات عروس
سومینا که در کنار گوراو نشسته است همه زیورآلات و جواهرات عروسی خود را از هند خریداری کرده است.
###