پدرم با زن های دیگری در تماس است!

پرسش : اواخر سال 89 پدربزرگم فوت کردند (پدر مادرم) برای مراسم چهلم به شهرستان رفتیم و همه چیز از آنجا شروع شد، ماشین ما مشکلی پیدا کرد، پدر ماشین رو برد تعمیرگاه و حل شد تا اینکه روز بعد یک خانم به تلفن همراه پدرم زنگ زد. چون مادرم نزدیک پدرم نشسته بود صدای آن خانم و لحن صحبتش رو شنید البته پدر بلند شد و رفت بیرون صحبت کرد. بعد که مادرم پرسید کی بود؟ گفت کارگرا! مادرم گوشی پدرم رو گرفت و ما با اون شماره تماس گرفتیم که اون خانوم جواب داد و ما قطع کردیم. دوباره آن خانم تماس گرفت و مادرم بسیار تند باهاش صحبت کرد. گذشت تا ما برگشتیم منزل و هر روز بحث و دعوا و مادرم سوال که این خانم کیه و در نهایت پدرم گفت که شاید خانمی که در پذیرش تعمیرگاه ماشین بوده باشه و از آن موقع به بعد این مشکلات هر روز بیشتر شد و حتی ما خط موبایل هم عوض کردیم تا اینکه بعد از چند ماه دوباره یه خانم تماس تبلیغاتی گرفتند. بعد مجدد مادرم صدای خانوم رو شنید و از پدرم پرسید و پدرم گفتند یه آقا بود برا تبلیغات. گذشت تا اینکه این بدبینی در ته دل همچنان بود. تا اینکه یه روز مادرم شماره های گوشی پدرم رو چک کرد و یه شماره جدید دید و از پدرم پرسید که این شماره چرا تو دفتر تلفن گوشیت سیو شده و پدر باز انکار کرد و گفت که من نمی دونم. خلاصه الان اینقدر زندگی ما بی روح شده و حتی خود من نسبت به پدرم سرد شدم و روزی نیست که مشاجره نباشه. گاهی فقط دلم میخواد زندگی برام تموم بشه. لازم به ذکره ما 3 فرزندیم 27-25-23 سال و همگی دانشجو لیسانس و فوق لیسانس. ضمنا مادر بزرگم نیز یعنی مادر مادرم هم سال 91 فوت کردند و مادرم یه جورایی خیلی تنها شد. لطفا راهنماییم کنید.
پاسخ

پاسخ: 2 نکته رو اینجا می تونم عرض کنم و اگه تمایل داشتین ترجیح میدم مفصل تر تو مشاوره حضوری در این باره صحبت کنیم:
1- این مساله، درسته که مساله خانواده شماست. اما قبل از اون، مساله ایه بین مادر و پدر شما. اینو فراموش نکنین. از این جهت که اولا بدونین شما نمی تونین این مساله رو حل کنین. مادر و پدر شمان که باید به مشاور مراجعه کنن و مساله رو حل و فصل کنن. شما حتی نباید تو این مساله موضع گیری و قضاوت داشته باشین. از چیزهایی که تعریف کردین من این طور فهمیدم که شما کاملا طرف مادرتون هستین و از پدرتون فاصله گرفتین. این اشتباهه. حتی اگر بدترین اتفاق بیفته و مادر و پدرتون از هم جدا شن، پدر شما همچنان پدر شماست تا آخر عمر. هم شما و هم بقیه بچه ها، نباید به خاطر این مساله پدر یا مادرتون رو از دست بدین.
2- این خیلی سخته که شما ناخواسته درگیر مشکلی شدین که نمی تونین به طور مستقیم براش کاری بکنین، اما زندگی شما رو تحت تاثیر خودش قرار داده. تو مدتی که درگیر این مساله هستین، باید فقط رابطه تون رو هم با مادر و هم با پدرتون حفظ و بلکه محکم تر کنین. این فاصله گرفتن شما از پدرتون تنها نتیجه ای که داره اینه که ایشون رو نسبت به زندگی خانوادگی دلسردتر می کنه و احتمال فروپاشی خانواده رو بیشتر. شما قاضی نیستین. مادرتون خیلی دوست داره که شما وکیل مدافع ایشون باشین، اما نیستین. شما بچه های اون پدر و مادرین. در واقع فقط می تونین نقش دوستان دلسوزی رو داشته باشین که وقتی می بینن دوستشون داره اشتباه می کنه، او رو نصیحت می کنن. این اشتباه البته دو طرفه است. اگه پدر شما داره اشتباه می کنه، مادر شما هم با این برخوردش داره اشتباه می کنه. پلیس بازی دوای این درد نیست. مادر شما باید به مشاور مراجعه کنه و راه درست برخورد با این مشکل رو یاد بگیره. اگر تا حالا این کارو نکرده، ایشون هم داره اشتباه می کنه، اما شما فقط اشتباهات پدرتون رو می بینین.
به هرحال اگه تمایل داشتین من برای مشاوره حضوری هم در خدمتم.

###

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...