بحث یکشنبه 23 فروردین ماه 94 : در کودکی و جوانی از بزرگترها چه نکته ای یاد گرفته ای که تغییری مثبت و اساسی در زندگی تو ایجاد کرده است؟
بخشی از عبارت مورد نظر را تایپ کنید:
باغ تالار
آتلیه
آرایشگاه عروس
تالار عروسی تهران
تشریفات عروسی
سالن عقد تهران
عزیزمی مهدیه جان ... خوشحال میشم تشریف بیارید و از تجربیاتتون برامون صحبت کنید.
انشالا که بتونم در خدمتتون باشم. الان که مشغول تهیه شام هستم. اونم از نوع ابتکاری. همسر جان هم که هنوز شریف فرما نشدن. من برم به بقیه کارام برسم که اگر خدا یاری کرد بونم در جمعون حضور داشه باشم.
سلام دوست جونیا امشب منم هستم امیدوارم همگی شب خوبی رو در کنار هم با موضوعات جالب صفا جون بگذرونیم
سلام به همگی
سلام صفا جون
شبتون بخیر
من اومدم
سلام به همگی...
من شاید تا 10 نتونم بیام خواستم نظرمو بگم..
واقعیتش من وقتی سنم کم بود مثلا دوران دبستان خیلی پدرمو دوست داشتم و خیلی از اخلاقاشو کپی کردم که زیاد الان راضی نیستم چون رفتارهای مردونه و خشکیه و سعی میکنم که حدالامکان ترکشون کنم..از مادرم که با دنیا عوضش نمی کنم یه چیزی رو خوب یاد گرفتم و واقعا در زندگبم خیلی تاثیر گذاشته...
ببخشش و گذشت..
مادر من با همه اتفاقاتی که توی زندگی می افتاد هر دعوا و بحثی که حتی خودش مقصر نبود کوتاه می اومد و میاد...می بخشید...گذشت داشت و هنوز هم همون طوره...می دونم مادر من جز یکی از زن هایی که بهترین جای بهشت نصیبش میشه
منم این اخلاقشو کپی کردم و عین مادرم هستم...خیلی زود می بخشم...خیلی خیلی و این باعث میشه همیشه یه آرامشی داشته باشم...مخصوصا در رابطه با همسرم...خوشحالم که این موردو در خودم دارم
سلام به همگی من در کودگی از پدر و مادرم یاد گرفتم که در همه مراحل زندگی نیم نگاهی هم به خدا داشته باشم . رضایت اون را هم در نظر بگیرم .
سروین جان منتظر حضورت امشب هستم، ملیحه عزیزم ، ela جان، سحر عزیزم ، رهای همیشه مشغول و دوست داشتنی ، شادی عزیز، مهدیه جان و همه دوستان دیگری که با حضورشون ما رو خوشحال میکنن.
دوستان نوعروس من سلام و شب بر همگی خوش
بحث امشب برای گپ و گفت با موضوع : در کوردکی و نوجوانی و جوانی از بزرگترها چه نکته ای یاد گرفته ای که تغییری مثبت و اساسی در زندگی تو ایجاد کرده است ؟
این تغییر توسط چه کسی در زندگی شما ایجاد شد ؟ پدر ؟ مادر ؟ دوستان ؟ اساتید دانشگاهتون ؟ و یا افراد دیگه ....
راستی برنده بحث دیشب ، " مهدیه ر" عزیز بودند که برنده یک بن 35 هزار تومانی خرید از فروشگاه بهداشتی آرایشی آنلاین خانومی شده اند.
یادتون نره هر شب بین افرادی که در بحث شرکت می کنند و بصورت مفید در موضوع مطرح شده به تبادل نظر می پردازند، قرعه کشی میشه و به رسم یادبود هدیه ای ناقابل بهشون تعلق میگیره. لطفاً برای شرکت در قرعه کشی حتماً از ابتدا تا انتهای بحث حضور داشته باشید و حول و حوش موضوع صحبت بفرمائید.
به نظرتون برنده خوش شانس امشب قرارهای شبانه نوعروس چه کسی است؟
صفـــــا
چشم صفا جون خدا کنه مجال شرکت در این بخش رو داشته باشم.راستی برای خط اخر سوالت:فقط خدا میدونه کی برنده میشه
عروس خانوم شیطون و دوست داشتنی ، شادی جان ، شب منتظرتم حتماً . شاید خودت باشی ، خدا رو چه دیدی !!! شاید هم سروین خانم که دیشب دوست داشت برنده بشه . ولی قطعاً بدونید که نوعروس دوست داره به همه کاربرهای سایت اش بخصوص کاربرهای فعالش، به هر دلیلی هدیه بده ، شما بزرگترین سرمایه های نوعروس هستید که از داشتنتون به خودمون میبالیم.
قشنگ ترین و مهربونترین و باوفاترین نوعروس های ایران زمین رو ما داریم تو سایتمون ، چی از این بهتر !!!!
وای یعنی برنده دیشب من بودم؟ ممنون از نوعروس و شما صفا جون.
امشب حتما بازه م اگه همسرم مشغله داشته باشه و دیر بیاد میام چون من از اطرافیانم خیلی چیزهارو یاد گرفتم.
شادی جونم من گیلانی هستم بندر کیاشهر
سلام فتانه جان, شب عالی متعالی خانوم.... خوشحالم بازم میبینمتون اینجا. خیلی خیلی خوش اومدید. شما تشریف داشته باشید با فونت فارسی هم ننویسید, ما خوشحال میشیم.
مرسی شادی یکتا جونم چشمات قشنگ میبینه گلم. آره همون لباسه، آخرش با شال یشمی ستش کردم
چشم دوست جونیا زنگ میزنم ولی بعدا آخه اگه زنگ بزنم صحبتمون زیاد میشه دیگه نمیتونم بیام اینجا از اینجا که خداحافضی کردم قول میدم آشتی کنم
نه من ندیدم عکسهای سفره ها رو
برم زودی ببینم و بیام
خیلی خوشکله الی جون مبارکت باشه دوستم
رها جون منمپدرم همیشه میگه باید مثله یک مرد قوی و محکم باشی بلند پرواز و اینده نگر باشی منم همین جور بار اومدم این شده که الان حتی با وجود اینکه ازدواج کردم مثله یه مرد خیلی خیلی سخت بررای زندگیم پا به ظای همسرم تلاش میکنم(بگذریم که اسیبی هم نتدیدم تو اجتماع) اما گاهی دلم میخواد مثله یه خانوم باشم نه اینکه خشونت و خصلت زمخت مرد رو داشته باشم نه اما شیوه افکارم روش زندگیم ارزوهام همه شده مثله یه مرد
ela چقد خوشحالم که ی گیلانی پیدا شده.منتهی من رشتی هستم.از اشنایی باهات خوجالم
شادی جان این اشک در اومدن که واسه همه خانوم هاست...منم خودم اینطورم...مامانم همینطوره اما مادرم بیشتر وقتی حرف پدرش باشه اشکش در میاد
افرین شادی یکتای عزیزم
فردا خبرشو بهمون بده
آره ملیحه جون ولی فکر کنم واسه من خیلی از حدش گذشته واسه همین ناراحتم بابتش
وای رها جون بدو که تا الانم چطور موندی متعجبم.برو ببین ملیحه گل کاشته.کارش بیسته بیسته.یک زوج هنرمند ب تمام معنا
بچه ها جریان لباس الهه چیه
به منم بگید برم ببینم
چشم راضیه جونی
من دیر رسیدم از بجث عقب افتادم
من دیدم عکس هفت سین هارو. ملیحه جون بهم خبر داد که عکسها آپلود شده. شماره 32 هم هفت سین منه. شمام هفت سین هاتونو معرفی کنین دوستای خوبم
بله صفا جان
حرف پدر گرامی کاملا درست بوده و هست
این ما هستیم که با رفتاریمون آزادی یا محدودیت به خودمون میدیم
شادی جون لینک سفره ها رو میداری اینجا منم ببینم نمیتونم پیداش کنم
شادی جون هر چی دعوای الکی به دو نفر هست همش از این تلفنه مسخرس...چون توی اون لحظه طرف مقابلت نه تورو میبیینه نه متوجه لحن و حالت صورتت میشه...متاسفانه این دوری ها خیلی بده
قربونت شادی یکتا جونم
راضیه جون همین عکسی که روی پروفایلم هست، با لباس عیدمه
راضیه جون عکس پروفایل الی رو ببین لباسش با همسریش سته قبل از عید در موردش گفته بود الان دیدمش قشنگه خیلی
اره همه خانوما اینجورین اما من اشکم لب مشک.اسفندیم هستم از اون احساساتی های شدید
سلام صفا جونم...خوبی؟ خسته نباشی عزیزم...والا نشد زودتر بیام یکم عقب افتادم...دارم مطلب بچه ها رو میخونم و نظرمو درمورد بعضی هاش میدم...
شما خوبی ایشالا؟
وای چه قدر خوشحالم که امشب سایت جون دوباره گرفته شده مثله روزهای قبل از عید
شادی ش جونی منم خوشحالم که دوسته هم استانی دارم اینجا
سلام شادی جونم...شب بخیر عزیزم
اینم لینک سفره هااا
http://www.noarous.com/thread.aspx?lang=fa&qid=114094
ملیحه جان با نظرت موافقم, تلفن و اس ام اس بیشتر باعث بالا گرفتن بحث میشه.
وای ملیحه جون نگو که دلم پره از این تلفن لعنتی چیکار کنم که راهی ندارم از پشت تلفن دستم بسته است هرچی هم توضیح میدم نمیشه همش سوتفاهم همش سوتفاهم
الی جون من ازت یه سوال پرسیده بودممممممممممممممممم
سلام کلی به همه دادم...
سلام به روی ماهت شادی جون..
عزیزم هیچ آدمی بد نیست...خصلت های بد هم توی وجود کسی نیست و همشون اکتسابی هستن و به نظرم این دست خودمون هست که چطور کنترلشون کنیم
راضیه مادر و پدرت چه چیزهای خوبی یادت دادن عزیزم
آها بله الهه جون
خیلی قشنگه
منم عاشق اینم که زن و شوهر ست بپوشن
مهدیه جونم توی همون صفحه جواب دادم سوالتو عزییزم، مگه سوالی که در مورد هستی جون بود رو نمیگی؟
ملیحه جون سفرت شماره چنده؟
دوستان گل, توی تاپیک جشنواره ۴۱ تعدادی از عکس ها آپلود شده, هنوز عمده عکس ها باقی مونده, ولی رای گیری الان انجام نمیشه و نمیتونید عکس ها رو لایک کنید تا زمانی که زمان رای گیری برسه. راستی در خصوص دوستانی که برنده بن خرید از خانومی شدن, کارشناس های خانومی باهاتون تماس میگیرن, حتما پاسخ بدید تا محصول انتخابی اتون رو بفرستن., چون به من اطلاع دادن یکی از دوستان اصلا موبایلش رو جواب نمیده. مهدیه جان شما هم شماره همراهت رو برام بفرست.
فدات شم ملیحه جون
بازم هم حرف های زیادی هست که ازشون پند گرفتم
ولی امشب حس میکنم بیشتر از همه صحبت کردم
پس بحث کوتاه میکنم و جا رو به بقیه دوستان میدم
پس چرا ندیدم الی جون؟
ملیحه نمیتونه بگه من میگم.همون کاربر ک زیاد یادداشت گذاشته خخخخخ
خصوصیتو بخون مهدیه جون
راستی مهدیه جون بهت تبریک میگم عزیزم
برنده دیشب قرارهای شبانه شدی
ممنون راضیه جان.
شادی جون مرسی عزیزم که اینقدر به من لطف داری عزیزم
شادی یکتا جون عکسم E011 هستش عزیزم
صفا جون جایزه مسابقه 40 نوعروس رو کی میدید فصل بهاره ما نیاز مبرم ب چادر سفر داریم خخخخخ.کل خانواده میدونن من چادر سفر برنده شدم همش میپرسن چادرت نیومد.دیووونه کردن منو.:))))
شادی عاشق این انرژیت هستم به خدا
الی جون به منم خصوصی بده لطفا
اما یه چیز دیگه که من یاد گرفتم اینکه بادی به هر جهت نباشم به قول رها من از نوع لقمانی پند گرفتم از برخی از دوستان اینکه خودم باشم خودم تصمیم بگیرم بازیچه دست دیگری نباشم و توی شرایط مختلف جو زده نشم به قولی
اما یه چیز دیگه که من یاد گرفتم اینکه بادی به هر جهت نباشم به قول رها من از نوع لقمانی پند گرفتم از برخی از دوستان اینکه خودم باشم خودم تصمیم بگیرم بازیچه دست دیگری نباشم و توی شرایط مختلف جو زده نشم به قولی
ممنون الی جون. خوندم
با سرعت نور خودمو رسوندم بالاخره به صفحه آخر نظرات
من یه خصلت بد دیگه هم دارم اینه که خیلی زود عصبی میشم که البته دلایل خیلی زیادی داره...از مهم ترینش فشارهای عصبی بود که طی 6 سال بهم وارد شد و بعدش محیط کارم که دائم با مریض و همراه مریض سر و کار داشتم...اما خیلی خیلی رو خودم دارم سعی میکنم که این موضوع رو حل کنم چون خیلی بده و به آدم انگ عصبی بودن میزنن چون من از اول اینطور نبودم...این خصلت از کسی به آدم نمی رسه بلکه مجموعه ای از عوامل باعث اون میشه
خخخخخخخخخخ شادی جون.
فدایی داره ملیحه
اگه بدونی من چ هیجانی اینجا دارممممممممم.اسپند دیدی؟اونم رو اتیش اونجوریم
از خنده چشامم پر اشک شده
:))))))))))))))))
شادی یکتا جونم چه سوالی داری که خصوصی جوابتو بدم دوستم؟
ملیحه جون شرایط و فشارهای ندگی ادم رو عصبی میکنه منم خیلی عصبیم خیلی زود واکنش نشون میدم اما دارم تلاش میکنم به امید خدا ترک کنم این خصلت رو
ای دختر...امان از تو...امیدوارم که همیشه شاد و سرزنده و پر انرژی باشی و ما هم از تو یاد بگیریم
اینم از درس امشب..
انرژی را از شادی جون یاد بگیرید
ملیحه جون پرستاری؟
شادی جونم مگه شما سفر خواب برنده نشدی؟ سفرخواب با چادر مسافرتی فرق فوکوله هااا
واقعا مهدیه جون با این نظرت خیلی موافقم منم چون این خصلت رو در یکی از اطرافیانم دیدم سعی کردم خودم اینجوری نباشم آخه خیلی بدم میاد از این رفتار
خوب دوستان من با اجازتون میرم.
خوشحالم که بودید.
شب خوبی داشته باشید.پخدانگهدار
انشالله عزیزمممممممممممممممممممممممممم
ممنونم همچینین شما.خدایی دوستامم همینو میگفتن از صبح تا غروب اگه کلاس داشتیم اینا نمیفهمیدن کی کلاسامون تموم شده.راستی برو خصوصیت پیام دادم بهت :*
لطف داری گلم
خیلی بده مهدیه به آدم میگن عصبی....این خیلی بده که درموردت اینطوری فکر میکنن در صورتی که آدم ذاتا اینطور نیست
شادی جون از دست تو و شیطونی هات. عزیزم تو همین یکی دو هفته, تکلیف جوایز رو مشخص میکنیم. خیالت راحت گلم.
چ فرقی دارهela جون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهدیه جون شبت بخیر
شبت بخیر مهدیه عزیز
دوستان از دورغ گفتن دوری کنین
مخصوصا به پدر و مادر و همسر
دروغ گفتن ادمو از خدا دور میکنه
و ادم دروغگو اول از همه به خودش اسیب میزنه
این سخن از پیرزن سایت راضیه هست:)
چواب دادم شادی جون...
شب بخیر مهدیه جونم
شبت بخیر مهدیه جون
شب خوبی داشته باشی
خدانگهدار گلم
مهدیه جان شب عالی خوش. ممنون از اینکه پیشمون بودی.
راضیه چشم مینا رو دور دیدیییییییییییییییییییییییییییییییی. ای خدا باز به خودش گفت پیرزن.با حرفت کاملا موافقم...دروغ جز بدترین کارهایی که آدم می تونه انجام بده...
شادی جون سفر خواب چادر مسافرتی نیس، بالش و زیر انداز و رواندازه. ینی من اینجوری میدونم راجبه سفر خواب
الی جون همین سوالی که مهدیه پرسید رو منم دارم
اره ملیحه جون
دلم واسه کتکاش تنگ شده
من داشتم شام میخوردم.انگار همه رفتن
الهه من سایت گلریس رفتم، سفر خواب هاش همون چادر مسافرتی بود....یعنی توی قسمت سفر خواب عکس چادر مسافرتی گذاشته بود
ممنونم صفا جوووووووووووووووون.خب چیکار کنم لازم داریم دیگه
بذار بیاد راضیه بهش میگم
شب خوش مهدیه جونی
مهدیه چه سوالی پرسید؟به منم بگید
نه فاطمه جان هستیم
بچه ها من دوست داریم یه چیزی رو از همسرم یاد بگیرم اما چیزی یاد گرفتنی نیست متاسفانه...
خلاقیت و ایده پردازی
واقعا محمد خیلی خلاقه...دلم می سوزه طفلی با کلی ایده ناب تو ذهنش به خاطر نبود پول همش به بن بست می رسه...
دوست داشتم مثل محمد خلاق بودم...
واااااااااااااااااااااااااااااااااای مهدیه و الی جون سفره هفت سین هاتون خیلی خوشکله ملیحه جون اینو با چی درست کردی چه جالبه
واااااااااااااااااااااااااااااااااای ملیحه و الی جون سفره هفت سین هاتون خیلی خوشکله ملیحه جون اینو با چی درست کردی چه جالبه
بچه ها برای بر طرف کردن نقص های رفتاری
اول باید اون نقص رفتاری رو قبول بکنیم
در این صورت هست که برای ترک و برطرف کردنش تلاش میکنیم
شادی جونی شایدم من اشتباه میکنم و همون چادر باشه، نمیدونم گلی
با یونولیت و رنگ و چیزای دیگه شادی جون...چشمات قشنک می بینه عزیزم مال الهه جونم خیلی نازه...دوسش دارم
چادر مسافرتی نباشه چیه عزیزم.رو بالشی و این چیزا بدون چادر که برای مسافرت فایده نداره.
نوعروس فکر همه جا رو کرده اخه بدون چادر اون چیزا فایده نداره.بریم تو هوای ازاد بالش بذاریم بخوابیم.خخخخ
اونم تو ایران.نوعروس حتما برامون چادرم رزرو کرده
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
ﺑﺨﺸﺶ ﮐﻨﯿﺪ، ﺍﻣﺎ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺳﻮﺀ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﺷﻮﺩ .
ﻋﺸﻖ ﺑﻮﺭﺯﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﺪ ﺑﺎ ﻗﻠﺒﺘﺎﻥ ﺑﺪ ﺭﻓﺘﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ .
ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻨﯿﺪ، ﺍﻣﺎ ﺳﺎﺩﻩ ﻭ ﺯﻭﺩﺑﺎﻭﺭ ﻧﺒﺎﺷﯿﺪ .
ﺣﺮﻑ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﯾﺪ، ﺍﻣﺎ ﺻﺪﺍﯼ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ
ﺩﺳﺖ ﻧﺪﻫﯿﺪ!!!
واقعا راضیه جونی درسته به نظر منم اینجوریه واسه همینه اصلاح اشتباهات یکم سخته
واویلا من تا رفتم و برگشتم چه همه صفحه اضافه شد!!!
وااااااااااااااااااااااااااااااااااااای ملیحه جون شاهکار کردی ها واقعا همسری ات خوش فکره، جدا هنرمندین
من که از الان اعلام می کنم که بهت رای می دم :)
راضیه جون اگه شما پیرزنی پس من که یکسال از شما بزرگترم چی ام؟! خب آبجی به فکر ما پابه سن گذاشته ها هم باش بعد به خودت بگو پیرزن خخخخخخخخخخ
بله شادی جون
چون هیچ وقت رفتار خودمون رو درست نمی بینیم
و نه تنها در صدد اصلاح خویش بر نمیایم
بلکه بر رفتار غلط خودمون هم پا فشاری میکنیم
مرسی شادی یکتا جونم چشمات خوشگل میبینن. البته در مورد سفره ملیحه جون واااقعا خیلی خیلی خوشگله و ایدش عاالیه
مهدیه و شادی چه سوالی پرسیدن؟
وای بچه ها مرسی از همتون به خاطر لطفی که بهم دارید
ممنون رها جون....قربونت عزیزم...خوشحالم که خوشت اومد
آره ملیحه جونی سفره الی که خیلی خوشکله همون اول گفتم که سفره هردوتون خیلی خوشکله آفرین به دوست جونیای هنرمندم
رها جون جسارت نکردم عزیزم
ملیحه جون از اینکه به خودم میگم پیرزن عصبی میشه
گفتم پیرزن یکم بخنده دلش وا شه
رها جون شما استاد مایید
بچه ها سفره ها عالی هستن
افرین به همه
ملیحه جون ایده عالی و زیباست گلم
آفرین
میان آرزوی تو ومعجزه خداوند، دیواری است به نام اعتماد. پس اگر دوست داری به آرزویت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن. هیچ کودکی نگران وعده بعدی غذایش نیست زیرا به مهربانی مادرش ایمان دارد. ای کاش ایمانی از جنس کودکانه داشته باشیم.
راضیه راست میگی تا وقتی قبول نکنیم یه رفتارمون اشتباه نمی تونیم حلش کنیم...من خودم سر عصیانی شدنم اول قبول نمی کردم که اینطور هستم اما از اون موقع که قبول کردم خیلی راحت تر دارم حلش میکنم
خاله همسرم خیلی بد اخلاقه اونوقت همسرم همش میگه باید وقتی میریم اونجا چیزی نگی و حرفی نزنی تا بهش بر بخوره.از قضا ما عید رفتیم و ی چیزی شد و خاله ناراحت شد اگه بدونید چی شد اومدم خونه اینقد گریه کردم.ب همسرم گفتم باید از اینجا بریم
چ فایده داره اخه من باید برای خودم زندگی کنم نمیتونم باب میل کسی رفتار کنم ک بدش بیاد یا نیاد پس خودم چی.همسر قبول کرد اوضاع روب راه بشه ب امید خدا میریممم
ملیحه جون سفره ت فوق العادس
راستی نوعروس ها, از الان سوالات در خصوص پزشک زنان و مشاوره زنان اتون رو تو ذهن اتون داشته باشید, قرارهای شبانه میخواد کم کم بره به سمت کارشناس و پزشک اوردن که بصورت انلاین پاسخگوی سوالاتتون باشه. اول هم پزشک زنان, یعنی هر هفته یک شب پزشک زنان داریم.
ممنوم راضیه عزیزم
و مجدد ممنونم شادی جون
دوستان با اجازه من برم که هم دیروقته هم طفلی از همسری ام غافل شدم. برم یک نوشیدنی گرم بهش بدم سینه اش صاف بشه :(((((
امشب خیلی خوب بود که تعداد افراد توی قرار زیاد بود. چقدر چیزای خوب امشب یادگرفتم. از همه ممنونم که بی دریغ تجربیات و آگاهی شون رو در اختیار بقیه قرار می دن
تا قرار بعدی
در پناه خالق شادی و نیکی
بچه ها این جا کسی یک دنده و لجباز هست مثل من؟
شادی جون شما الان تو خونه خودت نیستی؟
وای صفا جون چقدر خوب خیلی خوبه که همچین برنامه ای دارید من از الان منتظرم مرسییییییییییییی
آره من هستم ملیحه جون
از قبل اطلاع رسانی میشه که چه کارشناس و مشاوری قراره تو قرارهای شبانه بیاد که دوستان بتونن از قبل سوالاتشون رو آماده کنن, سعی کنید راحت سوالاتتون رو بپرسید و خدای نکرده, رودربایسی نکنید. هرچقدر سوالاتتون بیشتر باشه و پزشک و کارشناس سرشون شلوغ تر بشه اینجا, راغب تر هستن که حضور دایمی داشته باشن.
وای فاطمه جونی مرسی عزیزم
برو رها جون...ایشالا همسرت زودتر خوب بشه
شادی کسی نمی تونه مارو مجبور کنه کنه که مطابق میل دیگران زندگی کنیم...
محمد همیشه میگه خودم و خودت و به بقیه کاری نداشته باش که چی می گن و چی کار میکنن چون هر کاری کنی کسی که بخواد ناراحت شه و ایراد بگیره باز هم تحت هر شرایطیی این کارو میکنه و این جور آدما اصلا برام قابل هضم نیستن
ممنونم صفا جون من خودم ب شخصه خیلی سوال دارم.راستی واقعا پزشک میاد 9 تا 11 شب جواب مارو میده؟
نه ملیحه جون ی دنده و لجباز نداریم.
بسلامت رها جون
دوست جونیا شب خیلی خوبی بود امیدوارم بازم به داشته هامون در کنار هم اضافه بشه و چیزای خوب از هم یاد بگیریم شب همگی خوش بوس بوس بوس
فاطمه یک دنگی هیلی بده مخصوصا در زندگی مشترک..مگه نه؟
اینم جز خصوصیت های بدیه که از پدرم یاد گرفتم...خیلی اذیت میشم به خاطرش...انگار شده جزیی از وجودم این یک دندگی مسخره
چرا شادی جون نزدیک دوماهه که خونه خودمونیم و مستقلیم :)
چقد خوب میشه صفا جون. من شخصا بیصبرانه منتظر حضور کارشناس هستم
دوستان عزیزم, من با اجازه همگی, کم کم برم که صبح هم باید زود برم شرکت. کلی از هم صحبتی باهاتون غرق لذت شدم., اینکه اینقدر انرژی مثبت میدید و از تجربیات تلخ و شیرین اتون میگید, برام دلچسبه. واقعا خداحافظی کردن ازتون سخته, دوست دارم بمونم پیشتون ولی کلی فردا کار دارم و باید زودتر استراحت کنم. مواظب خودتون و همه مهربونی هاتون باشید, شماها بهترین عروس های دنیایید.
چرا من یه کوچولو لجبازم
♥
صفا جون من که خیلی سختمه بخوام سوال بپرسم...یه سوال از مشاور زنان سایت کردم که به صورت خصوصی ارسالش کردم...خب خجالتیه دیگه...:)
شادی جون شبت بخیر
شب بر همه دوستان خوش
مراقب خوبیاتون باشید
دوستتون دارم
اره این خیلی خوبه که فقط دوتاتون باشید و دیگران براتون مهم نباشن.اما چ کنیم خالس دیگه باید تحملش کنم .اه اه
صفا جون شبت خوش...و واقعا خسته نباشی عزیزم
بله شادی جان, پزشک متخصص زنان میاد عزیزم, خوشحالم که استقبال میکنید. من واقعا دوست دارم شما از حضورتون در نوعروس, علاوه بر پیدا کردن دوستان خوب, استفاده های مفید دیگه ای هم داشته باشید, امسال با کمک خودتون, کلی برنامه براتون دارم.
آره ملیحه جون. من خودم راضی به اون کاری که میکنم نیستم ولی از سر لجبازی انجامش میدم. هم خودم ناراحت میشم هم همسرم
دوس جونیای عزیزم شب همتون بخیر
راضیه جونی مرسی به خاطر عکس قشنگی که گذاشتی ...شبت بخیر عزیزم
صفا جون شب بخیر عزیزممم
وای دمت گرم راضیه جون چی ساختی افرین هنرمند
وای راضیه چه سورپرایزی, عالی بود دختر.... خیلی دوسش دارم این پوستر رو از پروفایل دوستان حاضر در بحث.... تو بی نظیری....
ممنونم صفا جون.انشالله خانومی.حتما
انگار همه رفتن لالا
شب همگی خوش
خوابای رنگی رنگی ببینید...و امیدوارم مثل من چشماتون ضعیف نباشه که خواباتون تار ببینید....هههههههههه.....
به قول خارجیا بای تا های
خداحافظ همگیتون
حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند :
بهترین شما کسی است که در برخورد با مردم نرم تر و مهربان تر باشد و ارزشمندترین مردم کسانی هستند که با همسرانشان مهربان و بخشنده اند.
شادی شیطون و ته تغاری نوعروس, مرسی از پست آخرت. همیشه شاد و سلامت و سرشار از انرژی باشی.
منم با این متنها یزیبا باهاتون خداحافظی میکنم.شبتون ب زیبایی گلهای بهاری
پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرمود :
هر زنی که در مقابل بد اخلاقى هاى شوهرش بردبارى کند خدا ثواب آسیه دختر«مزاحم»را به وى عطا خواهد کرد.
شب همگی بخیر..خواب های رنگی ببینید
خواهش میکنم خانومی.انشالله عزیزم
همچنین برای شما ارزوی سلامتی دوچندان و قوت بسیار دارم :*
سلام دوستان منم هستم
حاضـــــــــــــر :)
سلام دوستان شب همگی خوش
من از مامانم نظم و انظبات رو یاد گرفتم که واقعا تاثیر بسزایی تو زندگیم داشته مامانم بسیار منظبت است وهمه کارهاشو با برنامه ریزی انجام میده الان منم مثل مامانم هستم واسه تمام کارهام برنامه ریزی دارم و همیشه خیلی راحت به همه کارام میرسم و بابت این خصلت خیلی خوب همیشه ممنون مامانی عزیزم هستم
صفا جون هم تشریف دارن؟
سلام ملیحه جان
سلام شادی یکتا جان
سلام شادی جان
سلام جناب رویایی
شب همگی بخیر
خوش اومدین
بچه بعضی چیزا یاد گرفتنی هست بعضی چیزها هم ارثی یعنی نا خواسته بعضی رفتارهارو انجام میدیم که وقتی ریشه یابی میکنیم میبینیم خانواده هامون هم این خصلت ها رو دارن قبول دارید؟
سلام راضیه جون شما هم خوش اومدی عزیزم
ملیحه آرون
292 کاربر تاکنون ارسال های این کاربر را پسندیده اند
تعداد ارسال های کاربر:773
زمان ارسال 23 فروردین 1394 ساعت 20:56 / کد ارسال: 114238
سلام به همگی...
من شاید تا 10 نتونم بیام خواستم نظرمو بگم..
واقعیتش من وقتی سنم کم بود مثلا دوران دبستان خیلی پدرمو دوست داشتم و خیلی از اخلاقاشو کپی کردم که زیاد الان راضی نیستم چون رفتارهای مردونه و خشکیه و سعی میکنم که حدالامکان ترکشون کنم..از مادرم که با دنیا عوضش نمی کنم یه چیزی رو خوب یاد گرفتم و واقعا در زندگبم خیلی تاثیر گذاشته...
ببخشش و گذشت..
مادر من با همه اتفاقاتی که توی زندگی می افتاد هر دعوا و بحثی که حتی خودش مقصر نبود کوتاه می اومد و میاد...می بخشید...گذشت داشت و هنوز هم همون طوره...می دونم مادر من جز یکی از زن هایی که بهترین جای بهشت نصیبش میشه
منم این اخلاقشو کپی کردم و عین مادرم هستم...خیلی زود می بخشم...خیلی خیلی و این باعث میشه همیشه یه آرامشی داشته باشم...مخصوصا در رابطه با همسرم...خوشحالم که این موردو در خودم دارم
---------------------------------------------------------------------------------------------
درود بر ملیحه عزیزم
این خصلتی که گفتی رو من نیز دارم
و به گفته تو همیشه ارامش داشته و دارم
من از اونجایی که تو خانواده پرجمعیت بزرگ شدم بیشتر چیزا رو از خواهر برادرام یاد گرفتم اینکه همیشه راضی باشم ب رضای خدا :) و سعی کنم کم توقع باشم تو زندگیم البته خونه بابا نشد که خیلی کم توقع باشم اما از وقتی ازدواج کردم کم توقع شدم شدید
تمام تجربیات اونا رو سرلوحه زندگیم میدم
بهترین چیزی که پدرومادرم بهم یاد دادن و بهشون به خاطر این لطف افتخار میکنم نماز بوده.خیلی از دوستام حتی وضو هم بلد نبودن بگیرن خدایی من از خانوادم راضی ام خیلیییی
خدا خیرشون بده.
بچه ها کجایین پس من زود اومدم یا شماها نیستید؟زود باشید نظراتتون رو بگید زود باشید نبینم ساکت باشیداااااااااااا
سلام راضیه جان من هم اول ب همه سلام گفتم
اره ب قول شادی یکتا بعضی چیزا ارثی منم این مورد رو چندجایی دیدم.
راستی شادی جون فامیلیت یکتا هست؟
مرد رویایی
8 کاربر تاکنون ارسال های این کاربر را پسندیده اند
تعداد ارسال های کاربر:95
زمان ارسال 23 فروردین 1394 ساعت 20:59 / کد ارسال: 114239
سلام به همگی من در کودگی از پدر و مادرم یاد گرفتم که در همه مراحل زندگی نیم نگاهی هم به خدا داشته باشم . رضایت اون را هم در نظر بگیرم .
-----------------------------------------------------------------------------------------------
درود بر جناب رویایی
رضایت خدا در تمام مراحل زندگی نباید نادیده گرفته بشه
قاعدتا مشکلاتی که الان پیش روی اکثر افراد هست ناشی از نارضایتی ست
shadi yekta
5 کاربر تاکنون ارسال های این کاربر را پسندیده اند
تعداد ارسال های کاربر:220
زمان ارسال 23 فروردین 1394 ساعت 21:04 / کد ارسال: 114243
من از مامانم نظم و انظبات رو یاد گرفتم که واقعا تاثیر بسزایی تو زندگیم داشته مامانم بسیار منظبت است وهمه کارهاشو با برنامه ریزی انجام میده الان منم مثل مامانم هستم واسه تمام کارهام برنامه ریزی دارم و همیشه خیلی راحت به همه کارام میرسم و بابت این خصلت خیلی خوب همیشه ممنون مامانی عزیزم هستم
---------------------------------------------------------------------------------------------
آفرین شادی عزیزم
انشالله همیشه موفق باشی گلم
من به دلیل اینکه فرزند اخر خانواده بودم
با پدر و مادری نسبتا مسن زندگی میکردم
همین باعث شد اکثرا حرف ها اویزه گوشم بمونه
نه شادی جون چون یکتا هستم اینو گذاشتم{اصلا هم خودشیفته نیستم}خخخخخخخخخخخ
سلام به همه ی دوستان گل
من امشب خیلی سرحال نیستم چون همسری سرماخورده و از صبح افتاده و مدام آه و ناله می کنه :(
درمورد بحث امشب باید بگم من قبلا فکر می کردم که خیلی خیلی با خانواده ام تفاوت دارم، البته تفاوت دارم ها ولی قبلا فکر می کردم هیچ چیز از خانواده ام ندارم اما حالا هی که سنم بیشتر می شه به چیزایی که از خانواده گرفتم پی می برم و درمورد بعضی هاش واقعا خوشحالم
مثلا من صبر رو از مامانم گرفتم. خدابیامرز مامان من خیلی صبر داشت. الان من هم به نسبت آدم صبوری هستم. گاهی که از چیزی دلخورم مخصوصا درمورد خانواده ی همسری دلم می خواد زیر ده ثانیه شکایتش رو به همسری بکنم اما به خودم می گم صبر کن الان وقتش نیست. و وقتی صبر می کنم و به وقتش می گم اینقدر خوب می شه، بدون عصبانیت می گم یا وقتی می گم که همسری حوصله داره و این باعث می شه که خیلی اوضاع بهتر پیش بره. کلا تو زندگی ام از صبر کردن هام خیلی سود کردم
سلام به همه ی دوستان گل
من امشب خیلی سرحال نیستم چون همسری سرماخورده و از صبح افتاده و مدام آه و ناله می کنه :(
درمورد بحث امشب باید بگم من قبلا فکر می کردم که خیلی خیلی با خانواده ام تفاوت دارم، البته تفاوت دارم ها ولی قبلا فکر می کردم هیچ چیز از خانواده ام ندارم اما حالا هی که سنم بیشتر می شه به چیزایی که از خانواده گرفتم پی می برم و درمورد بعضی هاش واقعا خوشحالم
مثلا من صبر رو از مامانم گرفتم. خدابیامرز مامان من خیلی صبر داشت. الان من هم به نسبت آدم صبوری هستم. گاهی که از چیزی دلخورم مخصوصا درمورد خانواده ی همسری دلم می خواد زیر ده ثانیه شکایتش رو به همسری بکنم اما به خودم می گم صبر کن الان وقتش نیست. و وقتی صبر می کنم و به وقتش می گم اینقدر خوب می شه، بدون عصبانیت می گم یا وقتی می گم که همسری حوصله داره و این باعث می شه که خیلی اوضاع بهتر پیش بره. کلا تو زندگی ام از صبر کردن هام خیلی سود کردم
اینم از خانوادم یاد گرفتم که حسادت تو زندگی نداشته باشم.بخدا بهترین چیزا رو برای دیگران خواستم و بعد برای خودم اینو همه دوستان نزدیکم میدونن.اصلا ب کسی حسادت نمیکنم میدونم که ریشه تمام بد بختی ها همین حسادته
بچه ها بنظرم با این سوال صفا جون اولین چیزی که به ذهنمون میاد خصلت های خوبه حالا اگه اشکالی نداره یکم ازخصلتهای بدی که شاید از دیگران یاد گرفتین بگیم البته اگه موافقید
من در خانواده پولدار بزرگ شدم
پدرم همیشه بهم میگفت راضیه وسعت مالی همه یکی نیست
سعی کن طوری زندگی کنی که اگر در موقعیت سخت قرار گرفتی باز هم بتونی تاب بیاری
این جملش همیشه تو ذهنم هست
میگفت:اگر در زندگی به زیر دست نگاه کردی زندگی برات شیرین میشه
ولی اگر به بالا دست نگاه کردی زندگی واست سخت میشه
منظورش وسعت دارایی و مال و اموال بود
درست میگفت....سال 88 در شرایط بد مالی قرار گرفتیم(من و همسر)
خیلی به راحتی با این مساله کنار اومدم..
انگار امشب سایت هم حالش ساز نیست، پست ها رو تکرار می کنه یا پست های عجیب غریب می ذاره!!!
سلام دوستان... منم اومدم با تاخیر.... خواب بودم, دیر از خواب بیدار شدم. خوبید همگی؟
رها جون خدا مادرتو بیامرزه.واقعا صبر چیز مهمی تو زندگی مخصوصا زندگی مشترک.دعا کن خدا ب من هم صبر بده :)
سلام من پست های قبلی بخونم میام
راستی شب خوش
سلام بر رها عزیزم
خوش اومدی خانمی
امیدوارم که حال همسر گرامی هر چه زودتر بهبود پیدا کنه
سلام صفا جان
خوش اومدی خانمی
شبت بخیر
بله شما خوبید؟
سلام صفا جون خوش اومدی عزیزم
صفا جان خسته نباشید با اون پستای زیبات.
رها جان, خدا بد نده ؟ نکنه همسر محترمت این ویروس بد رو گرفته که منم همچنان باهاش درگیرم؟؟؟ خیلی مراقبش باش و پرستاری کن.
پدرم همیشه میگفت شاد باش و شاد زندگی کن
چون این شادی رو به دیگران منتقل میکنی و خود میتونی سرمشق برای دیگران باشی
بله درسته الان الگوی اکثر دختران و زنان جوان هستم
با وجود مشکلات فراوان باز هم میخندم
درسته خنده هام مصنوعیه ولی همین خنده مصنوعی باعث رابطه صمیمی من با دوستان و خانواده و همسر شده
ممنونم شادی جان خدا رفتگان همه رو بیامرزه و عزیزانشون رو واسشون نگه داره
ممنونم راضیه جان
شادی یکتای عزیز توی سوال صفا جان گفتند که چیزی که تاثیر مثبت توی زندگی گذاشته باشه خب طبعا ویژگی های مثبت به ذهن آدم میاد
خودم یکی از خصلت های بدم اینه که زود اشکم سرازیر میشه که مامانم هم اینجوریه ولی نمیدونم اینو یاد گرفتم یا اینه به ارث بردم
رها جان خدا رحمت کنه مادر عزیز رو
هر چه خاک اون خدا بیامرزه بقای عمر شما و خانواده محترم باشه گلم
سلام شادی های عزیزم, راضیه جان, شب همگی خوش... ببخشید دیر رسیدم, من ساعت هفت و نیم عصر خونه رسیدم, گفتم یکساعت بخوابم تا ساعت ۹ سرحال بیام پیشتون, نفهمیدم کی ساعت ۹ شد, با زنگ موبایل بیدار شدم.
منم با نظر راضیه موافقم ک ادم خودشو باید طوری وقف بده که اگه کم اورد بتونه تحمل کنه.منم زندگی مجردیم خیلی خوب بود هر چی میخواستم خانوادم برام میگرفتن مثل راضیه بچه اخری بودم و حرف برو داشت.لب تر میکردم بابام برام همه چی میخرید.اما حالا که اومدم خونه شوهر میبینم چیزای الکی رو نمیشه خرید
چیزای ضروریزندگی رو فقط باید بخریم و ب جاش پول جم کنیم تا چیزای بهترتر بخریم
شادی جان زن به دلیل حس و لطافت زنانه ست
که خیلی زود اشکش سرازیر میشه
این ذاتی ست عزیزم
من خودم هم همین هستم
خوشحالم از دیدنت صفاجان
راستش من خودم قبل همسری مریض شدم که یک جور عجیبی بود فقط سیستم تنفسی ام درگیر بود اما همسری سرماخوردگی رایج رو گرفته ولی طفلی خیلی بدن درد داره. حالا از صبح که یکسره بهش رسیدم چون طفلی فقط امروز رو تونست که نره سر کار از فردا باید بره. :(
من یک چیز دیگه هم از خانواده ام یاد گرفتم که خودم خیلی دوستش دارم و اونم ضرب المثل و حکایت های قدیمی هست. من توی صحبت هام با دوستام خیلی از ضرب المثل یا یک عبارت از داستان های قدیمی استفاده می کنم و همیشه دوستانی که تازه با من آشنا می شن به شوخی به من می گن مثل مامان بزرگ ها حرف می زنی خخخخخخخخ ولی من خودم خیلی دوست دارم چون احساس می کنم صحبت کردن رو شیرین می کنه و تاثیر حرف رو بیشتر می کنه
راست میگی رها جون من با دقت سوال رو نخونده بودم عذر خواهی میکنم ولی مطلبی که گفتم یکم کنجکاوم کرده بود واسه همین مطرح کردم با عرض پوزش دوست جونی عزیزم رها جون
شادی های عزیز رو خوب اومدی.اخی خواب بودی واقعا زندگی برای تو خیلی زود میگذره عزیزم.اشنالله که همیشه سلامت باشی:)
شادی جان منم مثل تو زود اشکم درمیاد اونوقت تو اسفندی هستی ایا؟
فدای سرت صفا جان
همین که استراحت کردی خیلی عالیه
الان با روحیه و انرژی هستی عزیزم
راضیه جون درسته ولی من واسه خیلی چیزایی که حتی خودمم میدونم ارزش اشک ریختن ندارن اشک میریزم و بابت این مساله خیلی ناراحتم
شادی ش
125 کاربر تاکنون ارسال های این کاربر را پسندیده اند
تعداد ارسال های کاربر:181
زمان ارسال 23 فروردین 1394 ساعت 21:22 / کد ارسال: 114276
منم با نظر راضیه موافقم ک ادم خودشو باید طوری وقف بده که اگه کم اورد بتونه تحمل کنه.منم زندگی مجردیم خیلی خوب بود هر چی میخواستم خانوادم برام میگرفتن مثل راضیه بچه اخری بودم و حرف برو داشت.لب تر میکردم بابام برام همه چی میخرید.اما حالا که اومدم خونه شوهر میبینم چیزای الکی رو نمیشه خرید
چیزای ضروریزندگی رو فقط باید بخریم و ب جاش پول جم کنیم تا چیزای بهترتر بخریم
--------------------------------------------------------------------------------------------------
بله شادی جان
منم مثل تو لب تر میکنم همه چیز واسم مهیا بود
ولی در زندگی متاهلی همسر در حد توان فراهم میکنه
اگر میخواستم روال مجردی رو طی کنم زندگی برام تلخ میشد
دوستان من توی یه دوره ای از زندگی, یاد گرفتم قدر آدم ها رو تا وقتی هستن, بدونم. بعد اینکه به هر دلیلی, نبودن, دیگه خیلی مهم نیست در موردشون چه رفتاری انجام دادن. این موضوع تا الان خیلی تو زندگی کمکم کرده و سعی میکنم تا وقتی کسی رو دارم, غرق در محبت و رسیدگی اش کنم, چه دوست, چه فامیل.....
من هم بین دوستام مثل رها همیشه بزرگتر دیده میشدم .حرفای قلمبه میزدم اخه تجربیات خانوادم بود.اما دوستام همشون ی دونه دختر بودن و لوس و مامانی
اینقد گفتم مامانی ،شوهرم مامانی شده شانس رو میبینید ای خداااااااااااااااااااااااااااااا
خوب من بگم من از پدرم تلاش و پشتکار رو یاد گرفتم از مادرم و همسرم گذشت و بخشش و صبوری رو یاد گرفتم هر چند دوتاشون خیلی زود جوش میارن از دو برادرم ایمان بخدا و متانتت رو یاد گرفتم از مادر شوهرم قناعت یاد گرفتم از عمه ام سازگاری رو یاد گرفتم و ونستم 2 سال شرایط سخت زندگی رو تحمل کنم و نذارم دشمن شاد بشم به قولی
نه شادی جونی من متولد ماه مهر هستم/منم از شادی های عزیز خیلی خوشم اومد صفا جونی خیلی با حال بود
shadi yekta
7 کاربر تاکنون ارسال های این کاربر را پسندیده اند
تعداد ارسال های کاربر:226
زمان ارسال 23 فروردین 1394 ساعت 21:27 / کد ارسال: 114282
راضیه جون درسته ولی من واسه خیلی چیزایی که حتی خودمم میدونم ارزش اشک ریختن ندارن اشک میریزم و بابت این مساله خیلی ناراحتم
-----------------------------------------------------------------------------------------------------------------
شادی جون اشکال نداره فدات
گاهی ادم با اشک ریختن سبک میشه
هر چند به قول خودت اون مساله ارزش اشک ریختن نداشته باشه
واسه من گاهی پیش اومده بعد از اشک ریختن و اروم شدن به خودم میخندم که چرا این چنین کردم
موافقم صفا جون همسر منم همیشه بهم گوشزد میکنه تا وقی اطرافیانمون هستن قدرشون رو بدونیم
مرسی راضیه عزیز, واقعا خواب یک ساعته کلی انرژی بهم داد. رها جان, منم بدن درد بدی داشتم, من یک هفته ای نتونستم شرکت برم, تا میرفتم به یک ساعت حالم بد میشد و برمیگشتم منزل. گلو درد و بدن درد, بیشترین عوارض این ویروسه. امیدوارم شوهر عزیزت زودتر بهبود پیدا کنه.
اره راضیه جون اگه همون روال رو ادامه میدادم الان اینجا نبودم.کلا مادرم همش بهم میگه از وقتی وشهر کردی هوای جیب شوهرتو داری.الهی بمیرم ای کاش همون موقع هوای جیب بابامو نگه میداشتم:)
چقد چیزای الکی و مسخره میگرفتم اخه
فدای سرت شادی یکتای عزیزم، عذرخواهی لازم نیست نکته ای که شما بهش اشاره کردی هرچند در حیطه ی سوال نبود اما جالب بود. من خودم یک صفت از بابام گرفتم که فکر می کنم ارثی باشه و اونم اینه که عاشق اینم که یواشکی چیزی بخورم! تا خونه ی بابام بودم این کار واسم مثل تفریح بودم و انجامش می دادم گاهی خخخخخخخخخخ اما دیگه خونه ی همسری دلم نمیاد. هرچند میلش رو دارم اما هروقت خواستم این کار رو بکنم دلم نیومده تنهایی چیزی بخورم :)))))
منم با صفا جون موافقم واقعا آدم باید تا وقتی هست قدر بدونه
خوش اومدی مهدیه جان, واقعا قدر اطرافیانمون رو تا وقتی هستن, باید بدونیم. من یکی از خصلت های خوبم که همیشه شکر خدا رو میکنم بخاطرش, مردم داری ام هست, سر زدن و سراغ گرفتن از دوست و فامیل ام هست, نمیزارم حسرت این موضوع به دلم بمونه که چرا تا بود, ندیدمش....
من اکثر تجربیات رو از پدرم یاد گرفتم
نه تنها من بلکه اکثر خانواده م حرفای پدر سرلوحه زندگیشون هست
بابا همیشه میگفت بچه ها راست بگین حتی اگر واستون گرون تموم بشه
میگفت در مجلس کج بشین ولی حرف راست رو بزن
قربونت رها جون چه باحال خییییییییییییییییییییییییلی باحال بود رها جون
از وقتی ازدواج کردم بعضی ها برام بی ارزش شدن.از جمله زنداداشم که اینقد بهش محبت کردم حد نداره.اونوقت همش میگفت برات جبران میکنم.بعد از عقدم اینقد برام حرف دراورد و باهامون بد شد که حد نداشت حتی عروسیمم لباس ندوخت برای خودش و اصلا رقصم نکرد و خیلی اخمو اومد و نشست و رفت.تازه شناختم نباید برای کسایی که لایق محبت نیستن محبت کنم.الان ب رخش میارم میگه وظیفت بوده.فکر کنید چقد ادمو اتیش میگیره
بچه ها من یکی از خصلت های دیگه ای که دارم و از خانواده پدری نمیدونم یاد گرفتم یا به ارث بردم اینه که خیلی حاضر جوابم این خیلی بده؟
بچه ها اینجا بارون شدیده و رعد و برق میزنه من میترسم
فدای شما صفا جون.
ولی یکی از بزرگترین موضوعات شاید منفی من این بود و هست که بدلیل علاقه زیاد به تجربه کردن هر موضوعی, همیشه هر موضوع جدیدی رو خودم تجربه کردم و اینجور نبوده که از تجربیات دیگران استفاده کنم, بیشتر مواقع هم به بن بست خوردم و یا اتفاق بدی هم براماافتاده, ولی باید خودم اون مورد رو تجربه میکردم و تا به اصطلاح در چاه نمی افتادم, بی خیال ماجرا نمی شدم. بعد دیگه میفهمیدم چه خبره..... هر چقدر پدر و مادرم تلاش کردن, این روحیه منووو از من بگیرن, نتونستن و من الان شاید از انجام همه اون کارهااا هرگز هم پشیمون نباشم, ولی به جرات میتونم بگم تو زندگی عقبم انداخت, شاید اگر از تجربه دیگران بهره میگرفتم, کمی جلوتر میبودم.
شادی جون زیاد بد نیس اما خب خودت باید بدونی کجا حاضر جواب باشی و کجا نباشی :)
مخصوصا در خانواده شوهر
خوشبحالتون شادی جون اینجا که هوا افتضاحه هوا حسابی خاک شده و پر از گردو غباره وحشتناکه
سلام به همگی. خوشحالم که امشب هستم
منم با شادی موافقم بعضی رفتارا ارثی هستن
من بیشتر رفتارامو از مامانم یاد گرفتم و کارام هم شبیه به اونه .هرکی میاد خونم میگه سلیقت و رفتارت مثل مادرته
رها جون منم این اخلاق و دارم اما نمیدونم از کی به ارث بردم بنده خدا پدرم که بدون ما یه لیوان ابم نمیخوره بقیه هم همین طورن اما من عاشق اینم که یواشکی چیزی بخورم کلا شکموام اما به قول شما الان که ازدواج کردم با تمام اشتیاقی که دارم دلم نمیاد ازین حرکتا کنم
شادی جان حرص نخور، شما از روی خیرخواهی کمک کردی و مطمئن باش موج مثبتی که ساطع کردی بهت برمی گرده و اون هم موج منفی ای که به سمت تو فرستاده رو به زودی دریافت خواهد کرد. هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی
شادی یکتا جان منم همینطوری ام.کلا ما خانوادگی خیلی حاضر جوابیم. از پدربزرگ پدری ام به ارث بردیم. به پدربزرگم می گفتن قبل از اینکه ما حرف بزنیم تو جوابش رو تو آستینت داری! من فکر می کنم این صفت بدی نیست اگه ازش بد استفاده نشه. توی بحث و گرفتن حق می تونه خیلی به داد آدم برسه این ویژگی
شادی ش
125 کاربر تاکنون ارسال های این کاربر را پسندیده اند
تعداد ارسال های کاربر:185
زمان ارسال 23 فروردین 1394 ساعت 21:33 / کد ارسال: 114297
از وقتی ازدواج کردم بعضی ها برام بی ارزش شدن.از جمله زنداداشم که اینقد بهش محبت کردم حد نداره.اونوقت همش میگفت برات جبران میکنم.بعد از عقدم اینقد برام حرف دراورد و باهامون بد شد که حد نداشت حتی عروسیمم لباس ندوخت برای خودش و اصلا رقصم نکرد و خیلی اخمو اومد و نشست و رفت.تازه شناختم نباید برای کسایی که لایق محبت نیستن محبت کنم.الان ب رخش میارم میگه وظیفت بوده.فکر کنید چقد ادمو اتیش میگیره
--------------------------------------------------------------------------------------------------
اشکال نداره شادی جون
به تو رسم ادب رو به جا اوردی
محبت و احترام کردی
اگر بدی دیدی ،ضرر نکردی
ضرر شامل کسی میشه که محبتی رو نادیده بگیره
مطمئن باش روزی به یاد میاره همه آنچه رو که کرده و نباید میکرد
شادی جان, بعضی وقت ها محبت زیادی در حق دیگران, باعث ایجاد سوتفاهم در اونها میشه و بجای اینکه درکی از رفتار مطلوب شما داشته باشن, همه چیز رو برات وظیفه میدونن و چقدر بده این احساس.
شادی جون وقتایی که با همسری بحثمون میشه بهم میگه همش حاضر جوابی میکنی ولی بخدا دست خودم نیست هرچی میگه یه جوابی دارم که بدم
همین الانم اشکم دراومده.
شادی جان حاضر جوابی به نظر من درست نیست
البته گاهی لازم هست
حاضر جواب بودن و تند جواب دادن با منطقی و مودبانه جواب دادن خیلی تفاوت داره
تاثیری که حرف منطقی و مودبانه داره مطمئنا حرف تند نداره
پس کمی صبورتر باش عزیزم
صفا جون منم همیشه از این که خودم تجربه میکردم کاری لذت میبردم الانم همین طورم خیلی کم از تجربه دیگران استفاده میکنم
فاطمه بهار جان عزیز سلام و شبت خوش. خوشحالم که امشب تو جمعمون هستی.
شادی جون همسر منم میگه حاضر جوابم البته فقط در مورد خودش اینطوریم در برابر دیگران حاضر ج نیستم به نظرم خیلی بده خیلی
شادی جون کجایی هستید شما؟
اره شادی منم ی بار تند تند جواب دادم و صدام رفت بالا همسر دعوام کرد.دیگه دارم عادت میکنم صدامو بیارم پایین و اروم تر حرف بزنم.
آره رها جون واقعا باید درست ازش استفاده در مورد گرفتن حق خداروشکر که تا حالا با زبونی که داشتم چیزی رو از دست ندادم ولی بعضی جاها مخصوصا تو رابطه با همسری ضربه خوردم
من بیشتر رفتارامو از مادرم یاد گرفتم. مثل صبور بودن، کم حرف بودنمو،سلیقم تو خونه داری و حتی همسرداری. بعضی برخوردارم با همسرم مثل برخورد مامانم با بابامه
خیلی جالبه والدین باید تو خونه خیلی درست رفتار کنن آخه بچه ها خیلی زود یاد میگیرن
صفا جان این که میگی بیشتر سعی کردی خودت تجربه کنی
خیلی هم عالی هست
خیلی از افراد جرات امتحان و تجربه و ریسک کردن رو ندارن
تجربه و ریسک کردن شجاعت میخواد
که شما این شجاعت رو دارین
من یه خصلت بدی که از پدرم به ارث بردم اینه که خیلی دیر اشنام و نمیتونم با هر کسی مچ بشم.
چقد سخته اسمم شادیه و ب یکی دیگه که همنامم باشه بگم شادی خخخخخخ
سلام فاطمه جان خوش اومدی .
اما راضیه جان این قدرت بی پروایی گاهی کار دست ادم میده
حاضر جوابی در زندگی متاهلی خیلی بده
معمولا مردها طاقت زیادی دارن
اول خوب صبر میکنن
در برابر حاضر جوابی و غر زدن ها
ولی به محض اینکه کاسه صبرشون لبریز بشه دیگه هیچی جلو دارشون نیست
بیشتر بحث های تند تو زندگی ناشی از همین رفتارهای تند و حاضر جوابی ها ست
دوستان در خصوص حاضر جوابی, من هم این خصلت رو به وفور داشتم بخصوص تو ده سال قبل, و تاثیرگذارترین کسی که باعث شد,کمی به خودم بیام و متعادل تر بشم, یکی از اساتید دانشگاهم بود, با اینکه همیشه خیلی به ایشون حاضر جوابی میکردم بخاطر برخی رفتارهای نادرست اشون سر کلاس, اما در کمال خونسردی منو آروم میکرد و بهم میگفت بعدا که بری تو جامعه, نمیتونی در مقابل هر چیزی که میبینی, اینجوری حاضرجوابی کنی, خودت بیشترین آسیب روحی رو میبینی و باید از خیلی موارد بگذری تا بتونی راحت زندگی کنی.
شادی جون خوزستانی هستم/مهدیه جون نه اینکه بی ادبی کنم یا بد حرف بزنم ها بخدا ولی هر چیزی بهم بگن یه جوابی دارم که بدم چیکار کنم
شادی جون خوزستانی هستم/مهدیه جون نه اینکه بی ادبی کنم یا بد حرف بزنم ها بخدا ولی هر چیزی بهم بگن یه جوابی دارم که بدم چیکار کنم
راضیه جون همسر من طاقت نداره از همون اول گفت دیگه نباید تکرار بشه از الان جلوشو بگیریم بهتره.بعد عادت میشه دیگه نمیشه کنار گذاشت
بله مهدیه جان درسته
بی پروا بودن خود نیز بد هست
ولی من اعتراف میکنم که جرات ریسک رو ندارم
این که گفتم صفا جون شجاعت داره به دلیل این بود که جرات ریسک کردن داره
من یه خصلته دیگه ای هم که دارم خجالتی بودنه که از عمم به ارث بردم یعنی زیادی با همه رودروایستی دارم
یه خصلتی هم که دارم زود جوش میارم و عصبی میشم ولی سریع هم فروکش میکنه فکر کنم از بابام به ارث بردم
شادی جونم منم نه بی احترامی میکنم نه حرف بدی یمزنم اما دقیقا هر چیزی بگه یه چیز اماده دارم بگم.
صفا جون چیکار کردی که تونستی باهاش کنار بیای ؟
صفا جون ده سال پیش اون اخلاق رو داشتی میشه بپرسم متولد چ سالی هستی؟
اخی شادی یکتا خوزستانی هستید.چقد جالبه از جنوب باهم درارتباطیم.انشالله که براتون بارون بیاد و گردوخاک رو از بین ببره
سلام فاطمه جان
خوش اومدی عزیزم
فدات راضیه جون
فاطمه جان خجالتی بودن خوب نیست اما پررویی هم ببخشید خوب نیست.
در مورد زود جوش بودنتم باید مراقب باشی تو اون شرایط رفتار نسنجیده ای ازت سر نزده
دوست جونیا تورو خدا دعا کنید برامون که گردو غبار تمام بشه بخدا تو خونه هم که هستسم احساس میکنم خاک تو دهنمه هوا خیلی بده خیلییییییییییییییییییی همش سر درد و حالت تهوع دارم از این هوای لعنتی
انشالا که شادی جون به زودی هوا خوب و پاک میشه
سلام فاطمه جون خوش اومدی عزیزم وای بابای منم خجالتیه همش از دستش حرص میخوریم
شادی جان من ۳۲ سالم هست عزیزم, گفتم ۱۰ سال پیش که البته بیشتر, حدود ۱۴ سال پیش, زمانی که دانشجوی سال اول دانشگاه بودم. شادی یکتای عزیز, وقتی وارد جامعه میشی و رفتارهای مختلف رو میبینی, ناخودآگاه تحملت بالا میره.
آخی شادی یکتا واقعا امیدوارم اوضاع هوا بهتر بشه و مسئولین واقعا یک فکر حسابی بکنن خیلی سخته
فاطمه بهار جان سلام و خوش آمدی
عزیزم در مورد زود جوش آوردن اگه بتونی در لحظاتی که جوش میاری هیچ کاری نکنی خیلی خوبه چون آدم تو عصبانیت کارهایی می کنه یا حرف هایی می زنه که بعدا خدای نکرده باعث پشیمونی می شه
اصلا هم خوب نیست مهدیه جون.ولی دارم رو خودم کار میکنم
تو حالت عصبی بودن فقط یه کم صدامو میبرم بالا .که همسرم از این بابت خیلی ناراحت میشه و خیلی بدش میاد که من سرش داد بزنم
بخدا من هر وقت از تی وی وضعیت نامساعد شما رو میبینم خیلی ناراحت میشم از خدا میخوام براتون بارون بفرسته.خودتون باید دس ب کار شید اخه تا کی اونجوری.این دانشمندان کجا هستن :|
مهدیه ر
575 کاربر تاکنون ارسال های این کاربر را پسندیده اند
تعداد ارسال های کاربر:4673
زمان ارسال 23 فروردین 1394 ساعت 21:51 / کد ارسال: 114335
فاطمه جان خجالتی بودن خوب نیست اما پررویی هم ببخشید خوب نیست.
در مورد زود جوش بودنتم باید مراقب باشی تو اون شرایط رفتار نسنجیده ای ازت سر نزده
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
فاطمه جان با حرف مهدیه کاملا موافقم
تعادل در همه چیز خوبه
نه خجالتی بودن خوبه و نه پرویی
و در مورد عصبانیت بهتره کمی صبورتر باشی عزیزم
ممکنه تو عصبانیت رفتاری ازت سر بزنه که بعداز اروم شدن پشیمون بشی
اِ صفاجان شما یکسال از من کوچیکتری چه جالب من حس اینو داشتم که از من بزرگتری :) فکر کنم من مامان گروه باشم نه؟
فاطمه بهار جان این جمله ای که به عنوان امضا انتخاب کردی رو جایی خوندی یا از خودته؟ برام جالبه
به به
چه سعادتی
من با صفا جون هم سن هستم
باعث افتخاره
خدا کنه صفا جون کاش درست بشم الانم با همسری بخاطر حاضر جوابی قهریم:((((((((((((((
ماشالله بهت صفا جون.من فک میکردم سنتون کمتر باشه.از نوع بیانتون پی بردم.
دوستان یکسری خصلت ها, دوره سنی و زمانی خودشون رو دارن, با گذشت زمان حتی متوجه نمیشید چجوری خودتون تغییر پیدا میکنید.
به نظر من انسان با شرایط وفق میده خودشو یعنی اگه وفق نده نمیتونه ارامش داشته باشه توی هر سنی و توی هر برهه ای از زندگی انسان رفتارهای متفاوتی خواهد داشت مثلا هر کسی تو خونه پدرش در هر درجه ای از رفاه و امکانات باشه میگه شرایط خوبی داشتم اما وقتی تو زندگی متاهلی قرار میگیره میگن استانه صبرمون رفته بالا با اینکه اون زندگی و رفاه رو در حال حاضر نداریم. دقیقا توی ارتباط با دیگران توی محیط کار توی جامعه توی خانواده انسان ناچاره تحمل کنه گاهی
من فک کنم از همه کوچکترم.مثل همیشه ته تغاری
فاطمه بهار جان این که همسرت از صدای بلند شما ناراحت بشه امری طبیعیه
یه نصیحت خواهرانه از من به تو
وفتی ناراحتی جمع رو ترک کن
من خودم اینجوری هستم
هر گاه توی جمع یا حتی در ارتباط با همسرم ناراحت بشم سریع محیط رو ترک میکنم
مرسی از همدردیت شادی جون فقط دعا کنید فردا که بیدار میشم و میخوام برم سرکار هوا خوب شده باشه
مرسی رها جون. از جملات دکتر شریعتی. تو سایتش دیدم .دیگه نمیدونم واقعا از دکتر شریعتی یا نه
مرسی دوستان گل, خوشحالم که حالا چند سال کوچکتر یا بزرگتر, شما عزیزان رو دارم. ما هممون میتونیم از هم درس زندگی یاد بگیریم., بخصوص من از همه شما.
شادی یکتا! قهر؟؟؟؟
بچه ها تمام تلاشتون رو بکنید که هیچوقت قهر نکنید، به قول خدابیامرز خسروشکیبایی تو سریال خانه ی سبز، قهری؟ حرف که می زنی؟ بچه ها حرف زدن خیلی مهمه، هیچوقت قهر نکنین که یک مدت طولانی با همسرتون حرف نزنین. نمی گم دلخوری تون رو نشون ندین. چرا نشون بدین آدم نباید خودش رو سانسور کنه، همسر آدم باید از احساسات همسرش خبردار باشه اما قهر خیلی بده خیلی
بله فاطمه بهار عزیزم
جمله از استاد شریعتی هست
یه چیز دیگه اینکه ادم گاهی یه سری خصلت های بد داره که تا وقتی اون خصلت رو در دیگری نبینه ناپسند بودنش رو متوجه نمیشه اما به محض اینکه رفتار ناپسند رو در دیگری میبینه سعی در ترک اون رفتار میکنه
سلام دوستان، من درگیر شام بودم تا الآن، ماشالا امشب مثل اینکه دوستا همه جمعن
راستی بچه ها من یک الگوبرداری هم از مادرشوهرم دارم منتها از نوع لقمان حکیمش :) راستش شوهر من خیلی از رفتارهاش به پدرشوهرم شبیه به قول قدیمی ها پدرشوهرم پاشو برداشته شوهرم جاپای اون گذاشته. حالا من هرصفتی از همسرم که دوست ندارم رو اینطوری خنثی می کنم که نگاه می کنم ببینم مادرشوهرم در برابر اون صفت پدرشوهرم چه رفتاری داشته که باعث شده اون صفت موندگار بشه، من رفتار مادرشوهرم رو تکرار نمی کنم. این رو البته یک خانم دکتر مشاوری به من یاد داد. در مقابل تمام صفاتی از همسرم که واقعا خوب نیست و اذیتم می کنه اینطوری رفتار می کنم و تا حالا که چندتایی اش خنثی شده :)
رها جون آخه چیکار کنم بنظر خودم دارم از خودم دفاع میکنم ولی همسری میگه که حاضر جوابی میکنی چیکار کنم آخه
دوستان یه نصیحت خواهرانه بهتون میکنم
البته اینو همیشه تو زندگیم اجرا کردم
گاهی وقتی همس ناراحتم میکنه اول اینکه محیط رو واسه چند لحظه هم که باشه ترک میکنم
بعد اینکه به قول ها جون خودمو سانسور نمیکنم
ناراحتی رو در چهره بروز میدم
کاراشو میکنم
احترامشو دارم
وقتی شرایط رو مناسب حرف زدن دیدم کنار همسر میشینم و در مورد رفتار بدی که ازش سر زد باهاش حرف میزنم
چندین بار امتحان کردم و به نتیجه هم رسیدم
شادی یکتا جان, منم با رها جان موافقم. قهر اونم تو روابط متاهلی اشتباه ترین کار ممکن هست, قهر باعث مبشه طرف مقابلتون به نبودنتون عادت کنه, قهر باعث سردی میشه... سعی کنید تو بدترین شرایط هم باز صحبت کنید و قهر کردن رو باب نکنید. چون اگر قهر کردن در رابطه باب بشه, صدمات جبران ناپذیری به رابطه میزنه.
رها راست میگه هیچوقت با همسرون قهر نکنید اگر هم قهر کردید نذارید به شب کشیده بشه و موقع خواب اصلا خوب نیست نه خودتون قهر کنید نه اجازه بدید همسرتون قهر کنه
من از پدر و مادرم یاد گرفتم کینه به دل نگیرم و ببخشم تا خودم آرامش داشته باشم و بتونم به اطرافیانم آرامش هدیه کنم
سلام الهه جون
خوش اومدی عزیزم
قهر خیلی بده من کینه ای هستم اما همسرم نه
چند روز پیش با همسر سر مامانش دعوا گرفتیم اونوقت ناهار نخورد و از خونه زد بیرون.منم هر چی گفتم بیا بخور نیومد.بعد منم همینجوری فقط گریه میکردم.تا اینکه 1 دقیقه بعد در زد ومن درو باز کردم و بغلم کرد و اومد ناهار خورد.و کلی دل داریم داد که من فقط تورو دوس دارم و این حرفا
Elaجان شبت خوش, خوش اومدی عزیزم.
سلام الی جون. خوبی؟ خوش اومدی
سلام الی جون خوبی؟خوش اومدی جیگمل/وااااااااااای مهدیه جون چه حرف خوبی زدی واقعاااا حرفت عالیه من الان به این موضوع پی بردم و سعی میکنم بیشتر دقت کنم به این موضوع
البته هنوز نمیتونم مثل مامان بابای عزیزم اونقد خوب و مهربون و باگذشت باشم ولی سعی خودمو میکنم
سلام ela جون.خوشبحالت با شکم سیر اومدی خخخ
مرسی از استقبالتون دوس جونیای خوبم
قربونت شادی جون.
راستی الی مگه هستی دوست شما نبود؟ چرا نمیاد دیگه؟
سلام مجدد به همگی
مهیده جان چقدر خوبه که برای همه کارات برنامه داری...من بر عکس شما هر موقع برنامه ریزی میکنم اصلا به هیچ کاریم نمی رسم انگار همون بی برنامه بهتر کار میکنم..اما خصلت خیلی خوبی داری عزیزم
راضیه جون خوشحالم که تو هم مثل من این خصلتو داری عزیزم....
شادی یکتا جون دفاع کن هیچ اشکالی نداره اما در دفاع از خودت فراموش نکن که تو دیگه من نیستی و ما هستی. نکته ی دیگه اینکه طوری از خودت دفاع نکن که همسرت فکر کنه داری جبهه می گیری و می خوای اون رو مقصر جلوه بدی. کلا با عصبیت بحث نکنیم هیچوقت چون هرکسی در مقابل عصبیت جبهه می گیره حتی اگه باور داشته باشه که حق با طرف مقابلش هست. عزیزم شادی یکتا بحث کن، حتی می تونی توی یک بحث بدون قانع کردن یا قانع شدن خارج بشی اما حرف من فقط اینه که قهر نکنی. صفاجان راست می گه نباید کاری کنیم که همسرمون به نبودن ما عادت کنه. سخت ترین شرایط برای همسرها چه زن وچه مرد باید نبودن همسرش باشه. حالا با قهرهای مکرر این رو نباید طبیعی کرد
آخه دوست جونیا من و همسری تو یه شهر نیستسم همه رابطمون از طریق تلفن لعنتیه که ازش متنفرم
سلام ملیحه خانوم هنرمند :)
حرف صفا جان
مهدیه جان
رها جان
کاملا منطقی هست
قهر مفهوم خاصی نداره
ما انسان بالغی هستیم
قدرت حرف زدن هم داریم
پس وقتی از چیزی دلخور و ناراحت هستیم بهتره در موردش حرف بزنیم و به نتیجه مثبت برسیم نه اینکه سعی کنیم با لجبازی حرف های تند بزنیم و در اخر قهر هم بکنیم
ولی دوستان تصمیم گرفتم خیلی روی رفتارهام کار کنم و تا جایی که میتونم خصلت های بد رو از خودم دور کنم اینجوری هم ارمش بیشتری دارم هم اینکه موجب رنجش دیگران نمیشم مخصوصا همسرم
مهدیه جونم من دوسته هستی بودم، هستی منو با دوسنای جزیره آشنا کرد ولی نمیدونم چرا دیگه نمیاد
مهدیه جان با این حرفتم موافقم که گفتی برخی خصلت ها ارصی هستن...درسته...مثل استرس یه رفتاره اشتباهه و شاید تا حدودی اکتسابی هستش اما ریشه های وراثتی هم داره که متاسفانه این موضوع توی خانواده من ارثیه...
بچه ها تورو خدا به منم کمک کنید احساس میکنم خیلی بدم
ملیحه عزیزم خوش اومدی, بیا ببینم کم پیدایی دختر. اوضاع احوالت چطوره ؟
میگم چقد صحبت راجع ب مسائل زن و شوهری خوبه هاا.اینجا مثله مرکز مشاورس.عالیه.حرفای دوستانی ک تجربه ی زیادی تو زندگیشون دارن برام خیلی جالب و مفیده.مرسی دوستان
شادی جان خوب باید شمام با این قضیه تلفن کنار بیای خوب یکی از راههای ارتباطی شما همینه عزیزم. یا باید از هم بی خبر باشید تا لحظه دیدار که منطقی نیست یا کنار بیای با این قضیه
سلام ملیحه جون خوش اوممدی
شادی جون بد چیه.اعتماد ب نفستو ببر بالا عزیزم.همین الان برو سمت شوهرت و معذرت خواهی کن ازش
بچه ها مادرم همیشه بهم میگه حسود نباش و زندگی خودت رو دوست داشته باش
از قدیم گفتم حسود هرگز نیاسود
راست گفتن
همانطور که خدا 5 انگشت رو مثل هم نیافریده
پس زندگی همه مثل هم نیست
واااای شادی جون خوب شد نماز رو گفتی...واقعا موهبتیه که خانوادت اهلش باشن...من نماز خوندنو از پدربزرگم( پدر مادرم) یاد گرفتم...خیلی منو تشویق کرد...وقتی کم سن و سال بودم خیلی تنبل بودم اما با پشتکار منو تشویق کرد و الان سعی میکنم نمازمو اول وقت بخونم...
salam bie hame dustaye gole no arousam
shabe hamegi khosh sharmande nemidunam chera farsi nemishe
khoobin?
آره خوب مهدیه جون واقعا این تنها راه ارتباطه ولی خیلی بهم سخت میگذره
سلام ملیحه جان . شب خوس.
ممنونم. اره استرسم خیلی بده. همسر من اوایل خیلی دچار استرس میشد (کلا خانوادگی اینطورین) اما از وقتی که با همیم خیلی خیلی بهتر شده چوون من اندکی گستاخ و جسورم
شادی یکتای نازنین تو اصلا بد نیستی، اگه بد بودی می گفتی همیشه حق با منه و همسرم هم باید بپذیره. عزیزم همینکه دنبال انجام کار درست هستی یعنی تو خیلی هم خوبی. شرایط تو مثل ملیحه جان سخته چون از همسرت دور هستی. قدیمی ها می گفتن زن و مرد هرچقدر دعوا کنن شب که انگشت شصتشون به هم بخوره همه چی یادشون می ره. واقعا همینطوریه. جضور داشتن در کنار هم خیلی از بحران ها رو حل می کنه. فاصله خیلی سو تفاهم ایجاد می کنه. امیدوارم هرچه زودتر پیش همسری های نازنین تون باشید که دیگه سوتفاهم های ناشی از فاصله بینتون پیش نیاد
راستی سلام ملیحه جون خوبی؟ دیگه طاقت ندارم فروردین تموم بشه و من سفره ی خوشگل تو رو ببینم :)
ela جون میشه بپرسم شما کجایی هستی؟
شادی جان همه ما اینجا هستیم که از تجربیات هم استفاده کنیم
شادی یکتا جان پاشو دختر به همسر زنگ بزن و معذرت خواهی کن
خبرشو به ما هم بده
پاشو دختر
منتظریم
راضیه جون چه حرف قشنگی زدی 5تا انگشت خیلی جالب بود
شادی جان این چه حرفیه که میگی احساس میکنم خیلی بدم
این حس بد رو از خودت دور کن
کمی تند حرف زدن نشانه بد بودن که نیست
من بزرگترین نکته زندگیم رو تو سن ۱۵ سالگی از پدرم یاد گرفتم, زمانی که میخواستم کاملا مستقل و تنها تو جامعه رفت و آمد کنم و کلاس برم, یادمه یه شب باهام شروع کرد به صحبت کردن و گفت : دخترم یادت باشه پات رو که از در خونه بیرون گذاشتی, تو دیگه دختر نیستی, مردی و سعی کن مثل یه مرد بری و بیای... خودت با رفتار خودت باعث میشی من و مادرت بهت آزادی عمل بدیم و یا محدودت کنیم.
دوستان باور نمی کنید هنوز این جملات پدرم, توی گوشم صدا میده و خدا رو شکر پس از گذشت سالهای طولانی, و در نقطه ای که الان قرار دارم, با جرات و افتخار میتونم بگم که بیشترین آزادی ها رو بعنوان یه دختر توی این جامعه از طرف خانواده داشتم و تونستم از این آزمون پدرم, سربلند بیرون بیام.
سلام فانه جون. خوبی؟ سال نو مبارک کم پیدایی دختر خوب؟
راستی الی جون چه عکس قشنگی گذاشی این همون لباس ست هست که قبل از عید گفتی درسته؟
رها جون چقدر خوب که چیزی به صبر همراهت هست...من این صبر جز چیزهایی که نتونستم خوب یادش بگیرم چون دقیقا توی زمان بچگیم که پدرمو فقط میدیدم و الگوی من بود صبرو تجربه نکردم و هنوز هم متاسفانه نتونستم به خاطرش کاری کنم اما خیلی دارم روش کار میکنم و همسرم هم خیلی کمکم می کنه در این مورد
رها جون ی سری از عکس سفره ها رو گذاشتن ندیدن؟وااااااااااااااااای
سلام فتانه جون
شب تو هم بخیر عزیزم
خوش اومدی گلم