مصاحبه اختصاصی مجله عروسی نوعروس با دکتر افشین یداللهی

این روزها کارشناسان بسیاری توصیه می کنند که زوج های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً با مشاورین معتمد مشورت کنند. این توصیه از آنجا جدی شده که رسانه ها در سال های گذشته آمار نگران کننده ای را در خصوص طلاق زوجین به خصوص در 5 سال اول زندگی مشترک منتشر کرده اند. دکتر افشین یداللهی-روانپزشک- از چهره های سرشناسی است که علاوه بر علاقه شخصی اش در حوزه ترانه سرایی، به صورت تخصصی به مشاوره قبل از ازدواج زوج های جوان هم می پردازد. به خاطر همین با او در مجله عروسی "پیوست" درباره لزوم مشاوره زوج های جوان قبل از ازدواج گفت و گو کردیم.

به نظر می رسد در ایران نسبت به کشورهای پیشرفته، زوج های جوان، کمتر پیش روان شناسان و روان پزشک ها برای مشاوره قبل از ازدواج می روند، این موضوع علت خاصی دارد؟

متاسفانه در کشور ما زوج ها خیلی وقت ها اطلاع کافی از مشاوره هایی که مشاورین در اختیار آنها می گذارند ندارند، یا مثلاً احساس می کنند چون به یک استقلال مالی و خانوادگی رسیده اند بنابراین می توانند خودشان بدون کمک گرفتن از مشاور بهترین انتخاب را انجام دهند یا اینکه عده ای با مشورت دوستانشان برخی ملاک های کلیشه ای مانند نجابت، تحصیل، خانواده، پوشش و... را برای همسرشان در نظر می گیرند و زمانی که دختر یا پسری با این شرایط را پیدا می کنند احساس می کنند به آن زوج رویایی رسیده اند و به صورت هیجانی دست به انتخاب می زنند، در حالیکه توصیه ما به زوجین این است که در تمامی این مراحل حتما به یک مشاور معتمد مراجعه کنند تا به صورت علمی هر دو طرف مورد بررسی روحی و رفتاری قرار بگیرند تا بعد از ازدواج مشکلات کمتری برایشان پیش بیاید.

مگر این ملاک هایی که گفتید ملاک های عرفی جامعه نیست؟

چرا، ولی در عرف این ملاک ها نه به صورت جزئی بلکه به صورت کلی مورد توجه قرار گرفته است. در حالیکه روانپزشک همه این موارد را با فاکتورهای جزئی مورد ارزیابی قرار می دهد تا بتواند بررسی درست شخصیتی از زوجین ارائه دهد. یعنی در واقع مشاور روانپزشک تلاش می کند دیدگاه ها و اهداف زوجین را در زندگی مورد بررسی قرار بدهد و طرف مقابل را با این دیدگاهها و اهداف آشنا کند.

فکر می کنید شناخت روی این موضوعات در همان ابتدای تشکیل زندگی مشترک مهم است؟

بله، چون فقط با شناسایی این جزئیات است که زوج ها می توانند به نتیجه برسند که می توانند با هم ادامه مسیر بدهند یا نه. مثلا اگر زوجی به یک هدف مشترک می خواهند برسند ما این موضوع را طوری بررسی می کنیم که ببینیم حتی این زوج آیا سرعت حرکتشان برای رسیدن به آن هدف یکی هست یا خیر؛ اگر یکی نباشد توصیه می کنیم تا در مورد آن هدف بیشتر صحبت بکنند تا در آینده مشکلی برایشان پیش نیاید.

مهمترین مواردی که شما احساس می کنید زوج ها حتما قبل از ازدواج بررسی کنند کدام ها هستند؟

به نظر من زوجین در مرحله اول به لحاظ رفتاری، خانوادگی، سبک زندگی و تحصیلات مورد بررسی قرار بگیرند، که اگر این مرحله مثبت بود در مراحل دیگر باید به لحاظ ذهنی، و تفکراتی که دارند بررسی شوند تا نکات مشترک و غیر مشترک ذهنی شان مشخص گردد بعد از این هم نوع نگاه به زندگی و سرگرمی و تفریحاتی که می خواهند داشته باشند و لحظات مشترکشان مورد ارزیابی قرار می گیرد. به نظرم همه اینها مرحله به مرحله است و باید به صورت اجمالی بررسی شوند.

موضوع استقلال مالی چی می شود؟

ببینید از نظر ما استقلال مالی شرط اول ازدواج است. یعنی وقتی زوجی پیش ما می آید پیش فرض ما این است که این زوج با توجه به استقلال مالی شان تصمیم به ازدواج گرفته اند مگر اینکه خلاف این امر ثابت شود.

چرا استقلال مالی را پیش فرض می دانید؟

چون فرهنگ عمومی خانواده های ما به گونه است که اگر زوج استقلال مالی نداشته باشد حتما دخالت های نادرست و گاه و بیگاه خانواده ها در زندگی مشترک یک زوج به وجود خواهد آمد که این موضوع می تواند به زندگی آنها لطمه بزند بنابراین ما توصیه می کنیم که زوج ها حتما قبل از ازدواج به استقلال مالی برسند و در طول زندگی مشترک این مستقل بودن را حفظ کنند.

ولی بعضی ها می گویند چون رابطه عاشقانه ای شکل داده اند می توانند با مشکلات مالی بعد از ازدواج کنار بیایند، شما این را قبول ندارید؟

کسی منکر عشق نیست. اما ما مشاورین به افراد توصیه می کنیم زمانی که به شدت درگیر یک رفتار عاطفی هستند تصمیم نگیرند. چون در این درگیری عاطفی نمی توانند نکات منفی را ببینند و سعی می کنند همه موضوعات منفی را توجیه کنند.

ولی عشق می تواند خیلی از مشکلات را حل کند. منظورم بالا رفتن آستانه تحمل است.

این اشاره شما احساس منحصر به فرد بودن یک رابطه است که به افراد دست می دهد. در حقیقت هر کسی که عاشق می شود احساس یک رابطه منحصر به فرد به او دست می دهد که متاسفانه یک احساس شدید و گذراست و مشکل ما با زوج ها در همین زمان است که آنها در این لحظات نه حرف بزرگ ترها را قبول می کنند نه حرف مشاور را و نه هیچ حرف دیگری را.

شاید یکی ازدلایلی که دختر و پسر جوان قبل از ازدواج کمتر پیش مشاور می روند همین احساس ترس است. مثلا می ترسند مشاور آنها را از ازدواج پیشمان کند. درست است؟

ببین مشاور نمی گوید که زوج این کار را بکند یا نکند. وظیفه مشاور آگاه کردن است. مثلا می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چی خواهد بود. همین!

خب همین اینکه کسی بگوید این رابطه اگر به ازدواج ختم بشود حتما منجر به طلاق می شود یعنی دلسرد کردن دو طرف.

حرف شما مثل این می ماند که یکی به خاطر بیماری اش باید عمل جراحی انجام دهد اما باز می رود پیش پزشک های مختلف به امید اینکه بگویند لازم نیست عمل کند. موضوع مهمی مثل ازدواج نگاه عاقلانه ای می خواهد. ما وظیفه داریم درباره آینده ازدواج با زوج هایمان حرف بزنیم ولی حرفمان را تحمیل نمی کنیم. بنابراین کسانی که تصمیم به مشاوره می گیرند بهتر است که بی طرفانه به مطب مشاوره بروند و اجازه دهند تا روند مشاوره به خوبی و در مسیر خودش طی شود وگرنه دیگر نیازی به انجام مشاوره نیست.

شما در چه مواردی توصیه به عدم ازدواج می کنید؟

من اشاره کردم که ما هیچ وقت توصیه به عدم ازدواج نمی کنیم مگر در موارد خاص. مثلاً ما همه تست های شخصیت شناسی و... که در تمام دنیا مرسوم است را انجام می دهیم تا به شرح حال مشخصی از زوج برسیم. حتی در خصوص احتمال تعامل دو نفر هم به صورت علمی وارد می شویم و کار روان شناختی انجام می دهیم. کار ما شناختن همین رفتارهای پنهان است. که در اکثر این موارد با مشاوره می شود رفتارهای منفی را پوشش داد و یا از بین برد. اما در برخی موارد نتیجه ازدواج کاملا مشخص است. مثلا جوانی که سوءظن دارد ما اصلا توصیه نمی کنیم ازدواج کند. با کسی هم در این رابطه تعارف نداریم. اصلا سوءظن با معیارهای یک ازدواج پایدار تداخل دارد. این بیماری چیزی نیست که خود طرف به آن معترف باشد. مثلا فکر می کند که دارد همسرش را در جامعه محافظت می کند در حالیکه این بیماری است و خانواده را متلاشی می کند. بنابراین اگر در بررسی های سلامت روانی و شخصیتی به چنین موارد برخورد کردیم حتما در چنین مواردی حرفمان را به زوجین می زنیم.

معمولاً توصیه ای که در این موارد می کنید چیست؟

ما توصیه می کنیم 6 تا 9 ماه دختر و پسر با هم در مراوده باشند و بعد از آن دوباره به ما مراجعه کنند.

شما با توجه به سابقه ای که در مشاوره زوج های جوان قبل از ازدواج دارید، مهم ترین مشکلات زناشویی را در چه مواردی می بینید؟

ببینید، زندگی زناشویی ریزه کاری ها و ظرایفی دارد که بخشی از آنها را هم به لحاظ علمی و هم به لحاظ تئوری باید کسب کرد. مثلا افرادی که ابزار احساسات و بیان هیجانی دارند باید قبل از ازدواج تحت آموزش قرار بگیرند. برخی ها هم با تکیه بر تجربه می خواهند از پس زندگی مشترک بر بیایند که این باز الان در زندگی زوج های ما مشکل ساز شده است. مثلا زن زمانی که با شوهرش درد دل می کند شاید فقط نیاز به شنیده شدن داشته باشد تا دریافت راه حل ولی شوهر به لحاظ اینکه خودش آدم با تجربه ای است مدام سعی می کند زن را پی به اشتباهش ببرد و تجربه اش را بر او مغلوب کند، اینها در زندگی مشکل ساز هستند. یکی از موارد دیگری که به زندگی های مشترک ایرانی ها در سال های گذشته لطمه وارد کرده عدم آشنایی زوجین به مسائل زناشویی است که متاسفانه زوج های ما اطلاعات مناسبی در این رابطه ندارند و عجیب تر اینکه تلاش هم نمی کنند تا اطلاعاتی در این خصوص به دست بیاورند. در حالیکه این روزها مشکل تعداد زیادی از زوج های ما همین مسائل جنسی است که باعث عدم رضایت زوج ها شده است.

این موضوع با مشاوره قابل درمان است؟

بله. خیلی ها فکر می کنند که اگر به مشکل روابط زناشویی با همسرشان برخوردند دیگر نمی توانند این مشکل را حل کنند در حالیکه اینگونه نیست و بسیاری از مسائل در روابط زناشویی با آموزش حل می شوند و با این آموزش ها می توان یک رابطه سرد و در آستانه جدایی را به یک رابطه خوب و مناسب تبدیل کرد.

این فراگیری آموزش های جنسی قبل از ازدواج باشد بهتر است یا بعد از ازدواج؟

فرقی نمی کند. مهم این است که زوجین این آموزش ها را فرا بگیرند.

###