اعضا عزیز باشگاه نوعروس
روزتون به خیر و شادی
شما توی جشن بزرگ باشگاه نوعروس بودین ؟ خاطره خانم بهاره رهنما رو شنیدین که رفته بودن عروسی ؟ خوب این خاطره رو برای اون دوستانی که توی جشن نبودن بذارید تعریف کنیم؛ ماجرا از این قرار بوده که خانم رهنما توی یک مجلس عروسی شرکت میکنن و پیش از تموم شدن مجلس عروسی و دست به دست دادن عروس و داماد با اصرار از پدر و عروس میخوان که اونا هم با هم دست به دست باشن و با عشق و محبت دخترشون رو بفرستن به خونه بخت . اینجای ماجرا که رسید بهاره رهنما اینطوری حرفش رو ادامه داد که دیده همه دارن با ایما و اشاره بهش میگن نکن این کارو !! دلیلش هم این بوده مادر و پدر عروس خانوم 30 سال پیش از هم جدا شده بودند و با کلی اصرار و خواهش دخترشون واطرافیان توی جشن حاضر شده بودند ... خلاصه اینکه به خاطر اصرار ایشون و شادی دخترشون این پدر و مادر بعد از سی سال همدیگه رو بخشیدن و دخترشون رو راهی خونه بخت کرده بودند
اینجای ماجرا که رسید دیگه خود خانم رهنما خیلی متاثر شده بودن و با احساس از همه زوج های جوون اعضا باشگاه نوعروس خواستن که قدر با هم بودن هاشون رو بدونن و احترام همه بزرگ تر ها رو داشته باشن .فرقی نمیکنه پدر مادر عروس یا پدر مادر داماد . به قول خودشون که میگفتن بزارید مادر شوهرتون بهترین دوستتون باشه .
واقعا جشن به یاد موندنی داشتیم . شمایی که نبودید میتونین گزارش مفصل مراسم و اینکه جایزه تیبا به کی رسید و چه اتفاق هایی افتاد رو اینجا بخونید .