اولین دیالوگی که دوست دارم توی این تاپیک براتون بزارم ، مربوط به فیلم " The Green Mile 1999 " یا همون " مسیر سبز" با بازی هنرمندانه " مایکل کلارک دانکن " در نقش " جان کافی " است .
من بیش از 10 بار این فیلم رو دیدم و هر بار هم برای دیدن بار بعدی حریص تر هستم، بهتون پیشنهاد میکنم اگر تا الان این فیلم رو ندیدید، یک لحظه رو هم از دست ندید ، عالی ترین فیلمی است که دیدم.
خوشحال میشم توی این تاپیک حضور گرمتون رو ببینم و با هم در خصوص فیلم های محبوبمون صحبت کنیم.
راستی من کلی صحبت در خصوص فیلم " دخترها فریاد نمیزنند " دارم ، هر وقت دوست داشتید خوشحال میشم در خصوص این فیلم با هم صحبت کنیم و نظرات شما رو بعد از اینکه این فیلم رو دیدید، بدونم.
من خودم بعد از دیدن فیلم " دخترها فریاد نمیزنند " تا مدت ها ، روحم درد میکرد .
در این تاپیک میخوایم دیالوگ های ماندگار و خاص از فیلم ها و سریال های ایرانی و خارجی رو با هم به اشتراک بزاریم.
دیالوگ هایی که هر کدوم پر از حرف های خاص و حقایق تردیدناپذیرن.
منتظر هستم تا دوستان به این تاپیک رونق بدن.
راستی پیشنهاد میکنم پیج اینستاگرام " دیالوگ باز " یا "Dialogbaz " رو لایک کنید و از عکس نوشته های دیالوگ های برتر سینمای ایران و جهان ، لذت ببرید .
یکی از بهترین پیج های اینستاگرام در این زمینه است و من هم بسیاری از دیالوگ هایی که اینجا قرار خواهم داد از این پیج استفاده میکنم ، البته سعی میکنم دیالوگ هایی رو بزارم که خودم هم فیلم یا سریالش رو دیدم و بهش اشراف کامل دارم.
شما هم میتونید از منابع مختلف دیالوگ های زیبا رو برامون قرار بدید و حتی در مورد فیلم با هم صحبت و گپ و گفت داشته باشیم.
صفا جون میخواستم پیشنهاد همچین تاپیکی رو بدم بهتون اما گفتم شاید مربوط به زمینه کاری نباشه و قبول نکنید...من فیلم زیاد دیدم..سر فرصت میام همشو میذارم و فیلم های عالی پیشنهاد میدم به دوستان
38- من اعتراض دارم به رنگ سرخ که سوزاننده است، به آبی که سرده، به زرد که رنگ جداییه، به هر رنگی که رنگ روح زندگی توش نیست، چون به عقیده شخص خود من جناب رییس، رنگ روح زندگی سبزه...فقط سبز!(زنده یاد خسرو شکیبایی- خانه سبز)
41- مسلمانی ما سه نسل است و از او هیچ ، آری ، اما من از اسلام او بوی تازگی میشنوم و از مسلمانی تو تنها بوی غرور جاهلی میآید .ما شصت ساله مسلمانیم .این چه تفاخری است که به ایمان خویش میکنی؟ که تو اگر مسلمانی از پدر داری ، او این گنج به رنج خویش یافته است(گفتگوی سعید نیک پور و عزت الله انتظامی- روز واقعه) .
42- اگرنیت یک ساله دارید برنج بکارید اگه نیت ده ساله دارید درخت غرس کنید، اگه نیت صد ساله دارید آدم تربیت کنید، سینماتوگراف آدم تربیت میکند( عزت الله انتظامی- ناصر الدین شاه آکتور سینما)
43- گاهی وقت ها آدم دلش میخواد با یکی دو کلمه حرف بزنه! ولی خوب اگر یکی نباشه که اون دو کلمه اونو بشنوه میدونی چی میشه؟ با خودش میگه:من چرا باید دنبال یکی باشم که باهاش دو کلمه حرف بزنم، اصلا خودم میتونم با خودم بیشتر ازدو کلمه حرف بزنم و حرفای خودمو بهتر بفهمم! کسی که به اینجا برسه نه میگرده نه میخوابه!!! (مهدی احمدی- شبهای روشن)
49- به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه. میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه. میتونه توی یه کوچه قدیمیکه زیر یه بازارچهست باشه. میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه. میتونه برای هرکس مفهومیداشته باشه یا هر رنگی داشته باشه. میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه. میتونه رنگ قرمز یا به رنگ...
ولی من... یعنی بهتره بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه. بله، سبز و همیشه سبز(زنده یاد خسرو شکیبایی- خانه سبز )
52- شده تا حالا با کسی برخورد کنین که به دلتون بشینه، آره اما به دلشون ننشستم؛ چرا؟؟ چون قبلا یکی به دلشون نشسته بود(گفتگوی مهدی احمدی و هانیه توسلی- شب های روشن)
53- من به عنوان نماینده تام الاختیار خداوند در این محله و تمام محله ها، به شما میگویم که بروید حالتان را بکنید ولی اسراف نکنید( پرویز پرستویی- مارمولک)
57- آزردمت انگشتک؟ دوست داری آتش از اسلحه بچکانی یا مرکب از قلم نئین؟ خون میطلبی یا جوهر؟ انگشت کی در این میان باشه گران قدرتری، خوشنویس یا تفنگچی؟(علی نصیریان- هزار دستان)
29- خدایا من شکایت دارم .من شاکی ام . پس کو رحمانت؟ پس کو رحیمت؟ آخه چرا اینجا؟ چراحالا؟ چرا اینطوری؟ من شکایتمو پیش کی ببرم؟ به کی بگم؟ (علی دهکردی- از کرخه تا راین)
30- شما مطمئناً تو دبستان نقشه جغرافیایی ایران رو دیدید، شبیه یک گربه است، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، این کشورهای گوگولی خلیج فارس، کویت،عربستان،عراق،ترکیه. میدونید نظرشون راجع به این گربه چیه؟ اگر میدونستین مطمئناً اجازه نمیدادین یه مربی آبروی ما رو ببره!
دهه ات گذشته مربی، اگه اون اسلحه دستت نباشه کی به حرفت گوش میده؟ اینه که برات زور داره، یه دهه حرف زدی ساکت بودیم، کری خوندی ساکت بودیم، گرفتی ساکت بودیم، پس دادی ساکت بودیم،حالا اجازه بده ما حرف بزنیم، خانوما آقایون دوست دارین یکی از این کشورها دوباره به ما حمله کنه؟ دوست دارید جنگ بشه؟ ثبات، دهه ما دهه ثباته، امنیت، این کشور کی باید روی امنیت رو ببینه؟ کی باید روی ثبات رو ببینه؟ اون پسرتو کی باید بتونه برای آینده اش برنامه ریزی کنه؟دهه من هم نیست! (رضا کیانیان- آژانس شیشه ای)
32- اینجا نمیشه به کسی نزدیک شد” آدما از دور دوست داشتنی ترن....اگه دو نفر به قیمت دوستی مجبور شن به هم دروغ بگن بهتره تنهایی بشینن و به چیزایی که دوست دارن فکر کنن؛ تو این دیار برد با اوناییه که از مخشون کار میکشن. بخوای از دلت مایه بذاری سوختی؟! (داریوش ارجمند- آدم برفی)
33- وقتی داریم تو خیابون راه میریم یک بچه 12-13 ساله بهت بگه بچه قرطی، تا هم بخواهی حرف بزنی بهت بگن خفشو بمیر، نتونی تو جامعه ات حرف خودت رو بزنی ! پلیس ایران: حالا میخواهیم جبران کنیم! چه جبرانی؟ واسه من راهی نمونده که شما بخواین جبرانش کنید، پلیس ایران: بکش تو خاک خودمون؛ خاک من کجاست فتاح؟؟؟ خاکی که توش عشق جرمه، خاکی که جوونشو به جایی میکشونه که این همه مامور منتظرن تا مغزشو متلاشی کنن( گفتگوی بهرام رادان و جمشید هاشم پور- آواز قو)
35- هروئین، حشیش، یوگا، جنگیری، تیام، فال و این اداهای تازه ژاپنی و خلاصه انواع نشئگی برای واموندهها خوبه. آدمیکه فکر میکنه، یعنی فکر داره، احتیاج به این جور مزخرفات نداره.(فریماه فرجامی- تیغ و ابریشم)
21- اون موقع ها که خیلی جوون بودم و همه دور سفره جمع میشدیم، وقتی که غذا تموم میشد یه آه بلند میکشیدم و میگفتم: کاش غذا تموم نمیشد! کاش اولش بود! نه به خاطر غذاها...اون که همیشه بود...فقط به خاطر این جمعی که میدونستم همیشه باقی نمیمونه، ولی خب الان که همه هستیم، پس قدرشو بدونیم دیگه!؟( رضا کیانیان- ماهی ها عاشق میشوند)
3- فکر و ذکرمان شد کسب آبرو، چه آبرویی، مملکت رو تعطیل کنید، دارالایتام دایر کنید درست تره. مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه میآید، قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد میکند، نفوس حقالنفس میدهند، باران رحمت از دولتی سرقبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم. میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهلتر. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته، سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده، چشمها خمار از تراخم است، چهرهها تکیده از تریاک.( عزت الله انتظامی- حاجی واشنگتن)
4- ابراهیم و اسماعیل، هر دو در یک تن بودند، با من، پس گفتم، ابراهیم، اسماعیلت را قربان کن، که وقت، وقت قربان کردن است. قربانی کردم در این قربانگاه، و جوهر این دفتر، خون اسماعیل است، پسری که نداریم، دریغ که گوسفندی از غیب نرسید برای ذبح، قلم نی، از نیستان میرسید نی در کفم روان، نی خود، نفیر داشت، نفس از من بود، نه نغمه، من میدمیدم چون دم زدن دم به دم(علی نصیریان- هزاردستان)
5- صلوات برای سلامتی امیرعلی، ما کاری به حکم نداریم، حکم رو کاغذ مال محکمه اس، اصلیت حکم مال خداست که ما و منش ریخته و گلریزون میکنیم واسه کسی که آزاد میشه از این چاردیواری که همه دنیا چاردیواریه؛ کرم مرتضی علی، یه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو کشیده، وجدانش بالاتر از این پولاست که کاغذه، سلامتی سه تن: ناموس، رفیق و وطن، سلامتی سه کس: زندونی، سرباز و بیکس، سلامتی باغبونی که زمستونش رو از بهاربیشتر دوست داره، سلامتی آزادی، سلامتی زندونیای بیملاقاتی. (مرحوم مهدی فتحی - اعتراض)
6- میمونه یه حلوا هدیه صاحبان عزا به اهل قبور... این تنها شیرینی ضیافت مرگ ، عطر و طعمش دعاست ... روغن خوبم تو خونه داریم ... زعفرونم هست ... اما چربی و شیرینی ملاک نیست ... این حرمته که زندهها به مرده هاشون میذارن ... (ماه منیر و طلعت به گریه میافتند) اجرشم نزول صلوات و حمد و قل هوالله است ... فقط دلواپس آردم ... خاطر جمع نیستم ... میترسم مونده باشه ...( زنده یاد رقیه چهره آزاد- مادر )
7- سلحشور: مرّبی شما بعد جنگ سینما زیاد میرفتی نه؟ آخه برادر من، این جا که تگزاس نیست!
احمد: آقای سلحشور! اجازه میدید ما دو کلوم حرف بزنیم؟
سلحشور: تو حرف نمیزنی، تو داری لاس میزنی! آخرشو بهش بگو، ته خطو.
احمد: ته خطی وجود نداره سلحشور، حاج کاظم فرمانده گُردان بوده عباس هم از بچه های جنگه.
سلحشور: خوب دیگه بدتر! جُرم خودی ها که بیشترازغریبه هاست. واسه این مملکت که هزارتا دشمن داخلی و خارجی داره، از صبح تا شب داریم جون میکَنیم؛ میکَنیم یا نمیکنیم؟ بعد آقا، خودی؛ شب عیدی مییاد اسلحه رو میذاره رو شقیقه ما! این یعنی عدالت؟ چند تا جوون خونشونو برا آرامش این مملکت از دست داده باشن خوبه؟ چند تا؟ دِ بگو، خوب بگو دیگه. [خطاب به حاج کاظم] یه ذره فکر کنی از کارت خجالت میکشی! (گفتگوی رضا کیانیان و قاسم زارع- آژانس شیشه ای )
8- مو اصلا توقعی نداشتم، سر زمین بودُم با تراکتور،جنگ هم که تموم شد، برگشتُم سر همو زمین، بی تراکتور! مو حتی دفترچه بیمه هم نگرفتم.حالا برا مو زوره که همچی تهمتی به مو بزنن، خواهر با شمام ، شما سهمتون رو دادین. سهمتون همین نیش هایی بود که زدین، دست شما درد نکنه..!(حبیب رضایی- آژانس شیشه ای)
رضا:حاضرم رسما، در محضر محترم و رسمی این دادگاه و هرجایی که لازم شد، از همسرم معذرت بخوام و از ایشون بخوام منو با بزرگواری به خاطر تمام اشتباهاتم که اعتراف می کنم باعث شده به سبزی زندگی مشترکمون صدمه وارد بکنه ببخشه و سبزی زندگی مون رو که با ارزش ترین چیز بعد از خداوند مهربون هست به من برگردونه و با من حرف بزنه که حرف، منشا چشمه ی زلال محبت زن و مرده... خواهش می کنم با من حرف بزن عاطفه...
خسرو شکیبایی : مردم منو می دیدن میگفتن مخش تکون خورده . ولی من به مامانم می گفتم من دلم تکون خورده نه مخم . مادرم می گفت گور بابا مخ تو دلت قد صدتا مخ می ارزه ، به خدا گفت ، به همین زمین قسم گفت ...
آذر: «چه جوری شد من به پستت خوردم؟ دفعه اول منو کجا دیدی؟»
عزت: «حتما باید بگم؟»
آذر: «دلم می خواد بگی.»
عزت: «میدونی من اکثر شبا که میخوابیدم خواب یه دختر مو بور میدیدم با چشای درشت و آبی. عینهو خارجیا! عین خودت! یه شب میاومد به خوابم یه شب نمیومد یه هفته علافم میکرد... خلاصه حسابی منو پیچونده بود... بعدش تو رو دیدم. دیدم همونی هستی که تو خوابم میومد. بعد دیگه تو رو تو خواب میدیدم. کار به جایی رسید که به عشق خواب دیدن میخوابیدم! حالا هم دیگه قاطی کردم... نمیدونم اول خوابتو دیدم یا خودتو...»
آذر: «خب... حالا باقیشو بگو...»
عزت: «باقیش؟ باقیش دیگه همش حسرت... هر دفعه میخواستم باهات حرف بزنم تنم داغ میشد. دیگه دلمو خوش کرده بودم به اینکه از دور ببینمت...»
رضا موتوری(بهروز وثوقی) : بی خودی هوس کردم فردا عصر برم
پولا رو پس بدم .
ننه(پروین ملکوتی) : که دختره خوشش بیاد ؟
رضا : نه ننه ! می خوام هفاد سال سیاه کسی خوشش نیاد. برعکس می خوام همه بدشون بیاد . این منم که باس خوشم بیاد !
این منم که باید خوشم بیاد ...
رضا موتوری -1349 - مسعود کیمیایی
عزیزم قابل نداره
خیلی درگیرم..این دو روز 4 تا خبر و اتفاق بد اتاده و خیلی درگیرم کرده...بیش از اندازه استرس و نگرانی دارم وگرنه کلی فیلم قشنگ دیدم که میخوام براتون معرفی کنم اما وفت نمیشه
کبر و غرور گناهان مورد علاقه منه...
خیلی ساده با یه خودشیفتگی می سازیش...
یه سم طبیعی! واسه همین موضوع این نیست که چرا مراقب همسرت نبودی، موضوع اینه که درگیر یه نفر دیگه بودی...
درگیر خودت!
وکیل مدافع شیطان
1997آمریکا
فکر نمیکنم کسی باشه که این فیلمو ندیده باشه....بسیار زیبا ساخته شده و تک تک دیالوگ هاش ماندگاره
همه آدم ها به نحوی دیوانه اند اما بعضی ها جرات ابراز کردنشون ندارن
Stonehearst Asylum
این فیلم هر چقدر بگم عالیه کم گفتم...موضوعش تازه و مطمئنم که تکرار ناپذیره...ببینیدش حتما
کانی سامنر: فکر کنم این کار اشتباس.
پاول: چیزی به اسم «کار اشتباه» وجود نداره. کارها دو دستن: اونایی که انجام میدی، و اونهایی که انجام نمیدی.
درمورد این فیلم قبلا گفتم...حتما ببینید
پدر:علی پسرم کار می کنم که پول در بیارم اون وقت می تونیم خونه بخریم ماشین بخریم
علی: بابا واسه زهرا هم کفش می خری؟!
بچه های آسمان-1375
مجید مجیدی
" یکی از فیلم های زیبای تاریخ سینمای ایران"
یادم یه کسی به من گفت مرگ همیشه به تو لبخند میزنه و تنها کاری که تو می تونی در مقابل اون انجام بدی این هست که تو هم به مرگ لبخند بزنی .......
گلادیاتور
یکی از بهترین فیلم هایی که دیدم و هر بار هم ببینم خسته نمیشم از دیدنش
پریسا: من شنیدم شما حزب الهی ها میگید هرجا یه زن و مرد نامحرم تنها باشن احتمال گناه زیاده
ابراهیم: بله درسته
پریسا: خب؟
ابراهیم: اما دین ما برای این هم راه حل داره
پریسا: راه حلش چیه اونوقت؟
ابراهیم: اسلام در این مواقع صیغه رو پیشنهاد می کنه
ابراهیم: ناراحت شدی؟ منظوری نداشتم اگر قبول نمی کنی اصراری نیست
پریسا: اونوقت اگر قبول کنم این وقت شب کدوم محضری بازه؟
ابراهیم: احتیاج به محضر نیست…
پریسا:بلدی؟
کات
زندگی خصوصی - محمد حسین فرحبخش
" اگه ندیدن حتما ببینید...فوق العاده است...اصلانی و توسلی عالی هستن توی این فیلم"
(زنده یادخسرو شکیبایی):اگر حجاب رو رعایت میکنیم فقط به خاطره احترام به عقیده شماست.ما با هم راحتیم اما بی غیرت نیستیم!
دل شــکـــســـته-1387
عــلــی رویــیــن تن
" این فیلمو چند بار دیدم و دوسش دارم...شاید خیلی ها نپسندن اما با بازی قشنگ شهاب حسینی مگه میشه این فیلمو ندید؟"
- آدما وقتی نمیتونن مشکلی رو حل کنن، دو راه به نظرشون میرسه:
فرار یا فراموشی...
اگه راه اول رو انتخاب کنن، راه دوم هم خودش میاد...
گاهی خیلی زود... گاهی خیلی دیر !...
گرداب- حسن هدایت
"شهاب حسینی یه دونه است...بازیشو خیلی دوست دارم.."
زمان گذشت و زن های بسیاری را دوست داشتم و هنگامی که آن ها را در آغوش می گرفتم از من می پرسیدن آیا آن ها را فراموش خواهم کرد گفتم آری!!! فراموش خواهم کرد... تنها زنی که هیچ وقت فراموش نکردم زنی بود که هرگز نپرسید...
مالنا
Malèna
" تا چند روز بعد اینکه این فیلمو دیدم ذهنم درگیرش بود...واقعا کارگردانی عالی داره و البته با بازی بسیار عالی بازیگرش"
اسکارلت : رت نرو من دوستت دارم...
رت باتلر : اینم از بدبختیته !
اسکارلت : اگه تو بری من چی کار کنم؟
رت باتلر : راستش رو بخوای، عزیزم. اصلاً برام مهم نیست.
بربادرفته
"فکر نمیکنم کسی باشه که این فیلمو ندیده باشه...بسیار عالییییییییییییییی..چند بار دیدمش"
لئون: اگه نمیتونستی خانوادتو تحمل کنی پس چرا داری گریه میکنی؟
ماتیلدا: چون اونا برادرمو کشتن، مگه چی کار کرده بود؟؟ فقط چهار سالش بود.
هیچوقت گریه نمیکرد. فقط کنار من مینشست و منو بغل میکرد.
من براش بیشتر مادر بودم تا اون خوک کثیف
لئون: درباره خوکا اینجوری حرف نزن. از اکثر آدما بهترن
Leon The Professional
"فیلمیه که هر بار می بینم برام تازگی داره"
مریم :رضا یادته وقتی عاقد عقدمون کردن چی گفت؟؟
رضا:آره گفت فقط با هم بسازید...
(حوض نقاشی.مازیار میری)
"یکی از بهترین فیلم های ایرانی که دیدم..وای شهاب حسینی عالی بود واقعا..."
الان در سفرهای نوروزی وسایل مورد نیاز عبارتند از: مسواک مرغوب،زیر شلواری راحت و یک وصیت نامه کامل.
یعنی شما از عوارضی که رد میشی داری میری که یا کشته بشی یا بکشی،
بعد خیلیا تو تخت خوابشون حال نمیکنن پشت فرمون میخوابن،
یه عده هم آدمای متفاوتی هستن از لاین روبرو میان تو شیکمت،
یه عده هم جاه طلبن یعنی با 180 تا سرعت از روت رد میشن،
جاده ها هم که همه پیچ واپیچ، اتومبیل ها هم که خداروشکر همه پراید
یعنی عید به عید چند هزار نفریم، جمع میشیم دور هم، میمیریم.
شوخی کردم -ایتاد مهران مدیری
همه کارهای مدیری شاهکاره به نظرم..لیاقت صغت استادی رو داره
این تیکه رو توی گوشیم دارم و هر دفعه که دیدم واقعا لبخند به لبم اومد از بیانش
ببین بچه جون، عشق فقط دو جوره، عشق مادر به فرزند و عشق بنده به خدا. بقیه انواع عشق مجازی اند که در اثر اختلالات هرمونی به وجود میان. این عشق بین زن و مرد که الان صحبتش هست یک مسئله کاملن فیزولوژیکه. که الکی رومانتیکش کردن!
ورود آقایان ممنوع :)
والتر وایت : "فکر میکنی داری با کی حرف میزنی ؟
فکر میکنی داری تو صورت کی نگاه میکنی ؟
هیچ میدونی تو این یه سال گذشته چی کشیدم ؟
حتی اگه بهت بگم هم باورت نمیشه... میدونی اگه یهو تصمیم بگیرم که دیگه نرم سرِ کار چه اتفاقی میافته ؟
تشکیلاتی به این بزرگی که عظمتش به اندازهی بازار بورسه خیلی راحت نابود میشه. غیب میشه!...
اگه من نباشم کارشون به کلی میخوابه... نه. قطعا نمیدونی داری دربارهی کی حرف میزنی، پس بذار بهت بگم من تو خطر نیستم، اسکایلر...
من خودِ خطرم!... در خونه زده میشه، بازش میکنم و یه گلوله کاشته میشه وسط مغزم ؟
فکر کردی همچین اتفاقی ممکنه برا من بیافته ؟...
نه، من کسیام که در میزنه"
Breaking Bad
اگه اهل هیجان هستین این سریالو ببینید...خیلی خیلی عالیه...حیله و شگردش عالیه...من تا 4 صبح بیدار می موندم و قسمت هایی که داشتم و می دیدم تا بعدی هاش دانلود بشه...:)
من ترجیج میدم افسوس بخورم که چرا اون کارو انجام دادم تا اینکه افسوس بخورم کاشکی اون کارو انجام میدادم !
آنا کارنینا
محصول سال ۲۰۱۲ به کارگردانی جو رایت
این فیلم یکی از بهترین فیلم هایی که دیدم و اگر وقت کنم بازم میبینم...دلم میخواد رومانشم پیدا کنم...واقعا زیباست و سبک خاص خودشو داره
خانم زهرا اسدی مبارکت باشه
ولی دوستان این رها خانوم که برنده شده من نیستم ها ، من اصلا عضو باشگاه نوعروس نیستم چون بعد از عروسی ام با نوعروس آشنا شدم تازه ساکن تهران که نیستم :( رها برنده شدن دوست، رها گیلیه خخخخخخخخخ
اما برنامه ماه عسلل انم اگه برسم نگاه میکنم اگه نه که نگاه نمیکنم. اما با وجود غمگین بودنش گاهی وقتا باعث میشه ازش یچیزایی یاد بگیریم اما درکل نسبت به سال اول خیلی ضعیف شده یا یه موضوع کش میدن و بزرگش میکنن.
اما این هفته بود خواستگاری کردن خیلی باحال بود
سلام
دوستان تو تلگرام یه گروه اموزش هنرهای دستی و فروش انلاین درست کردم چند تا از بچه های نوعروس هم هستن دیشب ساختم گروه رو تا الان 119 عضو داره ظرفیتش 200
میخواین عضو بشین پر شد نمیتونم کاری کنم
این لینکش
https://telegram.me/joinchat/067793b900bfd4103d7eee9ae7143c7a
سلام به همه
ای بابا باز من به قرار نرسیدم :(
در مورد موضوع امشب باید بگم من از عروسی ام دیگه تلویزیون ندیدم چون نداریم. یعنی تلویوزیون کوچولوی همسری رو جمع کردیم منم تلویزیون نخریدم. کلا از تلویزیون ایران و ماهواره خلاص کردیم خودمون رو. قبلا هم که تلویزیون بودم من پای سریال نمی نشستم کلا خوشم نمیاد از سریالها چه ایرانی چه خارجی. کمتر سریالی پیدا می شه که ارزش وقت گذاشتن داشته باشه. سریال پایختت ولی سریال خوبیه و با وجود همه ی ضعف هایی که داره همین که به فکر خندوندن مردم هست و یک سری ارزش ها مثل احترام به افراد مسن رو نشون می ده خیلی خوبه.
سریالهایی که بهش می گین تخیلی که واقعا هم تخیلی بود این ایراد بزرگ رو داشت که بر مبنای باورهای مذهبی اسلامی ساخته می شد و این خیلی اشکال فقهی ایجاد می کرد. کلا فقها خیلی باهاش مشکل داشتن و توجیه فقهی نداشت اما به عنوان سریال تخیلی اگه ساخته می شد و حرفای مذهبی توش زده نمی شد می تونست ژانر ترسناک خوبی باشه
ولی در کل به نظر من سریالها این روزها جز بدآموزی چیزی ندارن مگر تک و توک. یک شب خونه خواهرم این سریال شمعدونی رو یک قسمتش رو دیدم اینقدر حرص خوردم از اون همه بی ادبی و بی اخلاقی که سردرد شدم. می گن شمعدونی ادب از که آموختیه، ولی این توی رسانه ی سینما و تلویزیون درست نیست. شما در کنار همه ی منفی ها باید یک مثبت هم بذاری برای شکستن منفی ها. تماشاچی ای که یک مدت طولانی همه اش شخصیت های بی ادب رو می بینه بعد یک مدت باهاشون همذات پنداری می کنه و دیگه بی ادبی اونها براش طبیعی می شه و الگو می گیره
در مورد برنامه هایی مثل ماه عسل هم باید بگم به نظر من بیشتر از اونکه به فکر انجام کار خیر باشن به فکر جذب تماشاچی، مشتری و پرکردن آنتن هستند. حالا اینکه گریه های علیخانی به دل من نمی شینه و نمی تونم باور کنم واقعی هست که یک نقد تخصصی نیست و صرفا احساسیه
اما انصافا این بودجه ای که صرف این برنامه می شه رو اگه نصفش رو می دادن به کار خیر فایده اش بیشتر از این برنامه بود. ضمن اینگه علیخانی برنامه رو به یک سیرک تبدیل کرده و سعی می کنه بیشتر جذاب باشه و مواردش خاص باشن تا بیننده هی بگه وااااااااااااای دیدین ماه عسل رو! این تکنیک های اشک گیری از مخاطب هم که دیگه شده جزء اصلی کارش.
مردم به کمی شادی و خنده هم نیاز دارن توی این وانفسایی که تو هرخونه ای می ری یک مشکلی هست که اشک مردم رو دربیاره.
درهر صورت به نظر ماه عسل اصلا و ابدا اون کیفیتی که ازش انتظار می ره رو نداره. هیچ تلاشی برای فرهنگ سازی نمی کنه و فقط برنامه تبدیل شده به ردیف کردن مردم مثل سوژه های سیرک برای تماشاچی و میدانی برای افاضات فضل آقای علیخانی که با مهموناش توی هر سن و جایگاهی که باشن مثل شاگرد مدرسه ای رفتار می کنه و بهشون چیز یاد می ده.
اینم از منبر بی مستعم من :(
بابا یک چیزی نذر کنین این اینترنت من درست بشه دیگه، رها دلتنگ نوعروساااااااااااااااااااااااااااااااا
رها همه بوس و دوست زیاد
منم فقط دردسرهای عظیم و پایتخت رو میبینم فیلم شبکه 2 هم دو شب نگا کردم اثلا نفهمیدم چه خبره خخخخخخ ولی به نظرم پاینخت سالهای قبل بهتر بود و هیچ سالی مثل سال اول نمیشه ....
منم باهات موافقم حمیده.
سال دوم که رفت کشتی گیر شد من مسابقه آخرو خیلی دوست داشتم.
اون شب خونه دخترخاله همسری بودیم شام همه خانواده. برای فردا صبح که میخواستیم بریم 13 بدر اونجا باید میخوایدیم.
انقدر همه سر و صدا کردن که نگو. شوهر دختر خاله خیلی شره و انگار مسابقه واقعی بود. یه جوی درست کرده بود تو خونه که فقط میخندیدم.
یادش بخیر. اون بار واقعا از اعماق تهم خندیدم. همسری همش داشت اشکاشو پاک میکرد از بس میخندید
شما نظری ندارین راجبه فیلم تخیلیای ماه رمضون قبلیا؟
او یک فرشته بود
الیاس
اون چشم برزخیه
اون پسره که مرده بود جنازش توی علفا بود
من خوشم میومد ازون فیلما
ماه عسلم دوس دارم هرچند بعضی قسمتاش غم داره ولی آدمو به فکر میبره ... واسه خیلیا تلنگر داره ... در کل چون خودم آدم احساساتییم دوسش دارم.... خوبه بفهمبم دوروبرامون چه خبراییه ...
من ماه عسل رو قبلنا دوس داشتم اما دو سال اخیر تکراری شده.ابته برنامه دیشب که در مورد بچه های بی سرپرست بود رو دوس داشتم.چون مادر شوهرم اینا که اومدن تو ساختمون ما خونه قبلیشون رو که یه خونه بزرگ دو طبقه بود دادن به بچه های بی سرپرست.ما خیلی درک نمیکردیم اما خوب دیشب دیدم په کار خوبی کردن...
فامیل:بزنم لهت کنم..
عزیزم:با چوب یا کمربند؟.
فامیل:چوب.
عزیزم:تو سرم میزنی یا بدنم؟
فامیل:تو سرت.
عزیزم:تو سرم زدی میمیرم یا زنده میمونم؟
فامیل:زنده میمونی.
عزیزم:بیمارستان میلاد بریم یا اختر؟
فامیل:اختر.
عزیزم:علتشو شکستگی اعلام کنیم یا ضربه مغزی؟
فامیل:ضربه مغزی.
عزیزم:میرم تو کما یا اهدای عضو میکنید؟
فامیل:اهدایه عضو میکنیم.
عزیزم:اول قلبم یا کلیم؟
فامیل:کلیت.
عزیزم:تو یخ میذارید یا در جا اهدا میکنید؟
فامیل:تو یخ میذاریم.
عزیزم:یخاش قالبی باشه یا از این تیکه یخا؟
فامیل:ترجیح میدم الان بکشمت.
عزیزم:ی راست بهشت زهرا میریم یا سرد خونه؟
فامیل:گم شوتا لهت نکردم.
عزیزم:با چوب یا کمربند؟
فامیل دور: چی بگم؟!
آقای مجری: اگر در بند در ماندو نه! اون قبول نیست!
فامیل دور: اونو میخواستم بگم آخه! اینو میگم حالا: از در درآمدی و من از خود به در شدم...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر، بی تو پسر نمیشود!
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.
پسرعمه زا: می تو پسر نمیشود... خوبه؟!
فامیل دور: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم...
آقای مجری: این دیوونم کرد از دست این دره!
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!!!
این عشق منه
آقای مجری: در خواست مون رو می تونیم با یه کلمه قشنگ بگیم. مثلا یه لیوان آب بخوایم چی می گیم؟
پسر خاله: خودمون می ریم آب می خوریم، برای بقیه هم میاریم.
- نه، مثلا بخوایم بگیم این شیرینی رو به من بده ...
+ خودمون بلند می شیم بر می داریم، به بقیه هم تعارف می کنیم.
- نه، یه کلمه ای بگو که محبت شما رو به من نشون بده.
+ می خوای برم نون بگیرم؟ می خوای برم نفت بگیرم؟ آب بیارم؟
- نه نه ... قبل از اینکه بگیم این شیرینی رو به من بده، می تونیم یه کلمه قبلش بذاریم. بگیم:" عزیزم، ممکنه شیرینی رو به من بدی؟"
+بله بفرما. بفرما. من خودم باید زودتر می فهمیدم شیرینی می خوای، بهت می گفتم. بفرمایین. بفرمایین
حشمت:یه وقت یه اوستایی داشتم اسمش هاشم بود
یه روز نمیدونم چش بود از کله سحر تا تنگ غروب رو 4 پایش نشسته بودو جم نخورد
فقط همین اوشنا بود که اتیش به اتیش دودش می کرد رو میداد هوا
اخر سر غروب که رسید یه اه کشیدو از رو 4 پایش بلند شد
بعد منو صدازد
گفت حشمت
گفتم بله اوستا
گفت بیا اینجا
رفتم گفت میدونی چیه گفتم نه اوستا گفت روزی که جنازه ی منو میدن به خاک اونی که بیشتر اذیتم کرده بیشتر گریه میکنه
اونی که نخواسته منو ببینه میاد برا دیدن جنازم
اونی که دستمو نگرفت جلوتر از همه میره زیر تابوتم
اونی که نخواست سلامم کنه میاد واسه خدافظی
عجب روزیه اون روز اما فقط یه اشکال داره
گفتم چی اوستا گفت حیف حـــیف که اون موقع خودم نیستم تا ببینم
اما مــن هستم و میبینم
آلفرد : سال ها پیش در برمه بودم... منو دوستام برای یه حکومت محلی کار میکردیم.اونا سعی داشتن با دادن جواهرات به عنوان رشوه وفاداری روسای قبیله رو بخرن اما یک راهزن کاروان هاشون در جنگلی در شمال رانگون غرات میکرد.برای همین مارو فرستادن تا جواهرات رو پیدا کنیم اما طی مدت 6ماه هیچکس رو ندیدیم که با راهزنها معامله کرده باشه.یک روز بچه ای رو دیدم که با یه یاقوت بازی می کرد که اندازه یک نارنگی بود... اون راهزن جواهراتو دور می انداخته
بروس( christine Bale): پس چرا اونا رو دزدیده بوده؟
آلفرد : چون فکر میکرد سرگرمی خوبیه, چون بعضی آدما دنبال چیزای منطقی مثل پول نیستن. نمیشه اونارو خرید, بهشون زور گفت,باهاشون منطقی حرف زد ویا مذاکره کرد! بعضی آدما فقط میخوان سوختن دنیا رو تماشا کنن
******************************
پسر خاله:آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
... و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن
بچه ها کیا فیلم آن شرلی رو یادشونه؟
حتی نمیدونم چه سالی میداد این فیلمو
اما همه فیلما و سریالا اومدن به جز اون فیلم آن شرلی
کارتونشو اصن دوس نداشتم
زیاد خوب نبود
اون قسمتش که آن شرلی رفت خونه دوستش واسه قهوه خوردن
چقد لباسش باحال بوددددد
یه ابیه خیلی خوشگل
رضــا مــارمــولــک(پـرویـز پــرســتـویی):اولن فکر نکنید که خدا شما رو فراموش کرده,شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد,اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ...و این قدر به فکر راه های دررو نباشید ... !!خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست.خدا، خدای آدم های خلافکار هم هست وفـقـط خــودِ خـداســت کـه بـیـن بـنـدگـانـش فـرقـی نـمـیـگـذارد,فی الواقع او: اند ِ لطافت,اند ِ بخشش انـد ِ بـیـخـیـال شـدن ,انـد ِ چـشـم پـوشــی و انــد رفـاقـت اسـت ...رفــــیق خــــوب و بـــــامــرام هـــمـــه چـــیـــزش را پـــای رفـــاقــت میـــگــذارد!
اگر ادمها مرام داشته باشند هیچوقت خلاف نمیکنند بایستی ما فکری به حال اهلی شدن ادمها بکنیم, اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه...
جد بزرگ به رضا: مادربزرگت وقتی هفده سالش بود،رفیقم بود...وقتی سی سالش شد رفیقم بود...وقتی پنجاه رو رد کرد،باز رفیقم بود...وقتی داشتم مرحوم می شدم،بازم رفیقم بود
خانه سبز - بیژن بیرنگ/مسعود رسام
*********************
ینی رامبد فنچولک بوده هاااااااااااااااا.خخخخ
عکسو داشته باشین بچه ها
**********************5 شنبه 4 تیر و جمعه 5 تیر ماه******************
سلام دوستان مجازی ولی قلبیه منم
نماز و روزه هاتون قبول باشه
موضوع این 5شنبه و جمعه یه موضوعه خیلی باحال و جنجالیه
ویژه برنامه های ماه رمضان از نظر شما!
اینکه کدوم فیلمارو دوست دارین؟اصن فیلمای امسال بهترن یا سالای قبل؟ شمارو جلوی تلویزیون میخ کوب میکنن یا نه؟
کاره خوبی کردن بایتخت رو تو ماه رمضون بخش میکنن؟
به نظرتون اقای احسان علیخانی چقد درگیره این سوژه هاش میشه توی طول سال؟سوژه هاش بهترن یا طرز اجراش یا نوستالژیک بودنه ماه عسل؟
ماه عسل اولیه رو یادتونه؟
مجریشو چی؟
خلاصه بیاینو راجع به این ویژه برنامه ها واسمون مطلب بذارین....
ما منتظرتون هستیم.
منتظرتون هستم که این دو شب بترکونیم.****از ساعت 5 تــــــــــــــــــــــــا 7****
شهریار کوچولو همینجوری سلام کرد.
مار گفت: «سلام.»
شهریار کوچولو پرسید: «رو چه سیّارهای پایین آمدهام؟»
مار جواب داد: «رو زمین تو قارهٔ آفریقا.»
- «عجب! پس رو زمین انسان بهم نمیرسد؟»
مار گفت: «اینجا کویر است. تو کویر کسی زندگی نمیکند. زمین بسیار وسیع است.»
شهریار کوچولو رو سنگی نشست و به آسمان نگاه کرد. گفت: «به خودم میگویم ستارهها واسه این روشنند که هرکسی بتواند یک روز مال خودش را پیدا کند!... اخترک مرا نگاه! درست بالا سرمان است... امّا چقدر دور است.»
مار گفت: «قشنگ است. اینجا آمدهای چکار؟»
شازده کوچولو گفت: «با یک گل بگومگویم شده.»
مار گفت: «عجب!»
و هردوشان خاموش ماندند.
دست آخر شهریار کوچولو درآمد که: «آدمها کجاند؟ آدم تو کویر یک خورده احساس تنهایی میکند.»
مار گفت: «پیش آدمها هم احساس تنهایی میکنی.»
لوی: «بمون...»
الویرا: «این کلمۀ خطرناک.»
الوی: «می خوام باهات بیام.»
الویرا: «پس اینطور؛ من دارم نمیرم و تو داری نمیمونی... این یعنی عشق ما جدایی نمیشناسه...»
Film Title: [No mires para abajo - 2008]
Director: [Eliseo Subiela]
Writer: [Eliseo Subiela]
یک: «آره من عاشقت بودم؛ و بعدش تمام کاری که کردیم این بود که از هم متنفر بشیم، همدیگه رو کنترل کنیم، برای همدیگه درد ایجاد کنیم.»
امی: «ازدواج همینه دیگه.»
رابرت: «اوه... واو... آلینای خواننده...»
آلینا: «تو و من میدونیم که من واقعاً کی هستم...»
رابرت: «من فکر میکنم که تو هرچیزی که بخوای میتونی باشی.»
آلینا: «شاید توی دنیای تو، رابرت. توی دنیای من واقعاً همچین چیزی اتفاق نمیافته.»
رابرت: «دنیاتو عوض کن.»
Film Title: [Equalizer - 2013]
Director: [Antoine Fuqua]
Writer: [Richard Wenk, Michael Sloan]
آذر: «چه جوری شد من به پستت خوردم؟ دفعه اول منو کجا دیدی؟»
عزت: «حتما باید بگم؟»
آذر: «دلم می خواد بگی.»
عزت: «میدونی من اکثر شبا که میخوابیدم خواب یه دختر مو بور میدیدم با چشای درشت و آبی. عینهو خارجیا! عین خودت! یه شب میاومد به خوابم یه شب نمیومد یه هفته علافم میکرد... خلاصه حسابی منو پیچونده بود... بعدش تو رو دیدم. دیدم همونی هستی که تو خوابم میومد. بعد دیگه تو رو تو خواب میدیدم. کار به جایی رسید که به عشق خواب دیدن میخوابیدم! حالا هم دیگه قاطی کردم... نمیدونم اول خوابتو دیدم یا خودتو...»
آذر: «خب... حالا باقیشو بگو...»
عزت: «باقیش؟ باقیش دیگه همش حسرت... هر دفعه میخواستم باهات حرف بزنم تنم داغ میشد. دیگه دلمو خوش کرده بودم به اینکه از دور ببینمت...»
عنوان فیلم: [فریاد زیر آب - 1356]
کارگردان: [سیروس الوند]
نویسنده: [سیروس الوند]
کریس جانسون: «یه نقاش ایتالیایی هست اسمش کارلوتیه و اون... اهوم... اون زیبایی رو اینطور تعریف کرده: اون میگه زیبایی مجموعهای از اجزاییه که آنچنان باهم هماهنگ هستن که نیازی نیست چیزی دیگهای بهشون اضافه بشه، برداشته بشه و یا جایگزین بشه... و این چیزیه که تو هستی... تو زیبایی...»
لیز: «واو!»
Film Title: [Next - 2007]
Director: [Lee Tamahori]
Writer: [Gary Goldman, Jonathan Hensleigh]
فتاح: «بکش تو خاک خودمون.»
پیمان: «خاک خودمون؟! خاک من کجاست فتاح؟ خاکی که توش عشق جرمه؟ خاکی که جوونشو به جایی میکشونه که حالا این همه آدم منتظرن مغزشو متلاشی کنن؟»
توماس: «توی این چهار سال هر بار که رقص تو رو دیدم، انگار داری زور میزنی که تمام حرکاتو کامل و درست انجام بدی. امّا تا حالا هیچوقت ندیدم که خودتو رها کنی. این همه انضباط واسه چیه؟»
نینا: «من فقط میخوام بی عیب و کامل باشم.»
توماس: «کمال این نیست که همش خودتو کنترل کنی. یه وقتایی لازمه که خودتو رها کنی. خودتو غافلگیر کن تا بتونی بقیه رو غافلگیر کنی.»
زمان گذشت و من زن های بسیاری را دوست داشتم همگی آنان مرا در آغوش میگرفتند و می پرسیدند که آیا انها را فراموش نخواهم کرد میگفتم آری فراموش نخواهم کرد اما تنها کسی که هیچوقت او را فراموش نخواهم کرد کسی بود که هرگز از من نپرسید مالنا........
مینا گلی جون منتظر عکس نوشته دیالوگ مورد علاقه ات هستم عزیزم. زودتر بزار خانومی.
مینا جون حتمن فیلم مسیر سبز رو ببین، ناراحت کننده هست ولی اگه نبینی ، واقعاً از دستت رفته دختر.
اولین دیالوگی که دوست دارم توی این تاپیک براتون بزارم ، مربوط به فیلم " The Green Mile 1999 " یا همون " مسیر سبز" با بازی هنرمندانه " مایکل کلارک دانکن " در نقش " جان کافی " است .
من بیش از 10 بار این فیلم رو دیدم و هر بار هم برای دیدن بار بعدی حریص تر هستم، بهتون پیشنهاد میکنم اگر تا الان این فیلم رو ندیدید، یک لحظه رو هم از دست ندید ، عالی ترین فیلمی است که دیدم.
روح " مایکل کلارک دانکن " شاد و خدایش بیامرزد.
دیالوگی از فیلم " The Dark Knight 2008 " یا " شوالیه تاریکی 2008 "
خوشحال میشم توی این تاپیک حضور گرمتون رو ببینم و با هم در خصوص فیلم های محبوبمون صحبت کنیم.
راستی من کلی صحبت در خصوص فیلم " دخترها فریاد نمیزنند " دارم ، هر وقت دوست داشتید خوشحال میشم در خصوص این فیلم با هم صحبت کنیم و نظرات شما رو بعد از اینکه این فیلم رو دیدید، بدونم.
من خودم بعد از دیدن فیلم " دخترها فریاد نمیزنند " تا مدت ها ، روحم درد میکرد .
سلام دوستان
در این تاپیک میخوایم دیالوگ های ماندگار و خاص از فیلم ها و سریال های ایرانی و خارجی رو با هم به اشتراک بزاریم.
دیالوگ هایی که هر کدوم پر از حرف های خاص و حقایق تردیدناپذیرن.
منتظر هستم تا دوستان به این تاپیک رونق بدن.
راستی پیشنهاد میکنم پیج اینستاگرام " دیالوگ باز " یا "Dialogbaz " رو لایک کنید و از عکس نوشته های دیالوگ های برتر سینمای ایران و جهان ، لذت ببرید .
یکی از بهترین پیج های اینستاگرام در این زمینه است و من هم بسیاری از دیالوگ هایی که اینجا قرار خواهم داد از این پیج استفاده میکنم ، البته سعی میکنم دیالوگ هایی رو بزارم که خودم هم فیلم یا سریالش رو دیدم و بهش اشراف کامل دارم.
شما هم میتونید از منابع مختلف دیالوگ های زیبا رو برامون قرار بدید و حتی در مورد فیلم با هم صحبت و گپ و گفت داشته باشیم.
منتظرتون هستم.
صفــــــا
وای این قسمتم ک عالیه صفا جونی.
من خودم تنها فیلمی که 14 بار دیدم فیلم گرگ و میش بود. عکس اون قسمت فیلمو پیدا میکنمو اون تیکه دیالوگی که عاشقشم رو میذارم.
صفا من این فیلمو ندیدم همسری نذاشت ببینم گفت اعصابت خراب میشه.
حالا باید بگیرم یواشکی ببینم خودم.
صفا جون میخواستم پیشنهاد همچین تاپیکی رو بدم بهتون اما گفتم شاید مربوط به زمینه کاری نباشه و قبول نکنید...من فیلم زیاد دیدم..سر فرصت میام همشو میذارم و فیلم های عالی پیشنهاد میدم به دوستان
فیلم مسیر سبز یکی از عالی ترین فیلم های تاریخ سینماست
امیدوارم خوشتون بیاد
48- رفاقت صداقته نه لاپوشونی و بی صداقتی(پرویز فلاحی پور- شب دهم)
36- ببین دلخوری، باش،عصبانی هستی، باش، قهری،باش، هرچی میخوای باشی، باش !ولی حق نداری با من حرف نزنی، فــَمیــدی؟( زنده یاد خسرو شکیبایی- خانه سبز)
37- ولله که شهربی تو مرا حبس میشود، آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست(پرویز پرستویی- کتاب قانون)
38- من اعتراض دارم به رنگ سرخ که سوزاننده است، به آبی که سرده، به زرد که رنگ جداییه، به هر رنگی که رنگ روح زندگی توش نیست، چون به عقیده شخص خود من جناب رییس، رنگ روح زندگی سبزه...فقط سبز!(زنده یاد خسرو شکیبایی- خانه سبز)
39- بابا جون وقتی نبودی نبودنت همه جا بود.(مریلا زارعی- دست های خالی)
40- مردان بی عار، زنان بی کار، تلفنهای خر تو خر، موضوع خوبیه، اما فکر نمیکنم چاپ کنن(عزت الله انتظامی- خانه خلوت)
41- مسلمانی ما سه نسل است و از او هیچ ، آری ، اما من از اسلام او بوی تازگی میشنوم و از مسلمانی تو تنها بوی غرور جاهلی میآید .ما شصت ساله مسلمانیم .این چه تفاخری است که به ایمان خویش میکنی؟ که تو اگر مسلمانی از پدر داری ، او این گنج به رنج خویش یافته است(گفتگوی سعید نیک پور و عزت الله انتظامی- روز واقعه) .
42- اگرنیت یک ساله دارید برنج بکارید اگه نیت ده ساله دارید درخت غرس کنید، اگه نیت صد ساله دارید آدم تربیت کنید، سینماتوگراف آدم تربیت میکند( عزت الله انتظامی- ناصر الدین شاه آکتور سینما)
43- گاهی وقت ها آدم دلش میخواد با یکی دو کلمه حرف بزنه! ولی خوب اگر یکی نباشه که اون دو کلمه اونو بشنوه میدونی چی میشه؟ با خودش میگه:من چرا باید دنبال یکی باشم که باهاش دو کلمه حرف بزنم، اصلا خودم میتونم با خودم بیشتر ازدو کلمه حرف بزنم و حرفای خودمو بهتر بفهمم! کسی که به اینجا برسه نه میگرده نه میخوابه!!! (مهدی احمدی- شبهای روشن)
44- کاش زندگی مانند جعبه موسیقی بود، صداها آهنگ بود؛ حرفها ترانه(سعید پورصمیمی- دلشدگان )
45- سفره از صفــای میـــزبان رنگین میشه؛ نه از مرصع پــلو (زنده یاد رقیه چهره آزاد- مادر )
46- ترک عادات بد انگیزههای خوب میخواد(جمشید هاشم پور- آوازقو)
47- لعنت به جادهها اگه معنیشون جدائیه( زنده یاد جمیله شیخی- مسافران)
49- به نظر من یه خونه هرجایی میتونه باشه. میتونه بالای یه ساختمون بلند باشه. میتونه توی یه کوچه قدیمیکه زیر یه بازارچهست باشه. میتونه بزرگ یا میتونه کوچیک باشه. میتونه برای هرکس مفهومیداشته باشه یا هر رنگی داشته باشه. میتونه به رنگ آجر یا به رنگ شیشه و سنگ باشه. میتونه رنگ قرمز یا به رنگ...
ولی من... یعنی بهتره بگم ما، معتقدیم خونه هرچی که باشه، باید سبز باشه. بله، سبز و همیشه سبز(زنده یاد خسرو شکیبایی- خانه سبز )
50- توی این مملکت، بخل، حسادت و تنگ نظری شغل دوم همه مردمه( عزت الله انتظامی- خانه ای روی آب)
51- نذار یه تصادف ساده مارو به زنیکه و مرتیکه بکشونه( محمدرضا فروتن- مرسدس)
52- شده تا حالا با کسی برخورد کنین که به دلتون بشینه، آره اما به دلشون ننشستم؛ چرا؟؟ چون قبلا یکی به دلشون نشسته بود(گفتگوی مهدی احمدی و هانیه توسلی- شب های روشن)
53- من به عنوان نماینده تام الاختیار خداوند در این محله و تمام محله ها، به شما میگویم که بروید حالتان را بکنید ولی اسراف نکنید( پرویز پرستویی- مارمولک)
54- نسرین: اون زنو شوهر جوونن نذار آلوده بشن، دیبا: اونا دلاشون پاکه، نسرین: همه به دستهای آدم نیگاه میکنن( گفتگوی عسل بدیعی و ابوالفضل پورعرب- دست های آلوده)
55- احمد چته؟عاشق شدم !نگران نباش ! این شتریه که در خونه هر خری میخوابه.(حمید لولایی - خانه بدوش)
56- آنقدر بگیرش تا بگیریش(مهران مدیری- توکیو بدون توقف)
57- آزردمت انگشتک؟ دوست داری آتش از اسلحه بچکانی یا مرکب از قلم نئین؟ خون میطلبی یا جوهر؟ انگشت کی در این میان باشه گران قدرتری، خوشنویس یا تفنگچی؟(علی نصیریان- هزار دستان)
29- خدایا من شکایت دارم .من شاکی ام . پس کو رحمانت؟ پس کو رحیمت؟ آخه چرا اینجا؟ چراحالا؟ چرا اینطوری؟ من شکایتمو پیش کی ببرم؟ به کی بگم؟ (علی دهکردی- از کرخه تا راین)
30- شما مطمئناً تو دبستان نقشه جغرافیایی ایران رو دیدید، شبیه یک گربه است، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، این کشورهای گوگولی خلیج فارس، کویت،عربستان،عراق،ترکیه. میدونید نظرشون راجع به این گربه چیه؟ اگر میدونستین مطمئناً اجازه نمیدادین یه مربی آبروی ما رو ببره!
دهه ات گذشته مربی، اگه اون اسلحه دستت نباشه کی به حرفت گوش میده؟ اینه که برات زور داره، یه دهه حرف زدی ساکت بودیم، کری خوندی ساکت بودیم، گرفتی ساکت بودیم، پس دادی ساکت بودیم،حالا اجازه بده ما حرف بزنیم، خانوما آقایون دوست دارین یکی از این کشورها دوباره به ما حمله کنه؟ دوست دارید جنگ بشه؟ ثبات، دهه ما دهه ثباته، امنیت، این کشور کی باید روی امنیت رو ببینه؟ کی باید روی ثبات رو ببینه؟ اون پسرتو کی باید بتونه برای آینده اش برنامه ریزی کنه؟دهه من هم نیست! (رضا کیانیان- آژانس شیشه ای)
31- حرفای خوب همیشه مال آدمای خوب نیست
(هانیه توسلی- شب های روشن)
32- اینجا نمیشه به کسی نزدیک شد” آدما از دور دوست داشتنی ترن....اگه دو نفر به قیمت دوستی مجبور شن به هم دروغ بگن بهتره تنهایی بشینن و به چیزایی که دوست دارن فکر کنن؛ تو این دیار برد با اوناییه که از مخشون کار میکشن. بخوای از دلت مایه بذاری سوختی؟! (داریوش ارجمند- آدم برفی)
33- وقتی داریم تو خیابون راه میریم یک بچه 12-13 ساله بهت بگه بچه قرطی، تا هم بخواهی حرف بزنی بهت بگن خفشو بمیر، نتونی تو جامعه ات حرف خودت رو بزنی ! پلیس ایران: حالا میخواهیم جبران کنیم! چه جبرانی؟ واسه من راهی نمونده که شما بخواین جبرانش کنید، پلیس ایران: بکش تو خاک خودمون؛ خاک من کجاست فتاح؟؟؟ خاکی که توش عشق جرمه، خاکی که جوونشو به جایی میکشونه که این همه مامور منتظرن تا مغزشو متلاشی کنن( گفتگوی بهرام رادان و جمشید هاشم پور- آواز قو)
34- اگه روزنامه و رادیو تلویزیون مال مردم باشه، حرف مردمو میزنه. اگه مال دولت باشه، حرف دولت. حکومت نظامیهم فایدهای نداره.(سعید راد- خط قرمز)
35- هروئین، حشیش، یوگا، جنگیری، تیام، فال و این اداهای تازه ژاپنی و خلاصه انواع نشئگی برای واموندهها خوبه. آدمیکه فکر میکنه، یعنی فکر داره، احتیاج به این جور مزخرفات نداره.(فریماه فرجامی- تیغ و ابریشم)
20- همه جور نون دیدم، نون سنگک، نون بربری، نون لواش، نون تافتون، ولی هیچ جا نون حلال ندیدم ( پولاد کیمیایی- جرم)
21- اون موقع ها که خیلی جوون بودم و همه دور سفره جمع میشدیم، وقتی که غذا تموم میشد یه آه بلند میکشیدم و میگفتم: کاش غذا تموم نمیشد! کاش اولش بود! نه به خاطر غذاها...اون که همیشه بود...فقط به خاطر این جمعی که میدونستم همیشه باقی نمیمونه، ولی خب الان که همه هستیم، پس قدرشو بدونیم دیگه!؟( رضا کیانیان- ماهی ها عاشق میشوند)
22- یعنی عشق اینقدر سخته؟ آره سخته ولی سختیشم خوبه،عشق آدمو سبک میکنه، اما سبک نمیکنه.( گفتوگوی مهدی احمدی با هانیه توسلی- شب های روشن)
23- شما مردم رو به حال خودشون بذارین. خودشون میتونن از آیین هاشون محافظت کنن.( مریلا زارعی- گزارش یک جشن)
24- سره مره یه دو جین بچه میزاد یکیش میشه بلبل، نن? ما کتّ بلبل رو بست و زایید گل و بلبل(محمدعلی کشاورز- مادر)
25- با گلوله و سرب نمیشه فکر مردمو عوض کرد .این بار دین باید بره به مصاف دین(عبدالرضا اکبری-
روزهای اعتراض)
26- من روزی یه آهنگ با ناهارم میخورم یکی با شامم. من آدما رو فقط تو ماشینم میبینم نه تو دفتر اونا نه تو دفتر من (زنده یاد خسرو شکیبایی – حکم)
27- تو یاد گرفتی که اون چیزی که هستی نباشی (خزر معصومی- به رنگ ارغوان)
28- چیه برادر؟! جشن تولده. ممنوعه؟ زن بیحجاب نداریم.زن باحجابم نداریم.مردبیغیرت نداریم . مرد با غیرتم نداریم. نوار مبتذل نداریم. ماهواره نداریم. صور قبیحه نداریم.حشیش، گرس، تریاک، ذغال خوب و رفیق ناباب نداریم. رقص، آواز،خوشی،خنده، بشکن و بالابنداز نداریم. شرمنده تونم هیچ چیز ممنوعه کلاً نداریم.. نداریم. مهمونیه ولی مهمون هم نداریم... جشن تولد یه بچهاس ولی بچه هم نداریم.(محمدرضا فروتن- شب یلدا)
1- مادر مرد از بس که جان ندارد، بیچاره پیر شده از بس مرده ( اکبرعبدی – مادر)
2- بیا قسم بخوریم که دیگه قسم نخوریم (محمدرضا فروتن - متولد ماه مهر)
3- فکر و ذکرمان شد کسب آبرو، چه آبرویی، مملکت رو تعطیل کنید، دارالایتام دایر کنید درست تره. مردم نان شب ندارند، شراب از فرانسه میآید، قحطی است، دوا نیست، مرض بیداد میکند، نفوس حقالنفس میدهند، باران رحمت از دولتی سرقبله عالم است و سیل و زلزله از معصیت مردم. میرغضب بیشتر داریم تا سلمانی. سر بریدن از ختنه سهلتر. ریخت مردم از آدمیزاد برگشته، سالک بر پیشانی همه مهر نکبت زده، چشمها خمار از تراخم است، چهرهها تکیده از تریاک.( عزت الله انتظامی- حاجی واشنگتن)
4- ابراهیم و اسماعیل، هر دو در یک تن بودند، با من، پس گفتم، ابراهیم، اسماعیلت را قربان کن، که وقت، وقت قربان کردن است. قربانی کردم در این قربانگاه، و جوهر این دفتر، خون اسماعیل است، پسری که نداریم، دریغ که گوسفندی از غیب نرسید برای ذبح، قلم نی، از نیستان میرسید نی در کفم روان، نی خود، نفیر داشت، نفس از من بود، نه نغمه، من میدمیدم چون دم زدن دم به دم(علی نصیریان- هزاردستان)
5- صلوات برای سلامتی امیرعلی، ما کاری به حکم نداریم، حکم رو کاغذ مال محکمه اس، اصلیت حکم مال خداست که ما و منش ریخته و گلریزون میکنیم واسه کسی که آزاد میشه از این چاردیواری که همه دنیا چاردیواریه؛ کرم مرتضی علی، یه مرد که واسه شرف و ناموسش دوازده سال رو کشیده، وجدانش بالاتر از این پولاست که کاغذه، سلامتی سه تن: ناموس، رفیق و وطن، سلامتی سه کس: زندونی، سرباز و بیکس، سلامتی باغبونی که زمستونش رو از بهاربیشتر دوست داره، سلامتی آزادی، سلامتی زندونیای بیملاقاتی. (مرحوم مهدی فتحی - اعتراض)
6- میمونه یه حلوا هدیه صاحبان عزا به اهل قبور... این تنها شیرینی ضیافت مرگ ، عطر و طعمش دعاست ... روغن خوبم تو خونه داریم ... زعفرونم هست ... اما چربی و شیرینی ملاک نیست ... این حرمته که زندهها به مرده هاشون میذارن ... (ماه منیر و طلعت به گریه میافتند) اجرشم نزول صلوات و حمد و قل هوالله است ... فقط دلواپس آردم ... خاطر جمع نیستم ... میترسم مونده باشه ...( زنده یاد رقیه چهره آزاد- مادر )
7- سلحشور: مرّبی شما بعد جنگ سینما زیاد میرفتی نه؟ آخه برادر من، این جا که تگزاس نیست!
احمد: آقای سلحشور! اجازه میدید ما دو کلوم حرف بزنیم؟
سلحشور: تو حرف نمیزنی، تو داری لاس میزنی! آخرشو بهش بگو، ته خطو.
احمد: ته خطی وجود نداره سلحشور، حاج کاظم فرمانده گُردان بوده عباس هم از بچه های جنگه.
سلحشور: خوب دیگه بدتر! جُرم خودی ها که بیشترازغریبه هاست. واسه این مملکت که هزارتا دشمن داخلی و خارجی داره، از صبح تا شب داریم جون میکَنیم؛ میکَنیم یا نمیکنیم؟ بعد آقا، خودی؛ شب عیدی مییاد اسلحه رو میذاره رو شقیقه ما! این یعنی عدالت؟ چند تا جوون خونشونو برا آرامش این مملکت از دست داده باشن خوبه؟ چند تا؟ دِ بگو، خوب بگو دیگه. [خطاب به حاج کاظم] یه ذره فکر کنی از کارت خجالت میکشی! (گفتگوی رضا کیانیان و قاسم زارع- آژانس شیشه ای )
8- مو اصلا توقعی نداشتم، سر زمین بودُم با تراکتور،جنگ هم که تموم شد، برگشتُم سر همو زمین، بی تراکتور! مو حتی دفترچه بیمه هم نگرفتم.حالا برا مو زوره که همچی تهمتی به مو بزنن، خواهر با شمام ، شما سهمتون رو دادین. سهمتون همین نیش هایی بود که زدین، دست شما درد نکنه..!(حبیب رضایی- آژانس شیشه ای)
9- جیـگرم سوخت، شیشه شکست، مامور اومد ، اسلحه اش چسبید به دستم( پرویز پرستویی-آژانس شیشهای)
10- زنده یاد شکیبایی به ژاله علو:من ادعایی ندارم، ژاله علو: همینم کم ادعایی نیست(روزی روزگاری)
11- قرار شد ما بریم جبهه بجنگیم، شما هم بمونید بچه های مارو تربیت کنید؛ حالا قضاوت کنید کی کم فروشی کرده! ( پرویز پرستویی - موج مرده )
12- حجت به قاضی: من همه زندگی مو باختم. منو از حبس میترسونی؟ برو از خدا بترس(شهاب حسینی-جدایی نادر از سیمین)
13- تا حالا فکر میکردم جواب یه زنه تنهارو کی میده حالا فکر میکنم جواب بچه شو کی میده (زنده یاد خسرو شکیبایی- اتوبوس شب)
14- پرواز اندازه آدمو برملا میکنه هرچی بالاتر میری بالا و بالاتر میری دنیا از دید تو بزرگتر میشه و تو از دید دنیا کوچکتر! (شهاب حسینی- شوق پرواز)
15- به چیزی دل ببند که دل داشته باشه(محمدرضا فروتن- مرسدس)
16- دوست خیالی که واقعا دوستت باشه خیلی بهتر از یه دوست واقعیه که خیال میکنی دوستته ( امین حیایی- چه کسی امیر را کشت)
17- چرا به بتهای مرده سنگ بزنم وقتی بتهای زنده فراوانند ( زنده یاد حسین پناهی - روز واقعه)
18- از وقتی که تصمیم گرفتم دیگه نبینم، خیلی چیزا دیدم (پرویز پرستویی-بید مجنون)
19- تو اولی نیستی، من با خیلیا عاشقیت داشتم،اما دیگه تا وقتی پیش آقام خاکم کنن،خود خودتی اگه اولی نبودی اینو بدون آخری هستی (سوته دلان)
بچه ها این دیالوگارو تو یه سایت پیدا کردم. یه سری از فیلماشو خودم دیدم خیلیهاشو هم ندیدم.
اما دیالوگای ماندگاری ک انتخاب کردن خیلی زیبا بود. جای فکر و تامل دارن
_تو که عاشق نمیشی
_آره،آخه برای عاشق شدن،آدم باید یکم خودشو دوست داشته باشه،من خیلی وقته که دیگه از خودم بدم میاد........
باغهای کندلوس
نه زیر سقف نه...زیر آسمون
جاییکه ستاره ها ببینن تو با منی
کیانوش: شاه فیل رو زد
شیرفرهاد: خر (اسب) شاه رو وزد
شیرفرهاد: . . . ها . . . شاه ورفت . . خر ویومد. . . .!!
شبهای برره-1384
مهران مدیری
رضا:حاضرم رسما، در محضر محترم و رسمی این دادگاه و هرجایی که لازم شد، از همسرم معذرت بخوام و از ایشون بخوام منو با بزرگواری به خاطر تمام اشتباهاتم که اعتراف می کنم باعث شده به سبزی زندگی مشترکمون صدمه وارد بکنه ببخشه و سبزی زندگی مون رو که با ارزش ترین چیز بعد از خداوند مهربون هست به من برگردونه و با من حرف بزنه که حرف، منشا چشمه ی زلال محبت زن و مرده... خواهش می کنم با من حرف بزن عاطفه...
خانه ی سبز
قدیما بهش میگفتن یقه آخوندی،الان بهش میگن یقه دیپلمات... ، حالاشما بگو ، آخوندامون دیپلمات شدن یا دیپلماتامون آخوند؟
خسرو شکیبایی : مردم منو می دیدن میگفتن مخش تکون خورده . ولی من به مامانم می گفتم من دلم تکون خورده نه مخم . مادرم می گفت گور بابا مخ تو دلت قد صدتا مخ می ارزه ، به خدا گفت ، به همین زمین قسم گفت ...
اندیشه فولادوند : مادرت نپرسید عاشق کی شدی ؟ نپرسید اسمش چیه ؟
خسرو شکیبایی : مادرا که از آدم چیزی نمی پرسن . همه چیو خودشون می دونن ...
ستاره بود-فریدون جیرانی
رضا مثقالی(رضا مارمولک): خداوند انشالله دهن شما را ... مورد عنایت قرار دهد.
از طرف من به مادرتون سلام برسوندید !
پرویز پرستویی در فیلم مارمولک (سال1383) اثر کمال تبریزی
The Shining 1980
Up 2009
مینا جون و نسریت عزیز
عالی بودن ، لذت بردم .
منم الان میزارم.
آذر: «چه جوری شد من به پستت خوردم؟ دفعه اول منو کجا دیدی؟» عزت: «حتما باید بگم؟» آذر: «دلم می خواد بگی.» عزت: «میدونی من اکثر شبا که میخوابیدم خواب یه دختر مو بور میدیدم با چشای درشت و آبی. عینهو خارجیا! عین خودت! یه شب میاومد به خوابم یه شب نمیومد یه هفته علافم میکرد... خلاصه حسابی منو پیچونده بود... بعدش تو رو دیدم. دیدم همونی هستی که تو خوابم میومد. بعد دیگه تو رو تو خواب میدیدم. کار به جایی رسید که به عشق خواب دیدن میخوابیدم! حالا هم دیگه قاطی کردم... نمیدونم اول خوابتو دیدم یا خودتو...» آذر: «خب... حالا باقیشو بگو...» عزت: «باقیش؟ باقیش دیگه همش حسرت... هر دفعه میخواستم باهات حرف بزنم تنم داغ میشد. دیگه دلمو خوش کرده بودم به اینکه از دور ببینمت...»
..............
.............
...........
...................
.............
رضا موتوری(بهروز وثوقی) : بی خودی هوس کردم فردا عصر برم
پولا رو پس بدم .
ننه(پروین ملکوتی) : که دختره خوشش بیاد ؟
رضا : نه ننه ! می خوام هفاد سال سیاه کسی خوشش نیاد. برعکس می خوام همه بدشون بیاد . این منم که باس خوشم بیاد !
این منم که باید خوشم بیاد ...
رضا موتوری -1349 - مسعود کیمیایی
................
عزت الله انتظامی: مادرت زن نجیبی بود
رضا کیانیان: نجابت زمانی معنا پیدا میکنه که راه دومی هم وجود داشته باشه
"خانه ای روی آب"
............
پـل : چـشـم هـای شـگـفـت انـگـیـزی داری، مـیـدونـستـی؟
نـبـایـد هـیـچـوقـت بـبـنـدیـشـون، حـتـی شـبا.
____ ____ ____
بـی وفـــا - 2002 | آدریـن لـیــن
یکی از بهترین فیلم هایی که دیدم..شاید بیش از 10 دفعه..اگه ندیدین حتما ببینید
مرسی مهدیه جان و ملیحه جان
لذت بردم.
از دست تو نیلوفر , خب مدیر شیطون مگه نمیشه ؟ عجبا !
- شما چطور انقدر خوب راجع به زن ها مینویسید؟
+ یه مرد رو تصور میکنم... بعد منطق و مسئولیت پذیری رو ازش حذف میکنم!
__ As Good as It Gets __
"توصبه می کنم حتما این فیلم زیبا رو ببینید"
وااااای چه تاپیک باحالی!صفاجون چه عکسی ازخودت رونمایی کردی صفاجون معلومه شماهم شیطنت داری هابلا!
ملیحه جون من این 2 تا فیلمی که معرفی کردی ، ندیدم.
برم ببینم ؟؟؟؟
یک پایان تلخ بهتر از یک تلخی بی پایان هست.(شهاب حسینی.درباره الی)
عزیزم قابل نداره
خیلی درگیرم..این دو روز 4 تا خبر و اتفاق بد اتاده و خیلی درگیرم کرده...بیش از اندازه استرس و نگرانی دارم وگرنه کلی فیلم قشنگ دیدم که میخوام براتون معرفی کنم اما وفت نمیشه
کبر و غرور گناهان مورد علاقه منه...
خیلی ساده با یه خودشیفتگی می سازیش...
یه سم طبیعی! واسه همین موضوع این نیست که چرا مراقب همسرت نبودی، موضوع اینه که درگیر یه نفر دیگه بودی...
درگیر خودت!
وکیل مدافع شیطان
1997آمریکا
فکر نمیکنم کسی باشه که این فیلمو ندیده باشه....بسیار زیبا ساخته شده و تک تک دیالوگ هاش ماندگاره
همه آدم ها به نحوی دیوانه اند اما بعضی ها جرات ابراز کردنشون ندارن
Stonehearst Asylum
این فیلم هر چقدر بگم عالیه کم گفتم...موضوعش تازه و مطمئنم که تکرار ناپذیره...ببینیدش حتما
عزیزم حتمااااااااااااااااااااااااااااا ببین پشیمون نمیشی
الان سه تا فیلم دیگه معرفی میکنم بهت که اگه ندیدیشون هم ببین....البته یکیشو مطمئنا دیدی
همه برای دونستن راز بهت التماس میکنند و چابلوسیت می کنند،اما همین که راز رو بهشون بگی،دیگه براشون ارزشی نداری...
حیثیت
این فیلم درمورد جادوگری هستش و تا آخرین لحظه نمی دونید که چی میشه! پیشنهاد میکنم حتما ببینیدش
ملیحه جان پیشنهاداتت عالیه .
نادر : ایشون یه دلیل برا من بیاره چرا باید تو این موقعیت پاشیم بریم خارج؟
سیمین : تو یه دلیل بیار چرا باید بمونیم؟
نادر : من هزار تا دلیل برات میارم.
سیمین : یکیشو بگو.
نادر : یکیش پدرم ، من پدرمو نمیتونم ول کنم، بازم بگم؛
سیمین : ولی زنتو… میتونی ول کنی!
نادر : من کی تورو ول کردم ؟ تو منو کشوندی دادگاه، تو برای من دادخواست طلاق فرستادی!
سیمین : اون میفهمه که تو پسرشی؟
نادر : من که میفهمم اون پدرمه...
(جدایی نادر از سیمین)A Separation-2011
کانی سامنر: فکر کنم این کار اشتباس.
پاول: چیزی به اسم «کار اشتباه» وجود نداره. کارها دو دستن: اونایی که انجام میدی، و اونهایی که انجام نمیدی.
درمورد این فیلم قبلا گفتم...حتما ببینید
گارفیلد: لازانیا یک غذا نیست، یک شیوهی زندگیه!
همینطوری!
خب گارفیلدو دوست داره :)
پدر:علی پسرم کار می کنم که پول در بیارم اون وقت می تونیم خونه بخریم ماشین بخریم
علی: بابا واسه زهرا هم کفش می خری؟!
بچه های آسمان-1375
مجید مجیدی
" یکی از فیلم های زیبای تاریخ سینمای ایران"
یادم یه کسی به من گفت مرگ همیشه به تو لبخند میزنه و تنها کاری که تو می تونی در مقابل اون انجام بدی این هست که تو هم به مرگ لبخند بزنی .......
گلادیاتور
یکی از بهترین فیلم هایی که دیدم و هر بار هم ببینم خسته نمیشم از دیدنش
پریسا: من شنیدم شما حزب الهی ها میگید هرجا یه زن و مرد نامحرم تنها باشن احتمال گناه زیاده
ابراهیم: بله درسته
پریسا: خب؟
ابراهیم: اما دین ما برای این هم راه حل داره
پریسا: راه حلش چیه اونوقت؟
ابراهیم: اسلام در این مواقع صیغه رو پیشنهاد می کنه
ابراهیم: ناراحت شدی؟ منظوری نداشتم اگر قبول نمی کنی اصراری نیست
پریسا: اونوقت اگر قبول کنم این وقت شب کدوم محضری بازه؟
ابراهیم: احتیاج به محضر نیست…
پریسا:بلدی؟
کات
زندگی خصوصی - محمد حسین فرحبخش
" اگه ندیدن حتما ببینید...فوق العاده است...اصلانی و توسلی عالی هستن توی این فیلم"
مـایـکـل اسـکـافـیلد(ونـتـورث مـیـلـر):جـزء تـغـیـیـراتـی بـاش کـه مـیـخـوای تـو دنـیـا بـبـیـنـی...!
فــرار از زنــدان(Prison Break (2005–2009
" اگه اهل هیجان زدین این سریالو ببینید..البته اگه ندیدین"
(زنده یادخسرو شکیبایی):اگر حجاب رو رعایت میکنیم فقط به خاطره احترام به عقیده شماست.ما با هم راحتیم اما بی غیرت نیستیم!
دل شــکـــســـته-1387
عــلــی رویــیــن تن
" این فیلمو چند بار دیدم و دوسش دارم...شاید خیلی ها نپسندن اما با بازی قشنگ شهاب حسینی مگه میشه این فیلمو ندید؟"
اینم یه حرف خیلی درست از بازیگر محبوب من در سینمای هالیوود...دزد دریایی :) جانی دپ عزیز
سرِ پسرِ کلاه بذاریم بهش دروغ بگیم که آبروی الی نره؟
+ : بابا یارو مُرد رفت آبرو میخواد چیکار.
دربارهی الی - اصغر فرهادی
"این فیلمو دوست داشتم ببینم اما نمی شد هر دفعه..توی عید محمد واسم گذاشت و دیدم..به نظرم موضوعش جالبه و صد البته بازی خیلی خیلی قوی بازگرانش حتی اون کوچولوهای دوست داشتنی"
- آدما وقتی نمیتونن مشکلی رو حل کنن، دو راه به نظرشون میرسه:
فرار یا فراموشی...
اگه راه اول رو انتخاب کنن، راه دوم هم خودش میاد...
گاهی خیلی زود... گاهی خیلی دیر !...
گرداب- حسن هدایت
"شهاب حسینی یه دونه است...بازیشو خیلی دوست دارم.."
زمان گذشت و زن های بسیاری را دوست داشتم و هنگامی که آن ها را در آغوش می گرفتم از من می پرسیدن آیا آن ها را فراموش خواهم کرد گفتم آری!!! فراموش خواهم کرد... تنها زنی که هیچ وقت فراموش نکردم زنی بود که هرگز نپرسید...
مالنا
Malèna
" تا چند روز بعد اینکه این فیلمو دیدم ذهنم درگیرش بود...واقعا کارگردانی عالی داره و البته با بازی بسیار عالی بازیگرش"
ای کاش یاد میگرفتیم عصبانیتمون از دست دیگرانُ ،سر کسی که از همه جا بی خبره ،واسه خوشحالی ما تلاش می کنه خالی نکنیم ...
زنده یاد منوچهرنوذری
اسکارلت : رت نرو من دوستت دارم...
رت باتلر : اینم از بدبختیته !
اسکارلت : اگه تو بری من چی کار کنم؟
رت باتلر : راستش رو بخوای، عزیزم. اصلاً برام مهم نیست.
بربادرفته
"فکر نمیکنم کسی باشه که این فیلمو ندیده باشه...بسیار عالییییییییییییییی..چند بار دیدمش"
لئون: اگه نمیتونستی خانوادتو تحمل کنی پس چرا داری گریه میکنی؟
ماتیلدا: چون اونا برادرمو کشتن، مگه چی کار کرده بود؟؟ فقط چهار سالش بود.
هیچوقت گریه نمیکرد. فقط کنار من مینشست و منو بغل میکرد.
من براش بیشتر مادر بودم تا اون خوک کثیف
لئون: درباره خوکا اینجوری حرف نزن. از اکثر آدما بهترن
Leon The Professional
"فیلمیه که هر بار می بینم برام تازگی داره"
مریم :رضا یادته وقتی عاقد عقدمون کردن چی گفت؟؟
رضا:آره گفت فقط با هم بسازید...
(حوض نقاشی.مازیار میری)
"یکی از بهترین فیلم های ایرانی که دیدم..وای شهاب حسینی عالی بود واقعا..."
الان در سفرهای نوروزی وسایل مورد نیاز عبارتند از: مسواک مرغوب،زیر شلواری راحت و یک وصیت نامه کامل.
یعنی شما از عوارضی که رد میشی داری میری که یا کشته بشی یا بکشی،
بعد خیلیا تو تخت خوابشون حال نمیکنن پشت فرمون میخوابن،
یه عده هم آدمای متفاوتی هستن از لاین روبرو میان تو شیکمت،
یه عده هم جاه طلبن یعنی با 180 تا سرعت از روت رد میشن،
جاده ها هم که همه پیچ واپیچ، اتومبیل ها هم که خداروشکر همه پراید
یعنی عید به عید چند هزار نفریم، جمع میشیم دور هم، میمیریم.
شوخی کردم -ایتاد مهران مدیری
همه کارهای مدیری شاهکاره به نظرم..لیاقت صغت استادی رو داره
این تیکه رو توی گوشیم دارم و هر دفعه که دیدم واقعا لبخند به لبم اومد از بیانش
مربوط به مطلب بالا
تنها کسی که سر راه توئه، خودتی !...
Black Swan- Darren Aronofsky
"این فیلمو هم خیلی دوست دارم..جنگی که این دختر با شخصیت خودش داره عالیه"
ببین بچه جون، عشق فقط دو جوره، عشق مادر به فرزند و عشق بنده به خدا. بقیه انواع عشق مجازی اند که در اثر اختلالات هرمونی به وجود میان. این عشق بین زن و مرد که الان صحبتش هست یک مسئله کاملن فیزولوژیکه. که الکی رومانتیکش کردن!
ورود آقایان ممنوع :)
والتر وایت : "فکر میکنی داری با کی حرف میزنی ؟
فکر میکنی داری تو صورت کی نگاه میکنی ؟
هیچ میدونی تو این یه سال گذشته چی کشیدم ؟
حتی اگه بهت بگم هم باورت نمیشه... میدونی اگه یهو تصمیم بگیرم که دیگه نرم سرِ کار چه اتفاقی میافته ؟
تشکیلاتی به این بزرگی که عظمتش به اندازهی بازار بورسه خیلی راحت نابود میشه. غیب میشه!...
اگه من نباشم کارشون به کلی میخوابه... نه. قطعا نمیدونی داری دربارهی کی حرف میزنی، پس بذار بهت بگم من تو خطر نیستم، اسکایلر...
من خودِ خطرم!... در خونه زده میشه، بازش میکنم و یه گلوله کاشته میشه وسط مغزم ؟
فکر کردی همچین اتفاقی ممکنه برا من بیافته ؟...
نه، من کسیام که در میزنه"
Breaking Bad
اگه اهل هیجان هستین این سریالو ببینید...خیلی خیلی عالیه...حیله و شگردش عالیه...من تا 4 صبح بیدار می موندم و قسمت هایی که داشتم و می دیدم تا بعدی هاش دانلود بشه...:)
« از کی دفاع کنم؟ از یه جسد! ، من مُردم، من تو 8 سالگی مردم چون کسی نبود حرفامو بشنوه...
(طناز طباطبایی. هیس دخترها فریاد نمیزنند)
من ترجیج میدم افسوس بخورم که چرا اون کارو انجام دادم تا اینکه افسوس بخورم کاشکی اون کارو انجام میدادم !
آنا کارنینا
محصول سال ۲۰۱۲ به کارگردانی جو رایت
این فیلم یکی از بهترین فیلم هایی که دیدم و اگر وقت کنم بازم میبینم...دلم میخواد رومانشم پیدا کنم...واقعا زیباست و سبک خاص خودشو داره
خانم زهرا اسدی مبارکت باشه
ولی دوستان این رها خانوم که برنده شده من نیستم ها ، من اصلا عضو باشگاه نوعروس نیستم چون بعد از عروسی ام با نوعروس آشنا شدم تازه ساکن تهران که نیستم :( رها برنده شدن دوست، رها گیلیه خخخخخخخخخ
مرسییییییییی عزیزم.
سلام موناجان خوبی؟
الاجون لینک جهزیه رو داری؟؟
پیدا نمیکنم؟
اینجا هم سر بزنیییین
http://www.noarous.com/fa/thread/3332/page/68
http://www.noarous.com/fa/thread/144895/page/39
لینک جهیزیه
دیدی عکسای جهیزیه رضوان جونیو؟
سلااااااااام به همه منم با یه ساعا تاخیر اومدم :-)))
سلام حمیده جونم
خوبی؟
سلااام الهه جوون فدات شما خوبی ؟؟ آره دارم میبینم عکساسو
قربونت حمیده جونم
سلااااام به همه دووووستان گلم
مونا هستم پشتیبان باشگاه نوعروس یه خبر ویژه دارم برای اعضا باشگاه
سلام مونا خانم
برای اینکه بیشتر با مسابقه خبرنگار افتخاری آشنا شوید به تاپیک فقط اعضای باشگاه جایزه می گیرند ، سربزنید
لینک *** فقط اعضای باشگاه جایزه می گیرند ***
http://www.noarous.com/thread.aspx?lang=fa&qid=133967
سلاااام ela جاااان
برنده اولین دوره خبرنگار افتخاری باشگاه نوعروس مشخص شد
سرکار خانم زهرا اسدی (raha) با ارسال نظر در خصوص یکی از حامیان باشگاه (آتلیه ملکه زیبا ) برنده 200 هزار تومان بن کلینیک زیبایی می باشند...
مبارکش باشه رهاا خانممم
خانم زهرا اسدی بهتون تبریک میگم
سلام به دوستای گلم.
روزتون بخیر.
خوب هستید؟
سلام زکیه جون
شما خوبی گلم؟
ااای جاااان عزززیزززم ایشااااالاااا
اگه عضو باشگاه بودی و از حامی ها استفاده کردی و میتونی تو مسابقه شرکت کنی عزیزم
مونا خانمی من که عروس شدم تموم شد انشالا واسه دخترم کارت عضویت باشگاهو میگیرم چندین سال بعد :-)
نه مونا خانومی من گیلان هستم
عضو باشگاه نبودم چون شهر ما خدمات نداشت
مونا جون دخمل من هنوز وجود نداره اما انشالا که واسه عروسیش حتتتما از خدمات نوعروس استفاده میکنه
ایشالا در خدمت دختر خانمتون هستیم
.
ساعت قرار امروز هم رو به پایانه
شکرخدا خوبم الاجونم.توخوبی؟
فدات زکیه جونی
امروز حســـــــــــــابی خلوته
اره الاجون خیلی خلوته.
آآآآآآاخی اااااااالهی
من پایتختو که محاله ممکنه نگاه نکنمممم. دردسرهای عظیمم گاهی وقت کنم نگاه میکنم امتحانا تموم شه که حتما نگاه میکنم عاشق اون تیکه هستم که میگه وای مگه میشه وای مگه میشهههه خیلی باحال میگه با اون نینی کو چولو با چشاش وای خداااا میشه نینی من بشه....
اما برنامه ماه عسلل انم اگه برسم نگاه میکنم اگه نه که نگاه نمیکنم. اما با وجود غمگین بودنش گاهی وقتا باعث میشه ازش یچیزایی یاد بگیریم اما درکل نسبت به سال اول خیلی ضعیف شده یا یه موضوع کش میدن و بزرگش میکنن.
اما این هفته بود خواستگاری کردن خیلی باحال بود
الهههه جووووون مهربون خوبی خانووم گلییی؟؟
سلام سپید جونییییی
ببخشید متوجه نشدم اومدی
سلام سلااام
قرار شروع شده
بیـــــــــــــــــــــــایـــــــــــــــن
سلااااام به همه دوست جونیای خودمممم که دلم براشون یه ذره شده خوبیننن؟؟
سپیده گلی فردا امتحانات میتمومه و خلاص میشی؟
رفـــــــــــــــتی؟
سلام
دوستان تو تلگرام یه گروه اموزش هنرهای دستی و فروش انلاین درست کردم چند تا از بچه های نوعروس هم هستن دیشب ساختم گروه رو تا الان 119 عضو داره ظرفیتش 200
میخواین عضو بشین پر شد نمیتونم کاری کنم
این لینکش
https://telegram.me/joinchat/067793b900bfd4103d7eee9ae7143c7a
اسمش هست خودت درستش کن
الههه جووونی خوبیییی؟؟؟ منم اومدم یسره نوشتم که دیدم هستی حالتو بپرسمو برم برسم به درسم فردا دیگه تموم میشه راحت میشم.
کسی اینجا نیــــــــــــــــــست؟
ایدی من
Shahkilid_zendegi پیدا نکردین پیام بدین اد کنم
اره الههه جوون فردا دیگه راحت میشم خستم کردن امتحاناااات
الهه جوونیم نهال جوونی ببخشید من دیگه باید برم فردا صبح امتحان دارم :* اوووووووووووووووووووماچ فدای همتون فعلا بای بای
آخی باشه سپیده جونم برو به درست برس گلم
به سلامت سپید جونم
سلام نهال جونی
سلام نهال جوون خوبیی عزیییزم من تلگرام ندارم کلا تو این برنامه ها نیستمم :(
عزیزای من مرسی که اینجا بودیدو نظراتتونو اعلام کردین
میبوسمتون
رها جونی من الآن خوندم صحبتاتو
موافقم
نادیا جووون
امروز اومدی مارو از جزیره آوردی خودت کجا رفتییی؟
یهو همه رفتن
کجااایییین
منم هستم
سلام به همه
ای بابا باز من به قرار نرسیدم :(
در مورد موضوع امشب باید بگم من از عروسی ام دیگه تلویزیون ندیدم چون نداریم. یعنی تلویوزیون کوچولوی همسری رو جمع کردیم منم تلویزیون نخریدم. کلا از تلویزیون ایران و ماهواره خلاص کردیم خودمون رو. قبلا هم که تلویزیون بودم من پای سریال نمی نشستم کلا خوشم نمیاد از سریالها چه ایرانی چه خارجی. کمتر سریالی پیدا می شه که ارزش وقت گذاشتن داشته باشه. سریال پایختت ولی سریال خوبیه و با وجود همه ی ضعف هایی که داره همین که به فکر خندوندن مردم هست و یک سری ارزش ها مثل احترام به افراد مسن رو نشون می ده خیلی خوبه.
سریالهایی که بهش می گین تخیلی که واقعا هم تخیلی بود این ایراد بزرگ رو داشت که بر مبنای باورهای مذهبی اسلامی ساخته می شد و این خیلی اشکال فقهی ایجاد می کرد. کلا فقها خیلی باهاش مشکل داشتن و توجیه فقهی نداشت اما به عنوان سریال تخیلی اگه ساخته می شد و حرفای مذهبی توش زده نمی شد می تونست ژانر ترسناک خوبی باشه
ولی در کل به نظر من سریالها این روزها جز بدآموزی چیزی ندارن مگر تک و توک. یک شب خونه خواهرم این سریال شمعدونی رو یک قسمتش رو دیدم اینقدر حرص خوردم از اون همه بی ادبی و بی اخلاقی که سردرد شدم. می گن شمعدونی ادب از که آموختیه، ولی این توی رسانه ی سینما و تلویزیون درست نیست. شما در کنار همه ی منفی ها باید یک مثبت هم بذاری برای شکستن منفی ها. تماشاچی ای که یک مدت طولانی همه اش شخصیت های بی ادب رو می بینه بعد یک مدت باهاشون همذات پنداری می کنه و دیگه بی ادبی اونها براش طبیعی می شه و الگو می گیره
در مورد برنامه هایی مثل ماه عسل هم باید بگم به نظر من بیشتر از اونکه به فکر انجام کار خیر باشن به فکر جذب تماشاچی، مشتری و پرکردن آنتن هستند. حالا اینکه گریه های علیخانی به دل من نمی شینه و نمی تونم باور کنم واقعی هست که یک نقد تخصصی نیست و صرفا احساسیه
اما انصافا این بودجه ای که صرف این برنامه می شه رو اگه نصفش رو می دادن به کار خیر فایده اش بیشتر از این برنامه بود. ضمن اینگه علیخانی برنامه رو به یک سیرک تبدیل کرده و سعی می کنه بیشتر جذاب باشه و مواردش خاص باشن تا بیننده هی بگه وااااااااااااای دیدین ماه عسل رو! این تکنیک های اشک گیری از مخاطب هم که دیگه شده جزء اصلی کارش.
مردم به کمی شادی و خنده هم نیاز دارن توی این وانفسایی که تو هرخونه ای می ری یک مشکلی هست که اشک مردم رو دربیاره.
درهر صورت به نظر ماه عسل اصلا و ابدا اون کیفیتی که ازش انتظار می ره رو نداره. هیچ تلاشی برای فرهنگ سازی نمی کنه و فقط برنامه تبدیل شده به ردیف کردن مردم مثل سوژه های سیرک برای تماشاچی و میدانی برای افاضات فضل آقای علیخانی که با مهموناش توی هر سن و جایگاهی که باشن مثل شاگرد مدرسه ای رفتار می کنه و بهشون چیز یاد می ده.
اینم از منبر بی مستعم من :(
بابا یک چیزی نذر کنین این اینترنت من درست بشه دیگه، رها دلتنگ نوعروساااااااااااااااااااااااااااااااا
رها همه بوس و دوست زیاد
منظور از مستعم همون مستمع هست :)
توی فیلم دردسرهای عظیم چقدر نی نی کوچولو بازی کردنا
یکی که همین نینی خوشگلست
سه تا هم او سه قلوهان
تا قسمت آخر ببینیم چندتا نینی دیگه اضافه میشن
اره 4تا.
منم عاشق بچه هستم
من امروز میخوام برم سر خاک مسر عمه ام دیدم نیستید گفتم کم کم برم
خخخخ فک کنم مهدکودک بازکنن
حمیده جون برو عزیزم
به سلامت خانمی
مواظب خودت باش
فداااات الهه جووون التماس دعا
اره عزیزم برو.مراقب خودت باش
ببخشید پسر خواهرم اومده بود داشتیم با هم اسم فامیل بازی میکردم. خخخخخخخخخ
منم برم فکر افطار و شام باشم
منم برم یه کمکی بکنم به مادر بزرگ همسری.
میخواد انگاری غذا بدرسته.
فعلا دوس جونا
بوس بوس
برو الهه گلی. منم برم. بوس. التماس دعا.
خ خوشبحالت خاله هستی میناجونی.
برو عزیزدلم مراقب خودت باش.
من اهل فیلم و اینا نیستم اما دردسرهای عظیم و پایتختو نیم نگاهی بهشون میکنم گذرا و به نظرم خوبن ولی حوصله ندارم بشینم پای تی وی
ماه عسل هم گاهی نگاه میکنم اما چون گریه درمیاره دلم نمیخواد ببینم
خودم به اندازه کافی سوژه گریه توی زندگیم دارم!
والللا
سلام نادیا جان.
سلام فاطمه بهارجون.
سلام دوباره الاجونم
آقااااا
بیاین اینجاااا
قرار امروز اینجااااااااااااااااااااس
سلام به روی ماهت زکیه گلم
سلام ما چرا تو افق محو شدیم؟
سلام دوست جونیا.
منو همسری که فقط دردسرهای عظیم رو میبینیم با پایتخت رو.
عاشق اون تیکه هاییشم که باعث میشه همسریم از خنده غش کنه . اون موقع فیلمو نگاه نمیکنم همسریمو نگاه میکنم.
سلام دوباره به همه مرسی الهه آدرسو گذاشتی من گیج میزدم :-)))))
من اهل فیلم نیستم دردسر های عظیم چون موقع افطار میبینم عاشق چشای نینی هستم
بیشتر موقع فیلمای دیگه تو اتاقم دارم چیز میز میسازم
این هم اخرین کارم
به به نهال خانوم. چطوری دخی.
والا وقتی نمیای محو میشی دیگه.
چرا برای جشنواره رای جمع نکردی ؟
فدات حمیده جونم
منم اول اشتباهی رفتم
ای جان چه نازن.
پاشنه هاشو از کجا گیر آوردی نهالی؟
منم فقط دردسرهای عظیم و پایتخت رو میبینم فیلم شبکه 2 هم دو شب نگا کردم اثلا نفهمیدم چه خبره خخخخخخ ولی به نظرم پاینخت سالهای قبل بهتر بود و هیچ سالی مثل سال اول نمیشه ....
نهال جون کفشی که درست کردی عااااااااالیه
من ولی ازون فیلم تخیلی ترسناکای ماه رمضون دلم میخواس امسال
مثل او یک فرشته بود
منم فقط پایتخت می بینم
اره اون نی نی ت دردسرهای عظیم خیلی نازه مخصوصا چشاش.
منم باهات موافقم حمیده.
سال دوم که رفت کشتی گیر شد من مسابقه آخرو خیلی دوست داشتم.
اون شب خونه دخترخاله همسری بودیم شام همه خانواده. برای فردا صبح که میخواستیم بریم 13 بدر اونجا باید میخوایدیم.
انقدر همه سر و صدا کردن که نگو. شوهر دختر خاله خیلی شره و انگار مسابقه واقعی بود. یه جوی درست کرده بود تو خونه که فقط میخندیدم.
یادش بخیر. اون بار واقعا از اعماق تهم خندیدم. همسری همش داشت اشکاشو پاک میکرد از بس میخندید
آورییییین نهال چطوری الان ساختتی اینو ؟ چه دخمل هنرمندی
اره ماشالله خیلی خوشخندست هم درحال خندست
یا مثلا الیاس
خخخخخخ
وای نهال کفشات خیلییییییی خوشگلن
این نی نیه شبکه 3 که عشقه.
چقدرم دستیه. اصلا غریبی نمیکنه. خیلی جیگره. چقدرم میخنده. از دست این جواد عزتی.
شما نظری ندارین راجبه فیلم تخیلیای ماه رمضون قبلیا؟
او یک فرشته بود
الیاس
اون چشم برزخیه
اون پسره که مرده بود جنازش توی علفا بود
من خوشم میومد ازون فیلما
منم نینیه دردسرهای عظیمو خیلی دوس دارم
بچه خوب و جیگریه
از دست ارسطو هم خیلی میخندم.
اره الا جون قشنگ بودن .
خوشگله کفشه چه سلیقه ای افرین
نادیا جون چی شد؟
به ما گفت بیایم سر قرار خودش کجا رفت؟
خخخخخخخخ ارسطو داداش پرستو.
اره ا نا خیلی قسنگ بود به ماه رمضون میخورد موضوعاش کمکم کنم خیلیییییی دوس داستم یادش بخیر
کاش امسالم میزاشتن ازون تخیلیا
سلام سلام.من اومدم
نهار نخوردیم بابا پنجعلی هم قشتگه
مرسی دخی ها
پاشنه کفشو خریدم
چرم طبیعیه هااا
مینا گلی من قبلا انصراف داده بودم برا مسابقه به دلایلی دوست ندارم برنده بشم
حتی خودمم تو رای دهی شرکت نکردم
ماه عسلم دوس دارم هرچند بعضی قسمتاش غم داره ولی آدمو به فکر میبره ... واسه خیلیا تلنگر داره ... در کل چون خودم آدم احساساتییم دوسش دارم.... خوبه بفهمبم دوروبرامون چه خبراییه ...
سلااااااااااااام
هلن جونییییییییییییییی
خوبی خانوم خانومااا؟
سلام هلن جان
من ماه عسل رو قبلنا دوس داشتم اما دو سال اخیر تکراری شده.ابته برنامه دیشب که در مورد بچه های بی سرپرست بود رو دوس داشتم.چون مادر شوهرم اینا که اومدن تو ساختمون ما خونه قبلیشون رو که یه خونه بزرگ دو طبقه بود دادن به بچه های بی سرپرست.ما خیلی درک نمیکردیم اما خوب دیشب دیدم په کار خوبی کردن...
فک کنم اولین ماه عسل مجریش فرزاد حسنی بود آره ؟ من زیاد حافظه ندارم کمک کنیییییییید
من او یک فرشته بود و الیاس رو دوست داشتم.
از اون فیلم به سوی بهشت خیلی بدم میومد. خیلی مسخره بود.
چشم برزخیه ه م باحال بود. خیلی تخیلی بود.
سلام الهه خانوم گل و زکیه جان و مینا و حمیده و ...
سلام هلن گلی. خوبی عزیزم؟ قبول باشه نماز روزه هات.
به سوی بهشت کدومه
من از این تیکه جواد عزتی خوشم میاد میگه وا مگه میشه؟
سلاااام هلن جون خوبی. خوش اومدی؟
فکر کنم منظور مینا چندکیلومترتا بهشت باشه.آره خیلی بیخود بود
منموقتی ارسطو میگه زنم بود پاره ی تنم بود خخخخخخ
عروسک چینیه من خخخخخخخ
آره اسمشم کوله پشتی بود. فرزاد حسنی مجریش بود. وسطای برنامه بود که قهر کرد رفت و به جاش احسان اومد.
من اون قسمتشو دوست داشتم که زنه افتاده بود تو چاه با شوهرش و شوهرش مرده بود. یادم میفته اون شبو مو به تنم سیخ میشه.
من اون قسمتو که دیدم تا چند شب انقدر بد میخوابیدم ک خدا میدونه.
همون که پسر تو علفا افتاده بود دیگه. چند کیلومتر تا بهشت بود. خخخخخخخ
ممنون دوستان.من دوست دارم پیشتون باشم اما مادرشوهرم اینا امشب مهمونی دارن باید الان برم پایین کمک............بچه ها سر نمازاتون منو خیلی دعا کنید.دوستتون دارم.بای
وای حمیده دیشب دیدی هی میگفت عروسک چینیه من.
وای خیلی باحاله.
زنم بود پاره تنم بود.
این نقی هم چقدر بی جنبس. الگو خانوم. چقدر به زنش حسودی میکنه.
فدات هلن جون محتاجیم به دعات برو عزیزم
فدات هلن گلی. خیلی کار نکنیا. التماس دعا.
یواش و آروم کمک کن. ناز داشته باش.
ولی من خوشم میومد از چن کیلومتر تا بهشت
به نظرم باحال بود
به سلامت هلن جونی
اره نقی میگه عروسک چینیه من.خخخخخخخخخخخخخخ
آرهههههه مینا منم کلی خندیدم همه تیکه هاشون تکراری بود اصلا خنده ام نمیگرفت باز دیشب خخخخخخ
کجا رفتید؟
حمیده جون من هستم
سلام سلاااام
سلام دوست جونیا.خوبید
شجاع باش و مهربان
سیندرلا 2015
دانلود کنید حتما ببینید..خیلی قشنگ بود..دیروز دیدم
فامیل:بزنم لهت کنم..
عزیزم:با چوب یا کمربند؟.
فامیل:چوب.
عزیزم:تو سرم میزنی یا بدنم؟
فامیل:تو سرت.
عزیزم:تو سرم زدی میمیرم یا زنده میمونم؟
فامیل:زنده میمونی.
عزیزم:بیمارستان میلاد بریم یا اختر؟
فامیل:اختر.
عزیزم:علتشو شکستگی اعلام کنیم یا ضربه مغزی؟
فامیل:ضربه مغزی.
عزیزم:میرم تو کما یا اهدای عضو میکنید؟
فامیل:اهدایه عضو میکنیم.
عزیزم:اول قلبم یا کلیم؟
فامیل:کلیت.
عزیزم:تو یخ میذارید یا در جا اهدا میکنید؟
فامیل:تو یخ میذاریم.
عزیزم:یخاش قالبی باشه یا از این تیکه یخا؟
فامیل:ترجیح میدم الان بکشمت.
عزیزم:ی راست بهشت زهرا میریم یا سرد خونه؟
فامیل:گم شوتا لهت نکردم.
عزیزم:با چوب یا کمربند؟
کلاه قرمزی: آقای مرجی آقای مرجی
مجری: بله بله
کلاه قرمزی: میدونین خوفیه عید چیه؟
مجری: چیه؟
کلاه قرمزی: وقتی عید نیست مهمون میان و میرن، بزرگترا دعفا میکنن
مگه من بهت نگفتم جلوی مهمون این کارو بکن، اون کارو نکن
ولی عید خوبیش چیه ؟
مجری:
خوبیش اینه که جلوی مهمون این کارو نمیکنن
کلاه قرمزی: نــــــــــــــه !خوبیش اینه که بعد رفتن مهمون که میخوان دعوامون کنن، اون یکی مهمونا میان
دیگه نمیتونن جلوی مهمون بگن، چرا جلوی مهمونای قبلی اون کارو کردی
فامیل دور : ویزززززززززززززز
آقای مجری : چرا اینقدر به من میچسبی؟؟؟
فامیل دور : ویزززززززززززز .......آقای مجری من از بچگی آرزو داشتم مگس شما باشم!
مشاعره در کلاه قرمزی 91
فامیل دور: چی بگم؟!
آقای مجری: اگر در بند در ماندو نه! اون قبول نیست!
فامیل دور: اونو میخواستم بگم آخه! اینو میگم حالا: از در درآمدی و من از خود به در شدم...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر، بی تو پسر نمیشود!
آقای مجری: نه بچه جان! یه شعر قشنگ؛ باید میم هم داشته باشه.
پسرعمه زا: می تو پسر نمیشود... خوبه؟!
فامیل دور: ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم...
آقای مجری: این دیوونم کرد از دست این دره!
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!
ببعی: مرنجان دلم را که این مرغ وحشی، ز بامی که برخاست، مشکل نشیند، ببببعععع! عین بده...
پسرعمه زا: سلطان غم مادر!!!
این عشق منه
آقای مجری: در خواست مون رو می تونیم با یه کلمه قشنگ بگیم. مثلا یه لیوان آب بخوایم چی می گیم؟
پسر خاله: خودمون می ریم آب می خوریم، برای بقیه هم میاریم.
- نه، مثلا بخوایم بگیم این شیرینی رو به من بده ...
+ خودمون بلند می شیم بر می داریم، به بقیه هم تعارف می کنیم.
- نه، یه کلمه ای بگو که محبت شما رو به من نشون بده.
+ می خوای برم نون بگیرم؟ می خوای برم نفت بگیرم؟ آب بیارم؟
- نه نه ... قبل از اینکه بگیم این شیرینی رو به من بده، می تونیم یه کلمه قبلش بذاریم. بگیم:" عزیزم، ممکنه شیرینی رو به من بدی؟"
+بله بفرما. بفرما. من خودم باید زودتر می فهمیدم شیرینی می خوای، بهت می گفتم. بفرمایین. بفرمایین
حشمت:یه وقت یه اوستایی داشتم اسمش هاشم بود
یه روز نمیدونم چش بود از کله سحر تا تنگ غروب رو 4 پایش نشسته بودو جم نخورد
فقط همین اوشنا بود که اتیش به اتیش دودش می کرد رو میداد هوا
اخر سر غروب که رسید یه اه کشیدو از رو 4 پایش بلند شد
بعد منو صدازد
گفت حشمت
گفتم بله اوستا
گفت بیا اینجا
رفتم گفت میدونی چیه گفتم نه اوستا گفت روزی که جنازه ی منو میدن به خاک اونی که بیشتر اذیتم کرده بیشتر گریه میکنه
اونی که نخواسته منو ببینه میاد برا دیدن جنازم
اونی که دستمو نگرفت جلوتر از همه میره زیر تابوتم
اونی که نخواست سلامم کنه میاد واسه خدافظی
عجب روزیه اون روز اما فقط یه اشکال داره
گفتم چی اوستا گفت حیف حـــیف که اون موقع خودم نیستم تا ببینم
اما مــن هستم و میبینم
هی !!!
هیچ وقت نذار کسی بهت بگه نمی تونی کاری رو انجام بدی
حتی من ...
اگه رویایی داری باید ازش محافظت کنی ...
مردم نمی تونن خیلی کارها رو بکنن،
دوست دارن تو هم نتونی
اگه یه چیزی رو می خوای
باید به دستش بیاری،
مکث نکن...
.
.
.
┘◄ به دنبال خوشبختی با بازی فوق العاده ویل اسمیت
بچه ها این فیلمرو من خیلی وقت قبل دیدم اما الان که باز داشتم دیاالوگ میذاشتم یه جوری شدم
آلفرد : سال ها پیش در برمه بودم... منو دوستام برای یه حکومت محلی کار میکردیم.اونا سعی داشتن با دادن جواهرات به عنوان رشوه وفاداری روسای قبیله رو بخرن اما یک راهزن کاروان هاشون در جنگلی در شمال رانگون غرات میکرد.برای همین مارو فرستادن تا جواهرات رو پیدا کنیم اما طی مدت 6ماه هیچکس رو ندیدیم که با راهزنها معامله کرده باشه.یک روز بچه ای رو دیدم که با یه یاقوت بازی می کرد که اندازه یک نارنگی بود... اون راهزن جواهراتو دور می انداخته
بروس( christine Bale): پس چرا اونا رو دزدیده بوده؟
آلفرد : چون فکر میکرد سرگرمی خوبیه, چون بعضی آدما دنبال چیزای منطقی مثل پول نیستن. نمیشه اونارو خرید, بهشون زور گفت,باهاشون منطقی حرف زد ویا مذاکره کرد! بعضی آدما فقط میخوان سوختن دنیا رو تماشا کنن
بچه هااااااااااااااااااا
کی اینو قبول داره؟
******************************
پسر خاله:آدما نباس دوست پیدا کنن
چون وقتی میرن
وقتی دیگه نمیشه بهشون زنگ بزنی
وقتی نمیتونی درد و دل کنی
یا حتی باهاشون شوخی کنی و بخندی
... و همه دوستی خلاصه میشه تو عکسهات و خاطراتت
هی بغض تو گلوت گیر میکنه
خفه ات میکنه
آدما باس همیشه تنها بمونن
بچه ها کیا فیلم آن شرلی رو یادشونه؟
حتی نمیدونم چه سالی میداد این فیلمو
اما همه فیلما و سریالا اومدن به جز اون فیلم آن شرلی
کارتونشو اصن دوس نداشتم
زیاد خوب نبود
اون قسمتش که آن شرلی رفت خونه دوستش واسه قهوه خوردن
چقد لباسش باحال بوددددد
یه ابیه خیلی خوشگل
آن شـرلــی :مــن کــشـف کــردم کـه قـضـیـه ایــن نـیـسـت کـه دنـیـا چـی بــرای تـو کـنـار گـذاشـتـه. قــضـیــه ایــن طـوریــه کــه تــو بــرای دنـیـا چـی بـا خـودت آوردی!
اینم واسه شما نادیا خانوم!!!!!!!!!!!!!!
رضــا مــارمــولــک(پـرویـز پــرســتـویی):اولن فکر نکنید که خدا شما رو فراموش کرده,شاید درهای زندان به روی شما بسته باشد,اما درهای رحمت خداوند همیشه به روی شما باز است ...و این قدر به فکر راه های دررو نباشید ... !!خدا که فقط متعلق به آدم های خوب نیست.خدا، خدای آدم های خلافکار هم هست وفـقـط خــودِ خـداســت کـه بـیـن بـنـدگـانـش فـرقـی نـمـیـگـذارد,فی الواقع او: اند ِ لطافت,اند ِ بخشش انـد ِ بـیـخـیـال شـدن ,انـد ِ چـشـم پـوشــی و انــد رفـاقـت اسـت ...رفــــیق خــــوب و بـــــامــرام هـــمـــه چـــیـــزش را پـــای رفـــاقــت میـــگــذارد!
اگر ادمها مرام داشته باشند هیچوقت خلاف نمیکنند بایستی ما فکری به حال اهلی شدن ادمها بکنیم, اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه...
مــارمــولـــک 1382-کــمــال تــبــریــزی
جد بزرگ به رضا: مادربزرگت وقتی هفده سالش بود،رفیقم بود...وقتی سی سالش شد رفیقم بود...وقتی پنجاه رو رد کرد،باز رفیقم بود...وقتی داشتم مرحوم می شدم،بازم رفیقم بود
خانه سبز - بیژن بیرنگ/مسعود رسام
*********************
ینی رامبد فنچولک بوده هاااااااااااااااا.خخخخ
عکسو داشته باشین بچه ها
********************موضوع قــــــــــــــرار شبــــانه******************
**********************5 شنبه 4 تیر و جمعه 5 تیر ماه******************
سلام دوستان مجازی ولی قلبیه منم
نماز و روزه هاتون قبول باشه
موضوع این 5شنبه و جمعه یه موضوعه خیلی باحال و جنجالیه
ویژه برنامه های ماه رمضان از نظر شما!
اینکه کدوم فیلمارو دوست دارین؟اصن فیلمای امسال بهترن یا سالای قبل؟ شمارو جلوی تلویزیون میخ کوب میکنن یا نه؟
کاره خوبی کردن بایتخت رو تو ماه رمضون بخش میکنن؟
به نظرتون اقای احسان علیخانی چقد درگیره این سوژه هاش میشه توی طول سال؟سوژه هاش بهترن یا طرز اجراش یا نوستالژیک بودنه ماه عسل؟
ماه عسل اولیه رو یادتونه؟
مجریشو چی؟
خلاصه بیاینو راجع به این ویژه برنامه ها واسمون مطلب بذارین....
ما منتظرتون هستیم.
منتظرتون هستم که این دو شب بترکونیم.****از ساعت 5 تــــــــــــــــــــــــا 7****
رضا(خسرو شکیبایی):فریــد ، بـابـا
عــشق اون نیست که وقـــتی دیدیـــش دلـــت بلــرزه
عشـــق اونــه که وقـــتی نمـــیــبینـیــــش دلـــت میـــخواد کــــَـــنده شه ...
خانه ی سبز -1375
خدا رحمت کنه خسرو شکیبایی رو
راست میگه واقعن
عشق اونه که وقتی نبینیش دلت بخواد از جا کنده بشه
کیا با من موافقن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
1
2
3
4
5
6
7
8
9
خدا رحمتشون کنه
11
12
13
مرد: «تا حالا آرزوی مرگ کردی؟»
پیرمرد: «نه، احمقانه ست که تو این زمونه آرزوی نعمت داشته باشی.»
Film Title: [ The Road- 2009]
Director: [John Hillcoat]
Writer: [Cormac McCarthy - Joe Penhall]
ریبن: «یه ضرب المثل هست که میگه "اگه خدا با ماست، پس کی با اوناست؟"»
آپهام: «اگه خدا با ماست، پس کی میتونه علیه ما باشه؟»
ریبن: «آره... چی بگم...»
Film Title: [Saving Private Ryan - 1998]
Director: [Steven Spielberg]
Writer: [Robert Rodat]
شهریار کوچولو همینجوری سلام کرد.
مار گفت: «سلام.»
شهریار کوچولو پرسید: «رو چه سیّارهای پایین آمدهام؟»
مار جواب داد: «رو زمین تو قارهٔ آفریقا.»
- «عجب! پس رو زمین انسان بهم نمیرسد؟»
مار گفت: «اینجا کویر است. تو کویر کسی زندگی نمیکند. زمین بسیار وسیع است.»
شهریار کوچولو رو سنگی نشست و به آسمان نگاه کرد. گفت: «به خودم میگویم ستارهها واسه این روشنند که هرکسی بتواند یک روز مال خودش را پیدا کند!... اخترک مرا نگاه! درست بالا سرمان است... امّا چقدر دور است.»
مار گفت: «قشنگ است. اینجا آمدهای چکار؟»
شازده کوچولو گفت: «با یک گل بگومگویم شده.»
مار گفت: «عجب!»
و هردوشان خاموش ماندند.
دست آخر شهریار کوچولو درآمد که: «آدمها کجاند؟ آدم تو کویر یک خورده احساس تنهایی میکند.»
مار گفت: «پیش آدمها هم احساس تنهایی میکنی.»
لوی: «بمون...»
الویرا: «این کلمۀ خطرناک.»
الوی: «می خوام باهات بیام.»
الویرا: «پس اینطور؛ من دارم نمیرم و تو داری نمیمونی... این یعنی عشق ما جدایی نمیشناسه...»
Film Title: [No mires para abajo - 2008]
Director: [Eliseo Subiela]
Writer: [Eliseo Subiela]
کریم: «اصلاً تو میدونی صدهزارتا ماهی چندتا میشه؟»
پسر بچه: «خب میشه صدهزارتا.»
عنوان فیلم: [آواز گنجشکها - 1386]
کارگردان: [مجید مجیدی]
نویسنده: [مجید مجیدی، مهران کاشانی]
پدر فرانسیسکو: «آزادی بدون زندگی آزادی نیست.»
رومان سمپدرو: «زندگی بدون آزادی زندگی نیست.»
Film Ttile: [The Sea Inside - 2004]
Director: [Alejandro Amenábar]
Writer: [Alejandro Amenábar, Mateo Gil]
ریبن: «یه ضرب المثل هست که میگه "اگه خدا با ماست، پس کی با اوناست؟"»
آپهام: «اگه خدا با ماست، پس کی میتونه علیه ما باشه؟»
ریبن: «آره... چی بگم...»
Film Title: [Saving Private Ryan - 1998]
Director: [Steven Spielberg]
Writer: [Robert Rodat]
یک: «آره من عاشقت بودم؛ و بعدش تمام کاری که کردیم این بود که از هم متنفر بشیم، همدیگه رو کنترل کنیم، برای همدیگه درد ایجاد کنیم.»
امی: «ازدواج همینه دیگه.»
Film Title: [Gone Girl - 2014]
Director: [David Fincher]
Writer: [Gillian Flynn]
رابرت: «اوه... واو... آلینای خواننده...»
آلینا: «تو و من میدونیم که من واقعاً کی هستم...»
رابرت: «من فکر میکنم که تو هرچیزی که بخوای میتونی باشی.»
آلینا: «شاید توی دنیای تو، رابرت. توی دنیای من واقعاً همچین چیزی اتفاق نمیافته.»
رابرت: «دنیاتو عوض کن.»
Film Title: [Equalizer - 2013]
Director: [Antoine Fuqua]
Writer: [Richard Wenk, Michael Sloan]
آذر: «چه جوری شد من به پستت خوردم؟ دفعه اول منو کجا دیدی؟»
عزت: «حتما باید بگم؟»
آذر: «دلم می خواد بگی.»
عزت: «میدونی من اکثر شبا که میخوابیدم خواب یه دختر مو بور میدیدم با چشای درشت و آبی. عینهو خارجیا! عین خودت! یه شب میاومد به خوابم یه شب نمیومد یه هفته علافم میکرد... خلاصه حسابی منو پیچونده بود... بعدش تو رو دیدم. دیدم همونی هستی که تو خوابم میومد. بعد دیگه تو رو تو خواب میدیدم. کار به جایی رسید که به عشق خواب دیدن میخوابیدم! حالا هم دیگه قاطی کردم... نمیدونم اول خوابتو دیدم یا خودتو...»
آذر: «خب... حالا باقیشو بگو...»
عزت: «باقیش؟ باقیش دیگه همش حسرت... هر دفعه میخواستم باهات حرف بزنم تنم داغ میشد. دیگه دلمو خوش کرده بودم به اینکه از دور ببینمت...»
عنوان فیلم: [فریاد زیر آب - 1356]
کارگردان: [سیروس الوند]
نویسنده: [سیروس الوند]
1
2
3
4
5
7
اسپنس: «تا حالا کسی رو کشتی؟»
سم: «یه بار احساسات یه نفرو جریحهدار کردم.»
Film Title: [Ronin - 1998]
Director: [John Frankenheimer]
Writer: [J.D. Zeik]
بکستر: «آینه... شکسته.»
فرن کوبلایک: «آره، میدونم. اینجوری دوسش دارم. همونجوری منو نشون میده که احساس میکنم.»
Film Title: [The Apartment - 1960]
Director: [Billy Wilder]
Writer: [Billy Wilder, I.A.L Diamond]
آنی نلسن: «تو یه چیزی به من یاد دادی، تنها چیزی که باید همیشه یادم بمونه.»
کریس نلسن: «چی؟»
آنی نلسن: «فراموش کردم.»
Film Title: [What Dreams May Come - 1998]
Director: [Vincent Ward]
Writer: [Richard Matheson, Ronald Bass]
کریس جانسون: «یه نقاش ایتالیایی هست اسمش کارلوتیه و اون... اهوم... اون زیبایی رو اینطور تعریف کرده: اون میگه زیبایی مجموعهای از اجزاییه که آنچنان باهم هماهنگ هستن که نیازی نیست چیزی دیگهای بهشون اضافه بشه، برداشته بشه و یا جایگزین بشه... و این چیزیه که تو هستی... تو زیبایی...»
لیز: «واو!»
Film Title: [Next - 2007]
Director: [Lee Tamahori]
Writer: [Gary Goldman, Jonathan Hensleigh]
نئو: «من فکر کردم این واقعی نیست.»
مورفیس: «ذهن تو اونو واقعی میکنه.»
نئو: «یعنی اگه توی ماتریکس کشته بشی، اینجا هم میمیری؟»
مورفیس: «جسم، بدون ذهن نمیتونه زنده بمونه.»
Film Title: [Matrix - 1999]
Director: [Andy Wachowski, Lana Wachowski]
Writer: [Andy Wachowski, Lana Wachowski]
شرک: «غولها مثل پیازن.»
خر: «بو مبدن؟»
شرک: «آره. یعنی نه!»
خر: «باعث میشن ما گریه کنیم؟»
شرک: «نه.»
خر: «ولشون که بکنی زیر آفتاب، قهوهای میشن و شروع میکنن به جوونه زدن؟»
شرک: «نه...! لایه. پیازها لایه لایهن. غولها لایه لایهن. پیازها لایه لایهن. فهمیدی؟ ما هردوتامون لایه لایهایم!»
خر: «اوه، هردوتون لایه لایهاید. خب میدونی... هرکسی پیاز دوست نداره!»
Film Title: [Shrek - 2001]
Director: [Andrew Adamson, Vicky Jenson]
Writer: [William Steig, Ted Elliott]
فتاح: «بکش تو خاک خودمون.»
پیمان: «خاک خودمون؟! خاک من کجاست فتاح؟ خاکی که توش عشق جرمه؟ خاکی که جوونشو به جایی میکشونه که حالا این همه آدم منتظرن مغزشو متلاشی کنن؟»
عنوان فیلم: [آواز قو - 1379]
کارگردان: [سعید اسدی]
نویسنده: [سعید اسدی، پیمان معادی]
فرانک: «دوست داری "تانگو" یاد بگیری دانا؟»
دانا: «همین الان؟»
فرانک: «من در خدمتم. کاملاً رایگان. چی میگی؟ چی میگی؟»
دانا: «اوه... فکر میکنم کمی بترسم.»
فرانک: «از چی؟»
دانا: «از اینکه اشتباهی پیش بیاد.»
فرانک: «توی تانگو هیچ اشتباهی وجود نداره، مثل زندگی نیست، راحته؛ همینه که تانگو رو اینقدر عالی کرده. اگه اشتباهی کردی، اگه کاملاً درهم برهمم شدی، فقط همونجوری ادامه بده. چرا نمیخوای امتحان کنی؟ میخوای امتحانش کنی؟»
دانا: «بسیار خب... یه امتحانی میکنم.»
Film Title: [Scent Of A Woman - 1992]
Director: [Martin Brest]
Writer: [Giovanni Arpino, Bo Goldman]
آلفرد: «کاملاً سقوط کردیم، اینطور نیست ارباب بروس؟»
توماس وین: «و چرا ما سقوط میکنیم، بروس؟ بخاطر اینکه یاد بگیریم چطوری خودمونو بکشیم بالا.»
Film Title: [Batman Begins - 2005]
Director: [Christopher Nolan]
writer: [Bob Kane, David S. Goyer]
توماس: «توی این چهار سال هر بار که رقص تو رو دیدم، انگار داری زور میزنی که تمام حرکاتو کامل و درست انجام بدی. امّا تا حالا هیچوقت ندیدم که خودتو رها کنی. این همه انضباط واسه چیه؟»
نینا: «من فقط میخوام بی عیب و کامل باشم.»
توماس: «کمال این نیست که همش خودتو کنترل کنی. یه وقتایی لازمه که خودتو رها کنی. خودتو غافلگیر کن تا بتونی بقیه رو غافلگیر کنی.»
Film Title: [Black Swan - 2010]
Director: [Darren Aronofsky]
Writer: [Mark Heyman]
زمان گذشت و من زن های بسیاری را دوست داشتم همگی آنان مرا در آغوش میگرفتند و می پرسیدند که آیا انها را فراموش نخواهم کرد میگفتم آری فراموش نخواهم کرد اما تنها کسی که هیچوقت او را فراموش نخواهم کرد کسی بود که هرگز از من نپرسید مالنا........
Malena
سخت نگیرید به خودتون
فرهاد : چی بگم از روزگاری که من براش ساخته نشدم ...
#شهرزاد