شما هم در ازدواجتان وسواسی هستید؟

پرسش: من 27 سالمه و نامزدم 30 ساله هر دو وکیل دادگستری هستیم 3 سال پیش در محل کار با هم آشنا شدیم و از ابتدا قرار گذاشتیم که بعد از شناخت کامل در مورد ازدواج تصمیم بگیریم. بعد از 3 سال که هردو سعی در شناخت هم داشتیم و این شناخت حاصل شد رسما نامزد کردیم و الان 2 ماه هست که نامزد کردیم نامزدم پسر خیلی خوب و موقری هست و من مشکلی با ایشون ندارم و حتی خانواده خوب و آرومی هم دارند. تنها موردی که هست اینه که خانواده همسرم از نظر سطح فرهنگی و همینطور ظواهر زندگی از ما پایین تر هستند همینطور اقوامشون با فامیلهای من فرق دارند این مساله کمی برام آزار دهندس چون همش این تصویر تو ذهنمه که توی مراسم عروسیمون این اختلاف خیلی به چشم بیاد و برام باعث شرمندگی تو فامیل باشه. مساله دیگه اینکه نامزدم برادری داره که از ایشون کوچکتره و کاملا نقطه مقابل نامزدم هست من رو حساس کرده و از اینکه همچین فردی توی خانواده همسر آیندم باشه ناراحتم میکنه.
پاسخ

پاسخ: اجازه میدین که صریح صحبت کنم؟ حرف های شما بوی وسواس میده. شما بهتر از من می دونین که انتظار برای پیدا کردن یک همسر از هر نظر ایده آل و کامل، تا چه حد غیر منطقیه. وقتی شما تصمیم گرفتین به ازدواج، یعنی پذیرفتین که دیگه همه چیز نمی تونه طبق میل شما باشه. این شاید اولین مساله باشه، اما تو زندگی آینده بارها و بارها شبیه این مساله پیش میاد.
ازدواج یعنی نه فقط نیمه پر لیوان رو نگاه کردن، که حتی به اون نیمه پر دل بستن. فرض کنید الان شما همسری داشتین که خانواده خیلی فوق العاده ای داشت، اما مثلا خیلی عصبی بود؛ یا برادرش خیلی آدم شریفی بود، اما خودش یه ایراد کوچیک، در حد این داشت که بعضی وقتا راحت دروغ می گفت. شما اون وقت خوشبخت تر بودین؟! من چند تا مثال داشته باشم از زوج هایی که عروسی باشکوهی برگزار کردن اما زندگی شون چند ماه هم دوام نیاورده؟
فکر نمی کنم شما احتیاج به نصیحت داشته باشین و خودتون بهترین نصیحت گر خودتونین. پس بیشتر از این توضیح لازم نیست.
موفق باشین.

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...