دوربین، عروس، داماد، حرکت! عروس و داماد مثل دو بازیگر برای یک روز جلوی دوربین می روند و زندگی مشترک آغاز میشود. مراسم عروسی یک فیلمنامه خوب میخواهد.

تجربه نشان داده که روز عروسی برای عروس و داماد به چند قسمت تقسیم می‌شود. قبل از آرایشگاه، در آرایشگاه، بعد از آرایشگاه و مراسم اصلی. شما برای داشتن یک عروسی بدون استرس باید همه چیز را از قبل مثل یک فیلم‌نامه دقیق توی ذهن‌تان برنامه‌ریزی کنید، البته این سناریو برای همه آدم‌ها یکسان نیست.

صبح – خارجی – شاه‌ داماد!

صبح زود عروس خانم می‌رود آرایشگاه و آقا داماد گل فروشی. در حالی که عروس خانم در آرایشگاه نشسته، آقای داماد ماشین عروس را که روز قبل کارواش برده به گل فروشی می برد. اکثرا دسته گل عروس و نوع تزیین ماشین را از قبل سفارش داده‌اند. داماد مثل عروس خانم، همراه ندارد. اما در هر صورت بعد از اینکه ماشین را به گل فروشی سپرد، با همراه و بی‌همراه، با یک ماشین دیگر، آژانس، تاکسی، اتوبوس و خلاصه هر جوری شده، خودش را با کت و شلوار دامادی‌ به آرایشگاه می‌رساند. وقتی کارش در آرایشگاه تمام شد، دوباره بر می‌گردد گل فروشی. با فیلم بردار هم هماهنگ می‌کند که همزمان با هم گل فروشی باشند و داماد برای گرفتن دسته گل عروس از گل فروشی جلوی دوربین برود.

ظهر- داخلی – عروس خانم

عروس خانم در تمام این مدت آرایشگاه بوده و حالا لباس پوشیده و منتظر شاهزاده‌اش است که با آن اسب گل زده و فیلم‌بردار بیاید دنبالش. بعد از مراسم عریض و طویل و فیلم برداری‌های خفن خروج از آرایشگاه، عروس و داماد سوار ماشین می‌شوند. از اینجا به بعد تا چند ساعت عروس و داماد باید به حرف عکاس و فیلم‌بردار گوش بدهند. اکثر عکاسی‌ها باغ جداگانه دارند و اول عروس و داماد را برای عکاسی در فضای باز می‌برند. در کل کار عکاسی ۳ الی ۴ ساعت طول می‌کشد و عروس داماد را حسابی خسته می‌کند. آقای داماد اینجا چند تا نوشابهٔ انرژی‌زا و چند تا شکلات خوشمزه از توی ماشینش می‌آورد. هم عروس را غافل‌گیر می‌کند، هم باعث می‌شود تا شب بتوانند سر پایشان بایستند. ناهار را هم احتمالا در آتلیه و به خرج خودشان می‌خورند.

بعد از ظهر - خارجی - آرامش دو نفره

برای به دست آوردن یک ساعت وقت خالی بین آتلیه و سالن، عروس و داماد تمام تلاششان را می‌کنند. اگر زرنگ باشند و کار‌هایشان را سریع‌تر انجام داده باشند و در تالار هم عقد نداشته باشند. این وقت نصیب‌شان می‌شود و قسمت قشنگ ماجرا شروع می‌شود. یک ساعت یا کمتر وقت دارند با ماشین توی خیابان‌ها بچرخند. می‌توانند بروند بستنی فروشی، یک آب میوه یا بستنی بخرند و توی ماشین بخورند،البته باید حواس‌شان به لباس‌هایشان باشد. این کارشان باعث می‌شود هم خودشان خستگی‌شان در برود، هم ملت از دیدنشان ذوق زده شوند.

چیزی هست که بخواهید به این فیلمنامه اضافه کنید؟ از ما دریغ نکنید.