مرد بی مبالات را چطور باید سر به راه کرد؟

پرسش : نوعروس نیستم و 8 سال از ازدواجم میگذره و یه دختر 2 ساله دارم... اما واقعا تحملم دیگه داره تموم میشه. در شهر و خانواده‌ای زندگی می‌کنم که نمیشه به اتمام رابطه فکر کرد. من در بانک کار میکنم و شوهرم مهندس کشاورزی و کارشناس بیمه و... هستش. اون تو خانواده‌ای بزرگ شده که انگار اصلا آبرو براش مهم نیست درست برعکس من. کاملا آدم بی‌مسئولیت و سهل انگار و فقط به فکر خوابیدن و تنبلیه. اصلا به فکرش نیست که تو خونه چی کمه. اگه مهمون بیاد یا من چیزی لازم داشته باشم یا حتی بچه مون اصلا براش مهم نیست. حتی تو کارش هم ثبات نداره، گاهی دامداری میزنه گاهی میخواد اسب پرورش بده. چون تو شرکتی کار میکنه که خصوصیه و بیشترین سهم رو شوهر من داره می‌تونه و دنبال آرزوهاش می‌ره. اگر با شکست مواجه بشه من چیکار باید بکنم؟ خودش که عین خیالش نیست. من باید تمام بارو به دوش بکشم. الان یک ماهه باهاش صحبت نمی‌کنم ولی انگار نه انگار... واقعا هیچ چیزی براش مهم نیست که من بتونم مشکلمونو حل کنم. خودش هم تو جامعه اونقدر مظلوم نشون میده که همه تقصیرو گردن من میندازن. خانوادم میگن تو بی خیال باش و اصلا تو شغلش دخالت نکن... ولی مگه میشه؟ خب عواقبش به من میرسه، با پدر مادرش هم رابطه دوستانه‌ای ندارن که بشه از اونا کمک گرفت... من چه کار کنم؟
پاسخ

پاسخ: در مورد اون قسمت از مسائل شما که به همسرتون مربوط میشه، من کاری نمی تونم بکنم جز اینکه توصیه کنم همسرتون رو راضی کنین همراه شما به مشاور مراجعه کنن. اول به طور مستقیم از ایشون بخواین، اگر قبول نکرد خودتون به مشاور مراجعه کنین و بعد به همسرتون بگین که مشاور گفته برای حل مشکل شما باید شوهرتون هم کمک کنه و به این ترتیب ازش بخواین که بیاد. اگه باز هم نشد، اون وقت بزرگان فامیل رو واسطه کنین و البته فقط در همین حد بگین که از شوهرتون میخواین بیاد مشاوره اما نمیاد. تاکید می کنم که وارد جزئیات مساله نشین چون مطمئنا هیچ کس از آشنا و فامیل نمی تونه کمکی تو حل این مساله بکنه. این که گفتین کاش با پدر و مادرش خوب بود تا می تونستین از طریق اونها کاری بکنین، از نظر من درست نیست. تجربه ثابت کرده دخالت اونها اگه اوضاعو بدتر نکنه، بهتر هم نمی کنه.
اما غیر از اون، خود شما هم احتیاج دارین بعضی رفتارهاتونو اصلاح کنین. این بحث رو باز نمی کنم چون از طریق مکاتبه امکانش وجود نداره. اما تو جلسات مشاوره، اگر من مشاور شما بودم سعی می کردم چند گزاره اشتباه که در ذهن شما حک شده و زمینه ساز این میشه که همسرتون رفتارهای این چنین داشته باشه رو اصلاح کنم. یک نمونه کوچکش رو میگم. شما گفتین یک ماهه صحبت نمی کنین اما انگار نه انگار. این که تصور کنین با قهر یا کاهش سطح رابطه می تونین به همسرتون فشار بیارین رفتارشو عوض کنه، فرض اشتباهیه و تداعی کننده یک برخورد والد- کودکه. یعنی شما خودتون رو در جایگاه کودکی قرار دادین که وقتی والدش چیزیو که می خواد به اون نمیده، قهر و گریه می کنه. همسر شما هم خودشو تو جایگاه اون والد می بینه و طبیعتا در برابر خواسته شما تسلیم نمیشه. شما باید این رابطه رو از حالت والد- کودک به رابطه بالغ- بالغ تبدیل کنین. این همون مساله ایه که عرض می کنم نیاز به جلسات مشاوره داره.

###

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...