تحریریه نوعروس / مستانه تابش : هم خودش خسته شده و هم همسرش هر بار که میخواهد وضو بگیرد، یک ساعت تمام، مشغول آبکشی، شستوشو، مسح و... است و باز هم وضو به دلش نمیچسبد و دوباره از اول نیت میکند؛ اما باز هم شک، مانند خوره، به جانش میافتد و ذهنش را آزار میدهد. آنقدر دچار اضطراب میشود و نگرانی از اینکه مبادا وضویش اشتباه باشد، آزارش میدهد که بارها و بارها وضو میگیرد تا شاید کمی آرام شود و اضطراب و نگرانیاش از بین برود. هر بار هم همسرش که کلافه شده، سر میرسد، شیر آب را میبندد و با اجبار، او را از دستشویی بیرون میبرد و زیر گوشش میخواند که وضویش درست است و آب، به همه جای دستش رسیده و مسح پایش هم درست بوده. وقتی به حمام میرود، همهجا را آب میکشد، دستگیره در، دیوار، شیر آب، کف حمام، دمپاییها و خلاصه، همهجا را تا مبادا نجس باشند. آیا این همه حساسیت میتواند نشانه وجود یک اشکال و حتی بیماری در فرد باشد یا اینکه نشانه اهمیت دادن به درستی انجام یک واجب دینی است؟
وسواس و اضطراب، خواهرخوانده هستند
وسواس نوعی بیماری روانی است که باعث میشود فرد به نوعی دچار دوگانگی شود که آیا باید کار به خصوصی را انجام بدهد یا خیر. این موضوع میتواند فرد را مجبور کند کاری را ترک یا برعکس به انجام یک کار خاص به صورت تکرار شوند بپردازد و این سرمنشاء بروز استرس و اضطراب در فرد مبتلا به این بیماری خواهد شد. از طرف دیگر فردی که دچار وسواس است باید اعمالی را انجام بدهد تا این استرس فروکش کند بنابراین چندین بار وضو میگیرد یا غسل میکند یا در نمازهایش وسواس نشان میدهند و... . بنابراین می توان گفت که استرس و وسواس دو روی یک سکه هستند و هر کدامشان آن دیگری را تقویت میکند.
از وراثت تا یادگیری وسواس
نمی توان نقش وراثت و ژنتیک را در ابتلای افراد به وسواس نادیده گرفت، همانطور که از نقش مهم محیط در این زمینه نیز نمی توان غافل شد. در واقع وقتی پدر یا مادری به وسواس مبتلا باشد احتمال بیشتری وجود دارد که این زمینه ژنتیکی نیز به فرزندانشان منتقل شود و همچنین چون فرزندان در کنار پدر و مادر مبتلا به این بیماری بزرگ می شوند و رشد می کنند این احتمال به صورت جدی وجود دارد که وسواس را مثل یک مهارت از والدین خود یاد بگیرند و رفتارهای وسواس گونه پیدا کنند. به عنوان مثال یک پدر یا مادر ممکن است به شدن روی بحث نجسی و پاکی وسواس داشته باشد. طبیعی است که این مساله را به طور مستقیم و یا غیر مستقیم با رفتارهایش به کودک نشان و آموزش می دهد. بنابراین این بچه ممکن است در بزرگسالی دقیقا پا جای پای مادرش بگذارد و دائما نگران باشد که آیا جا نمازم پاک است، چادرم چطور؟! نکند دستشویی که رفتم پایم نجس شده باشد و هزاران فکر مثل این.
یکی از نکات مهمی که هر فرد باید در خصوص وسواس بداند این است که وقتی نسبت به یک حوزه خاص افکار وسواس گونه وجود دارد، ممکن است سر و کله این فکرها در سایر حوزه های زندگی و رفتاری و ذهنی فرد نیز پیدا شود. مثلا خانمی را در نظر بگیرید که وسواسش بر سر اعمال مذهبی است. این خانم ممکن است در زمینه نجسی و پاکی و شست و شو هم دچار وسواس شود.
وسواس چطور خودش را نشان میدهد؟
از جمله علایم وسواس می توان به رفتارهای تکرارشوند و از بین رفتن تمرکز فرد به دلیل درگیری فکری که برای انجام آن عمل خاص دارد، استرس شدید از انجام دادن یا ندادن یک کار خاص و... اشاره کرد.
وقتی احساس گناه ریشه وسواس می شود
یکی از ریشههای اصلی بروز رفتارهای وسواس گونه در زنان و مردان احساس گناهی است که به هر علتی ممکن است در فرد وجود داشته باشد. این حالت معمولا در کودکی به وجود می آید و به بزرگسالی افراد تسری پیدا می کند. به عنوان شرایطی را در نظر بگیرید که پدر یا مادر یا هر کسی مدام به کودکی تاکید می کند که مبادا به نامحرم نگاه کنی یا هرگز نباید چنین عملی از تو سر بزند و به شدت روی این مساله تاکید می کند. حالا اگر بر حسب اتفاق یک بار چنین کاری از کودک سر بزند، احساس گناه گربانگیرش می شود و این میتواند ریشه یک رفتار وسواسی باشد.
در این مثال به خصوص خودداری از نگاه کردن به نامحرم آن طور که به کوک سفارش شده ریشه وسواس او نبوده ولی استرس زیاد از حد او در این زمینه و احساس گناهی که از اشتباه سهوی خود دارد باعث می شود در این زمینه وسواس پیدا کند.
مذهبیها بیشتر وسواس می گیرند؟
یکی از باورهای نادرستی که در مورد وسواس در جامعه ما رواج دارد این است که افراد مذهبی بیش از سایرین در معرض خطر این بیماری قرار دارند. در حالیکه ز نظر روان شناسی چنین دیدگاهی پایه و اساس علمی ندارد.
نکته کوچک اما مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که اگر فردی خیلی در قید و بند آموزه های مذهبی نباشد خیلی روی این مساله هم تمرکز نمی کند و دچار استرس و احساس گناه و .... نمی شود و به طور کلی احتمال اینکه دچار وسواس از نوع مذهبی اش شود به مراتب کمتر است درحالیکه یک فرد مذهبی به دلیل دقت و توجه بالایی که نسبت به این مساله دارد با داشتن زمینه هایی که در ابتدا ذکر کردیم می تواند دچار وسواس شود. این حالت دقیقا مانند این است که ما وسواس شست و شو را بیشتر در خانم های خانه دار می بینیم هرچند که یک خانم کارمند هم ممکن است به هر دلیلی به این نوع از وسواس مبتلا شود.
افسردگی و انزوا؛ خطری که در کمین وسواسیهاست
وسواس به سه دسته مهم تقسیم می شود؛ وسواس عملی، وسواس فکری و وسواس فکری – عملی که ترکیبی از دو نوع اول است. در وسواس فکری، افمار آزاردهنده سراغ فرد می آید مثلا وسواس پیدا می کند که اگر نمازش را با فلان جا نماز نخواند قطعا بلایی سرش می آید! در نوع وسواس عملی فرد نسبت به انجام دادن یا ندادن یک عمل خاص وسواس پیدا می کند مثل آب کشیدن وسایل برای پاک و مطهر شدن شان. وسواس نوع سوم نیز هم روی فکر و ذهن فرد اثر می گذارد و هم روی اعمال او مثلا تعداد شک هایی که بین نماز پیدا می کند بی شمار بوده و دوباره و چند بار قامت می بندد.
وسواس، به درمان نیاز دارد
خیلی وقت ها وسواس در خانواده ها نه تنها جدی گرفته نمی شود بلکه از سوی اعضای خانواده تشویق هم میشود. به عنوان مثال دختر خانمی که وسواس نجنسی و پاکی دارد با این نگاه که توجه اش نسبت به این مسایل زیاد است مورد تشویق است و... در حالیکه وسواس به خصوص اگر طولانی شود نیاز به درمان دارد و حتی ممکن است نیاز باشد که فرد برای پرهیز از افکار و اعمال وسواس گونه دارو مصرف کند تا زندگی اش به روال طبیعی خود باز گردد.