چقدر با خانواده شوهر باید ارتباط داشت؟

پرسش : 26 ساله هستم و نامزدم 30 ساله. حدود 4 ماهه که عقد کردیم. با وجود علاقه شدید پدر و مادرم به همسرم، ایشان در کمال احترامی که برای آنها قائلند، خیلی کم رفت و آمد میکنند. این موضوع من و خانواده ام را ناراحت و پدر و مادرم را دچار سوء تفاهم اینکه، همسرم آنها را دوست ندارد میکنه. من همه تلاشم را میکنم حتی 2 بار هم با مهربانی به نامزدم گفتم که چرا به منزل ما نمیاد اما جوابی که شنیدم به نظر خودم منطقی نبود. اون گفت که پیش آنها معذبه و منزل خودشون راحت تره. وقتی هم به منزل ما میاد خیلی کم صحبت میکنه. در عوض من رابطه گرمی با خانوادش دارم و به خاطر نامزدم و مادرش زیاد به منزل آنها میرم. اما وقتی شرایط اینطوره دلم نمیخواد زیاد برم. چون من هم دوست دارم متقابلا نامزدم رابطه گرم و رفت و آمد بیشتری با خانواده ام داشته باشه. نکته دیگه ای هم هست که نگرانم میکنه. پدر همسرم به رحمت خدا رفته و همسرم احساس مسئولیت بسیار زیادی نسبت به مادرش داره. به حدی که گاهی با وجود خواهر و برادر مجردش که تعهدی به شخص دیگه ندارن، توقع داره ما در خانه بمانیم که مادرش تنها نباشه و خواهر و برادرش به تفریح میروند و این موضوع گاهی منو ناراحت میکنه که چرا من که تازه عروسم باید در خانه تنها بمونم و اونها به فکر مادرشون نباشند.البته عرض کنم که همیشه اینطور نیست و گاهی اینطوریه.مادر همسرم هم از لحاظ جسمی سالمه و نیازی نداره که دائما کسی کنارش باشه. ممنون میشم راهنماییم کنید.
پاسخ

پاسخ: 3 نکته:- وجود چنین مسایلی تو ماه های اول بعد از عقد کاملا طبیعیه. نباید نگرانش باشین. زمان خیلی از مسایل رو حل می کنه؛ به شرطی که ما در مورد اونها بیش از حد حساسیت به خرج ندیم.
2- این که شما بنا رو بر این بگذارین که تو همه چیز باید با همسرتون مقابله به مثل کنین، فرض اشتباهیه. همون قدر که شما حق دارین اگه با خانواده همسرتون احساس راحتی نمی کنین، کمتر با اونها رابطه داشته باشین، به همسرتون هم باید حق بدین. در عین حال اگه شما از معاشرت با خانواده همسرتون (یا با هرکس دیگه) لذت می برین، نباید خودتونو از این رابطه محروم کنین.
3- علت اینکه همسرتون با خانواده شما راحت نیست چیه. به سادگی ازش نگذرین. کشف این علت احتمالا رازهای دیگه ای رو هم به شما آشکار خواهد کرد.

###

سالن عقد تهران

لطفا کمی صبر کنید...