به نظرتون مهریه چی باشه بهتره؟ مهریه خودتون چی بود؟

نامشخص 18 مهر 1399ساعت22:03

من پارسال و در حالی که ۱۱ سال از زندگی مشترکمان میگذشت و فرزندی هم نداشتیم، برای اثبات علاقه ام به خانمم و اینکه اگر اتفاقی برایم افتاد، خانمم درگیر دعواهای مربوط به ارث و ... نشه، آپارتمان و ماشینم رو به نامش زدم. دو ماه بعد، خانمم در اثر عفونت شدید ریه(مشکوک به کرونا) فوت کرد. مدتی بعد، به پدر و مادر خانمم که اتفاقا از خویشاوندان ما هستند گفتم که سند آپارتمان و ماشین رو به نامم بزنند چون انتقالها صوری بوده. اونها گفتند باید نصف مهریه و جهیزیه و طلاجات دخترمون رو به ما بدی تا این کار رو بکنیم. اون موقع سکه ۶/۵۰۰/۰۰۰ بود. از من ۷۰ میلیون پول نقد گرفتند و هر ۵ ماه هم یک سکه(به نرخ روز)میخوان. طوری رفتار میکنن که انگار منتظر مرگ دخترشون بودن تا با مهریه اش کاسبی کنن. چون سند اپارتمان و ماشین به نام خانمم بوده، طبق قانون ارث، نصف اپارتمان  ماشین به پدر و مادرش میرسن. واقعا چه قوانین ظالمانه ای داریم. تازه پدر و مادر خانمم سید و اولاد پیغمبر هستند و کلی ادعای بزرگی و ... دارن.

نامشخص 31 اردیبهشت 1399ساعت17:52

و از وقتی اینو گفته کاملا دل سرد شدم میگه فقط ۱۴ تا شاخه گل رز نمیدونم اصلا درک نمیکنم یعنی چی این حرف

نامشخص 31 اردیبهشت 1399ساعت17:51

شاید اگه پدر داشتم نمیتونست این حرف رو بزنه

نامشخص 31 اردیبهشت 1399ساعت17:50

سلام بچه ها من یه ماه دیگه میخوام عقد کنم داماد میگه مهریه نمیدم مگه زن رو باید معامله کرد نمیدونم در جواب باید چیکار کنم

نامشخص 25 اردیبهشت 1398ساعت23:12

در واقع وقتی شما با وجودی که یک انسان هستید با امضا قراداد ازدواج حق کار تحصیل خروج منزل حق سکونت حق حضانت فرزند خودتان و از همه مهمتر حق طلاق و ماندن و نماندن در ازدواج را از دست میدهید یک شبه ، عقل سلیم حکم میکند چیزی بدست بیارید و آن چیز مهریه و نفقه هست . نفقه که مقدار قانونی اش بسیار ناچیز هست .میماند مهریه که یک عده زنان آنهم برای خود نمی خواهند .و با شعار غلط من کالا نیستم مهریه پایین می اندازند غافل از آنکه شما با ازدواج حتی صاحب فرزند خود نیز نخواهی بود اگر مهریه ای نباشد که ببخشی . ضمنا آن دسته که می گویند اموال نصف شود جای مهریه . این دو هیچ ربطی به هم ندارند . ممکن است زنی ازدواج کند و در همان سال اول صاحب بجه شود و شوهرش هم قبل بچه فوت کند یا تصادف کند . اگر مهریه زن 14 سکه باشد همین رو به او میدهند .بچه را هم ازش میگیرند و راهی خانه پدری میکنند.بیوه بجه دار هم کسی باهاش ازدواج نمیکنه. مالی هم در عرض یک سال بدست نیامده که نصف شود . تکلیف چیست. ؟

نامشخص 25 اردیبهشت 1398ساعت23:04

در واقع مهریه کاربرد چندگانه داره . بنده اگر حق طلاق مطلق مردان را داشتم نه تنها مهریه نمی خواستم بلکه مهریه میکردم با اینکه زنم .

نامشخص 25 اردیبهشت 1398ساعت23:02

مهریه از نظر من هیچ ربطی به مستقل بودن یا نبودن زن نداره

نامشخص 29 بهمن 1397ساعت23:25

میشه به عاقد گفت سره عقد مهریه رو نخونه؟؟؟؟

نامشخص 29 بهمن 1397ساعت23:24

یه سؤال؟میشه به عاقد گفت سره ن

نامشخص 15 مرداد 1397ساعت13:26

الانم نمیدونم چه کار کنم

نامشخص 15 مرداد 1397ساعت13:26

تو مراسم خواستگاری مهریه من ۱۱۴ تا سکه مشخص شد و خانواده نامزدم هم حرفی نداشتن اما بعد از یک سال صیغه و نامزدی موقع عقد مادر نامزدم مراسم رو بهم زد و گفت ۵ تا سکه...الانم ۲ ماهه که همه چی بهم خورده ولی من و نامزدم خیلی هم دیگه رو دوس داریم و با هم خوبیم اما مادرش جو بدی رو ایجاد کرد و باعث دعوا و بگو مگو ما دوتا شد و میگه یا ۵ تا یا نمیام از این حرفا

نامشخص 27 آذر 1396ساعت16:12

من که تو روزهای خواستگاری خانواده شوهرم و خالشون که نقش خیلی مهمی تو زندگی و تصمیماتشون داره گفتن 114 تا سکه بیشتر نمیدیم چون رسممونه و معتقدیم بیشتر ازین خوشبختی نمیاره و با کنایه هم گفتن بیشتر از این هم قانون نمیده

نامشخص 23 فروردین 1393ساعت23:36

مهریه منم 114 سکه.چون بابام از چندتا وکیل پرسیدن گفتن اگه 10000تا سکه هم باشه داماد باید 110 تاشو بده 300 مثقال طلا 300 مثقال نقره اینه شمعدون نقره ک خریدم 3دنگ خونه 100 ملیون پول رایج کشور 1372 شاخه گل مینا فک کنم همینا بود

نامشخص 18 فروردین 1393ساعت14:46

مهریه من 500 تاست نمیدونم کمه یا زیاد مال 2 سال پیشه

نامشخص 17 اسفند 1392ساعت01:02

من همیشه دوس داشتم تو مهریه م سفر حج و 1369 شاخه گل مریم و آیینه شمعدون نقره باشه,سکه ش برام اهمیت چندانی نداشت ولی 500 تا شد برابر با خواهرم.بله زیاد بودنش اصلا خوشبختی نمیاره ولی زبونم لال به درد وقتی که بچه وسط باشه و مادر بخواد بگیرتش یا خدای نکرده مرد خیانت کنه و زن بخواد حالشو بگیره میخوره.که البته الان هرچندتا باشه مهم نیست 110 تا قانونیشه.

نامشخص 19 اسفند 1392ساعت10:41

من چون سنتی ازدواج کردم و خیلی چیزای بد راجع به طلاق و سخت طلاق گرفتن شنیده بودم مهریه ام ١١٠تا وحق طلاق هم دارم وشوهرم اینقدر از خودش مطمین بود که به راحتی پذیرفت.الان ٥ماه از زندگی مشترکمون میگذره وهمه چیز خداروشکر خوبه.

نامشخص 23 اسفند 1392ساعت18:42

منم مهرم رو 69 تا سکه گفتم و اینه شمدون نقره خواستم و حلقه ی خوب پدر شوهرمم دو تا حج داد :-)

نامشخص 31 فروردین 1393ساعت07:37

مینا جان مگه چیز دیگه ای موند بابا چقدر مهریه ت زیاده من جای شوهرت استرس گرفتم

نامشخص 31 فروردین 1393ساعت15:13

ندا راست میگه مینا جون خداروشکر همه موارد رو پوشش دادیا :))))) از پول و سکه و نقره و طلا....

نامشخص 31 فروردین 1393ساعت20:06

قابل توجه عروس خانوما!!!! شیوه جالب مهریه!!!!!

نامشخص 1 اردیبهشت 1393ساعت13:18

ستاره خدا نکشتت از خنده مردم :))))))))))))))

نامشخص 3 اردیبهشت 1393ساعت22:48

ارنظربابام و مامانم مهریم الان خیییییییییییییییییییییییییییلی کمه مثلا من خودم موافقت کردم شب مهربرون وگرنه اونشب اصلا بهم میخوردو سر مهر نمیزاشتن ک بشه مثلا بابام میگفتن 700 مثقال طلا و دیگه نهایتش 500 مثقال اهان راستی یه سفر حج هم هست اینو تازه یادم افتاد چون خودم راضی بودم قبول کردن

نامشخص 6 اردیبهشت 1393ساعت10:10

راستش فریبا جان من اگه به خودم بود هیچی نمیگرفتم اینم واسه دل خوشی مامانم بود وگرنه اینو خوب میدونم که مردا از هیچ چیزی نمیترسن و موقع طلاق یه سکه هم کف دستت نمیذارن

نامشخص 6 اردیبهشت 1393ساعت15:30

ستاره جان ناراحت نباش اگه 4/1 تا سکه هم بود بازم اخلاق مادرشوهرت همین بود مهریه به هیچ دردی نمیخ.ره الکی خودتونو آزار ندین

نامشخص 6 اردیبهشت 1393ساعت14:47

پس من چی بگم که مهریه ام 14 تا سکه است

نامشخص 8 اردیبهشت 1393ساعت00:16

مهریه من ۳۱۳ سکه‌س.اردیبهشت پارسال عقد کردم. اما بنظر خودم مهریه ضامن خوشبختی نیست.خیلیارو دیدم که با مهریه‌های سنگین‌تر کارشون به جدایی کشیده و البته آقای داماد هم حتی یه سکه ندادن.اما یکمی پشتوانه فکری محسوب میشه. آرزو می‌کنم همه‌تون زندگی آرومی داشته باشین.برای من و شوهرجونمم دعا کنین. مرسی.

نامشخص 8 اردیبهشت 1393ساعت15:15

مهریه من 400 تاست + سفر حج تمتع (البته خانواده داماد که نمیخواستن حج رو بندازند، خود شوهرم وقتی داشتن روی کاغذ مینوشتن اینو اضافه کرد)

نامشخص 9 اردیبهشت 1393ساعت08:52

ان شاء الله یکم دستمون باز شه ، قرض و قوله هامونو بدیم میریم شما رفتید فریبا جون؟

نامشخص 12 بهمن 1392ساعت14:08

الهام جون بانظرت کاملا موافقم تو ایران مهریه یه جور تشریفاته وموقع طلاق نه زن میتونه بگیره نه مرد مید با این قوانینه بی خود

نامشخص 9 بهمن 1392ساعت18:13

به نظر من قانون مهریه باید تغییر کنه بطوری که زن و شوهری که 10 سال (یا هر چی) با هم زندگی کنند در وقت جدایی اموالشون با هم تقسیم شه.

نامشخص 9 بهمن 1392ساعت18:13

به نظر من قانون مهریه باید تغییر کنه بطوری که زن و شوهری که 10 سال (یا هر چی) با هم زندگی کنند در وقت جدایی اموالشون با هم تقسیم شه.

نامشخص 9 بهمن 1392ساعت18:18

من کاملن با نظر مامان الی موافقم. مهریه نمیتونه پشتوانه زن باشه. در کشوری که من زندگی می کنم دولت آنقدر مادران و زنان سرپرست خانوار رو حمایت می کنه که مجبور نباشن به هر شرایطی تو زندگی تن بدن. در مورد خودم اصلن به مهریه اعتقادی ندارم ولی به اجبار عاقد که می گفت نمیشه مجبور شدیم یک سفر رو به عنوان مهریه عنوان کنیم.

نامشخص 14 بهمن 1392ساعت17:59

به نظرم زنی باید توی اموال مرد شریک باشه که توی جمع کردن همونا هم نقش داشته باشه نه فقط به فکر خرید و خرج کردن باشه و شوهرشم مث تراکتور کار کنه.

نامشخص 12 بهمن 1392ساعت18:20

مهریه رو باید تغییر بدن به اشتراک توی اموال. اصن هر مرد متاهلی که خواست ملک بخره بگن باید 3 دنگ 3 دنگ باشه. فکر کن!!!

نامشخص 13 بهمن 1392ساعت19:49

به نظرمن مهریه بایدزن در تمام اموال مردشریک باشه.عالی میشه

نامشخص 4 بهمن 1392ساعت16:42

چرا فکر میکنید مهریه حامی زنه؟ چرا زن توی جامعه با باید به حامی احتیاج داشته باشه؟ اونم حامی مالی؟ چرا هنوز به زن به چشم یه طفیلی نگاه میشه؟ با مهریه زن جامعه ما هیچ وقت یاد نمیگیره روی پای خودش بایسته.

نامشخص 3 بهمن 1392ساعت15:10

مهریه من 314 تا سکه هست. خانواده من گفتن دیگه خانواده شوهرم هم روش حرفی نزدن

نامشخص 19 دی 1392ساعت00:39

به نظر من مهریه به نوعی حامی زندگی زن است

نامشخص 7 دی 1392ساعت12:14

آقای شمس من بیشتر دارم راجع به خانمهایی صحبت میکنم که سرکار نمیرن و از خودشون هیچی ندارن جز فداکاریهایی که برای زندگی مشترک میکنن.

نامشخص 9 دی 1392ساعت01:06

مهیا جان واقعا اگه خانومی مستقل نباشه واین حق وحقوق ها ویا مهریه ی به درد بخوری هم نداشته باشه واقعا واسه آینده اشون درصورتی که اتفاقی بیوفته دچار مشکل میشه و من هم باهات موافقم این از ما :)

نامشخص 9 دی 1392ساعت10:28

چقدر این بحث مهریه داغ شده بابا ول کنید خیلی هم فکر این چیزا نباشید هرچی بیشتر فکر کنید بیشتر سرتون میاد به این فکر کنید که کم یا زیاد هر چی که هست و تو هر حالی که هستید بهتون خوش بگذره و خوشبخت زندگی کنید.

نامشخص 8 دی 1392ساعت21:58

من هم مثل خیلی از دخترها موافق مهریه نبودم، اما یکسری دلایل منطقی و اتفاقات جور واجوری که واسه بعضی خانمها افتاده باعث شد قبول کنم.اما از آنجایی هم که دلم نمیخواست صرفا یک نوشته تو عقدنامه باشه و موقع خدایی نکرده طلاق بکار بیاد پیشنهاد دادم از تعداد سکه ها سالی یکدونه به معنای واقعی مهریه مه هدیه هستش دریافت کنم.که داماد جون خودش گفت نمیخواد از تعداد سکه ها کم بشه من سالی یک سکه جدا از مناسبت های مختلف بهت میدم. مهریه من 300 تا سکه است + سالی یک سکه تا زمانی که زنده هستم

نامشخص 9 دی 1392ساعت00:22

مینا جان سالی 1سکه که مگه میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟انشاا... که 100ساله باشی ولی مگه آدم چند سال زنده است؟؟؟؟؟؟؟؟؟بعد اون 300تا چی میشه عزیزم؟

نامشخص 7 دی 1392ساعت01:46

بله من گفتم شرایطش مهیاست حالا یکی هم مثل شما کار نمیکنه خب اینم خوبه، همسر شما یک جنتلمنه با اصالته امروزه کمتر اینگونه رفتار میکنن

نامشخص 4 دی 1392ساعت18:25

این مردا طفل معصوم همیشه مورد هجوم قرار گرفتن صداشونم در نمیاد. ولی واقعأ تضمینی نیست مگر یه خانم میتونه تضمین کنه که مردشو خوشبخت کنه!؟ فقط میتونه تلاششو بکنه یا بهتر بگم تضمین کنه که تلاششو میکنه. یه مسئله دیگه که، من این پشتوانه رو متوجه نمیشم یعنی اگر خانمی جدا بشه شب باید تو خیابون بخوابه و یا اینکه از گرسنگی طلف میشه؟؟ ماشاله امروزه خانمها هم شرایط کاریشون و بعضأ شرایط مالیشون از مردا بهتره پس با این حساب اینقدر هم بی پناه و بی پشتوانه نیستن اگر بخوایم درستشو بگیم این میشه که مهریه، شروع یک زندگی بهتر از قبل از نظر مالی

نامشخص 4 دی 1392ساعت23:22

آخه دلم واسه همه ی مردها سوخت حیوونکیا چقدر مورد هجوم ما خانوما قرار گرفتند اصلا هم زبون جواب دادن هم ندارن.باباجون همه ی خانوما که مشغول به کار نیستن همه رو باهم مقایسه نکن آقای محمدرضا.مثلا یکیش خود من.من سره کار نمییییییییییییییرم خب :$

نامشخص 4 دی 1392ساعت23:24

مهیا جان من همه رو میخوام هم مهر هم حق وحقوق همه اش خوبه:)))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))))) همه اش رو دوست دارم :*

نامشخص 4 دی 1392ساعت23:37

ولی حرفات رو قبول دارم حق طلاق رو وحضانت فرزند رو اما درمورد اموال اگه طرف نامردی کنه و اموالش رو بنام کسی دیگه بزنه یا اینکه اموالی نداشته باشه این به نظرم یه کم ریسکه عزیزم ولی با حق مسکن شدیدا موافقم یه سر پناه واقعا ضروریه اونم واسه خانوما.سکه هم مقداریش خوبه زیادش به نظرم بیفایده است الانم که دادگاه راحتش کرده وماهی یه سکه مورد قبول قرار گرفته تا آقایون درصورت طلاق پرداخت کنن.اما با زمین و خونه موافقم خدارو شکر من زمین وسه دونگ خونه رو دارم توی مهرم وآقامون گفته اون سه دونگ دیگه خونه رو بنامت میکنم بجای سکه هات وسکه هات روببخش اما من جدی نگرفتم هنوز.به نظرت سکه بهتر نیستش ؟سه دونگم به نامم هست نظرشما چیه؟حق وحقوقم که قبول نمیکنه :(

نامشخص 4 دی 1392ساعت13:17

مهیا جان همه ی حرف های شما متین.اینکه شوهر شما همه ی اون حق وحقوق روقبول کرده وشماهم 5تا سکه گرفتین باعث شد من واقعا تعجب کنم وواقعا یک موضوع جدیدیه واسم چون معمولا دخترها یا خونواده هاشون قبول نمیکنن سکه رو کم بگیرن اما هستن خانواده هایی که به 5 تا و 14 تا سکه راضی هستن وخوشبختی رو ملاک میدونن.ازطرفی همه ی آقایون قبول نمیکنن این حق وحقوق رو واینکه همسره شما قبول کرده خیلی خوبه جای احسن داره .امیدوارم به همین روال خوشبخت وموفق باشین عزیزم

نامشخص 4 دی 1392ساعت13:20

اقای شمس بلاخره که باید ازدواج کرد واگه شما آقایون بذارین همه ی مشکلات وجرو بحث ها دیگه حله :)))))))))))))

نامشخص 4 دی 1392ساعت13:37

دیگه نیلوفر جون نمیشه که آدم هم مهریه ی بالا بخواد هم حق و حقوق:)) ما توافق کردیم با هم که من مهریه نخوام در عوض این چیزا رو بگیرم. من همیشه به بقیه هم میگم که اگه حتا نمیتونن حق و حقوقی رو بگیرن لااقل یه چیزی بزارن تو مهریه که به دردشون بخوره. سکه خیلی زیاد واقعا به هیچ دردی نمیخوره. باز ملکی خونه ای زمینی چیزی باشه میتونه یه پشتوانه واسه آینده ی زن باشه.

نامشخص 4 دی 1392ساعت12:38

نیلوفر جان راستشو اگه بخوای منو مادرم به تنهایی و به سختی بزرگ کرده:) موقع ازدواجم به من گفت من دخالتی نمیکنم. من و شوهرم سر مهریه و سر بقیه ی چیزا به توافق رسیدیم. خدارو شکر همسرم با همه ی شرط و شروط من موافق بود، یه چیزایی رو هم حتا خودش پیشنهاد داد. ما رفتیم تو محضر و اول دوتایی رفتیم تو اتاق و همه ی دفترارو امضا کردیم و بعد تازه مادر من اومد دفترو خوند و فهمید مهریه من پنج تا سکه ست. به همسرم رو کرد و گفت مهریه ی دختر من خوشتبختیشه:) البته من تمام اون حق و حقوقها رو گرفتم:) خدا رو شکر که بینمون اصلن این مسائل نیست. هردومون کار میکنیم و برای زندگی زحمت میکشیم و هر چی داریم مال هردومونه.:) اینارو گفتم که میگی کدوم پدر مادری حاضر میشه دخترشو بدون مهر بده بره:)

نامشخص 4 دی 1392ساعت12:40

آقای شمس راهش اینه که به همسر آینده تون یه تضمین بدین. این اصلا کار سخت و غیر ممکنی نیست. ما خودمون میتونیم پامونو از رسم و رسومات دست پاگیر بکشیم بیرون تا ازدواجمون راحتتر بشه. و مطمئن باشین ازدواج راحتتر مساوی با اعصاب خوردی کمتر و تنش های کمتر در زندگی که تاثیرش رو تا سالها تو زندگی مشترک میزاره :)

نامشخص 3 دی 1392ساعت13:12

سارا جان مطمئن باش که 99% مردها نه حق طلاق رو میدن نه حضانت بچه رو مهریتو در حد معقول بگیر که خدایی نکرده اگر اتفاقی افتاد یه پشتوانه مالی در حدی که گرفتار و آواره نشی داشته باشی مهریه زیادش هم دردسر سازه و به درد نمیخوره

نامشخص 3 دی 1392ساعت14:00

ندا جان معقول چقدر این طرف مقابل من نهایت میگه 110 تا سکه البته که من اصلن مهریه برام اهمیتی نداره چون فردایی روزگار اگه قرار بشه اتفاقی هم بیافته و جدا هم بشیم خودم میتونم خودم رو تآمین کنم ولی در کل گیج میزنم نمیشه مردی نه حق طلاق و مسکن این رو نده, مهریه هم کم باشه این طوری خیلی خوش بحالش میشه خب

نامشخص 3 دی 1392ساعت14:33

سارا جان شما میگیم مستقلی واز پس خودت بر میای درست . اما مهر باید به اندازه باشه نه کمش خوبه ونه زیادش به نظر من گرفتن حق طلاق و... به اندازه گرفتن مهر وسکه جالب نیست از هرکسی بپرسی مخصوصا بزرگترامون همه مهریه رو تایید میکنن وسکه و حق مسکن رو چون از همه مهمتره مخصوصا توی این کشور ما وقانون ومقررات وحق خانوم ها همیشه پایمال میشه پس بازم با بزرگترها مشورت کن اونا تجربه اشون بیشتراز ماست .ببخشیدا از مرد جماعت باید همیشه..... مهر باید باشه چون بعضی از آقایون خوش به حالشون میشه و خیلی چیزارو نمیشه گفت عزیزم جایز نیست .اما همیشه یه پشتوانه ی مالی باید واسه خانوم ها باشه حتی اگه بابات وضع مالیش خوب باشه وپشتت باشه وحتی اگه خودت مستقل باشی بازم مهر باید باشه به اندازه کافی نه کمممممممممممم

نامشخص 3 دی 1392ساعت14:40

هزارم بگن دوره زمونه عوض شده و فرهنگمون عوض شده و خانوم ها برابرن با آقایون وهیچی مث قدیم نیست و از این حرف ها .اما همیشه این رو بدون مرد ایرانی عوض بشو نیست و 95 درصدشون این حق طلاق و حق مسکن و... رو زیره بارش نمیرن و قبول نمیکنن پس بچسب به سکه وسه دونگ خونه ... چون همینارم سکوت کنی بهت نمیدن از قدیم گفتن رو به آقایون بدی .... هم میخوان.البته بعضی هاشون سوء تفاهم نشه :))))))))))

نامشخص 3 دی 1392ساعت14:47

چه خوب میشه یه سایتم واسه آقایون بذارن بنام نو داماد ماهم بریم اونجا اظهار نظرکنیم :)))))))))))

نامشخص 3 دی 1392ساعت14:51

والا چی بگم خیلی پیچیده حال شد بخدا :)))

نامشخص 3 دی 1392ساعت23:49

میگم خانمها چه دل پری دارید با این همه مشقت و سختی ازدواج میکنید با کلی جنگ و دعوا جدا میشید(دور از جون جمع) اون وسطا هم همیشه یه اختلافی هست که آدم سرگرم شه چه کاریه ازدواج میکنید؟

نامشخص 3 دی 1392ساعت09:31

آقای شمس به همون اندازه ای که یک مرد برای زندگیش زحمت میکشه زن هم میکشه و شاید خیلی بیشتر. مردها صبح میرن سر کارو شب بر میگردن و بعد که میان خونه دنبال آسایسش و آرمش هستن ولی زن تمام هم و غمش رو میذاره که این آسایش رو برای شوهرش و بچه ش تأمین کنه و بیشترین مسئولیت زندگی به عهده زنها هست چه بسا که امروزه زنها هم کار میکنن هم مسئولیت زندگی به عهده شون هست چرا وقت جدایی نباید چیزی بهشون داد؟؟؟؟؟؟؟؟ چون تو ایران هنوز مرد سالاریه و زنها هنوز تو سری خور هستن اینجا هم باید زور مردها برسه که تو 90% مواقع میرسه و هیچ مهری به زنشون پرداخت نمیکنن و بچه رو میگیرن چون جزء اموال شخصیشون به حساب میاد همچین عادی بچه رو از مادر جدا میکنن که انگار مسواکشون رو برداشتن

نامشخص 3 دی 1392ساعت05:01

علیک سلام

نامشخص 3 دی 1392ساعت11:49

بالاخره مهریه چقدر باشه خوبه؟ اگه مردی حق طلاق اینا رو نداد تکلیف چیه؟ سوالی که من دارم و خیلی ذهنم رو درگیر کرده؟

نامشخص 30 آذر 1392ساعت19:12

اشکالی نداره ندا جان انشاا... حج رو هم میری نیازی نیست که توی مهرت باشه یا نباشه اگه قسمت باشه جور میشه.کسی که مهر زیاد واسه خودش تعیین میکنه درست نیست.مهر رو باید داماد بتونه بده چون اگه مهری رو قبول کنه که نتونه بعده ها یا هرزمانی پرداخت کنه بیفایدست وهیچ ارزشی نداره. وشما هم خودت رو ناراحت نکن عزیزم مهم ارزش شماست که اهمیت داره وبالاست وگرنه مهر توی زندگی تا یه حدی اهمیت داره اون چیزی که مهمه زندگی هستش که آدم واقعا خوشبخت باشه وبرات آرزوی خوشبختی میکنم نداجان

نامشخص 2 دی 1392ساعت00:21

آقای محمدرضا شکیب معلومه که غیر از اینه! مهریه خرید و فروش نیست یه رسمه که بنظرم زیادم بد نمیاد... همه چی به آقایون تعلق داره ، خانوما یه مهریه دارن اونم که گرفتنش پروسه خودشو داره حق ، عدالت ، برابری ... هر وقت به این چیزا رسیدیم اونوقت میتونیم با یه رسمه چند هزار ساله مخالفت کنیم

نامشخص 1 دی 1392ساعت15:36

تبریک میگم خانم فکری مهریه مثل کارت اعتباری میمونه هیچ پولی دستت نیست ولی تو کارتت کلی عدد و رقم هست که میتونی براش برنامه ریزی کنی اگه برای دادگاه محرز بشه که این آقا مشکل روحی داره بچه رو ازش میگیرن دیگه اینهمه سختی هم نمیکشه در ضمن قبل از این اتفاقا میتونست یه دادخواست بده وربطش بده به شرایط طلاق و راحت هم بچشو داشت هم اینقدر زجر نمیکشید

نامشخص 1 دی 1392ساعت15:39

خدایی یکی واسه اولین بار تاپیک ها رو از بالا بخونه بیاد پایین فکر میکنه اومده دادگاه خانواده

نامشخص 1 دی 1392ساعت16:57

آقای شمس به این سادگیا نیست که. شما یه سر برو دادگاه خانواده ببین چه خبره :))) اینجا رو ول کن. طرف اول که دختره طلاقشو گرفته بوده طبق نظر دادگاه، هر هفته میتونسته با بچه ش باشه، بعد یهو مرده تصمیم گرفته اینکارو بکنه، پاشده بچه رو برده یه جای دیگه ای. نه آدرسی ازش هست نه جاش معلومه. صدبار هم بره دادگاه کسی نمی افته دنبال مرده که آدرسشو پیدا کنن، اینهمه دزد و قاچاقچی ول میگردن نمیتونن بگیرنش، این مرده رو چرا باید قانون بیوفته دنبالش؟ به زنه میگن تو پیداش کن ما میریم سروقتش. زن بدبخت هم شیش ماهه داره میگرده و به هر دری میزنه بی نتیجه ست. در صورتی که اگه به جای مهریه از اول شروط ضمن عقد که یکیش هم همین حضانت بچه در صورت طلاقه رو داشت، اصلا اینهمه دردسر نمیکشید.

نامشخص 2 دی 1392ساعت01:04

سلام به همه ی خانوم های گل وآقای شمس.اول ازهمه جواب آقای شکیب رو بدم که گه گاهی میاد و یه پارازیت میندازه ویه فاز منفی میده درکل پیام بازرگانی خوبیه حضورتون نظرتونم واسه خودتون محترمه اما یه سوال ارزش شما چقدره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چقدر پول داری تا ارزشت رو نشون بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اگه ارزش خانوما به مهرشونه پس ارزش شما هم به پول توجیبت وحسابته درغیر این صورت شما حتی .........!!!!!!!!!!!ببخشیدا اگه ممکنه با فاز مثبت بیاین نه منفی

نامشخص 2 دی 1392ساعت01:06

سلام به همه ی خانوم های گل وآقای شمس.اول ازهمه جواب آقای شکیب رو بدم که گه گاهی میاد و یه پارازیت میندازه ویه فاز منفی میده درکل پیام بازرگانی خوبیه حضورتون نظرتونم واسه خودتون محترمه اما یه سوال ارزش شما چقدره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ چقدر پول داری تا ارزشت رو نشون بده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اگه ارزش خانوما به مهرشونه پس ارزش شما هم به پول توجیبت وحسابته درغیر این صورت شما حتی .........!!!!!!!!!!!ببخشیدا اگه ممکنه با فاز مثبت بیاین نه منفی

نامشخص 2 دی 1392ساعت01:12

مهیا جان چرا دختره وقتی دید شوهرش واقعا مشکل داره قبل از جدا شدن پیش مشاور نرفت تا ازش راهنمایی بگیره و بعدش با ترفند جدا میشد نه اینجوری اگه با سیاست وزبون نرم وکمک مشاور وراهنمایی بزرگترها پیش میرفت موفق تر نبود؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نامشخص 2 دی 1392ساعت02:07

درضمن اقای شکیب هیچ پدری جگرگوشه اش رو نمیفروشه انشاا... خدا بهت چندتا دختر بده بعدبیا بگو مهر دخترات از چه قراره :)))))))))))))))))))

نامشخص 2 دی 1392ساعت02:17

مهر هردختری میتونه چیزهای متفاوتی باشه یکی سکه یکی خونه وزمین یکی یکسری شرط وشروط .اما این وسط چند نفر مهرشون رو میگیرن واقعا؟!! خیلی ها به شوهراشون میبخشن ویه قرونشم نمیگیرن خیلی ها هم اگه از خانواده هاشون گرفتن میریزن توزندگیشون وانگار نه انگار که مهرشون بوده وحتی حاضرن با شوهراشون تقسیمش کنن خیلی ها هم ازسره ناچاری ودربه دری بعداز طلاق میگیرن تا یه چیزی دستشون رو بگیره حالا یه سری هم که بچه دارن بخاطره بچه گذشت میکنن .حالا این وسط اینکه شوهره یا خانومه ناتو از آب درمیادش و کار به جای باریک میکشه قضییه اش کاملا جداست .میخوام بدونم خدا وکیلی چند نفر از شماها حاضرین در آینده دخترتون رو که جگر گوشتونه و واسش یه عمر زحمت کشیدین تا بزرگ شده بدون مهر شوهرش بدین؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نامشخص 2 دی 1392ساعت02:31

مثلا شرط تصنیف اموال که مهیا جان گفت مث همون مهره که بعضیا مشخص میکنن وبعدش میمونن که چطوری پرداختش کنن اگه طرف اموالی نداشته باشه که باز بیفایده است.اگه داشته باشه که خوبه بجای مهر .یا مثلا حق طلاق واسه زمانی که آدم یه شوهر روانی داشته باشه مث اون خانوم که مهیا گفت اما باید درکنارش یه مقدار مهر هم مشخص شده باشه اما در مورد فرزند همه ی بچه ها هم پدر میخوان هم مادر الانشم بچه هایی که جفتش رو دارن وضعیتشون اینه وای به بچه ای که یکی رو نداشته باشه و کمبود هایی داشته باشه مخصوصا عاطفی.من واسه داشتن حق اولاد اصلا نظری ندارم چون واقعا سخته و موردی رو در آشنایان داریم که بچه بدون پدر بزرگ شده وحتی موردی که بچه بدون مادر بزرگ شده هم طلاق گرفته اش رو هم فوت شده اش رو واقعا این وسط بچه بیشترین لطمه رو میخوره .امیدوارم اون دختر هم بچه اش رو پیدا کنه :(((

نامشخص 28 آذر 1392ساعت15:19

حالا خدایی تا حالا شده یک بار به فکر گرفتن مهریه تون بیافتین یا مثلأ به این فکر کنید که چه خوب میشه 400 میلیون گیرم میاد همه کار باش میکنم؟

نامشخص 28 آذر 1392ساعت16:19

وا :))) والا فکر کنم اون زنی که میشینه فکر میکنه برم بگیرم 400 میلیون گیرم بیاد همه کار باهاش بکنم دیگه قصدش ازدواج نبوده کاسبی بوده اولا. دوما اصلا تو این دوره زمونه کی داره 400 میلیونو بده؟:)) یه چیزی میگینا. مثلا بره مهریه شو بزاره اجرا مگه بهش میدن؟ کوفتم نمیزارن کف دستش:))

نامشخص 28 آذر 1392ساعت16:21

حالا اون برادر همکارم بود که بهتون گفتم که گفتن باید خونه بدی، اینام قبول کردن؟ حالا برگشتن گفتن چون خونه خواهرش بیشتر از 300 میلیون پولشه خونه‌ای که به اسم دخترمون میکنید هم باید بالای سیصد میلیون باشه

نامشخص 28 آذر 1392ساعت16:22

بعدفعلا خانواده پسره هم تو وضعیت جنگی هستن پسره خانواده رو تهدید کرده اگه قبول نکنید و خونه رو نخرین، قهر میکنم و از خونه میرم

نامشخص 24 آذر 1392ساعت03:14

من اینقدر بدم میاد که خانواده ها سر مهریه بحث میکنن آدم احساس میکنه دارن یه جنسی میخرن سر قیمتش چونه میزنن نه اینقدر زیاد باشه که همسرت تنش بلرزه نه اینقدر کم که بتونه بگه مهرتو میدم برو خونه بابات

نامشخص 24 آذر 1392ساعت12:28

برادر همکارمون رفته خواستگاری خانواده دختره تو جلسه خواستگاری هیچی نگفتن بعد براشون لیست نوشتن فرستادن. یه خونه به اسم دختره 500تا سکه مهر.بعد اینا هم قبول کردن، و نتیجه ش شده که هنوز هیچی نشده یه جو بدی به خاطر دختره تو خونه ی اینا ایجاد شده و میونه ی خواهر برادرا هم همچین بهم خورده ست. البته خواهر برادرا نباید دخالت کنن به اونا ربطی نداره ولی همه که مث هم نیستن

نامشخص 24 آذر 1392ساعت12:45

بابا این دخترای مردم چه شانسی دارن. والا خانواده من حالا طبق رسم و رسومات همیشگی که آیینه شمعدان و قرآن و سفر حج هست همینا رو گفتن مادرشوهرم فوری برگشت گفت حج رو حذف کنید البته اگر حذف هم نمیکردن من هیچ وقت نمیرفتم . جالب میدونین چیه که خانواده شوهرم مومن هستن درست برعکس خانواده من که به این چیزا اعتقاد ندارن ولی نمیدونم چرا سکه ها رو کم نکرد گیر داد به اون حج. فکر کنم تو دلش گفت این که تا حالا مومن نبوده چرا الکی به زور بخوایم مومنش کنیم بفرستیمش بهشت بذار بره جهنم :))))))))))) خلاصه مادرشوهره دیگه ولی دوستش دارم

نامشخص 30 آذر 1392ساعت10:16

خوش به حالت نیلوفر جان من مهریه م یک دهم مهریه شما هم نیست با این حال مادرشوهرم حج رو از توی مهریه م برداشت. حالا چرا این کارو کرد من نمیدونم ولی واسم جالبه یکی میاد خودش مهرو زیاد میگیره یکی هم مثل ما که متوسط یا حتی کم میگیره از سر و تهش هم میزنن :)))))))))

نامشخص 28 آذر 1392ساعت17:17

واقعا مطالب جالبی بودش.به نظرات همه هم احترام میذارم .اما از اون جایی که قانون ایران ما با کشورهای خارجی فرق داره وحق وحقوق خانوم ها با آقایون حتی توی ارث بردن هم فرق داره همچنین توی زندگی بنابراین ازنظرمن باید مهریه واسه خانوم ها باشه تا پشتوانه ای برای آینده یا روز مبادا باشه همه ی آقایون مث هم نیستن همینطور همه ی خانوم ها. گرفتن مهریه هم از نظر چشم وهم چشمی اشتباهه هرکسی به اندازه وسعش میتونه مهر بده ومهر هرخانمی صددرصد نشان دهندی ارزش اون خانم نیستش بلکه نشان دهند ی وسعت آقا هستش اما چه خوبه که اگه خانواده ی مرد هم دست وبالشون بازباشه قسمتی از مهر رومتقبل بشن تا اینطوری کمی بار از دوش آقایون برداشته بشه من خودم مهرم این بودش رک وراست یک جلد قرآن مجید یک آینه وشمعدان یک سفر حج سه دونگ خانه از شش دونگ 250سکه بهار آزادی برعهده داماد 1000متر زمین برعهده پدر داماد 400مترزمین برعهده مادر داماد وخرید بازار به حدمعمول به عهده داماد تازه خودشون مشخص کردن وگرنه ما سکه میخواستیم مشخص کنیم به اون دوتا عروس ها هم به اندازه من مهر دادن به طور مساوی

نامشخص 1 دی 1392ساعت12:25

عجیبه که مهریه دقیقا قیمت گذاشتن روی ادمهاست و ما با این همه آب و تاب ازش حرف می زنیم و دفاع می کنیم. ببخشید میشه یه نفر به من بگه واقعا چجوری دیگه باید یه آدمو فروخت؟ ازدواجی که توش مهریه هست یعنی خرید و فروش. البته یه جور بیع مشروط. غیر از اینه؟

نامشخص 1 دی 1392ساعت12:25

نیلوفر جان خوب همه ی مردا که مث شوهر شما نیستن، همه ی خانواده ها هم که مث خانواده ی شوهر شما نیستن. به هر حال هرچیزی به اسم مهریه چه زمین باشه چه سکه چه پول چه طلا تو قباله بیاد گرفتنش راحت نیست. من راجع به وقتی که همه چی زندگی خوب و خوشه حرف نمیزنم. ولی وقتی خدای نکرده یه اتفاقی می افته و آدم هیچ راهی برای طلاق نداره مهریه گرفتن برای عموم زنها خیلی سخته. مجبورن همه چیو ببخشن تا بتونن جدا بشن. اگه بچه هم داشته باشن که دیگه بدتر مجبورن همه چیو ببخشن تا بتونن بچه شونو ببینن. :|

نامشخص 1 دی 1392ساعت12:25

نیلوفر جان خوب همه ی مردا که مث شوهر شما نیستن، همه ی خانواده ها هم که مث خانواده ی شوهر شما نیستن. به هر حال هرچیزی به اسم مهریه چه زمین باشه چه سکه چه پول چه طلا تو قباله بیاد گرفتنش راحت نیست. من راجع به وقتی که همه چی زندگی خوب و خوشه حرف نمیزنم. ولی وقتی خدای نکرده یه اتفاقی می افته و آدم هیچ راهی برای طلاق نداره مهریه گرفتن برای عموم زنها خیلی سخته. مجبورن همه چیو ببخشن تا بتونن جدا بشن. اگه بچه هم داشته باشن که دیگه بدتر مجبورن همه چیو ببخشن تا بتونن بچه شونو ببینن. :|

نامشخص 1 دی 1392ساعت12:31

همین الان یکی داشت تعریف میکرد که دخترش از شوهرش جدا شده، چون شوهره مشکل روانی داشته و یهو دیوونه میشده و اینو کتک میزده و اذیت میکرده و اینا، طلاق هم نمیداده دختره رو، آخر سر دختره مهرشو میبخشه و طلاق میگیره، پسره هم بچه شونو بر میداره میره یه شهر دیگه و پیغام میده که نمیزارم بچه تو ببینی. حالا بدو دنبالم تا پیدام کنی بچه رو ببینی:| دختره بدبخت شیش ماه آزگاره داره میگرده دنبال مرده تا یه ردی از بچه ش پیدا کنه. خودش کار میکنه و مشکل مالی نداره. ولی دختره جوون طفل معصوم به شدت افسرده و عصبیه و هیچ چیزی نمیتونه جوابگوی ظلمی که بهش میشه رو بده. نه مالی نه اموالی. فقط بچه شو میخواد. یعنی یه مادر حتا نمیتونه بچه شو ببینه. صدبار هم شکایت کرده از مرده، صدبار دادگاه تشکیل شده و مرده نیومده. خیلی راحت:) این پروسه هم دو سال داره طول میکشه یعنی دو ساله که هی دختره هزینه میکنه برای شکایت و برای دیدن بچه ش خودشو اینور اونور میزنه و آخرم هیچی به هیچی...

نامشخص 1 دی 1392ساعت10:00

مرسی نیلوفر عزیز برای شما هم آرزوی خوشی و خوشبختی دارم دقیقا درست میگی ولی راستش من تا حالا جای زیارتی نرفتم خیلی هم دوست ندارم که برم واسم اهمیتی نداشت باشه یا نباشه شوهرم پسر خوبیه انشالا که تا آخرش هم همینجور خوب و محترم باشه

نامشخص 19 آذر 1392ساعت03:57

بله خانم نظری حرف شما درسته در مجموع میزان و مقدار مهریه ضمانتی برای ادامه یا توقف یه زندگی نیست همانطور که دوره نامزدی موفق تضمینی برای همیشه با هم بودن نیست شاید اگر خانواده ها یک آگاهی نسبی در رابطه با مشکلات بعد از طلاق به بچه هاشون بدن مهریه اولویت خودشو از دست بده از طرفی مقدار ریالی یک مهریه سنگین میتونه هر آدمیو وسوسه کنه حتی به قیمت تخریب یک زندگی

نامشخص 17 آذر 1392ساعت16:41

خوب مهیا آدم یه وقتایی تو زندگی نمیتونه حساب کتاب کنه به خصوص وقتی عاشق طرفشه. من میگم منی که با چشم باز ازدواج کردم دیگه لازم نیست این همه محکم کاری کنم. یه چیزایی برای همسرم علی السویه ست. همه چی هم بینمون خوبه. مهریه رو هم فقط به جهت سنت گذاشتیم والا نه من میخوام برم بزارم اجرا نه اگه زندگی بهم فشار بیاره یه قرون مهریه میخوام. من فکر میکنم این حق و حقوقها رو باید کسایی بزارن که آگاهی کمتری دارن و ندیده نشناخته ازدواج میکنن و زن هم اکثرن بلد نیست اصلا چطوری باید از حق خودش دفاع کنه

نامشخص 19 آذر 1392ساعت15:50

بابا دختر یکی از دوستای ما به تازگی عقد کرده، باباش گفته چون مهریه ی دختر برادرم هزار تا سکه ست شما هم باید بزارین. پسره هم اول قبول نمیکرده، بعد گفته ولش کن مهریه رو کی داده کی گرفته. حالا عقد کردن، دختره میگفت هر روز پسره و خانواده ش اینو تو فشار میزارن که مهریه شو ببخشه. دختره هم انگار میخواد یواشکی دور از چشم خانواده ش ببخشه:)) خوب این آخرشم هیچی نداره قشنگ

نامشخص 20 آذر 1392ساعت13:33

وقتی پدری دخترشو معامله میکنه اونم تو بازار سیاه، اینم میشه عاقبتش

نامشخص 23 آذر 1392ساعت09:56

وای آدین جون این خیلی خوب بود اگه برادر من بره خواستگاری بخوان مهریه ش رو با من یکی بگیرن دختره بنده خدا میخوره تو ذوقش :D باید قبلش بهش بگم مهریه من زیاد نیست :))))) اون شب یکدفعه شوکه نشن

نامشخص 20 آذر 1392ساعت14:18

معمولا خانمها چشم رو هم چشمی دارن من اگه همچین پدری داشتم والا تو مراسم خواستگاریم خیلی خجالت میکشیدم به نظرم دختره همون سر سفره عقد باید مهریه اش رو می بخشید حداقل واسه پدرش آبرو داری میکرد. آخه 1000 تا خداییش دختره شاه پریون بوده آدم یه سوزن به خودش میزنه یه جوال دوز به دیگران هر کاری و هر حرفی باید باهاش یه فکری باشه آخه یکی نیست به این آقای بگه واسه عروس خودتم همین کارو می کنی

نامشخص 20 آذر 1392ساعت18:57

یه مورد جالبترش هم اینه که یکی دیگه از آشناها میگفت وقتی اومدن برای خواهرش خواستگاری، خانواده ی داماد به اصرار هزار تا سکه گذاشتن مهریه، هرچی هم خانواده ی عروس گفتن بابا زیاده و اینا اونا گفتن نه ما رسممونه همچین عروسی باید هم اینقدر مهریه ش باشه :))) حالا پسره بدبخت رفته خواستگاری خانواده ی زن آینده ش گیر دادن هرچی مهر خواهرت هست باید مهر دختره ما هم بکنی:))

نامشخص 20 آذر 1392ساعت19:01

میبینین؟ کلن خانه از پای بست ویرانه. این سیستم احمقانه ی مهریه بلخره یکی هست که ازش میناله :))

نامشخص 18 آذر 1392ساعت17:48

همه این حرفا و بحثها بخاطر اینه که قانون هیچ حقی به خانمها نمیده و مهریه فقط باعث دلگرمی پدر و مادرهاست واسه اینکه فکر میکنن اگه ظلمی به دخترشون شد بتونن تا جایی حق و حقوقش رو بگیرن وگرنه زندگی اگر رو روال باشه و دو تا آدم منطقی باهام ازدواج کنن حتی اگر سر مسائلی با هم تفاهم نداشته باشن و بخوان جدا بشن بین خودشون عادلانه جوری که به کسی ضربه نخوره مسایل مالی رو حل میکنن. من تو دوستای خودم دیدم که این کارو کردن و بدون هیچ دادگاهی و شکایتی با هم کنار اومدن هر کدوم به اندازه ای که بتونن زندگی عادیشون رو ادامه بدن اموال رو تقسیم کردن و جدا شدن و هرگز هم باهم سر این مسایل بحث نکردن به نظرم این خیلی بهتره به شرطی که هیچ کدوم از طرفین سر لج و لجبازی نذاره

نامشخص 17 آذر 1392ساعت12:31

خوب آقای شمس آدم وقتی داره ازدواج میکنه یه حداقلی از شناخت رو داره از زنش که این مدلی نباشه دیگه؟ مگه میشه اون زنی که تقی به توقی بخوره به مهرشو اجرا بزاره، باهاش زندگی کرد اصن؟ بعدشم اینکه خیلی از مردها رو هم من دیدم که مهریه ی زنه کم بوده مثلن چهارده تا سکه تقی به توقی خورده، مرده گفته مهرت هم که چیزی نیست پاشو برو خونه ی بابات.

نامشخص 17 آذر 1392ساعت15:54

آقای شکیب همونقدر که زن حق داره درخواست طلاق بده در صورت لزوم، حتمن هم باید بچه ای اگه هست، پیش مادرش بمونه، اینم بهش میگن حق حضانت فرزند، در این مملکت زنها برای گرفتن حضانت بچه هاشون خودشونو به آب و آتیش میزنن و خیلی ها برای دور نشدن از بچه شون مجبور میشن به زندگی که توش خوشبخت نیستن تن بدن، یه بحث دیگه هم حق خروج از کشوره. چرا باید شوهر برای زن تصمیم بگیره و اجازه بده که پاسپورت داشته باشه یا نداشته باشه، مگه زن خودش نمیتونه برای خودش تصمیم بگیره؟ تو این مملکت برای اینکه مجبور نشی چهارسال یه بار شوهرتو بکشونی دفترخونه تا رسما اجازه بده پاسپورت بگیری، مرد میتونه از همون اول یه وکالت بده برای رضایتش تا آخر عمر، یعنی حق خروج از کشور رو همونقدر که برای خودش قائله برای زنش هم قائل باشه:) میمونه شرط تصنیف اموال، اینطور که شما میگین نیست، وقتی میری دفترخونه و این حق رو میگیری به جای شروط ضمن عقد، تاکید میشه که اموالی که بعد از ازدواج کسب شده، یعنی هرچیزی که در زمانی که دو نفر با هم بودن به دست اومده، میخواد دو سال باشه میخواد بیست سال باشه، حتا ارثی که به زن جدا یا به مرد جدا میرسه هم ازین قاعده مستنثی ست مگه اینکه زن و شوهر بگن ارثشونو هم حاضرن تقسیم کنن:) حالا اینجوری موافقین که مهریه نباشه به جاش اینا باشه؟

نامشخص 17 آذر 1392ساعت15:56

تازه در این صورته که عدالت بین زن و مرد برقراره و بعضی از مردا دیگه نمیتونن از شرایطشون سو استفاده کنن. مثلن پدر زن بدبخت رو در بیارن، بعدش بگن اگه میخوای طلاقت بدم مهرتو ببخش و بچه تو هم بزار برو، خوب این درست نیست. زن باید همیشه یه چیزی تو دستش باشه. زندگی عاشقانه حساب کتاب نداره، ولی همیشه آدم باید به بدترین چیزا هم فکر کنه. اتفاقن به نظر من مردی که این حق و حقوقها رو برای زنش بخواد، عاشقترینه.

نامشخص 17 آذر 1392ساعت01:10

به به چه بحث داغی بله خانم نور اموال رفاهی و منقول که بحثش مفصله، حالا خدایی تو ماهیت مهریه مشکلی نیست ایراد تو عندالمطالب شه با این قوانینی که مرد سالاریه تنها دستگیره خانمها همینه شما حساب کن حق طلاق حضانت ازذواج موقت بدون اجازه همسر حتی عدم برابری در میزان دیه و ارث منتها وقتی مهریه مشکل ساز میشه که در زمان خودش مطالبه نمیشه مثلأ سر دکوراسیون خونه بحث پیش می اد خانم میگه " اٍ سلیقه من بده پدرتو در میارم " فردا میره اجرائیات ولی وقتی تبصره ای باشه که بابا شما در این شرایط میتونی مهرتو بگیری یکم این داستان بهتر میشه

نامشخص 16 آذر 1392ساعت11:13

من می‌گم به همه دوستام که موقع ازدواج اگر نمی‌خواهید مهریه بالا داشته باشید، حتماً یه خونه‌ای، ماشینی، زمینی، چیزی، حتی اگه خیلی ناچیز باشه به اسم خودتون داشته باشید... تا مث همین دوست آدین جان نشین. من خیلی دیدم اینطوری. بعد یه سوالی دارم از آقای شمس، مگه الان اگه بخوان زن و شوهر جدا بشن، در صورتیکه نوشته ای چیزی نباشه هر چی که تو زندگی خریدن تقسیم میشه بینشون؟؟؟ من نمیدونستم. خوب اگه این میشه دیگه آدم چرا شرط تصنیف اموال بزاره؟

نامشخص 16 آذر 1392ساعت12:29

خوب آقای شکیب شما اگه با مهریه مخالف هستین در ازاش خودتون به عنوان یه مرد حاضرین به همسرتون وکالت طلاق و شرط تصنیف اموال رو بدین؟ حالا بقیه ی حق و حقوقها هیچی. کلن میخوام بدونم چه تضمینی برای همسرتون در نظر گرفتین؟

نامشخص 16 آذر 1392ساعت12:40

در مورد وکالت طلاق نظر من اینه که همون قدر که مرد حق داره زنم حق داره. به نظر من باید فرض این باشه که خانوما حق طلاق داشته باشن البته در صورتی که مهریه نباشه دیگه! نصف کردن اموالو ولی باش یه کم مشکل دارم. نمیگم که نباشه. میگم باید تو هر کیسی داستان خودشو داره. این که یه خانومی بیاد مثلا سه سال با یه آقایی زندگی کنه و هیچی هم از خودش نداشته باشه و اون آقاهه پولدار باشه و بعدش اموالو نصف کنن به نظر شما منطقیه؟

نامشخص 16 آذر 1392ساعت12:20

به نظر من که کلا مهریه یه قاعده مربوط به هزار سال پیشه و هیچ دلیل منطقی ای وجود نداره براش الان. من کلا در مورد چیزی که مبنای منطقی نداره بحث نمی کنم. از بیخ با ماجرا مخالفم و به نظرم خانوم ها هم دیر یا زود می فهمن که این مهریه نه تنها هیچ کمکی بهشون نمی کنه که شرایطو براشون بدتر می کنه.

نامشخص 16 آذر 1392ساعت09:40

آقای شمس چرا اینقدر دلتون پره. خیلی نگران آقایون نباشید چون مردها زرنگتر از این حرفان خداییش انصاف نیست که یکی بیاد همه چیز مردا رو با زرنگی ببره ولی این خیلی بی انصافیه که 90 درصد مردها به زنها ظلم میکنن بعد دارو ندارشون رو به اسم پدر و مادرشون میکنن زن رو دست خالی آواره میکنن به خدا زیاد دیدم و شنیدم یه مورد هم همین که آذین جون گفت ببین شما

نامشخص 11 آذر 1392ساعت11:11

من دوست داشتم عوض مهریه یه سری از شرایطم قبول بشه که همسر کلا هیچکدومش رو قبول نمیکرد و میگفت این شرایط رو قبول ندارم. مهریه من نه کمه نه زیاد ولی کلا به هیچ دردی نمیخوره چون کسی که نخواد بده هر کاری هم بکنی نمیده خیلی خودتون رو خسته نکنین

نامشخص 12 آذر 1392ساعت17:11

به نظرم مهریه باید 1000 عدد کلمه عاشقتم باشه هر وقت خانم دید هیجانشون کم شده یه چند تاییشو بزاره اجرا

نامشخص 15 آذر 1392ساعت03:47

والا ما به خودمون اومدیم یه 600 تایی رفت بخوردمون ولی مهریه واسه اون زمانی بود که خانمها بعد طلاق شرایط مساعدی واسه ادامه زندگی از نظر مادی نداشتن مهریه میشد یه پشتوانه نه الان که پابپای آقایون کار میکنن جایگاه اجتماعیشون مناسبه کلا امکان ادامه حیات دارن خدایی انصافه جهیزیه شو که طبق فاکتور میبره مهرشو که تا ته میگیره هر چی هم که تو زندگی خریدن بینشون تقسیم میشه ... من دیگه حرفی ندارم

نامشخص 15 آذر 1392ساعت04:05

اینو یادم رفت بگم یه انگ اعتیاد و عدم تعادل روحی هم میزنه، بچه رم میگیره به خدا الان یکی تو خیابون صدا بزنه ضعیفه مردا برمیگردن

نامشخص 13 آذر 1392ساعت13:48

خوب اگه پسره زندگی خوبی داشت چرا خونه و ماشینش رو به اسم باباش کرد اون دختره اگه مهریه اش هم زیاد بود و پسره هم نمیمرد چیزی به زنش نمیداد چون همش به اسم باباش بود آقای شمس هم خیلی رو ابرا سفر میکنه و رویایی فکر میکنه به نظرم خانم شما به جای جهیزیه میتونه 30000 بار این کلمه رو وقتی میاد خونتون بهتون بگه :D

نامشخص 14 آذر 1392ساعت11:36

ندا منظور از داشتن زندگی خوب و خوش اینه که باهم خوشبخت بودن به هر حال. دختره براش مهم نبود که خونه و ماشین پسره به اسم باباشه. ولی احتمالن باباهه براش خریده بوده دیگه لابد

نامشخص 14 آذر 1392ساعت11:37

آقای شمس بعد اشکالی نداره خانومتون هم به جای جهیزیه روزی ده هزار بار همین کلمه رو بگه بهتون؟ اگه اینطوری فکر میکنین که خیلی هم خوبه:)

نامشخص 12 آذر 1392ساعت19:15

آقای شمس :))) چه رویایی. از خنده مردم. نمیشه که اینطوری. پس چه تضمینی برای زندگی همسرتون در نظر دارین؟

نامشخص 12 آذر 1392ساعت19:24

یکی از دوستام تعریف می‌کرد یه هم‌کلاسی دختر داشتن که سال‌های اول دانشگاه ازدواج کرد و مهریه هم در حد یکی، دو تا سکه گرفت و خیلی زندگی خوب و خوشی هم با شوهرش داشت. پسره خونه و ماشین و همه‌چیزش به اسم پدرش بود. تو یه تصادف شوهره مرد و چیزی هم به اسم خودش نداشت که به زن ارث برسه. مجبور شد یه ساک ببنده و از خونه‌ش بره و برگرده پیش پدر مادرش. دوستم...‏ می‌گفت طبق قانون اگر این زن مهریه داشت باید پدر پسره پرداخت می‌کرد و حداقل یه قسمت از مال و اموال شوهرش را بهش می‌دادن. ولی چون چیزی به اسم شوهرش نبوده با این‌که اموال شوهرش بوده، پدر پسره همه را گرفت و دختره بعد از چند سال زندگی مشترک با هیچی برگشت خونه‌ی پدرش. این‌م یه مثال دیگه از داغون بودن قانون و وقتی که مهریه تنها راه برای یک نفر می‌تونه باشه

نامشخص 6 آذر 1392ساعت17:33

من دوست نداشتم داشته باشم اما مامانم مخالف بود. حس میکردم به شعورم بر میخوره. دوست داشتم شرایط ضمن عقدو داشته باشم اما همسرم نمیداد و میگفت مهریه هرچقد باشه باشه اما شروط نه. الان راضی ام از اینکه مهریه ام کم نیست. اگه طرف شعور داشته باشه و بذاره به اختیار آدم کم گفتنش به نظرم اشکالی نداره اما اگه اون تو حساب و کتاب باشه بعدا ممکنه از قبول کردن حرفش حس بدی پیدا کنه آدم

نامشخص 29 آبان 1392ساعت12:11

مهریه نباشه اصلا به نظر من. چون به هیچ دردی نمیخوره. به جاش یه چیزای دیگه ای باید باشه. مثل شرط تصنیف اموال و حق طلاق و غیره. اینا به درد بخور تره.

نامشخص 19 بهمن 1392ساعت10:19

مهریه من 114 تا هست اونم اصلا نظر منو نپرسیدن خودشون گفتن خودشونم تأیید کردن کسی هم مخالفت نکرد واسمم خیلی مهم نیست که باشه یا نباشه چون تو هر شرایطی از پس خودم بر میامبیشتر سعی میکنم از شوهر و زندگیم راضی باشم تا از مهریه م

نامشخص 18 بهمن 1392ساعت10:22

مهریه من خیلی بالاست مامانم اصرار داشت و چون یه کم مخالف بود همسرم مجبور شد رضایت بده ولی خودم اصلن راضی نیستم یه جورایی عذاب وجدان دارم همسری تو این دوسال اصلن به روم نیاورده ولی دارم فکر میکنم تا مامانم نفهمه برم نصفش کنم تو محضر نظر شما چیه ؟ اخه 1500 تاست !!!

نامشخص 21 بهمن 1392ساعت17:14

اوه اوه رها دم شوهرت گرم که اینقدر میخواستت و قبول کرده. دختر اگه از زندگیت راضی هستی و بهش ایمان داری چرا نصف؟ خوب ببخش؟ البته در صورتیکه اگه پاش بیفته شوهرت هم حاضر باشه خونه ای چیزی به نامت بزنه. البته اینو نباید شرط بذاری

نامشخص 21 بهمن 1392ساعت17:15

آفرین ندا. من فکر میکنم خانمایی که کار میکنن راحت تر با مهریه کم کنار میان چون استقلال مالی دارن و منتظر شوهرشون نمیمونن

نامشخص 27 بهمن 1392ساعت13:25

زنها به جای مهریه باید یه فکر اساسی تر واسه زندگشون بکنن جایگاه اجتماعیشون رو بالاتر ببر و اسقلالشون رو بیشتر کنن که مردها نتونن هر کاری دلشون میخواد بکنن وقتی خانم تو موضع قدرت باشه آقا هم دست و پاشو جمع میکنن. (البته موضع قدرت نه اینکه فکر کنید تو سر شوهرتون بزنید و زن سالاری باشه ها نه یعنی اینکه واسه خودتون کسب در آمدی داشته باشید که تن به هر ذلتی واسه دو زار پول ندید)

نامشخص 26 بهمن 1392ساعت10:24

واقعا الی جان همینطوره اگه خانمها بتونن رو پای خودشون باشن و خیلی روی مهریه و این چیزا حرف و حدیث نباشه هر دو طرف احساس امنیت بیشتری میکنن وقتی با هم همراه باشن مطمئنا چیزایی که تو زندگی به دست میارن خود به خود با هم شریک میشن

نامشخص 26 بهمن 1392ساعت17:12

فریبا جان درست میگی ولی وقتی یه مردی نخواد زندگی کنه و با زن و زندگیش کنار بیاد اگه میلیون میلیون هم مهریه ت باشه بازم میتونه اذیتت کنه بازم میتونه یه قرون بهت نده اگر هم بده اینقدر آزارت میده و وقت و جوانیت رو ازت میگیره که اگه همه مهریه ت رو هم بگیری ارزش روزهای از دست رفته و اعصاب خرابت رو نخواهد داشت همه این روزها رو من برای یکی دو تا از عزیزانم دیدم که حتی یاد آوریش آزارم میده.

نامشخص 29 بهمن 1392ساعت16:46

بهتره مهریه باتوافق دوطر وبراساس جیب طرف مقابل باشه نه خیلی زیاد باشه که دامادبه ازدواج دلسرد بشه ونه خیلی کم که عروس ناراضی باشه بنظرم رنج100تا300 تا خوبه

نامشخص 7 اسفند 1392ساعت16:55

سلام عزیزان من تازه با این سایت آشنا شدم. منم مثل ستاره خانوم مهریم 14 تاست خودمم این درخواست رو داشتم تو فامیل هم خیلی حرف زدن که نه این کارو نکن ولی من حرف پیغمبر خدا رو گوش کردم که گفتن بهترین زنان کسی که زیرا و مهریه اش کم باشد. شوهرم و خانوادشم ماهن و خیلیم دوستم دارن. خوشبختی به این چیزا نیست. تازه من یکی رو میشناسم همین 14 تا رو هم بخشیده خیلی هم با شوهرش خوشبخته تازه با مادر شوهرشم زندگی میکنه.

نامشخص 7 اسفند 1392ساعت16:58

سلام عزیزان من تازه با این سایت آشنا شدم. منم مثل ستاره خانوم مهریم 14 تاست خودمم این درخواست رو داشتم تو فامیل هم خیلی حرف زدن که نه این کارو نکن ولی من حرف پیغمبر خدا رو گوش کردم که گفتن بهترین زنان کسی که زییا و مهریه اش کم باشد. شوهرم و خانوادشم ماهن و خیلیم دوستم دارن. خوشبختی به این چیزا نیست. تازه من یکی رو میشناسم همین 14 تا رو هم بخشیده خیلی هم با شوهرش خوشبخته تازه با مادر شوهرشم زندگی میکنه.

نامشخص 4 اسفند 1392ساعت08:42

من مهریه ام 14 سکه است راضی ام هستم.

نامشخص 4 اسفند 1392ساعت10:12

به به ستاره خانم پر دل و جرأت عزیزم ایشالا خوشبخت باشی

نامشخص 5 اسفند 1392ساعت08:50

این مهریه به درخواست خودم بود. به نظر من زندگی که توش محبت و احترام بین زن وشوهر باشه با یک سکه هم سالیان سال با خوشی ادامه پیدا می کنه ولی برعکس زندگی که توش اعصاب خورد کنی و اختلاف باشه با 2-3 هزار سکه هم واسه آدم جهنم می شه. البته اینم بگم این تعداد سکه با تعجب فامیل همراه بود و باور نمی کردن که من 14 سکه رو پیشنهاد دادم.

نامشخص 5 اسفند 1392ساعت08:53

فریبا جون اینم بگم که اولین باری که ما بعد از عقد اختلاف شدیدی بین مون بوجود اومد مادر همسرم بهش گفته بود ولش کن طلاقش بده مهریه اش هم که چیزی نیست ما میدیم. ولی خدا رو شکر محبت من و شوهرم بین مون انقدری هست که با این کارا ما از هم دلگیر نمی شیم. واقعا راست گفتن که زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند.

نامشخص 5 اسفند 1392ساعت09:55

ستاره جان خیلی نگران کم بودن مهریه نباش چون اونایی که مهریه شون بالاهستش وقتی دارن طلاق میگیرن یه سکه هم دستشون رو نمیگیره فقط به فکر درست کردن رابطه ها باش بدون در نظر گرفتن مهریه

نامشخص 5 اسفند 1392ساعت10:51

ندا جون نگران نیستم چون در غیر اینصورت خود این تعداد رو پیشنهاد نمی دادم

نامشخص 5 اسفند 1392ساعت10:58

فریبا جون عوضش شوهرم مـــــــــــــاه... این به اون در... خخخخخ

نامشخص 31 خرداد 1393ساعت09:41

نه فریبا جان مهریه واسه لای منگنه گذاشتنم خوب نیست

نامشخص 4 تیر 1393ساعت15:26

تو ایران مهریه تنها چیزیه که اقایان حتی هنگام جدایی به اسونی از زیرش در میرن. منم با مهریه زیاد موافق نیستم خودم دوست داشتم مهریه ام 14 باشه با شوشو توافق کرده بودیم ولی خانواده ها برای خودشون 250 تا زدن + حج . ولی همیشه دوست داشتم مهریه ام شمش باشه به جای سکه

نامشخص 6 تیر 1393ساعت14:00

مهریه ی منم 351 ولی دوست داشتم بیشتر بود اما خانواده همسریم قبول نکردن

نامشخص 7 تیر 1393ساعت17:13

بابا مهدیه جان چه خوش سلیقه خوب 14 شمش 500 گرمی میکردی هم به نفعت بود هم 14 بود هم بیشتر از 250 تا سکه بود خانواده ها هم چیزی نمیگفتن :)))))))))))) هم حرف خودت بود

نامشخص 12 تیر 1393ساعت16:04

دیگه چیکار کنم ندا جون اونا که قبول نمیکردن منم داغ بودم تو حال و هوای مهریه نبودم. ولی خواهرشوهر جان 500 تا انداختو خانواده شوهرم البته به جز شوهرم میگفتن 1370 تا اما اونا قبول نکردن

نامشخص 14 شهریور 1393ساعت01:24

آره سحر جان الان همه مهریه ها تقریبا همینه

نامشخص 12 شهریور 1393ساعت13:16

مهریه شما که مقدارش خوبه نداجون .معمولش همینه بیشتریا 114 میذارن دوتا از خواهرای منم 114 گذاشتن .

نامشخص 12 شهریور 1393ساعت12:17

راستش سحر جان من به خاطر یک سری مسائل اصلا نخواستم توی خواستگاریم صحبت کنم و نکردم و همه اختیارم رو دست مادرم دادم و با کمال میل هرچیزی رو که او میگفت میپذیرفتم و راضی بودم و اینکه اصلا مهریه برای من ملاک نبود چون خودم شاغلم و دستم تو. جیب خودم و حتی به تنهایی از عهده زندگیم بر میام پس نگران آینده همم نیستم به خاطر همین مهریه ملاک و معیار خوبی برای گفتن جواب بله یا خیر برام نبود واسه همین خیلی روش پافشاری نداشتم و حتی با همسرم صحبت نکردم

نامشخص 12 شهریور 1393ساعت12:20

من روز خواستگاریم فقط سلام گفتم و آخرش هم خداحافظی نه پذیرایی کردم نه چای آوردم مثل خانمها فقط یه گوشه نشستم و به حرف بقیه گوش دادم

نامشخص 11 شهریور 1393ساعت18:59

نه به نظر من دختر و پسر باید تعیین کنن . چون اونا قراره یه عمر باهم زندگی کنن. بعدا پدرشوهر یا مادرشوهر که نمیاد مهریه عروسشو بده .باید براساس بضاعت پسر مهریه رو تعیین کرد البته دل دختر هم باید بدست بیاد ودختر هم راضی باشه :))

نامشخص 11 شهریور 1393ساعت15:45

ندا به نظر من خانواده ها تصمیم گیری کنن خیلی بهتره

نامشخص 11 شهریور 1393ساعت14:46

من 114 تا خانواده ها گفتن و منم دخالتی نکردم

نامشخص 9 شهریور 1393ساعت16:29

مهریه من 314 تا بود. خانواده ها خودشون صحبت کردن من و همسرم هیچ دخالتی نداشتیم

نامشخص 9 شهریور 1393ساعت16:15

مهریه من 14بود با حج. البته توافق خودمو شوهرم. 2تاخواهرام چند صد تایی بودن و برا همین خانواده من مخالف بودن(بخاطر حرف مردم).. خانواده شوهرمم گذاشتن به انتخاب خودمون. اما من خانوادمو راضی کردم.چون دوست ندارم زیاد باشه:-)

نامشخص 1 شهریور 1393ساعت14:21

نگین جان خیلی بستگی داره به ادمی که میخوای باهاش ازدواج کنی و اینکه چقدر شناخت داشته باشی ازش .. من فکر میکنم مهریه بر خلف نظر تعدادی از دوستان واقعا لازمه دیدم دورو ور خودم که دارم میگم خدایی نکرده بعد جدایی چی میتونی پشتوانه مالی زن باشه هزاری ام که یه زن خودش درامد خوبی داشته باشه بازم باید مرد اونو حمایت کنه و سهمی از درامدشو بده چون بالاخره بعد طلاق یه بحران بدی پیش میادمن فکر میکنم عندالمطالبش کن تعداشم خوبه حالا بیشترش که نمیکنن ولی عندالمطالبش کن اگر عندالمطالبش نتونستی بگو پس حق طلاقو بهم بدین واقعا به نظر من حق طلاق از مهریه هم میتونه مهمتر باشه

نگین 1 شهریور 1393ساعت14:47

ممنون الی جون...ولی واقعا موندم چون از اول خواستگاری میگفت اگر یه وقت جدابشیم میخام مهریه ات جوری باشه که بتونم پرداخت کنم..:-( وحرفش واسم سنگین بود خودش و خانواده اش هم از مهریه بالامیترسن چون بخاطر مهریه بالا یکی از اعضاخانواده اش طلاق گرفته ومهریه هم ب اجرا رفته...

نامشخص 2 شهریور 1393ساعت13:59

نگین جان اگه درحد خواستگارته وقبلش اشنایی نداشتید بهش جواب منفی بده تا بعدا پشیمون نشی.چیزی که زیاده خواستگاره.عجله نکن بیشتر فکرکن

نگین 1 شهریور 1393ساعت14:01

سلام دوستان..حالا واقعا مهریه چقدر باشه مناسبه وصحیح؟من یه خواستگار دارم که خیلی اصرار دارن به 14سکه..وبعداز مقداری صحبت پیشنهاد دادن 110سکه به صورت عندالاستطاعه...من چیکار کنم؟؟

نامشخص 2 شهریور 1393ساعت11:09

نگین جان به همسرت میگفتی مهریه حقی از زن به گردنه شوهرشه که ربطی به طلاق یا ادامه زندگی نداره در هر صورت اون رو هر وقت زن مطالبه کنه باید بپردازه و این خیلی کار بدیه تو مراسم خواستگاری از طلاق حرف میزنن. حالا دیگه بهش فکر نکن عزیزم چیزی بوده که شده خودتو ناراحت نکن

نامشخص 24 مهر 1393ساعت12:08

سپیده جان خوش اومدی عزیزم. باید قاطع و البته با ملایمت حرف خودتو بزنی عزیزم

نامشخص 24 مهر 1393ساعت13:16

سپیده جان بنظرمن اجازه نده کسى برات تصمیم بگیره حتى اگه اون شخص مادرت باشه البته مودبانه

نامشخص 22 مهر 1393ساعت16:23

سلام دوستان من تازه عضو شدمو تازه اومدمممم.... من ازدواج نکردم اما دوس دارم این مطالبارو بخونم اطلاعاتم زیاد شه. راستش من از الان غم مهریه گرفتم :( خوب من مامانم واسه دوتا خواهرام مهریه بالا گرفته اما من مهریه بالا دوس ندارم نهایت 300 اما مامانم میدونم قبول نمیکنه اصلا از طرفی هم (اان با کسی دوستم /اشنا میشیم کار جور کنه انشاله ازدواج کنیم) میگه که من مهریه حق زن میدونم که بهش باید داده بشه مهریه ای که نمیتونم بدم چرا قبول کنم 300 مشکل نداره اما بالاتر چرا.خیلیییییی ناراحتم نمیخوام این مشکلات پیش بیاد.:(

نامشخص 22 مهر 1393ساعت15:12

اره نداجان خواهر منم که حقوق خونده همینو میگه میگه قانونمون فرانسوی بوده ولی الان یه چیزاییش تغییر کرده .

نامشخص 22 مهر 1393ساعت17:33

سلام.سپیده جان خوش اومدی. به نظرم باید از الان رو طرز فکر مادرت کار کنی

نامشخص 22 مهر 1393ساعت18:52

خب زییییییییییینگ(زنگ تفریحه یعنی) سلام سپیده جان. خوش اومدی گلم. بچه ها میدونن منو عشقم عاااااشق همیم. وچقد بدا رسیدن بهم صبر. اما عشق منم این نظرو داشت که من چون بهت حق میدم مهریتو بگیری وعده چیزیو نمیدم که بعدا نتونم از پسش بربیام. خانوادم مخالف بودن. اما چون میدونستن من خیلی دوسش دارم و البته عشقمو از هر نظر تایید میکردن گفتن ما نظر خودمونو میگیم. اما نه به قیمت بهم زدن ازدواجتون.تو خواستگاریم نظرشونو گفتن. اما اخرش گفتن. بااین حال مهریه هدیه داماد به عروسه و ما نفقط نظر میدیم و تصمیم گیری با داماده. که اخرشم حرف عشقم شد. خب من1کم گاهی ناراحت میشم چرا عشقم مثل بقیه سکه بالا واسم نداد. اما الان میبینم تا1پولی میاد دستش برام1طلا یا سکه ای چیزی میخره که مال خودمه. به خانوادت حق بده مخالف باشن. اماخب اگه واقعا با ازدواجتون موافق باشنو تاییدش کرده باشن بهتره باهاشون صحبت کنی و راضیشون کنی. میتونن نظرشونو بگن. اما نذارن این موضوع مشکلی سرراهتون ایجاد کنه

نامشخص 22 مهر 1393ساعت23:07

ندا جون هانیه جون اره باید کم کم با مامانم حرف بزنم.هانیه جون انشاه همیشه عاشق هم باشین خوشبخت باشین.

نامشخص 22 مهر 1393ساعت23:08

ولی همین صحبت کرنم سخته.:(

الهه 20 مهر 1393ساعت12:49

اینم شنیدم بودن مهریه باعث میشه لا اقل مرد یه ترسی داشته باشه و بی دلیل تو هر بحث و عصبانیتی حرف جدایی نزنه و اذیت نکنه. البته کلا طرف باید آدم درستی باشه. اما اینا همش آینده نگریه وقتی حمایت و پشتوانه قانونی وجود نداره...

الهه 20 مهر 1393ساعت12:31

ندا جون خیلی خوب گفتی. یکی دیگه از مزیت های مهریه که من دیدم سر همین حضانت بوده. میتونه یه کم مرد رو تو فشار بذاره. یه زن شاید خودشو ندید بگیره و بگه مهرم حلال جونم آزاد، اما زا بچش به راحتی نمیگذره. البته در کنار مهریه که در حد معقول باید باشه، شروط ضمن عقدم تا حدی خوبن و کمک میکنن...

الهه 20 مهر 1393ساعت12:33

الان برای پرداخت مهریه سقف گذاشتن، اما نمیدونم اجراییش کردن یا نه. در مورد حضانتم فکر کنم مثل قبل نیست. الان از یه سنی که خیلیم سن بالایی نیست، حدود 10-12 سالگی فکر کنم انتخاب با خود فرزنده...

الهه 20 مهر 1393ساعت12:34

بازم نمیدونم تا چه حد عملا اجرا شده. قانونمون که واقعا افتضاحه. بیچاره زن توی این قانون. چرا میگی قانون فرانسه نیلوفر جون؟ تمام قوانین ما رو با دید و برداشت های خاصی به صورت اسلامی تنظیم کردن. ما دیگه تو ایران چیز غیر اسلامی نداریم!

الهه 20 مهر 1393ساعت12:36

به هر حال مهریه چیز زیاد جالبی شاید نباشه، اما لازمه، مخصوصا زمانی که شناخت کافی از طرف مقابل نیست لازم تر. اما در حالت معمولم طبق مثال ندا جون کاملا ضروریه.

نامشخص 22 مهر 1393ساعت09:44

الهه جان قانون ما تقریبا با قانون فرانسویها یکیه کسایی که حقوق میخونن مدرکشون فقط تو فرانسه ارزش داره نه جاهای دیگه به خاطر اینکه قانونشون با ما برابری میکنه البته منم این موضوع رو فقط شنیدم و نمیدونم چقدر میتونه درست باشه

نامشخص 21 مهر 1393ساعت00:51

اره الهه جان حرف منم همینه مهریه بایدباشه اماکافى نیست قانون هم بایدمنصفانه عمل کنه اما درکل باید انتخاب شریک زندگى درست باشه اگه نه دیگه هیچى تواین دنیا ارزش نداره حتى مهریه چندمیلیاردى حتى اگه قانون سقفى واسش نگذاشته باشه

نامشخص 15 مهر 1393ساعت17:30

ببین به نظرم این هم بی انصافیه که یه زن مثلا 100 تا سکه مهریه ش باشه یکسالم با یک مرد زندگی نکنه بعد بخواد جدا بشه بره دنبال مهریه ش به نظرم قانون باید یه چیزایی رو راجع به مهریه در نظر بگیره حالا اگر همسر طرف حتی بعد از یک روز بمیره خوب چه اشکال داره دختره مهریه ش رو تمام و کمال بگیره ولی اگر مدت کوتاهی زندگی کنن و دختر بخواد یه مهریه مفت و مسلم بگیره واقعا به آدم زور میاد و اینجا اگر حق با پسر باشه خب به دختر نباید همه مهریه رو داد به نسبتی که زندگی کرده سهمی از اون مهریه رو بپردازن ولی اگر حق با دختر باشه و شوهر آزارش داده باشه و یا کار خطای بزرگ و غیر قابل بخششی کرده باشه چشمش کور دندش نرم تا آخرین سکه رو بده که دیگه با دختر بعدی همچین غلطی رو نکنه

نامشخص 16 مهر 1393ساعت10:05

نیلوفر جان همه ما هم همینو میگیم میگیم قانونمون اشتباهه در مورد مهریه و طلاق و حضانت بچه ها و ..... دقیقا همه میگیم قانون و مملکت هیچ ارزشی برای زن قائل نیست. ولی اینم بگم مرد بدون اجازه همسر اول نمیتونه تجدید فراش کنه و اگر زن اول شکایت کنه مرد زندانی داره و کل مهریه رو باید بی چون و چرا به زن اول بپردازه حداقل زحمت کشیدن این قانون رو اجرایی میکنن

نامشخص 15 مهر 1393ساعت23:14

مى فهمم چى میگى نداجون.درکل قانون ما مربوط به دوران مشروطه ست اگه اشتباه نکنم که از قانون اساسى مربوطبه کشورفرانسه هم گرفته شده زندگى اون زمان کجا والان کجا تغییرات زیادى لازم داره که به دلایلى نمیزارن.همین یکى دوسال پیش تومجلس اینکه حضانت به مادربرسه مطرح بودبعدکلى بکش مکش دوباره برگشت سرجاى اول

نامشخص 15 مهر 1393ساعت23:27

درموردخانماى خونه دارکه خیلى بیشترازخانماى شاغل براى خونه وهمسروقت میذارن وزحمت میکشن ودرکل همه ى خانما بایدبگم قانون این اجازه رومیده تااقا راضى نباشه خبرى ازمهریه نیست!میگین چطورى؟

نامشخص 15 مهر 1393ساعت23:34

اول این روبگم که ماخانما درحالت عادى طلب مهریه نمیکنیم مگه اینکه به قول شما زمان طلاق به عنوان یه پشتوانه داشته باشیم.حالا بریم سرموضوعمون.اقا اگه بخوادمهریه روبده که هیچى اگه نخواد خانم رومجبورمیکنه به همون ضرب المثل معروف مهرم حلال جونم ازاد یایه حالت دیگه میره زن دوم اختیارمیکنه وزن اول روبین زمین واسمون میزاره.درکل اگه وجدان نباشه قانون اینجا کافى نیست

نامشخص 15 مهر 1393ساعت17:19

نیلو جان یه سوال مردی که با یه زن 20 سال زندگی میکنه ( اصلا در نظر بگیر زن خانه دار و مرد صبح تا شب زحمت میکشه و کار میکنه ) و مرد از صفر به 100 نه به 50 میرسه بعد از جدایی واقعا این درسته که زن دسته خالی از خونه شوهرش بیاد بیرون؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آیا واقعا درسته که بگیم زن خانه دار بوده و مرده زحمت کشیده و جمع کرده پس زن تعلقاتی نداره؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا به نظرت اون زن زحمت نکشیده برای زندگیش؟؟؟؟؟؟؟ اگرمردی رو که میگی کلا شعورش به این بوده که اموالش به اسم برادرش باشه که زنش چیزی ازش ارث نبره همون بهتر که مرد زنش بقیه عمرشو باهاش حروم نکرد

نامشخص 15 مهر 1393ساعت17:21

البته نیلوفر جان من این رو هم قبول دارم که زن باید خودش مستقل باشه ولی مرد موظفه همیشه به زنش از لحاظ مالی آرامش خیال بده و اینکه آینده زنش رو در هر صورت چه در موقع بودن با هم یا نبودن با هم تأمین کنه

نامشخص 15 مهر 1393ساعت16:40

تازه اگه پاى طلاق که برسه بدتره طرف قبل اینکه حرف طلاق روپیش بکشه حتما میره میزنه به اسم یکى دیگه به همیمن راحتى

نامشخص 15 مهر 1393ساعت16:46

درکل به نظرمن زن توجامعه ى ما باید جایگاهى پیداکنه که چشمش به دست مردنباشه که خداروشکرالان زنهاى زیادى جایگاههاى شغلى مناسبى روتوجامعه به دست گرفتن ودیگه اونطورى نیستن که وقتى همسرفوت کنه یاطلاق بگیرن دربدربشن.ولى درکل زور داره طرف چهل پنجاه سال یکى روکنه دوتا وهمینطورتا...بعدش قانون بیاد اینطورى عدالت رواجراکنه

نامشخص 15 مهر 1393ساعت16:37

مهریه که بایدباشه در اون شکى نیست بااینایی هم که مثلامیخوان فرهنگ سازى کنن که مهرحضرت فاطمه چقدربوده شماهم همونطورالگوبردارى کنین کاملا مخالفم بابا اون زمان که زندگى اینقدپرازتجمل نبودیه اسب سوارمیشدن که قیمتش زیادنبود الان یه ماشین متوسط بالاى 50 میلیون تومنه.ولى درمورداینکه گفتین زمان فوت یاطلاق اموال نصف بشه بایدخدمتتون عرض کنم مورد دیدم بعدمرگ طرف خانم فهمیده شوهرش اموالش روبه اسم داداشش زده بوده حالا دلیلش چى برده الله اعلم

نامشخص 3 آبان 1393ساعت12:31

سپیده جان میدونم یکم صحبت کردن با مادرت سخته ولی اگر از الان تمرین نکنی بعدها توی زندگیت دچار مشکل میشی. نیازی به بحث و جدل نیست هنوز هم که اتفاق خاصی نیفتاده که بخوای با کسی سر جنگ بذاری میتونی تو صحبتهای روزانه در لفافه به مادرت بگی که این کار قشنگ نیست

raha 11 اسفند 1393ساعت19:11

مهریه منو بزرگای فامیل 312 تا سکه تمام بهار نعیین کرده بودن که درست سرسفره عفد 12 از سکه ها رو به همسرم بخشیدم موجب ناراحتی خیلیا شدم.

sheyda 12 اسفند 1393ساعت13:57

واااااا رها جون به بقیه چه ربطی داره خب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

raha 12 اسفند 1393ساعت14:10

شاید باورت نشه شیدا جون هنوز عموی بزرگم باهام درست حرف نمیزنه و میگه بهشون احترم نذاشتم و باهاشون مشورت نکردم تو خانواده شوهرمم که جاری جان بهم گفتن خودشیرین و هرجا بحث بشه همینو میگن دیگه تو این تقریبا دو سال دیگه عادت کردم.

نامشخص 12 اسفند 1393ساعت16:10

رها جون اصلا اهمیت نده بهشون حوصله داری دیگه زندگیه هر کسی به خودش مربوطه دلیلی نداره بهشون بر بخوره جاری رو هم یه بار بشور و بذار سرجاش
بگو اگه میدونستم مهریه من اینقدر واست مهمه حتما از قبل باهات مشورت میکردم

نامشخص 12 اسفند 1393ساعت18:54

منم با صبا موافقم رها جون همین کارو بکن

raha 13 اسفند 1393ساعت12:20

حتما همینکارو میکنم صبا جون باهاش

نامشخص 13 اسفند 1393ساعت21:06

رها جون بازم بیا اینجا اتاق گفتگوی اینجا خیلی دوستانه و گرمه من که خیلی دوستش دارم

نامشخص 5 فروردین 1394ساعت13:04

سلام دوستان بنظر من هم مهریه باید معقول باشه ودرحدنرمال و شرایط ضمن عقد هم باشه.

shabparang 21 اسفند 1393ساعت19:03

مهریه من 400تا سکه ست ولی نمیتونیم بگیم برا بقیه چی باشه خوبه من فقط اینو میتونم بگم که خیلی زیاد نباشه مثلا سکه به اندازه سال تولد.

shabparang 23 اسفند 1393ساعت11:49

خواهش میکنم فریباجون:)

اینجارو دوست دارم حتما هرموقع وقت کنم سر میزنم

نامشخص 14 فروردین 1394ساعت12:11

واقعا اینطورجاریها روبایدازهمون اول حساب کاردستشون اورداگه نه تااخرهمین اش وهمین کاسه

نامشخص 13 فروردین 1394ساعت23:09

che rabti dare be baghiye raha joon shayad delet bekhad hamash ra bebakhshi be kasi rabti nadare

age balad nisti jarita bede man sare jash beshonamesh

naarsis 11 فروردین 1394ساعت16:15

مهریه یه مسئله ی خیلی مهمه (نه از نظر مادی) بلکه از جنبه ی بررسی اولین توافق بین دو طرف که کاملا رسمی هست و مرد رو مخاطب قرار میده.
به نوع صحبت و رفتار طرف مقابل خیلی دقت کنید. این که خسیسه ، حرف حرف خودشه، حرف حرف مادرشه و خودش بی اراده هست و .... خوب دقت کنید.
من مهرم اون چیزی که ثبت شده متوسطه. ولی واقعا از برخورد شوهرم و خانواده اش خوشحال و راضی هستم .
به نظرم نوع توافق و رفتار شوهر و خانواده اش چه مهریه کم باشه چه زیاد واقعا مهمه.

نامشخص 12 فروردین 1394ساعت08:44

خداروشکرعزیزم.شماعروسی کردی یاهنوزعقدی?

نامشخص 24 فروردین 1394ساعت16:20

مهریه باید یه چیزه منطقی باشه مثلا 1500 سکه آدمو خوشبخت می کنه؟

نامشخص 24 فروردین 1394ساعت16:23

مهریه من با وجود اینکه خودم 14 سکه دوست داشتم با نظر خانواده شد 124 سکه

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت10:29

ناریس جان جمله دکارت روقبول دارم وجالبه که دقیقا وضع جامعه ی ماست

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت10:32

اون مطلب بالاییه هم جالب بودردموردتاریخچه مهریه.ولی هرزنی بایدخودش حق وحقوق خودش روطلب کنه.مهریه نبایدحذف شه بخصوص جامعه ی ماکه مردسالاره

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت10:52

ناریس عزیز ممنون از پست مفیدتون ... حقیقت محضه ...

مرسی راضیه جان، اون تصویری که برام فرستادی، درسته، دیشب اتاق گفتگو قفل شده بود برای 10 دقیقه و بعد درست شد، مشکل از سرور بود که برطرف شد. چون بعد این مشکل دوستان و همچنین خود من، همچنان در بحث بودیم. به هر حال غیبت شما ها برای ما دلتنگی میاره ، حداقل خبر بدید که نگرانتون نشیم.

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت10:53

ناریس جان عکسی هم که گذاشتی ، در اوج تلخ بودن، ولی منو کلی به خنده انداخت . عالی بود عالی ...

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت10:55

صفا جونم سلام صبح بخیر
منم به مشکل خورده بودم اما خوب مقاومت کردم

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت10:56

الهه جان و رهای عزیز پوستراتون رو الان دیدم، بابا هنرمنداااااااااااااااا ، دستتون درد نکنه .... شیطونه میگه عکس پروفایلمو عوض کنم، تنوع بشه توی پوسترهاتون :D :D

... 29 فروردین 1394ساعت23:46

اینم پوستر امشب به سبک الا :-)

... 29 فروردین 1394ساعت23:47

ا سحر جونمممم
تو هم اوومدییی؟
عکستو الآن میزنم توی پوسترمون

... 29 فروردین 1394ساعت23:48

سالگرد ازدواجت مبارک باشه سحر جونم :-)
پس از سال بعد سالگرد ازدواج سحر جونی و مهتاب جونی با هم یه روزه :-)

... 29 فروردین 1394ساعت23:49

مینا گلی جونم شبت شاعرانه عزیییزم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:49

سلام الاجون. نمیخواد زحمت بکشی عزیزم. دست گلت درد نکنه :)

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:53

ممنون الاجون. پوستر جالبی درست کردی تم بهاری داره :)

... 29 فروردین 1394ساعت23:53

اینم پوستر الا ساز با تصحیح نهایی :-)

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:55

ممنون الهه جون. شب خوبی داشته باشی عزیزم. بوس

... 29 فروردین 1394ساعت23:55

قربونت سحر جونی :-)

... 29 فروردین 1394ساعت23:56

سحر جونی منم دیگه کم کم برم
بوس بوس
شب همه بهارییی

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:59

سلام میبینم که جمعتون جمعه دوست جونیا فقط من نبودم حاضری بزنیدبرام چون شام دعوت بودیم تازه رسیدیم

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت00:01

شب همیگیتون خوش وارام امروزهم باتمام اتفاقاتش تموم شد

naris 30 فروردین 1394ساعت00:57

سلام
یه خواستگار دارم که میگه من مهریه نمیدم و کلا با قضیه ی مهریه مخالف هستش. در ضمن بچه هم نمی خواد. اما میگه از هر چی که تو زندگی به دست میارم نه چیزهایی که الان دارم - چون وضع مالیشون خیلی خوبه - نصفش رو به نام همسرم می کنم. من خودم هم با مهریه موافق نیستم اما یاد این جمله ی امانوئل دکارت افتادم

ﺩﺭ ﺳﺮﺯﻣﯿﻨﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﻔﮑﯿﮏ ﺟﻨﺴﯿﺘﯽ ﺍﺯ ﮐﻮﺩﮐﯽ ﺻﻮﺭﺕ ﮔﯿﺮﺩ ﺩﺧﺘﺮﺍﻧﺶ ﭘﺴﺮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﮔﺮﮒ ﺗﺼﻮﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ ﻭ ﭘﺴﺮﺍﻧﺶ دﺧﺘﺮﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﻃﻌﻤﻪ ...
ﺩﺭ ﺍﻭﺝ ﮔﺮﺍﯾﺶ ﻭﮐﺸﺶ ﺑﺎ ﭘﯿﺶ ﺯﻣﯿﻨﻪ ﺍﯼ ﺁﻟﻮﺩﻩ ﻋﺎﺷﻖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ، ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺷﻨﺎﺧﺘﯽ ...
ﻋﺸﻖ ﻣﯿﻤﯿﺮﺩ ﻭ ﺍﺭﺗﺒﺎﻁ ﻧﺎﺑﻮﺩ ، ﻣﺮﺩﺍﻧﺶ ﺗﻨﻮﻉ ﻃﻠﺐ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﺯﻧﺎﻧﺶ ﻣﺮﺩ ﺳﺘﯿﺰ .

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت01:21

در حال حاضر مهریه از جایگاه واقعی خودش فاصله گرفته و خاناده ها مهریه رو قیمت و بهای زن میدونند و با توجه به خصوصیات دختر خود مثل میزان تحصیلات، سطح مالی خانواده و حتی ویژگی های ظاهری، مهریه بالا و یا پایین تعیین می کنن

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت01:23

البته ناگفته نمونه که مهریه های سنگین و سرسام آور اخیرا مانع ازدواج شده
این جمله کی مهریه دادهفکی گرفته رو همیشه تو مجالس خواستگاری شنیدیم
این جمله بسیار غلطه
مهریه مثل بدهی برگردن مرد هست تا زمانی که مرد مهریه رو پرداخت کنه
جز در صورتی که زن مهریه رو ببخشه

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت01:37

وقتی مهریه سنگین برای دختر در نظر گرفته میشه این جسارت رو به دختر میده که مهریه رو پشتوانه ای برای اینده بدونه و سختی های زندگی رو تحمل نکنه و از طلاق و جدایی واهمه ای نداشته باشه
مهریه در قرآن آمده
قرآن کریم با لطافت و ظرافت بی نظیری می‏گوید: (وآتُو النِسأَ صَدُقاتِهِنَّ نَحْلًَْ)؛ (سوره نسا آیه 4) یعنی مهریه زنان را که به خود آنها تعلق دارد (نه به پدران یا برادران آنها) و عطیه و پیشکشی است از جانب شما به آنها به خودشان بدهید.
مهریه زیاد خود میتونه باعث بغض و کینه و دشمنی بشه

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت01:41

صفا (مدیر سایت)
510 کاربر تاکنون ارسال های این کاربر را پسندیده اند
تعداد ارسال های کاربر:707
زمان ارسال 29 فروردین 1394 ساعت 23:03 / کد ارسال: 116900

مهتاب جون جایزه ات محفوظه, مرسی رهای عزیز, ممنونم ستاره جان. شب همگی بخیر... راضیه رو باید دعواش کنیم, گفته بود میاد ولی نیومد.... یه جریمه ای چیزی واجبه که براش درنظر بگیریم, همش که نمیشه جایزه داد.
---------------------------------------------------------------------------------------
سلام صفا جان
شبت بخیر عزیزم
صفا جون من در بحث دوستان بودم که از سایت خارج شد
بعد از ورود مجدد با این صفحه روبه رو شدم
هر چه تلاش کردم بی نتیجه بود
جریمه هم بکنید واسه من شیرین ه
با جون و دل جریمه رو میپذیرم

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت01:44

رها جونم عالی بود پوستر
عالی گلم
آفرین
♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥♥
الهه جونی پوستر تو هم بی نظیر بود
آفرین گلم

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت01:51

رها جون پوستر هیچ کم و کاستی نداشت
منم پوسترمو میزارم که به دلم نمونه

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت11:08

دوستان من دیشب هم مهمون داشتم نتونستم بیام.موضوع رو خیلی دوست داشتم....

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت11:11

به نظرم مهریه رو اگر میشه ملک انتخاب کنید.اگر نشد سکه.من مهریه ام 3 دانگ خونه و 110 تا سکه و 30 مثقال طلا و حج هست.خونه رو پدر شوهر داد که زدن به نامم.3 مثقال طلا رو هم پدر شوهر داد.مونده 110 تا سکه که من تو عقدنامه گفتم عند الاستطاعه باشه یعنی هر وقت همسری داشت.که اینم فک کنم همسری تو فکره بهم بده

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت11:14

هلن عزیز سلام و روز خوش

شما اصفهانی هستید ؟ آخه اصفهانی ها رسم دارن توی مهریه هاشون حتماً ملک و مثقال طلا میندازن ....

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت11:24

سلام صفا جان.بله من اصفهانی هستم

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت11:44

سلام هلن عزیزم ... چه جالب ، چون من اطلاع نداشتم شما ساکن اصفهان هستی ، ولی با اعلام مهریه ات، تشخیص دادم این مدل مهریه ها برای اصفهانی ها است. همیشه خوشبخت باشی خانوم.

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت11:46

برنده های 4 شب اخیر " قــــرارهای شبانه نوعروس " اعلام شده اند :

چهارشنبه 26 فروردین ماه 94 : مینا گلی

پنج شنبه 27 فروردین ماه 94 : راضیه حیدری

جمعه 28 فروردین ماه 94 : رهــــا

شنبه 29 فروردین ماه 94 : ستاره

هر یک از دوستان عزیز و بزرگوار ، برنده یک بن 35 هزار تومانی خرید از فروشگاه آرایشی بهداشتی خانومی شده اند.

لطفاً به سایت این فروشگاه مراجعه بفرمائید و محصول خود را انتخاب کنید تا زمانی که کارشناسان خانومی با شما تماس میگیرند، سفارش خود را داده و محصول را با پست سفارشی درب منزل دریافت فرمائید.

محصول انتخابی شما میتواند تا سقف 30 هزار تومان باشد و 5 هزار تومان هم هزینه پست سفارشی خواهد بود.

لطفاً اطلاعات اصلی خود به همراه شماره تماس را برای بنده پیام شخصی فرمائید تا در اختیار کارشناسان خانومی قرار دهم. در ضمن سوالاتتون رو هم میتونید از خانم شکوه امامی مشاور خانومی بصورت آنلاین و یا طی پیام شخصی بپرسید.

آدرس سایت خانومی : http://khanoumi.com/


صفــــــا

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت12:12

دوستان عزیزی که محصول اشون رو دریافت کردند، میتونن بیان و در اتاق گفتگو به دیگر دوستان ، محصولشون رو اعلام کنن، شاید مورد نیاز بقیه هم باشه و کمک کنه به انتخاب دیگران.

در خصوص اینکه چه محصولاتی در سایت خانومی تا سقف 30 هزار تومان وجود دارند، میتونید هم از سایت خانومی استفاده کنید و هم از مشاور خانومی سرکار خانم شکوه امامی مشاوره بگیرید و به ایشون پیام شخصی بزنید. امشب هم در قرار شبانه حضور دارن.

صفـــــا

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:16

سلام ستاره جون.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:17

آخه اسمش اینه که الان زنا میتونن راحت و مستقل باشن رها

اگر به زن بودنمون اطمینان داشتن و الان زنا مستقل بودن تو میتونستی تو محضر به تنهایی امضا بدیو و مهریت ر با عنوان بخسیدم تموم کنی.

به نظر من مهریه مهر زنه به مرد اما همون مهریه پشتوانه ای خیلی کوچکیه برای زن. که مرد بهش باید بده و به گردنشه

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:17

همین 100 تا تا 300 تا معقوله.هم خانواده عروس دوس ندارن دخترشون سکه کم داشته باشه.هم خانواده داماد نمیخوان با مهریه کم عروس بیارن.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:18

سلام ستاره جون. خووبی عزیزم.

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:19

رها جان از لحاظ شرعی عقد بدون مهریه هم صحیحه و اصلا مهر تعیین کردن واجب نیست.مهریه یک هدیه و پیشکش از طرف مرد به زنه.که با توافق دو طرف تعین میشه و هیچ اجباری هم نیست.تو قرآن هم هست

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:20

من سفر حج واجب و کربلا هم انداخت مادر شوهرم.

پدر شوهرمم 14 مثقال طلا انداختن. البته این آخریو پدر شوهرم وقتی رفتیم محضر انداختن. وگرنه تو دفتر بله برونمون قید نشد

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:20

میگن هم وزن دختر طلا اینه ها

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:21

سلا شادی جان و مینا گلی

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:21

اینو ببینین

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:21

.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:22

چه کوهی تو ذهن خانومه و چه کوهی بهش دادن

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:22

منم مهریم و برای بله برون 110تا گفتم اما روز عقد نمیدونم چرا اومد به دهنم به عاقد گفتم 114 تاس هی همه گفتن 110 تا بوده گفتم نه بابا 114 تا با حج گفتم اما خانواده شوهرم همش بالای 350تا میگفتن

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:22

من دوست مهریمو ببخشم ولی حالا حالاها نه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:23

اینم یه مدل از مهریه ها بعد از گرانی خانه و بنزین

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:23

خانوما بقیتون کجاست پس؟

صفاااااااااااااااااا
راضیهههههههههههههه
مهدیهههههههههههههههه
تا کی من باید جیغ بزنم هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ملیحهههههههههههههههه
نیلوفررررررررررررررر
الهههههههههههههههههه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:23

راستی سلام به همگی شب قشنگتون بخیر اولین شبیه که تو بحثا اومدم چون هی یا یادم میرفت یا خواب بودم

رها 29 فروردین 1394ساعت21:23

مینا جون منظور من از استقلال، همه جانبه نبود ضمن اینکه من قانون رو با زندگی یکی نمی دونم. خیلی چیزا توی قانون هست که تو زندگی روزمره اجرا نمی شه. منظور من استقلال مالی بود. الان زمینه فعالیت و پول درآوردن برای زن خیلی زیاده. درصد مردهایی که حتی کسب درآمد توی خونه رو نمی ذارن زنشون انجام بده خیلی کم شده.
ضمن اینکه مهریه با اینهمه تبصره هایی که از مرد پشتیبانی می کنه دیگه پشتوانه ی جدی محسوب نمی شه. قاضی ها مرد هستند و خیلی اوقات زنی که واقعا هیچ پشتوانه ی مالی ای نداره هم توی دادگاه به مهریه اش نمی رسه. ضمن اینکه مردی هم که می خواد مهریه رو بده اگه واقعا مرد باشه که زندگی به طلاق نمی کشه واگه نامرد باشه اینقدر زن رو می چزونه که یا مهریه اش رو می بخشه تا بتونه طلاق بگیره یا اینقدر ماهی یک سکه رو با تاخیر و مشکلات می ده که زن از خیرش می گذره.
یک نکته ی دیگه اینکه آیا قانونی که حق طلاق رو به زن نمی ده، این فضا رو برای مرد ایجاد نمی کنه که برای دادن حق طلاق با مهریه معامله کنه؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:25

سلام مهتاب جون.
خوش اومدی به بحث امشب.
خب یه عدد خوب بوده ک اومده تو ذهنت.
البته 110 هم عدد حضرت علی هستش

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:25

مینایی من هستم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:25

این عشقولیارو

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:26

این مطلب رو خوب بخونید
م عروسمون رو از مازندران اوردیم
ی خانواده بسیار مذهبی و با خدا و با نماز شدیددددددددد
اونوقت داداش ما هی کلاس میومد زنم مهرش 14 تاس.اون مهریه کم رو دوس داره.ما هم گفتیم عجب دختری.
شاخ دراورده بودیم.
اخه رسم نداشتیم مهریه کم عروس بیاریم یا دختر بدیم.
خلاصه روز تعیین مهریه وقتی خانواده عروس اومدن اینجا بابام گفت 200 تا
مادر عروس میدونید چی گفت؟
گفت دختر من مگه دیپلم داره که 200 تا باشه
دخترم ارشد داره باید مهریش بالا باشه.هر کسی ی سطحی داره
دیپلم مهریش ی چیزی فوق دیپلم ی چیز دیگه
ی کلام گفت 1000 تا
بابا ی من چشاش درشت شد و دیوانه شد گفت خانوم چ خبره؟مگه میخوای دخترتو بفروشی
ولی عروسمون لا تا کلام حرف نمیزیدااا هیچ.کلا بی زبونه
بعد مادر عروس عصبانی شد گفت مثل اینکه وصلت ما جور در نمیاد
تا اینکه پدرعروس ارومش کرد و اوردش تو خونه
بعد باباش گفت 800 تا
وااااای الان که یادم میاد پشتم عرق میزنه.800 تا اونم برای ادمایی که با خدا با نمازن :||
مادرش میگفت ما که شما رو نمیشناسیم و راه دور هم داریم دختر شوهر میدیم.پس باید زیاد باشه
دلمیمخواس از مادر عروسمون بپرسم پس خدا کجاس.پس اینهمه حدیث و قران ک میخونی کجا رفته.شما ب ظاهر ادمایی قرانی هستین.
اخه قبل جشن داداشم میگفت اصلا موزیک نباید بیارین و دستم نباید بزنین اخه تو خونم کلاس قران برگزار میشه و نماز امام زمان خونده میشه.
روز جشن ما مثل کولی ها رفتیم دیدم صدای موزیک هفتا کوچه اونور ترم میاد.دس دس بزن و بکوب چی
پیش فامیلامون ابرومون رفت
ب همه گفتیم ایناا اسلامی ن و لباس نامناسب نپوشین.
خدایی دخترشو ب ما قالب کرد در حد المپیک
800 تا سکه ناقابل.ب همراه کلی کالا
الانم 4 سال از ازدواجشون میگذره داداشم ی غذای درست نخورده طفلک/
اشپزی هم بلد نیس.فقط درس خونده

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:27

الان که زن ها میتونن حق طلاق رو بگیرن و خیلی راحت جدا بشن.
من دوستمو دیدم تو دوران عقدشون خیلی راحت جدا شد.
اونم فقط به خاطر این که آقای داماد نمیتونست خودشو کنترل کنه.
دوستمم شانسی ک آورد این بود که حق طلاق رو گرفته بود. دقیقا یک هفته طول کشید از درخواستش تا روز طلاقش.

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:28

سلام مهتاب جون

فاطمه بهار 29 فروردین 1394ساعت21:29

سلام
رها جان اولا آدمای مومن و متعهد هیچ وقت از این کارا نمیکنن و حق زن رو تمام وکمال بهش میدن .ضمنا در هر شرایطی حق طلاق با مرد نیست و در این مورد در عقدنامه ها بندهایی هم هست

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:30

زنان هم الان استقلال مالی آنچنانی ندارن.
در حد یه لقمه نون.
تازه بعد از طلاق ک جامعه ما ک هنوز مثل 1000 سال پیشه و به زنان مطلقه یا حتی بیوه نگاه بد داره.

رها 29 فروردین 1394ساعت21:30

ستاره جان مهریه بر مرد واجب هست اما برای صحت عقد لازم نیست. اما اگه موقع عقد دائم مهریه ذکر نشه، اونوقت به مهرالمثل تبدیل می شه. یعنی مهریه ی زن می شه شبیه به مهریه ی زنی در شرایط و شبیه به اون.
در واقع مهریه حق زن بر مرد هست و واجب شرعی اما شرط صحت عقل نیست. این لینک رو ببین
http://www.islamquest.net/fa/archive/question/az21648

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:31

وای شادی جون چقدر برای برادرت ناراحت شدم.

رفتار خانومش چطوریه اون وقت؟

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:31

تازه مادر عروسمون جهاز درست و حسابی هم نداده.مثلا فرش 10 سال پیش رو جهیزیه دخترش کرده.باورتون میشه؟
ما ابرومون پیش بقیه عروسا رفت.
تازه 2 میلیون وام دانشگاهشم باخودش جهیزیه اورد :(
بیچاره داداشم و بابا جونم.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:31

.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:32

سلام دوستان
سلام مینا
ببخش عزیزم...چنذ شبه فقط حرف هاتونو می خونم..

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:33

ای بابا شادی گلی.
حالا دیگه کاریه ک شده. دعا کنین با هم خوش باشن و لباشون خندون باشه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:34

سلام ملیحه جان.
خوش اومدی؟ بهتری؟
چرا؟ ناراحتی؟ چیزی شده؟

ملیحه مهریه تو چقدر بود عزیزم؟
با همسرت توافق کردین با خانواده ها بریدن و دوختن؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:34

سلام به همگی
شبتون بخیر دوستای خوبم

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:35

شادی جان جالب بود و متاسف شدم.با این چیزای که تو گفتی فقط ظاهرشون اسلامیه ولی فکر شون اصلا اسلامی نیست واین خیلی واضحه .بالاخره بعضی ها نمیخوان به دین به معنای واقعی عمل کنن وظاهر افراد نباید مارو به دین بدبین بکنه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:36

بچه ها یه چیز جالب دیگه در مورد مهریه خود بگم وقتی خانواده ها مخالفت کردن با 110 تا و گفتن کمه منو همسری پاهامون تو یه کفش بود که نه همین ک ما میگیم.

همسری نشسته بود میگفت من باید بدم منم میگفتم من باید بگیرم.
عموش میگفت عمو جان تعدادش کمه میگفت عمو شما اگر فردا مینمهرشو خواست میای بگی این 10 تا سکه سهم من بده به خانومت؟

دیگه همه مرده بودن از خنده از دست این عروس و داماد.
اما بازم شد حرف خودشون و زدن 314 تا سکه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:37

من مهریه م 450 تا بود
مهریه تعیین شده از طرف پدر من 300 تا بود
ولی خانواده همسر 150 تا بهش اضافه کردن

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:37

سلام راضیه خانوم. 35 دقیقه تاخیر خوردی

چرا انقدر دیر اومدی هان؟
خط کش بزنم؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:37

دست و دلم به حرف نمیره...این کامنتو هم چند وقت پیش گذاشته بودم:
"از اون موقعی که با محمد قرار ازدواج کذاشتیم دوست داشتم مهریه ام 1 سکه باشه فقط اما وقتی کار به خواستگاری و این چیزا رسید دیدم نمیشه یعنی نمیذارن که به خواست خودم بشه...متاسفانه این تفکر غلط هت که میگن : جلو فامیل زشته میگن دخترش رو دستش مونده بود به این مهریه کم راضی شد...من این چیزا رو قبول ندارم و اگر روزی دختر دار شدیم هیچ وقت اینطوری برخورد نمیکنم و به نظرم مهریه سنگین مال کسیه که به طلاق فکر میکنه..منی که می خوام تا آخر عمرم کنار همسرم باشم دیگه چه فرقی داری 1 سکه باشه یا 100000000000 تا سکه...پدرم میگفت 500 تا که همون اول من خودم مخالفت کردم..گفتم خب حر منو که قبول ندارین منم 500 تا میگم زیاده...بعدش گفتن 313 تا که اونم گفتم زیاده...خودم پیشنهاد 110 تا رو داد..با محمد هم هماهنگ بودم که به پدرش همین تعدادو بگه...تلفنی پدرها صحبت کردن و همون 110 تا سکه شد مهریه من"

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:37

اینو ببینین چه باحاله

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:38

مینا جون رفتار خانومش خوبه.از اونایی نیس که توقع داشته باشه یا حرف زیادی بزنه و تو کارا فضولی کنه و حرف خبر ببره.مثلا از اون ادمایی هست که ی مانتو رو 1سال میپوشه.البته اینم بگم استاد دانشگاه هم هست خانومش.اما فقط قران درس میده.
الانم ی ساله که بچشون بدنیا اومده و اینقد بچه رو بد بار اورده که داداشام اصلا حوصله زنشو نداره.
اصلا نمیذاره بچه گریه کنه دم ب دقیقه بغلش میکنه مثلا بچه باید 6 ماهه بشینه این بچه 8 ماهه نشست
الان بایستی راه میرفت اما داره 4 دستو پا راه میره.دندونشم الان دراومده یعنی 1 سالگی بچه.همش بچه کنده

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:38

راضیه گلی چند ساله ازدواج کردی؟
پس خانواده همسریت خوبنا.

رها 29 فروردین 1394ساعت21:38

بچه ها بحث حقوق زن توی جامعه ی ما یک بجث بسیار طولانی هست. که خب موضوع این قرار نیست. همه ی حرف من در مورد مهریه اینه که نمی تونه پشتوانه ی زن باشه. شما می گید مرد خوب این کارا رو نمیکنه، خب مرد خوب اصلا کاری نمی کنه که زنش بخواد طلاق بگیره. می گید زن توی جامعه بعد از طلاق جایگاه نداره، خب وقتی مهریه بگیره جایگاه به دست میاره؟ می گید می شه حق طلاق رو قبل از عقد گرفت؟ اصلا خود این جمله زشته. یعنی چی حق طلاق رو بگیره؟ مرد چه برتری ای به زن داره که حق طلاق رو بهش بده؟ «بده» «بگیره» اینا همه اش توهین امیزه. شرایطی هم که قانونا به زن اجازه ی طلاق می ده حتی اگه همسرش راضی نباشه شرایط خاص و محدوده مثل عدم توانایی جنسی یا عدم باروری یا اعتیاد و این جور شرایط. اما اگه زنی بره به دادگاه بگه این مرد به شخصیتم توهین می کنه، می تونه طلاق بگیره؟

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:40

سلام ملیحه جون.کجایی خانوم.اینجا بدون تو سوت و کوره.سلام راضیه جون

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:40

بخشید مینا
معذرت میخوام خب
باشه خط کش بزن
:(

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:41

خب شادی جون بازم خوبه ک کم توقعه و اخلاقش بد نیست.

خب هر بچه ای فرق میکنه عزیزم.
این دیگه به شرایط ژن و ارث هم ربط داره.

عیبی نداره حالا اون کوچولو هم از آب و گل درمیاد
داداشتو دلداری بدین بگین شکر خدا زندگیتون آرومه و تنش نداره
زنت بسازه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:41

اینم از مهریه خنده دار

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:42

مرسی شادی لطف داری

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:42

نه نمیزنم راضیه گلی.

ملیحه پس خدارو شکر ک به خیر گذشته.
حالا هم عیبی نداره مهم علاقه بین خودتو عشقولیته

رها 29 فروردین 1394ساعت21:42

من معتقدم که تو زندگی باید برابری باشه. شباهت نه، برابری. زن و مرد هیچ بدهی ای به هم ندارن. شرایط مساویه. هر دو به همسر احتیاج دارن. پس نه زن مهریه بگیره نه مرد حق طلاق داشته باشه. آخه خیلی زشته که زن برای خروج از کشور نیاز به اجازه ی شوهر داشته باشه. مگه زن آدم نیست؟
بگذریم از این بحث حقوق زنان تا کار به جاهای باریک نکشیده ;)
ملیحه جونی چی شده؟ چند شبه هیچ خبری ازت نیست. ما رو نگران می کنی و هیچی نمی گی :(
شادی جون این حرا دیگه فایده نداره، گذشته ها گذشته. شما دعا کن زندگی شون خوب پیش بره. داداشت اگه واقعا مشکل داره باید به مشاور مراجعه کنه حداقل به خاطر بچه اش. هیچ زندگی ای بی مشکل و سختی نیست، حالا هرکی به یک شکل

فاطمه بهار 29 فروردین 1394ساعت21:42

سلام ملیحه جون

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:42

دوستان من همزمان میخونمتون و میرم شام درست میکنم.
راستی صفا جون کووو
نیومده؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:43

مینا جون کلا با دوران عقد 11 سال
نه بابا دست رو دلم نزار که خون ه
کاش یه سکه بود ولی ...

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:43

گاهی یه این میرسم که پول نباشه علاقه هم درب و داغون میشه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:43

بچه ها مهریه زن داداش من 1000 تا سکه بود با هزار جور زحمت آوردیمش رو 600 تا سکه بعدش داداش گرامی وقتی ک قاعله تموم شد فرمودن که 14 تا سکه هم به نیت 14 معصوم اضافه کنین + 1360 تا شاخه رز قرمز.

مارو میگی کلی بعدش بهش غر زدیم و اونا هم کلی نیشاشون باز شد.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:44

سلام به همگی شادی گلم و راضیه عزیزم و ملیحه جونم و عزیزای دلم
مینایی میدونی من به نیت حضرت علی 110 گفته بودم اما چون خودم 14 تا سکه دوس داشتمیهویی 114 تا شد وگرنه من کلا با مهریه مخالفم

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:44

اره ملیحه جون ما فقط دعا میکنیم.ولی خانواده زنش داغونن.الانم ی دونه پسرشو ب عقد ی دختر که فرسنگها از هم دورن دراورده.

رها 29 فروردین 1394ساعت21:45

شادی جون بچه ی داداشت رو با دیگر بچه ها مقایسه نکن. خیلی چیزا توی رشد بچه دخیله. مهم اینه که از منحنی رشد پایین تر نباشه. داداش من 11 ماهگی راه افتاد و یکسال و نیمه که بود شعر توی ده شلمرود رو کامل می خوند اما بچه ی خواهرم تا یکسال و نیمش که شده بود هنوز فقط مامان بابا می گفت و خیلی هم دیر راه افتاد.
نگران بچه ی داداشت نباش

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:45

ملیحه جون علاقه وقتی پول نباشه کم و زیاد نمیشه اما انقدر فکر و خیال میاد تو ذهن آدم که یه کمی آدم عشقو فراموش میکنه.

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:45

اینقدر که خانواده ها حرص میخورن عروس داماد نمیخورن

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:46

سلام رها سلام فاطمه سلام مهتاب...
حال روحیم خیلی داغونه...خیلی خسته ام از این زندگی...دیگه با حرف زدن و گریه کردن هم آروم نمیشم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:46

راضیه گلی فدات شم غصه نخور عیجقم

پس با احتشاب 11 سال پیش تو مهریت خیلی بالاست

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:47

فکر کنم مال هم فراموش شده مینا

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:47

ملیحه جون مشکل اصلیت چیه؟ ببخشید اینو میگما .تو همش فقط شکایت میکنی ولی وقتی ازت میپرسیم چیزی نمیگی؟حس میکنم مشکلاتو زیادی گنده میکنی

فاطمه بهار 29 فروردین 1394ساعت21:49

من همسرم خیلی دوست داشت مهریم 14تا باشه ولی من قبول نکردم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:49

ملیحه بزن به بی خیالی دختر.

اینطوری تو اوج جوونیت پیر و فرسوده میشی و خدای نکرده اصلا به زندگی هم نمیرسیا.

فکر میکنی ماها مشغله نداریم عزیزم.
به خدا انقدر بدبختی داریم هر کدوممون ک خدا میدونه و خودمون.
ام باید محکم باشیم و استوار وگرنه شکستن خیلی راحته خیلی راحت

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:50

ستاره جان مفصل توی جزیره صحبت کردم...شاید شماها یعینی قریب به اتفاقتون فکر میکنید که من گنده اش میکنم..واسه همین ترجیح میدم که حرفی نزنم...اما مطمئنم هیچ کدومت حس تنهایی رو تجربه نکردین...حس واقعا تنهایی.....ببخشید باز اومدو حرف زدم و باعث ناراحتی شدم....

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:50

یعنی چی ملیحه. مال هم شده فراموش شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:51

بیشتر از اونی که خودم فکرشوکنم عوض شدم...عوض که نه داغون شدم مینا...شب همگیتون خوش...من هم نباشم دوستان با هم حرف می زنید..پس بهتر که نباشم...خداحافظ

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:52

خب عزیزم چرا حس تنهایی میکنی ؟مگه خانوادتو دوست نداری؟چیکار کردن باهات؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:53

عشقمون فراموش سده..گم شده بین مشکلات مسخره این زندگی...عشقی که واسش 6 سال زندکیمو گذاشتم...هیچ کسی حالمو نمی فهمه...

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:53

ملیحه گلی منم اگر همسریه عزیزم نبود تنهای تنها بودم.

بابا و مامانم که سنشون بالاست و کلا حرف همو نمیفهمیم.
خواهرامم که رفتن پی زندگی خودشون.
همینطور برادرم.
برادر آخریه هم ک از خودم بزرگتره میگه رو من اصلا حساب نکن تو مشکلات زندگیت.
پس وقتی کسی نباشه کلا تنها می شی

رها 29 فروردین 1394ساعت21:53

صفا... صفا... قرار
صفا... صفا... قرار
صفا جان به گوشیم. خبری ازت نیست
صفا جان اعلام موقعیت کن
:)))))

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:54

سلام دوستان... شب همگی خوش.. خوشحالم میبینمتون, امیدوارم حال همتون خوب باشه.

رها 29 فروردین 1394ساعت21:58

به به به صفا جونی هم اومد
خوش اومی صفا جون
زود نظر خودت رو در مورد موضوع امشب بگو

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:58

رها جان من همین لحظه رسیدم منزل, از تاخیرم عذرخواهی میکنم. حالت خوبه؟ مینا جون خوبی؟ ستاره عزیز خوش اومدی. باز ملیحه ناراحت شد و رفت ؟ از دست تو ملیحه, بیا ببینم کجایی؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:58

من برم بوس

رها 29 فروردین 1394ساعت21:59

بچه ها برای تنوع برین به این لینک این لباس نامزدی ها رو ببنید نظر بدین، به نظر من که اصلا قشنگ نیست، ادم مورمورش می شه خخخخخخخ
http://news.dabi.ir/Default.aspx?Type=News&idG=11&id=27466
می دونم به بحث ربط نداره خواستم یک کم فضای غم انگیز عوض بشه
ملیحه جونی تو هم برو ببین نظرت رو بگو ببینم با من موافقید یا نه
الان صفا از سایت اخراجم می کنه از بس شلوغ کاری کردم :)))

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:01

از دست سایت منو پرت کرد بیرون.

سلام صفا خانوم.

دیر میای چرا هان؟
خط کش لازمیا.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:03

صفا اسم منو هم بذاری تو لیست قرعه کشیا.
من همسریم میاد آخه باید برم. الانم اومده. دلم براش تنگیده از دیشب ندیدمش .
دوستون دارم .بووووووووووووس

خانوما لطفا تو طول روز هم بیاین. من خب حوصلم سر میره تهنام.
اصلا یعنی چی انقدر تنبلین هان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

رها 29 فروردین 1394ساعت22:03

خوش اومدی صفا جون
من که خوبم خیلی خیلی خوبم.
می دونید بچه ها امروز توی فیس بوک یک پیام از طرف فیس بوک برام اومد که یک مطلبی که دوسال پیش در چنین روزی گذاشته بودم رو بهم یادآوری کرد. بعد دیدم چقدر تو اون مطلب من غمگین بودم و چقدر حالم بد بوده. مربوط می شد به روزایی که دیگه داشت رابطه ام با همسری که اون موقع دوستم بود بهم می خورد و من خیلی داغون بودم.
بعد به این فکر کردم اون روز تنها آرزوم این بود که همسری، همسرم باشه. حالا این آرزو رو به دست آوردم و بهتره دیگه به هیچ مشکلی اهمیت ندم به جز اینکه آرزوم رو حفظ کنم :)
بچه ها توی مشکلات همیشه به روزی فکر کنیم که از اون بدتر بوده. ما همسرانمان رو داریم یعنی بزرگترین ثروت دنیا

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:04

من با این سرعت اینترنتم 100 در 100 امشب فعالیتم بالاس
ملیحه گلم نبینم غم تو چشات باشه قربونت برم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:11

صفا جونم سلام شب بخیر من زود اومدم ولی نمیدونم چرا اینجوریه

نظرت و بگو صفایی ببینم نظر شما در باره مهریه چیه
من نمیدونم چرا بدم میاد ازش حس خرید و فروشی بهم دست میده انگار مغازس همه نشستن چک و چونه میزنن

... 29 فروردین 1394ساعت22:14

سلام دوس جونای خوبم
ببخشید من دیر اومدم امشب
شام آماده میکردم
خوبین همه؟

... 29 فروردین 1394ساعت22:16

مهریه من 414 سکه هستش، و نمیبخشم اصصصصلا
این سکه ها واس ماس
ینی کلش ماس ماس

... 29 فروردین 1394ساعت22:18

من نمیگم مهریه دووم زندگیه اما میگم لازمه واسه بعضی وقتا واسه همینم هرگز حاضر نیستم مهریمو ببخشم
نمیشه پیش بینی کرد شاید یه شرایطی پیش بیاد که لازمم بشه

... 29 فروردین 1394ساعت22:19

کجا رفتیییین

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:20

سلام الهه گلم همش مال خودت عزیزم اصلا نبخش حقته مالته اختیارته

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:21

ببخشید دوستان, سایت منم انداخت بیرون, به منم رحم نمیکنه...

مهتاب جون سلام.

الهه جون سلام.

رها جان چقدر نوشته ات رو دوست داشتم, چقدر حس خوبی داد که حس این روزات با دو سال پیش چقدر متفاوت شده. از صمیم قلبم برات آرزوی بهترین ها رو دارم.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:21

الهه من هستم بگو عزیزم
برای شرایط خاص لازمه اما کسی که نخواد بده نمیده هر کار کنی نمیده

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:22

راستی دوستان خبر دارید که ۲۰ شهریور عروسی دعوتیم ؟؟؟ حالا چی بپوشیم!!!!

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:23

بچه ها منم مهریه امو نمی بخشم. بنظرم بخشیدن نداره, بی معنیه اینکار.

رها 29 فروردین 1394ساعت22:24

سلام الهه جون
خوش اومدی خانومی
مهتاب جون منم مثل تو حس بدی به مهریه دارم، اما خب از یک طرفم تو این وضعیت که تقریبا هیچ قانونی به نفع ما زنها نیست همین مهریه هم خودش غنیمتیه :(
الهه جون کسی ازت توقع نداره ببخشی اما حواست هم باشه زیادی روش مانور ندی.
ما یک دوستی داشتیم مهریه اش 300 سکه بود. چپ می رفت، راست می رفت به شوهرش می گفت اگه فلان کنی مهریه ام رو می ذارم اجرا، اگه بهمدان کنی مهریه ام رو می ذارم اجرا. دور از جوون تو الهه جون البته
خلاصه بعد از چند سال شوهره پدرش فوت کرد و بهش ارث رسید. جیرینگی مهریه ی زنش رو داد. 300 تا سکه رو یکجا بهش داد.
از اون به بعد تا الان که پنج شیش سال می گذره، شوهره هرچی می شه می گه، مهریه ات رو هم که دادم دیگه چی می خوای؟
زنه همیشه می گه چه اشتباهی کردم، خودم رو بی حرمت کردم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:24

Ela واس ماس رو خوب اومدی!!! والا!!! نبخش عزیزم, نبخش,....

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:25

رها جون شانس اورده بعد از دادن مهریه اش, طلاقش نداده,.... بازم به معرفت مرده....

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:25

نتم قطع شد.خب بحث به کجا رسیده

... 29 فروردین 1394ساعت22:26

من حاضرم اگه به شوهرم ارثی پولی چیزی برسه جیرینگی مهریمو بده بعدم بگه مهریتو که داادم

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:26

قربونت الا جون که حرف دل منو زدی

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:27

من هم از چونه زدن خانواده ها تو شب بله برون بیزارم. به نظرم عروس و داماد خودشون باید در اینمورد قبلا با هم صحبت کرده باشن و به توافق رسیده باشن و فقط اون شب جنبه رسمی بهش بدن و دیگه کسی مخالفت یا چونه ای نزنه. بقول دوستان حس معامله به آدم دست میده و برای شروع زندگی, خیلی احساس خوبی قطعا نیست و حتی ممکنه سرمنشا خیلی مشکلات بشه.

... 29 فروردین 1394ساعت22:27

دوس جونیای خوبم مرسی از استقبالتون
من شام هم ماکارونی پختم و هم لازانیا و هم لازانیا لقمه ای
بفرمایییییید
:-)
واسه همین اینهمه دیر رسیدم اینجا
تازه دستمم سوزوندمم

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:28

فکر کنم منم انداخته بود بیرون

رها 29 فروردین 1394ساعت22:29

آره صفا جون امشب سایت به هیچ کس رحم نداره، منم هی می اندازه بیرون اما من با پررویی تمام هی میام تو :))))
مرسی عزیزم از آرزوی خوبت ممنونم
آره والا منم تو فکرم واسه 20 شهریور چی بپوشم؟ ;)
14 شهریور هم سالگرد عروسی خودم می شه
چه ماهیه این شهریور ها

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:30

20 شهریور عروسی کیه؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:31

متاسفانه این روزها, مهریه شده اسباب تله کردن برخی از آقایون توسط خانم ها و سر این قضیه ازدواج های دروغی زیادی شکل میگیره. واسه همین موضوع هم هست که الان آقایون و خانواده هاشون به سختی مهریه های بالا رو قبول میکنن. یجورایی خود خانم ها, خودشون رو خراب کردن و مهریه که میشد باعث ارج و قرب کسی بشه, شد دستاویزی برای فریب دادن مردها.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:31

پس فک کردم من درگیری دارم صفا جونم قدمت رو چشم لباس پیدا کردی به منم بده چون اینیکی واقعا سخته دیگه

... 29 فروردین 1394ساعت22:31

20 شهریور عروسیه مهتاب جونیه عزیییییزم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:32

ستاره جون, عروسیه مهتابه دیگه....

از تو بعید بود متوجه نشی عروسی کی دعوتی ؟؟؟ ستاره و مهتاب هم که با هم نزدیکی زیادی دارن....

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:32

پدرشوهرم خیلی خودشیرینه .شب بله برون میخواست مهریه رو بالا بندازه منم قصدشو میدونستم.به خاطر همین کم انداختم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:33

مهتاب جون, شوی اردیبهشت ماه حتمن بیا, واسه ات هم لباس حسابی پیدا میکنیم, هم میکاپ کار حرفه ای. البته تو نیازی به اینا نداری, از بس خودت خانم و خوشگلی.

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:33

صفا جون آخه من وسطاش نبودم .نمیدونم سایت مشکل داشت یا نتم.

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:33

خب مبارکه مهتاب جونی

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:34

ستاره جان چرا خود شیرین ؟؟؟ خب اصولا پدرشوهرها, عروس رو دوست دارن... مگر اینکه دلیل خاصی برای این صحبتت داشته باشی ؟

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:35

من برای مهریه, ملک رو بیشتر از سکه طلا میپسندم. شما چطور ؟ چی بیشتر از سکه براتون جذاب تره واسه مهریه ؟

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:37

نه پدرشوهرم خیلی مغرور و خودخواهه.دوست داره حرف حرف خودش باشه .دوسم نداره.دوست داره اختیار همه دستش باشه

رها 29 فروردین 1394ساعت22:37

مهدیه جون تا نوعروس رو داری غم نداری عزیزم. من شانس نداشتم قبل عروسی ام با نوعروس آشنا بشم اما تو این فرصت رو داری که شوی اردیبهشت رو بری. امیدوارم بهترین ها رو پیدا کنی دخترجانی
الهه جون نگو، خدا نکنه تو زندگی آدم بی حرمت بشه، بی ارزش بشه. دیگه واقعا زندگی جهنمه. البته این دوست ما حقشه چون خیلی بدجور مهریه اش رو تهدید می کرد!
الهه جون نوش جونت، من بیچاره رژیم دارم شب خیلی چیزی بخورم نون و پنیره :((((((((((((((((((

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:39

تا حالا بهش فک نکردم

... 29 فروردین 1394ساعت22:42

صفا جون سکه ی نداشتهخ رو میشه مهریه گرفت ولی مگه ملک نداشته رو میشه>
پس سکه بهتره دیگه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:42

مرسی ستاره عزیزم فدای الهه نازم بشم
صفا جونم یه جوری باشه مثلا 5 شنبه که بتونم بیام آتلیه و سالنم ok شد تا حدودی برای آرایشگاه مرددم اما لباس هنوز نرفتم

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:45

سکه از همه جذاب تره

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:46

Ela جان اصولا باید ملک وجود داشته باشه تا بشه تو مهریه گذاشت. چون اینهایی که ملک مهریه میکنن و میگن زمانی که داماد خونه خرید, به اسم عروس کنه, هیچ پایه و اساس قانونی نداره و نادرست هست. ولی,متاسفانه توی جامعه ما اینمورد جا افتاده. ولی اگر ملک داشته باشه, بنظرم ملک جذاب تر از سکه هست. حداقل برای من که اینطوریه.

... 29 فروردین 1394ساعت22:47

چه عروسه نازی بشه مهتاب جونیه من
خیلی خوشگل و عسلی مهتاب جونی
مطمئنم شب عروسیت مثل الماس میدرخشی

رها 29 فروردین 1394ساعت22:47

ستاره جون غصه نخور، پدرشوهر منم اصلا دوستم نداره، البته خودش نیست، خداش هست. انصافا تا حالا که اصلا اصلا طوری رفتار نکرده که احساس کنم به خاطر اینه که به ازدواج ما راضی نبود. اما خب هیچ محبتی هم بهم نمی کنه. ارتباطمون فقط و فقط براساس احترامه. برعکس خیلی ها که دیدم چه رابطه ی خوبی با پدرشوهرشون دارن ولی من اصلا و ابدا. فقط سلام و خداحافظ و ممنون و اینا. بامادرشوهرم بهترم تا پدرشوهر. ولی در کل چون راضی به ازدواج ما نبودن با هیچکدوم رابطه ی پراز مهر ودوستی ندارم. فقط احترام. البته با خواهرشوهرام خیلی رفیقیم چون اونا موافق ازدواج ما بودن ;) یک جورایی به زور خواهرشوهر بزرگم پدرشوهرم راضی شد و اومد خواستگاری خخخخخخخخخ

... 29 فروردین 1394ساعت22:48

صفا جون ملک اگه داشته باشه خب عالیه
ولی بنظر من ملک رو هدیه بده به عروس و سکه مهرش کنه

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:50

رها جون کاش واسه منم سلام خدافظ بود.اوایل مث خاله زنک ها تو همه کارام دخالت میکرد. تا یه ذره قهر کردم وگله شکایت تا دست از سرم برداشت. الانم یه جور دیگه اذیتم میکنه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:50

پدر شوهر مادر شوهر من میگفتن چون مثل دختر خودمونی مثل اون اگه دوس داشته باشی منم گفتم مگه چه خبره اینهمه سکه تا شد مهریم 114تا از حق نگذریم مامانش منو بیشتر از دخترش دوس داره خیلی هوامو داره

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:51

رها جان چقدر جالب, واقعا خیلی هم دلشون عروسی به فهمیدگی تو رو بخواد. من نمیفهمم خانواده ها چرا این باور رو ندارن که بچه ها پیششون امانت هستن و نمیتونن تو سرنوشت اشون دخالت کنن. چرا اینقدر زندگی رو برای عزیزاشون تلخ میکنن. واقعا نمیفهمم یعنی چی مخالف ازدواج ما بودن ؟؟؟ خیلی ناراحت میشم....

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:52

Ela معلومه منم ملک رو با سکه میخوام.... از دست تو دختر....

ستاره 29 فروردین 1394ساعت22:54

خب الا جون اینجوری خیلی خوش به حالمون میشه

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:54

Ela معلومه منم ملک رو با سکه میخوام.... از دست تو دختر....

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:56

دوستان من با اجازه همه برم کم کم بخوابم. بینهایت خسته ام و دیگه چشمام داره میسوزه, مابقی صحبت هاتون رو حتمن فردا میخونم. راستی قرعه کشی چهارشنبه تا امشب رو هم فردا اعلام میکنم یعنی ۴ تا از دوستان رو. شب همگی پرستاره, خوابهای رنگین کمونی ببینید.

... 29 فروردین 1394ساعت22:57

مثلا حالا فک کنین یکی بخواد مهریشو ملک برداره ولی شوهرش ملک نداره
بعد بنویسن مثلا خونه ی بابات
یا مثلا ویلای عمت
خخخخخخ

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت22:58

خلاصه صفا جون ساعت 11 شد و من همیشه 10.30 میخوابم یالا جایزه منو بده برم

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:00

ای بابا صفایی هم که رفت جایزمو نداد(:

رها 29 فروردین 1394ساعت23:00

به من لطف داری عزیزم ولی چه می شه کرد صفا جون، بالاخره اونا به زندگی اینطوری نگاه می کنن. عیب نداره ما که به خواسته مون رسیدیم. سختی هاش رو هم تحمل می کنیم دیگه. مهم اینه که همسری ها ما رو خیلی دوست دارن و ما هم اونا رو :)
ستاره جون غصه نخور زمان حل می کنه همه چی رو. فقط صبور باش و در هر شرایطی احترامشون رو نگه دار که نتونن بهت چیزی بگن.
برو صفا جون خدا به همرات، خوب بخوابی عزیزم

ستاره 29 فروردین 1394ساعت23:01

شبت بخیر صفا جون
ولی امشب پستر نداشتیم ها

ستاره 29 فروردین 1394ساعت23:02

آره رها جون.خدایی همیشه بهشون احترام گذاشتم و کارایی که در حقم کرده، واگذارش کردم به خدا

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:03

مهتاب جون جایزه ات محفوظه, مرسی رهای عزیز, ممنونم ستاره جان. شب همگی بخیر... راضیه رو باید دعواش کنیم, گفته بود میاد ولی نیومد.... یه جریمه ای چیزی واجبه که براش درنظر بگیریم, همش که نمیشه جایزه داد.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:05

الهه نازم
ستاره گلم
صفای مهربونم
رهای عزیزم
منم برم که 6 باید بیدار شم
شب همتون خوشگل و پر ستاره با یه عالمه خوابای قشنگ همتون میبوسم شبتون مهتابی و ناز بووووووووووووووووس

رها 29 فروردین 1394ساعت23:05

مهتاب جون من خودم بهت جایزه می دم عزیزم
بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
خوب بود؟

ستاره 29 فروردین 1394ساعت23:05

منم برم تا صدای همسری در نیومده
شب همگی خوش .خوابای رنگی ببینید

ستاره 29 فروردین 1394ساعت23:06

دوستون دارم.بوس بوس

... 29 فروردین 1394ساعت23:07

مهتاب جونم
صفا گلی
شبتون بخیر
خوب بخوابیین

... 29 فروردین 1394ساعت23:08

ستاره جونی شبت بخیر عزیزم

رها 29 فروردین 1394ساعت23:10

بچه ها منم با اجازه می رم و همه رو به خدا می سپارم
شب و روزتون به خیر باشه
حالا که راضیه نیومد من یک تلاشی بکنم ببینم می تونم پوستر امشب رو ردیف کنم، اگه تونستم همینجا می ذارمش :)
در پناه خالق نیکی و شادی

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:29

میبینم ک همتون رفتین.
منم یه خورده جیک جیک کردم و اومدم.

همسری داشت برام شاعری میکرد و منم فیض میبردم از شعراشون.
خخخخخخخخخخخ
فضارو شاعرانه کرده بودیم. الان شعرامون تموم شد.
شب همگیتون خوش. دوستون دارم بووووووووووووووووس

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت23:31

سلام به همگی مهریه منم 271 تاست و بانظر صفا جون موافقم که میگه مهریه حقمه برای چی ببخشم :)راستی 20 شهریور هم سالگرد عروسیمه صفاجون. عروسی مهتاب جونم پیشاپیش مبارک باشه.

رها 29 فروردین 1394ساعت23:39

دوستان اینم پوستر امشب، فقط شرمنده که من عکس اونایی رو گذاشتم که تو فاصله ی 9 تا 11 بودن، فکر کردم قانونش اینه، حالا اگه اشتباه کردم راضیه جون اصلاحش کنه دیگه ;)
ببخشید اولین تجربه ام هست، سعی کردم قشنگ بشه :)

نامشخص 27 فروردین 1394ساعت11:38

از اون موقعی که با محمد قرار ازدواج کذاشتیم دوست داشتم مهریه ام 1 سکه باشه فقط اما وقتی کار به خواستگاری و این چیزا رسید دیدم نمیشه یعنی نمیذارن که به خواست خودم بشه...متاسفانه این تفکر غلط هت که میگن : جلو فامیل زشته میگن دخترش رو دستش مونده بود به این مهریه کم راضی شد...من این چیزا رو قبول ندارم و اگر روزی دختر دار شدیم هیچ وقت اینطوری برخورد نمیکنم و به نظرم مهریه سنگین مال کسیه که به طلاق فکر میکنه..منی که می خوام تا آخر عمرم کنار همسرم باشم دیگه چه فرقی داری 1 سکه باشه یا 100000000000 تا سکه...پدرم میگفت 500 تا که همون اول من خودم مخالفت کردم..گفتم خب حر منو که قبول ندارین منم 500 تا میگم زیاده...بعدش گفتن 313 تا که اونم گفتم زیاده...خودم پیشنهاد 110 تا رو داد..با محمد هم هماهنگ بودم که به پدرش همین تعدادو بگه...تلفنی پدرها صحبت کردن و همون 110 تا سکه شد مهریه من

سارا72 29 فروردین 1394ساعت11:45

منم مهریه ام 124 سکه اس
من و همسرم روز خواستگاری باهم صحبت کردیم114 باشه ولی بعدا نمیدونم چی شد10 تا بهش اضافه کردن خخخخخخخ همینقد هم کلی پولشه.بهر حال برای منکه اصلا مهریه مهم نبود برام قبول کردن جهزیه کامل بود که خداروشکر مخالفت نکردن و جهزیزه بطور کامل گردن اوناس.
چون بعدا مادرشوهر و فامیل شوهر نمیتونن غر غر کنن جهازت کمه یا ایراد بگیرن
الان که جهاز گردنشونه هرچی هم که خودم میخرم کلی تشکر میکنن و خودم میتونم منت سرشون بذارم که جهاز باشما بود ولی خداتونو شکر کنین همینقد هم خریدم
البته خداروشکر تاحالا کار ب اینجا ها نکشیده خدا کنه هیچوقت هم این حرف و حدیثا نباشه.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت14:27

قــــــرار شبانه نوعروس

شنبه 29 فــروردین ماه 94 - ساعت 9 تا 11 شب

موضوع بحث : مهریه ات رو می بخشی؟ اصلاً مردای امـــروزی جوری هستند که بشه مهریه رو بخشید ؟ ارزشش رو دارن ؟

به نظر شما مهریه است که تداوم یه زندگی رو تعیین میکنه ؟ آیا تضمین کننده دوام زندگی هست ؟ یا اینکه میشه بدون مهریه ، سالها ی سال زندگی رو ادامه داد بدون هیچ گونه ترسی ؟؟؟

منتظر نظرات و پیشنهادات ، بحث و گفتگوی شما نوعروسان عزیز در این خصوص هستیم.

صفـــــا

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت15:42

سلام به همگی
سلام صفا جون
حتما شرکت میکنم

مهربانو 29 فروردین 1394ساعت18:13

سلام
من از بعد عید چند بار اومدم ولی دیگه حس قدیمو به این اتاق ندارم دوستان قدیمی هم رفتن و خیلی منتظر بودم شاید ببینمشون........ منم اخرین پستمو میذارم که بدونم خودم دیگه برنگردم اینجا حداقل ....ولی میخوام فقط بگم یه روزی فروم اینجا برای من پاکترین و قشنگترین محیط دوستانه بود یادش بخیر و خداحافظ

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت18:51

مهربانو جان اینجا هنوزم پاکه و بچه هاش همدلن.
بچه های قدیم هم اگر واقعا اینجارو دوست داشتن میومدن ولی حیف ک همه دوست داشتنا الکی بود و در حد یه حرف بود.

من خودم جزو افرادی هستم که تقریبا از دی ماه 92 اینجا بودم. هنوزم اینجارو دوست دارم و به اینجا سر میزنم و با دوستام مشورت میکنم.
حالا اسم و شخصیت دوستانم فرق کرده اصلا فرقی نمیکنه مهم اون صداقته ک بچه های الان خیلی دارن.

من که هنوزم عاشق این سایتم و هنوزم به خاطرش از بقیه کارام میزنمو پستایی ک عقب افتادم و میخونم.
شبها هم اگر وقت بکنم حتما سر میزنم تو قرار های شبانه.

مهربانو جان شما هم تصمیمتو عوض کن عزیزم.
یه مدت بیا اینجا میبینی چقدر بچه ها صاف و صادقن و راستگو هستن.
چیزی ک دارن تو کف دستشونه نه اینکه خنجر از پشت باشن.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت20:50

خانومااااااااااااااااااااا کوجاین؟

بیاین دیگه.
کرکرو دادم بالا ها.
زود بیاین منتظرتونم.

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:00

خواستگاری کیلویی!

جریان از این قرار است که یک مهندس جوان، برای ازدواج مهریه کیلویی پیشنهاد‌کرده و حاضر شده دختر مورد علاقه خود را از قرار کیلویی ۱۰۰ هزار تومان عقد کند که جریان به روزنامه‌ها هم کشیده شده است.
بنده پیش‌بینی می‌کنم که به میمنت و مبارکی، فرهنگ ازدواج کیلویی در جهت همگامی با پیشرفت مادی شدن ارزشها در زندگی امروز ما، به زودی رایج شود و مکالمات زیر، نقل محافل خواستگاری گردد:
مکالمات:
پدر عروس: جان شما نمی‌شود، زیر کیلویی صد هزار تومان اصلاً صرف ندارد.
پدر داماد: قربان، آخرش چند؟!
پدر عروس: کیلویی حدود ده هزار تومان برای خودمان تمام شده، حالا چون شمایید، کیلویی صد هزار تومان!
‌*‌
مادر داماد (لحظه دیدن عروس خانم): عروس خانم به سلامتی چند کیلو هستند؟
مادر عروس: تازه رفته توی ۶۸ کیلو!
مادر عروس: واه… واه… ما بچه‌مان را با کوپن و اجناس تعاونی که بزرگ نکردیم، با گوشت آزاد و مرغ‌ آزاد بزرگ کردیم. آن‌وقت فقط کیلویی سی‌هزار تومان؟!

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:00

یا الله
سلام علیکم جمیعا

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:01

.

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:02

مینا گلی خیلی باحال بود یاد اون فیلمه افتادم که مهریه خانومه جمع وزنشون بود.اها رژیم طلایی بود خیلی قشنگ بود

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:02

طنز درباره مهریه



عصر شکار: ۲۰ کیلو گوشت دایناسور، ۴۰ کیلو گوشت اژدها.
نتیجه: دایناسورها منقرض شدند

عصر کشاورزی: ۲۴ دست تبر سنگی، ۲۴ دست تیغه و داس جنگی.
نتیجه: افزایش قتل به دلیل دم دست بودن داس برای خانوم ها

عصر فلز: ۷۰ ورقه مسی، ۵۰ تا خنجر مفرغی و سرگرز آهنی.
نتیجه: افزایش شکستگی سر مردان به دلیل تماس با گرز آهنی

عصر بخار: ۳۰ هزارتومان و بخار کردن آب حوض خانه عروس خانوم
نتیجه: کمبود آب و جیره بندی شدن آب

عصر صنعت: ۱ میلیون پول، ۱۴ سکه طلا، یک اتومبیل و هرچی که با ص شروع میشد
نتیجه: بنا به درخواست آقایان تولید ژیان آغاز شد

عصر کامپیوتر: هم وزن عروس خانم سکه طلا!!!
نتیجه: هرچی عروس خانوم مانکن تر باشد بهتر است

نتیجه گیری کلی: بابا بگو نمیخوایم زن بهت بدیم دیگه… این کارها یعنی چی؟؟
عامل اصلی انقراض دایناسور ها==> عروس ها
عامل اصلی کشته شدن مردها==> عروس ها
عامل اصلی ناقص شدن مردها==> عروس ها
عامل اصلی کمبود آب در تابستان ها==> عروس ها
عامل اصلی افزایش ماشین های فرسوده در سطح شهر==> عروس ها
عامل اصلی افزایش چاقی و افزایش بیماری ها==> عروس ها
لازم به ذکر است که تمام موارد بالایی کاملا جنبه شوخی داشته است . با آرزوی خوشبختی تمام زوج های جوان

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:04

سلام شادی جون. خوبی؟

چه عجب یکی اومد منو از تنهایی در بیاره.

رها 29 فروردین 1394ساعت21:05

سلام به همه ی دوستان گل
مهریه ... مسخره ترین بحثی که مثل کاسبی و معامله توی مراسم خاستگاری همه رو رنج می ده
من و همسری وقتی راجع به ازدواج حرف می زدیم من بهش گفتم من اصلا مهریه نمی خوام، اصلا به نظر من مهریه توهین به زنه و مال اون وقتی هست که زن هیچ استقلالی نداشت و جزو اون قوانینی هست توی شرع که باید به روز بشه و نشده. همسری هم موافق بود و گفت پس بگیم 14 تا چون با اینکه منم اعتقاد به مهریه ندارم اما بالاخره چیزیه که به گردنمه و من الان در همین حد می تونم عندالمطالبه پرداخت کنم.
ولی خانواده ها قبول نکردن. خانواده ی من گفتن وا مردم چی می گن، مگه تو خونه مونده ای! خانواده ی داماد هم گفتن یک عروس داریم اینطوری تحقیرش کنیم!!! خلاصه با تلاش فراوان به 114 رسوندنش. منم به همسری گفتم فردای عقد می رم مهریه ام رو می بخشم. بعد که رفتم محضر گفتم چیزی به اسم بخشش وجودنداره

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:05

سلام سلام سلام

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:06

من عقیدم اینه که مهریه باید در حد معقول باشه
من و همسرم خودمون مهریه رو تعیین کردیم و من بخاطر همسرم جلوی خانوادم وایسادم.114 تا سکه مهر من شده
خیلی خوشحالم از اینکه اولین نفری هستم تو این سن تو خانوادم با مهریه کم عروسی کردم.
هر کی هم شنیده گفته شادی؟
114 تا
افرین

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:09

اینکه میگید مهریه یه چیز مسخرس من قبول ندارم.خب بالاخره شرع ودین یه چیزی میدونستن که مهریه رو وسه زن در نظر گرفتن.ولی خب بد جا افتاده

رها 29 فروردین 1394ساعت21:11

محضردار گفت باید با پدرت یا برادرت یا پدربزرگت بیای و امضا بدی که مهریه ات رو گرفتی، این می شه بخشش. گفتم چرا با کسی بیام گفت دیگه قانونه نمی تونی تنها بیای! منم گفتم عمرا زیر بار قانونی نمی رم که من رو برای ازدواج مناسب می دونه اما برای بخشش مهریه به عقل من شک داره!!!! تازه من که نگرفتم چرا باید بیام امضا بدم گرفتم؟ می خوام ببخشم. فردا خدا نکرده تو دادگاه چطوری ثابت کنم من بخشیدم؟ بالاخره همه ی کسانی که طلاق گرفتن یا به مشکل خوردن که از اول نمی دونستن اینطوری می شه. من قصدم زندگی کردنه اما کی می دونه شاید زبونم لال یک مشکلی پیش اومد. اونوقت کی حرف منو باور می کنه؟ خلاصه گفتم یا بنویسید بخشیده یا من امضا نمی کنم و اونا هم گفتن برو به سلامت

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:11

منم موقع خواستگری هرچندتا که میگفتم قبول میکردن آخه همسرم و پدرشوهرم خیلی د.ست داشتن با ما فامیل بشن.ولی خب انصافو رعایت کردم و گفتم 260تا .بعد پدرشوهرم هم 15 تا از طرف خودش بهش اضافه کرد!!!!!1

نامشخص 29 فروردین 1394ساعت21:11

به نظر من مهریه چیزی نیست جز مهر مرد به خانومش.

پس چی از این بهتر ک مرد علاقش رو هر طوری ک دوست داره به خانومش ثابت کنه.

منو همسری رو 110 تا توافق کردیم اما خانواده ها نذاشتن. کردنش 314 تا سکه. همسری هم گفت 1367 تا شاخه گل رز سفید هم بذارین. که تا االان 14 تا شاخش رو بهم داده.

رها 29 فروردین 1394ساعت21:13

بعدش به همسری گفتم به شرافتم قسم که من مهریه ام رو همون 14 تا می دونم و اگر خدای نکرده روزی پیش اومد که خواستم ازت بگیرم نامردم اگه از 14 تا بیشتر بگیرم. اینجوری شد داستان مهریه ی ما
ستاره جان بحث شرع یک چیزه بحث عرف یک چیز. قبول دارم که تو عرف مهریه رو خراب کردن اما اصولا فقط اصول دین هست که قابل تغییر نیست نه جزئیات دین. اصلا فلسفه ی مجتهد و فقیه چیه؟ به روز کردن جزئیان دینی. خب مهریه مال 1400 سال پیشه نه الان. شرایط زنها مگه الان مثل 1400 سال پیشه که باید قوانین اینطوری براشون اجرا بشه؟

شادی ش💑 29 فروردین 1394ساعت21:14

نسل بعدی فک کنم زیاد ب مهریه اهمیت نمیدن.اخه این مهریه رو قدیمیا گذاشتن و خیلی هم سخت میگیرن

ستاره 29 فروردین 1394ساعت21:15

من دوست نداشتم مهریم زیر 100تا باشه از طرفی هم نمیخاستم خیلی هم بالا باشه

فاطمه بهار 30 فروردین 1394ساعت14:05

من کرم آبرسان سفارش دادم .اون مارکی که میخواستم نبود.ولی فکر میکنم خوب باشه

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت14:32

فاطمه بهار عزیز، در خصوص محصولتون میتونید با خانم " شکوه امامی " مشاور خانومی هم صحبت بفرمائید تا براتون پیگیری کنن عزیزم.

من هم پیام خصوصی اتون رو خوندم و پاسخ دادم.

یک موضوع رو اینجا مطرح کنم و اون اینکه همه محصولات خانومی اورجینال هستند و خیالتون واقعاً راحت باشه از کیفیت محصول. ولی به هر حال چون تنوع محصولات آرایشی بهداشتی زیاد هست و ممکنه محصولی رو که شما میخواین، سایت خانومی نداشته باشه و مشابه اون چیز دیگری به شما معرفی کنه ، اجتناب ناپذیر هست.

به هر حال دوستان اگر در خصوص محصولات نیاز به مشاوره داشتن، میتونن با شماره های خانومی تماس بگیرن و از مشاوره کارشناسان فروش خانومی بهره ببرن.

بصورت اینترنتی هم میتونید پیام شخصی به مشاور خانومی در سایت نوعروس بدید.

صفـــــا

شادی ش💑 30 فروردین 1394ساعت14:37

خب من دیشب رفته بودم شام درست کنم اما دیدم نمیتونم درست کنم یعنی غذایی بود ک بوش خیلی منو اذیت میکرد
از اونجایی که همسر عاشق اون غذاس، گفتیم بریم بالا بدیم مادرش درست کنه.دیگه تندی شد و رفتیم
غذای مورد نظر اشپل کوکو بود غذای گیلانیه.بعد مامان همسرم برای منم ی کوکوی دیگه درست کرد سیب زمینی کوکو.نوش جان کردیمو اومدیم خونه 12 بود دیگه نشد بیام.
ب برندگان عزیزم هم تبریک میگم.انشالله مبارکشون باشه
صفا جون ی سوال:ایا این امکان هست که ی نفر چندین بار اسمش دربیاد؟

نامشخص 30 فروردین 1394ساعت15:01

به به شادی خانوم .... خوبی ؟

نوش جونتون غذای خوشمزه ای که مادر شوهر عزیزت پخته بود.

بله عزیزم ، این امکان وجود داره، ولی توی سری اول قرعه کشی، اسم هر کسی در میاد ، حذف میشه تا یک بار همه دوستان حاضر در اتاق گفتگو اسمشون در بیاد.

بعد اینکه کامل همه افراد اسمشون در اومد و برنده قرارهای شبانه شدن، سبک و سیاق قرعه کشی رو جوره دیگه می کنیم. ولی کلا امسال سال اتاق گفتگوی نوعروس هست، هر چقدر اینجا فعال تر باشید و دوستان بیشتری رو برای پیوستن به اتاق گفتگو معرفی کنید ، امتیازتون بالاتر میره و قطعاً توی برنامههای خاص نوعروس در سال 94 جایگاه ویژه ای خواهید داشت.

ما برای کاربرهای فعال سایت امون برنامه های خاصی داریم در سال 94 .

شاد باشی عزیزم
صفـــــا

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت17:55

دوستان عزیز و حاضـــــر در قرار شبانه امشب، در جریان باشید که از هفته آینده ، یکشنبه ها ، خانم دکتر کتایون برجیس، متخصص زنان در قرار شبانه حضور خواهند داشت و کل دو ساعت، به پرسش های شما و جواب های ایشان میگذره.

از الان به دوستانتون هم اطلاع رسانی کنید تا از این فرصت استفاده کنن.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:05

مهریه ی من 271 سکه هستش ولی اگه شوهرم داشته باشه چرا نگیرم بقول الهه حق ماست سهم ماست همش واس ماس یعنی کلیش واس ماس .

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:07

سلامدوستای گلم.وققتون بخیر. خوب نشد که همسری رو گول بزنم چون کار داشتن و با برادرم بودن. به همین دلیل الان از خونه مامانم صدایمتو دارید.
من مهریه ام رو میخوام اما از 250 تا و حج فقط 14 تا شو میخوام و حج رو. خوب توافق ما 14 تا بود ولی اما داره مت ترجیح میدم که تو دوران زتدگی ملک و ماشین برام بخره تا اینکه بخوام به این فکر کنم که مهریه ام رو بگیرم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:07

سلامدوستای گلم.وققتون بخیر. خوب نشد که همسری رو گول بزنم چون کار داشتن و با برادرم بودن. به همین دلیل الان از خونه مامانم صدایمتو دارید.
من مهریه ام رو میخوام اما از 250 تا و حج فقط 14 تا شو میخوام و حج رو. خوب توافق ما 14 تا بود ولی اما داره مت ترجیح میدم که تو دوران زتدگی ملک و ماشین برام بخره تا اینکه بخوام به این فکر کنم که مهریه ام رو بگیرم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:07

سلامدوستای گلم.وققتون بخیر. خوب نشد که همسری رو گول بزنم چون کار داشتن و با برادرم بودن. به همین دلیل الان از خونه مامانم صدایمتو دارید.
من مهریه ام رو میخوام اما از 250 تا و حج فقط 14 تا شو میخوام و حج رو. خوب توافق ما 14 تا بود ولی اما داره مت ترجیح میدم که تو دوران زتدگی ملک و ماشین برام بخره تا اینکه بخوام به این فکر کنم که مهریه ام رو بگیرم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:07

سلامدوستای گلم.وققتون بخیر. خوب نشد که همسری رو گول بزنم چون کار داشتن و با برادرم بودن. به همین دلیل الان از خونه مامانم صدایمتو دارید.
من مهریه ام رو میخوام اما از 250 تا و حج فقط 14 تا شو میخوام و حج رو. خوب توافق ما 14 تا بود ولی اما داره مت ترجیح میدم که تو دوران زتدگی ملک و ماشین برام بخره تا اینکه بخوام به این فکر کنم که مهریه ام رو بگیرم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:09

شوهرم میگه دوست دارم سرکار رفتم ماهی یه سکه بهت بدم که اون دنیا دینی گردنم نباشه و ازم راضی باشی. دوست دارم انقدر پولدار بشه که همشو یکجا بده 😊

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:10

سلام مهدیه جان پیامت 4 بار اومد عزیزم .

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:12

خخخخخخخ ببخشید تقصیره سایت بود چندین بار گذاشت کامنت منو
اما اینم بگم مهریه شده به قول شقایق بیزینس دور از جون شما نوعروسی ها بعضی از خانوم ها. عقد میکنن مهر میذارن اجرا بعدشم طلاق خداروشکر قانون دیگه این روزا اینقدر راه برای فرار از مهریه قرار داده که کمتر میتونن سوء استفاده کنن که البته این خودش هم بده برخی از خانوم ها که به حق جدا میشن دستشون به مهریه اشون نمیرسه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:15

دقیقا مهدیه جون. بعضی شوهرا انقدر زنشونو اذیت میکنن که آخر بگه مهرم حلال جونم آزاد.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:15

سلام سحر جون خوبی اره من مقصر نیستم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:17

اولش میان میگن هر تعدادی که شما بگید بعد که به پای عمل میرسه هیچی کف دست زنشون نمیذارن ومیگن میخواستی ازدواج نکنی .

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:13

مهدیه جان شوهر منم میگه هرچی که بخرم نصفشو به نام تو میزنم چون نیمه ی گمشده ی همیم و توی همه چی باید با هم شریک باشیم😊

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:18

خوبم عزیزم. تو چطوری همسر جانت خوبه؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:19

انشالا سحر جون لی خیلی از مردها هستن موقعی که میخرن میخان بنام بزنن حالشون بد میشه
من اون چیزی که میخره رو نمیخوام من چیزی رو میخوام که صرفا برای خودم خریده باشه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:25

خوب من برم تونستم بهتون سر میزنم یکم دفسردم نمیدونم چراااوووو

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:29

بسلامت مهدیه جون.برو یه خورده استراحت کن احتمالا خسته ای.

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت20:29

نه اصلا حاضر نیستم بگیرم و بریزم تو حسابم.
این چ صیغه ای شده هر کی میخواد مهریه بگیره بریزه تو حسابش یا ی دونه سکه بده یا ملک و املاک.
اصلا با این چیزا موافق نیستم.
چون پول منو همسر نداره.ادم هر چی داره ماله خودشه دیگه دیگه بنام نداریم ک.
تو اطرافیان هم ندیدم چنین کار زشتی رو.
البته چرا یکی الان یادم اومد ولی اگه صلاح دونستم میام قضیشومیگم
بنظرم اونایی که گدا گشنه پول هستن برای مهریه با طرف ازدواج میکنن.البته این نظر شخصی منه و ب هیچ کس دیگه ای توهین نکنم.من ی نمونه ک دیدم اینجوری بود

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت20:30

خانواده عروس زیر فقر بودن یعنی وحشتناک
بعد با ی بنده خدایی ک دسش ب دهنش میرسیده ازدواج میکنه ولی ای دل غافل فقط برای پولش نقشه کشید.
این داستان ادامه دارد خخخخخ

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:21

قربونت سحر جون. همسرم هم خوبه

رها 7 اردیبهشت 1394ساعت20:41

سلام دوستان
متاسفانه امشب هم فکر نکنم تو ساعت قرار بتونم خدمت برسم :(
راستش من شدیدا معتقدم بعد از ازدواج دیگه جیب من و تو نداره. من که خودم شاغل نیستم اما اگه پولی هم در میارم گاهی از کارهای موقتی خرج زندگی می کنم. من مهریه ام 114 تا هست که البته من خودم 14 تاش رو قبول دارم چون توافق من و همسری 14 تا بوده. ولی یعنی چی بگیرم بذارم تو حساب؟ که باهاش چیکار کنم؟ چه کاری بکم بدون همسری؟ من یک دونه هل پوچ بدون همسری نمی تونم بخورم چه برسه به پول سکه و طلا!!! البته همسری منم رسم دارن بعد ازدواج هرچی مرد به دست بیاره نصفش رو به نام زنش می کنه. پدرشوهرم دوتا خونه داره این یکی که ما توش می شینیم رو به نام مادرشوهرم کرده. همسر منم این اخلاق رو داره. دیگه من غصه ای ندارم از بابت تضمین آینده ام اگه زبونم لال زبونم لال یک روز همسری نباشه.
به نظر من اونا که واسه مهریه عروسی می کنن که کاسبی کنن اصلا عروسی نمی کنن. یک قرارداد می بندن و توش سر طرف رو کلاه می ذارن. کلاه برداری از نوع مهریه طلبی!!!!!!!!!!!

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:10

منم بدم نمیاد که مهریمو از همسرم بگیرم.البته وقتی وضعش خوب شد

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:12

خواهردوستم فوق لیسانس متالوژی امیرکبیره بایه اقایی عقدکردکه ثروتش چشمشون رو روی تحقیق وهمه چی بست ازخودشم بعیدنبود ازبس سرش تو دانشگاه ودرس بود چشم وگوشش بسته بود بعد عقدفهمید این اقا یه پمپ بنزین داره سالن پرورش شترمرغ داره دوتادیگه خونه داره وسنشم سی سال نیست چهل ساله

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:12

من اگه میگم ملک و ماشین به این دلیلکه زبونم لالاگه روزی مردم بالا سرم نبود و من موندم تنها با بچه هام خانوادههمر جان نتون دست درازی کنن روی اموال البته فکر نمیکنم همچین ادمایی باشن اما من به چشم خودم زندگیعمه ام رو دیدمکه بعد فوت شوهرش مادرشوهرش حقشو گرفت از زندگیشون ور حالی که عمه من 28 سالش بود و سه تا بچهکوچیک داشت

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:13

حالا مهریش چی بود نیلوفر جون؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:14

سلام شب بخیر قرار بود نباشم اما خوب اینترنتم وصل شده
صفا جونم چه سورپرایزی چه عالی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:14

بچه هوقبول کنیدکه مهریه چه یکی چه صدتا نه باعث تداوم زندگی میشه نه باعث جدا شدن

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:14

سلام مهتاب جون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:15

گفت باهاش نشست وبرخاست کردم دیدم این رفتاراحتماعیش صفره وفقط به فکرپول دراوردن بوده مهمترازهمه دروغش به اون گندگی.هیچی دیگه ازش بشدت زده شد وباسیصدسکه مهریه فقط بخاطراینکه حق طلاق داشته باشه وبی دردسرجداشه همشوبخشیدوجداشد

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:16

ممنونم فاطمه جونم.
انشاالله که زودتر ما هم بریم زیر یه سقف و منم شبا با خیال راحت بخوابم.

الان که بدترین شبارو میگذرونم:(((((

مخصوصا اگر یه شب پیش همسری باشم. فردا شبش تا صبح خوابم نمیبره و گلیه میکنم
لوس میشم از بس

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:17

مهدیه جون اگه مهریت کم باشه، اگه یه بهونه بیاد دستشون زودی جا میزنن
یکی از بستگان ما زنش خیلی اذیتش میکرد میخاست طلاقش بده ولی دید مهریش زیاذه گفت باهاش میسازم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:17

انشالا مینا گلی جون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:18

من اگه سلام نکردم به خاطر اینکه اول سلامکرده بودما

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:18

درکت میکنم مینا جونی .منم مث تو بودم.شباش از خوشحالی خوابم نمیبرد از اون طرف وقتی به این فکر میکردم که میخواد بره ناراحت میشدم

khanoumi shop 7 اردیبهشت 1394ساعت21:19

سلام دوستان شبتون بخیر :) برنده هامون جایزه هاشون رو انتخاب کردند؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:19

فاطمه جلن زندگی که با تحمل باشه دو زار ببخشی ا از نظر من ارزش نداره

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:19

انشاالله مهدیه جونم.

من مامانم روز مهریه میگفت سه دنگ خونه بندازین تو سند ازدواجش و با ده مثقال طلا و 110 تا سکه.
مادرشوهرم قبول نکرد.
منو همسری هم میگفتیم 110 تا.
ولی اونا ک کار خودشونو کردن.

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:20

نه اتفاقا الان خیلی روابطشون خوب شده و صمیمی شدن
ولی خب این مطلق نیست

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:21

سلام خانومی عزیز.

من امروز هدیمو گرفتم.
خیلی عالی بود. ممنونم. خیلی راضی هستم.
واقعا از سایتتون ممنونم.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:22

منم بدم نمیاد مهریمو اگه شوهرم داشت بگیرم البته اونم پس انداز میشه و خرج زندگیمون اگه یه وقت اومدیم تو بد روزی افتادیم بگم بیا شوشو جان با این سر کنیم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:22

ولی بچه ها قانون اسلامی همه جور اولتیماتوم به مردا داده از زن دوم گرفته تامجبورکردن زن به زندگی به مردی که ممکنه دوزار ارزش نداشته باشه دیدم که میگم

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:23

من نه با مهریه کم موافقم نه با مهریه زیاد

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:23

راستش فک کنم این حق ماست که بخوایم مهریه مونو بگیریم دیگه...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:26

بله مهریه جداس و نصف اموال هم جدا.ولی نباید بحث مهریه اونقد بالا بگیره که دو طرف همو ناراحت کنن. 114 تا معقوله تا 500 تا. به نظرم بیشتر از اون منطقی نیس.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:26

سلام رها جونم سلام فاطمه جونم
مینا گلی منم مثل توام 2 روز رفتیم مسافرت همش پیش هم بودیم خیلی بد شده بودم بعدش نق نق و بد قلق ما هفته ای 3 بار بیشتر همو نمیبینیم روز شماری میکنم کاش این روزا زودتر تموم شه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:27

مورد دیدم بیست سال پیش اومدن خواستگاریش جواب مثبت داده اقا رفته جبهه مفقودالاثرشده صبرکرده بعدخبردادن زنده ست اسیره بازم صبرکرده وقتی برگشت باهم ازدواج کردن باهمه چی ساخت حتی بااخلاق بداقا که.گفتن بخاطر اسارت بوده ولی...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:56

منم با این که میگن بده بریزم تو حساب کاملا مخالفم.

یعنی چی آخه؟
مگه زن و شوهر جیب دارن؟
دیگه همه چیشون یکیه؟ اسمش روشه میگن همسر یعنی چی؟ یعنی هم + سر

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت20:56

سلام مینا جون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:59

سلام چه بحث خوبیه. چقد نوعروسای اینجا خوب و قهمیده ن واقعا. مهریه زیادش بده و کمش هم به ضرر دختره.یکی از دوستای صمیمی من مهریه ش 14 سکه بود و به دلایل مشکلاتی که همسرش داشت از هم جدا شدن البته برخلاف میل دوستم که نمی خواست جدا بشه. آخرشم 14 تا سکه رو دادن بهش و گفتن به سلامت!!! اگه مهریه ش بیشتر بود اقلا الان مجبور نبود توی خونه ی اجاره ای و به سختی زندگیشو بگذرونه.خدا واسه هیچکس نیاره ولی 14 تا اصلا منطقی نیس.حتی عاقد هم بهش تذکر داده بود ولی متاسفانه این کارو نکرد

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت20:59

همسریه منم خودش که روز مهربرون میگفت که باید چیزی باشه ک بتونم فردا خواست بهش بدم. اما بقیه میگفتن 110 تا کمه.
ولی برای من اصلا هیچ کدومش مهم نیست.
زن و شوهر اگر داشتن با هم خوشن اگر نداشتن بازم باید با هم خوش باشنو پشت هم باشن.

همسری میگه هر چیزی ک از این به بعد خریدم به نام جفتمون میشه.
البته تو خانواده ما رسم به اینه که کلا به نام خانومه خونه میشه همه چی.
حتی زن داداشام فقط خواهرامو نمیگم. برادرامم موظف بودن ک خونشونو به نام زناشون بکننو اینو پدرم بهشون گوشزد کردنو اون بنده های خدا هم چشم گفتن و عروسا هم خوشحال و خندون.
خخخخخخخ

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:02

با صبا موافقم .همسر منم خیلی دوست داشت که مهریم 14تا باشه ولی خب آدم باید آینده نگر باشه .مهریه باید به روز باشه .14 تا واقعا کمه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:03

سلام فاطمه بهار جون.

به من میگی خوشبحالم هر شب همسریمو میبینم؟
مگه خودت همسریتو تو دوران عقد نمیدیدی؟
خودت ک الان هر شب تا صبح تو بغل عشقتی چی پس؟
منم دلم بغل میخواد خیلی زیاد خوب :(((((((

مینا بغل دوست زیاد

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:03

سلام.بچه ها ببخشید ولی من بانظربعضیاتون کاملامخالفم.مهریه باید باشه هرچقدرهم شوهرتون خوب باشه.یه کم واقع بین باشین قانون همه چی به نفع مرده وتنها قانونی که دست خودتونه همین مهریه هست

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:05

یکی از دوستان بود که با همسرش دوست بود و مهریش بر خلاف نظر مادر و پدرش شد 14 تا سکه.
تقریبا سه سال فکر کنم در گیر کارای عروسیشون بودن که مادرشوهر و خواهر شوهرش نمیذاشتن مراسمشون سر بگیره.
این شد که این دوست عزیزم میخواد از شوهرش بعد از 6 سال آشنایی طلاق بگیره با مهریه 14 تا سکه

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:07

فدات مینا جونی.نه بابا من وقتی عقد بودم زیاد همو نمیدیدیم
عزیزم ایشالا هرچی زودتر عروسیتو بگیری و هرشب بغل عشقت بخوابی :-))))
بغلی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:08

الان من هرچی طلاداشتم گذاشتم واسه خریدخونه.خونه هم بنام همسریه ازاین بابت هم کاملاراضی هستم تواین مورد من وهمسری نداره ولی مهریه سرجای خودشه بااین چیزاقاطی نیست هروقت وضعش بهتربشه میگیرم ازش

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:09

نیلوفرجون بچه ها با این مخالفن که مهریه رو بریزی به حساب!! وگرنه درست میگی هرچقدم که خوب باشه باید مهریه رو به اندازه بندازی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:28

سلام خانومی منم از اینستا انتخاب کردم اما بهم زنگ نزدن

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:29

سلام معصومه جون. خوش اومدی عزیزم به نوعروس.

عزیزم این عروس خوشگل خودتی خانومی؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:31

لازم به ذکره اقاسه سال اسیربود خانم بسیارباسلیقه وبساز یعنی زیادی بساز زیبا وخونه داربه تمام معنا.خلاصه اینابچه دارنشدن همه کارکردن ولی به هردری زدن بسته شد خانم تااین حدشوهرشومبخواست که حتی حاضرنشداعلام کنه اقامشکل داره...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:31

سلام معصومه جان اخ جون عضوجدید

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:31

سلام علیکم جمیعا

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:32

اون خانوم دیگه زیادی خوب بوده .من اصن از این فداکاری ها خوشم نمیاد و بلد نیستم

khanoumi shop 7 اردیبهشت 1394ساعت21:33

خیلی خوشحالم عزیزم مبارکت باشه.مهتاب جان میخوای یه بار دیگه شماره ات رو برام توی پیام خصوصی بفرست تا پیگیری کنم

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:33

سلام شادی جون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:41

سلام عروس خانومای عزیز، من تازه اومدم نه کسی رو میشناسم نه میدونم چطوری باید سوالامو مطرح کنم،کمممممممممممممممممممممک

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:41

خانم دوم هم بچه کاشت بچه دختره ضمن ابنکه دیگه چون توچهل سالگیه وقدرت باروریش کم شده دیگه نمیتونه بچه بیاره خانم تول جوانه ودوباره میخواد بچه بیاره بچه اول هم پسره وهمه چی میخوره به نامش.بچه ها گول حرفای روشنفکرانه رونخورین مهریه بایدباشه

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:41

عروس خانمای گل خوبن؟؟؟
میگم مهم منم 114 تاس
اصلا باورم نمیشه.
اخه تو خانواده ما مهر پایین عرف نیس من جلو خانوادم وایسادم بخاطر همسرم و این قانون رو پایگذاری کردم خخخ

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:43

این حرفای روشنفکرانه جایی کاربرد داره که قانونشم روشنفکرانه باشه وزندگی همزمان وقانونی بادوزن ممنوعه

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:43

ترانه خانوم اینجا همه نوعروسن و بهت کمک میکنن.درخواستت رو اعلام کن

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:43

سلام دخترای گل. خوبین؟

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:44

خوش اومدی ترانه جون.کم کم ب اینجا عادت میکنی و حتی از غذا درست کردن هم میفتی :)
مثل من

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:44

سلام سحر جون.شکر خدا شما چطوری؟

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:44

خب من میخوام ادامه داستان رو تعریف کنم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:45

من شام همسریو دادم و اومدم اینجا :)

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:45

سلام شادی جان. ممنون.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:46

سلام ترانه جون خوش اومدی به نوعروس عزیزم.
اول خودتو معرفی به ما عزیزم.

بعدشم اگر سوالی داری عزیزم همینجا بپرس خانومی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:47

سلام سحر جان چطوری؟

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:47

سلام سحر جون

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:47

تعریف کن شادی جون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت16:43

آره اثرات منفیش کم نیست همین که الا به همه خانوم آآ لقب آهن پرست دادن یکیشون میتونه باشه

خیلی از خانوما هستن که الان این راه بیزینسشونه خیلی هارو دیدم عقد میکنن بعد طلاق میگیرم که بعد بتونم با پول مهریه خوش گذرونی کنن
یکی از این خانوما که بسره آشنای ما بود این کارو کرد که با عشقش ازدواج کنه و سرسامون بگیره مهرشم تا جایی که میتونست گرفت پسر مردمو بدبخت کرد همه کادهاشم برد حتی یادگار خدا بیامرز مادر پسررو

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:48

بچه ها داستان طلاق آزاده نامداری با فرزاد حسنی رو شنیدید با 14 سکه طلاق گرفته مهرشم نگرفته موقع خواستگاری پدر داماد گفته از 14 تا سکه تا 14 هزار تا میتونید مهر کنید بابای آزاده گفتید ما دخترمونو برای این چیزا شوهر نمیدیم همون 14 سکه مهر کنید.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:49

سلام ترانه جون خوش اومدی عزیزم کاری نداره بری تو هرقسمتی نظریاسوالت رومیپرسی وبقیه هم جواب میدن به همین راحتی به همین خوشمزگی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:49

سلام مینا گلی و فاطمه بهار جون.

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:49

داستان از این قررااره
ی پسری ک قصدازدواج داشته میره با دختری ازدواج میکنه که مثلا توقعش کم باشه.این اقا پسر هم خیلی ساده ساده بوده.
خلاصه میرن خواستگاری و خانواده عروس رو هوا این دامادو میزنن
خانواده عروس بیچاره بیچاره بوده
معلوم نبود داستان از چ قراری بوده ولی در عرض 3 ماه این عروس داماد عقد و عروسی میگیرن.
بعد عروسی عروس همش بد قلقی میکنه حتی نمیذاره داماد بهش نزدیک بشه.
بعد از 3ماه مادر داماد میفهمه این عروسمون هنوز دختره و بعدم دعوا شروع میشه.
هیچی دیگه دختره تمام طلاها و حتی حلقه دامادم برمیداره و فرار میکنه خونه مادرش.بعد میگه من نمیتونم با این اقا زندگی کنم.
هیچی دیگه این خانوم بعد از کلی دادگاه و این ور و اونور از اون اقا جدامیشه.
عروس مهرشو هم میخواس اما مثل اینکه گفتن شما هنوز دختری مهر میخوای چیکار.همون طلاها رو برداشت و فرار.
بعد میگفتن فامیلای عروس کادوهای عروسی رو هم برداشته بودن و در رفتن :||
اینجور ادما گدا گشنه هستن فقط ب قصد کندن جیب ازدواج میکنن.
حالا شانس اورد داماد ی وکیلی گرفت تا بتونه ثابت کنه این خانوم خودش میخواد طلاق بگیره و این حرفا.

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:50

ولی حق طلاقو گرفته بود

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:50

وای چقد زیاد شد دستم درد گرفت.خب الان میام

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:51

ترانه خانوم خوش اومدی
من 4 تا کامنت دادم نیومده هیچکدوم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:51

توی فروردین امسال هم آزاده نامداری عکسی که از فرزاد حسنی کتک خورده رو گذاشته و گفته میترسیدم تنهایی باهاش توی خونه بمونم مشکل روانی داشت و روی اعصابش مسلط نبود.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:51

سلام مینا گلی مرسی جواب دادین، من یه سوال داشتم میخواستم ازتون بپرسم در مورد رسم و رسوم شمالیا واسه عقد و عروسی و جهیزیه و ..... اگه کسی میتونه برام توضیح بده، من خودم کرمانشاهی هستم و اگه خدا بخواد قرار عروس رشتیا بشم، دیگه چی باید بگم درمورد خودم؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:52

مهریه اگه 1000 تا هم باشه دادگاه فقط 114 تاشو قبول داره که انو هم قسطی میکنه ماهی یه دونه.مگه اینکه توافقی جدا شن

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:52

سحرجان ادمای معروف یابهتربگم کسایی که الکی بااین حرفاخودشون رومعروف میکنن نمیشه.ملاک قرارداد.بعدشم باباش به همه زنهای این سرزمین که مهریه دارن توهین کرده بنظرم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:54

سلام ترانه جان. چند سالته؟

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:54

بعضی ها که یه دامادپولدار به تورشون میخوره جوگیر میشن و میخوان تیغش بزنن
منم خیلی شنیدم که دختره فقیر بوده و ...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:56

آره نیلوفر جون .منظورم اینه که مهریه چه کم چه زیاد خوشبختی نمیاره مهم اخلاق طرفه که سالم باشه و بتونه بسازه.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:56

وای چه آدمایی پیدا میشن من که شخصا به مهریه فکر نمیکنم قصد ادامه زندگی دارن نمیخوام حرفشم بزنم هروقت شوهرم داشت بهم بده

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:58

بچه ها شما دوست داشتید مهریتون چه تعداد باشه؟ کی تعداد مهریتونو مشخص کرد؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:58

ترانه جون امشب بحث مهریه هست عزیزم الانم میتونی توبحثمون شرکت کنی

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت21:58

ترانه جان اینجا تا دلت بخاد دوستای شمالی داریم

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:58

اره سحری منم شنیدم.
تو بازیگرا این چیزا خیلی اتفاق میافته.بعدم اون تکذیب کرد این خبرو.عجل ادمایی هستن.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:59

سلام سحر جان،متولد 1364 هستم

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت21:59

واای ترانه جون چقد عالی.من رشتی هستم.میخوای بیای عروس شهر ما بشی :))

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت21:59

ترانه روزا میتونی بیای قسمت جزیره اونجا بحث ازاده دوستای خوبی هم پیداخواهی کرد

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت22:00

من همسرم دلش میخواست مهریم 14 تا باشه ولی با اصرار من شد 114 تا. اگه بیشتر هم میگفتم خانواده همسرم موافقت میکردن

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:01

سلام بچه ها من اووووووووووووووووووومدم ولی یکم دیرررررررررررررررر
من نظرم در مورد بحث امشب اینه که اگه اوضاع همسری خیلی خیلیییییییییی عالی باشه بدم نمیاد داشته باشمش ولی در کل مساله خیلی مهمی نیست یعنی تا حالا بهش فکر نکردم
چون مهم نبوده بهش فکر نکردم

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت22:01

ترانه جون واسه عقد تمام هزینه ها ب پای خانواده عروس می باشد.
برای عروسی تمام هزینه ها ب پای خانواده داماد یا خود داماد.
جهیزیه هم همش ب پای عروسه.
البته بعضی جاها داماد اگه داشته باشه چندتا کالا قبول میکنه البته اگه عروس بهش فشار نیاره ک بهتره.
من خودم کل جهازمو بابام خرید :))
بازم سوالیه بپرس گل جان

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:01

ولی من شخصا اگه به عقب برگردم وباتوجه به درامداینده همسرم تعیین مهرکنم حداقا پونصدتامیزاشتم.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:01

چشم نیلوفر جان ولی قول بدین جواب سوالامو بدینا

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:02

روز بله برون گفتن چند تا سکه منم گفتم 114 تا چون نمیشد بگم 14 تا و همونم قبول کردن

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت22:03

من همون 114 تا رو دوس میدار سحر جون.
بنظرم خودمو و همسرم بایستی تعیین کنیم دیگه زندگی واس ماس :)))))))))

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:03

سلام شادی یکتا چه جالب تاحالابهش فکرنکردی ایا؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:04

سلام ترانه جون خوش اومدی ما اینجا عروس شمالی زیاد داریم یکیش شادی جون خوشکلمون هرررررررررررررررچی سوال داری ازش بپرس خیلی خوب راهنماییت میکنه

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت22:04

سلام شادی جون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:04

منم اونموقعها که بچه بودم دوست داشتم مهرم 800 تا باشه چون خاله هام همین مقدار مهر کردن چون توشهرستان با تهران فرق میکنه و بیشتر مهر میکنن ولی همسرم که اومد خواستگاری گفتم 313 تا ولی مادرشوهرم میگفت 214 تا . همسرم که دید من ناراضی بودم چون متولد 71 هستی 271 تا منم قبول کردم :)

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:05

سلام سلام من اومدم.خوبین همگی؟؟
مهریه؟من یادمه اولین باری با نوعروس آشنا شدم سوالم با همین مهریه شروع شده بود
تو خانواده ما هم رسمه رسم که نمیدونم چون همه مهریه بالا گرفتن دیگه جا افتاده.منم مهریه بالا مخالفم وقتی میدونم نمیتونه بده حدی انتخاب کنم بدونم میشه داد نه بالا نه چایین همون 300 تا قبول دارم اما نمیدونم چجور مامانمو راضی کنم بابن اینکه مهریم بالا نباشه.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:05

منم ١١۴ تاهست خانواده همسرم هم بدون چک وچونه سریع قبول کردن

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:06

نیلوفر جون مگه شغل همسرت چیه؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:07

چه جالب شادی بیچاره همسریت هم باید دل توروبدست میاورده هم مامانش

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:07

قربونت برم شادی جان، خیلللللللللللللللللی ممنون، خیلی خوشحال شدم، چشم سوالامو ازت میپرسم ولی مث اینکه اینجا نمیشه، الانه که عروس خانوما دعوام کنن، اینجا بحث چیز دیگه ایه

ستاره 7 اردیبهشت 1394ساعت22:09

سلام.من اومدم.مهریه من 265 تاست و دوست دارم که تمام وکمال بگیرمش:-)

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:09

سحرتوستارخان تهران برق ماشین کارمیکنه بصورت درصدی ولی خودش مغازه بزنه دراینده درامدماهانه ش خیلی بیشترمیشه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:10

ترانه جون رسم خاصی ندارن اما شادی جون گفتن خوب ما یکم فرق دارن ما رشتیا مراسم عقد با خانواده عروسه اما میوه شیرینی داماد میگیره آرایشگاه عروسو داماد میده خرجشو.
جهیزیه هم سه تا کالای بزرگ به عهده داماده اما اینم خوب اگه عروس بخواد همو خودش بگیره بحث جاست ما شب یلدا رسم داریم که هم عروس هم داماد هردو واسه هم لباس زمیتونی از سرتا چا میگیریم.
قربانی هم مثل همه.

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت22:10

سلام ستاره جون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:11

رها کجاس
نیلو خوبی؟ با مامانینا حرف زدی باهاشون اتمام حجت کردی؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:11

سلام سپیده جونی ستاره جونی خوش اومدید دوست جونیا

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:11

سلام دخترا. شبتون بخیر. سلام به روی ماه همتون

ستاره 7 اردیبهشت 1394ساعت22:12

قربونت شادی جونی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:12

سلام الهه جونیییییییییی خوش اومدی جیگمل

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت22:13

خب ترانه جون میتونی خصوصی بپرسی.من همزمان دارم برای همسر جان شام درست میکنم :)

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت22:13

سلام الهه گلی خوبی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:13

نه ترانه اینجا کسی کسی رو دعوانمیکنه همه باهم دوستیم اشکالی نداره عزیزم

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت22:13

شادی جونی قوفونت :)

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:13

ستاره جونی میتونم بپرسم چرا اینقدر قاطع دوست داری تمام و کمال بگیری؟

شادی ش💑 7 اردیبهشت 1394ساعت22:14

کلا این مهریه نیس که خوشبختی میاره.ب نظر من هیچوقت برای گرفتن مهریه نرید جلو.مهم عشقیه که در وجود شماس

ستاره 7 اردیبهشت 1394ساعت22:14

منم با نظر شماها موافقم مهریه نباید کم باشه.بلاخره آدم که از آینده سر در نمیاره

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:15

شادی جونی هنرمند شام چی درست میکنی کدبانو؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:15

به به سلام به ستاره الهه ومهتاب وسپیده.خوش اومدین دوست جونیا

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:15

به نظر من مهریه نباید کم باشه، نبایدم خیلی زیاد باشه. در کل از زیاد بودن مهریه بدم نمیاد، اما نه خیلی زیاد. در حد معقول. اما اصلا گرفتنشو دوست ندارم. قضیه اینکه عند المطالبست پس بگیرم. اما اینکه همسری خودش با مهر و عشق از دادنش بگه گرچه حتی یک سکه هم بگیرم برای زندگیمون میذارمش، اما از حرفش دلم قنج خواهد رفت.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:16

سلام الهه جونممم خوبی دختر؟؟؟دلم برات تنگ شدهه بود یه عالمه:*

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:16

نه مهتاب فعلا مامان اینا مسافرت هستن فردابرمیگردن میخوام باهاشون به قول مینا اتمام حجت کنم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:17

از همتون ممنونم که اینقد خوبین، درمورد مهریه هم بگم من دوست دارم 114 تا باشه با 1364 تا بوسه که هروقت دلم گرفت یه دونشو بذارم اجرا

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:18

اما در کل اساس زندگی بنظرم باید بر اشتراک همه جانبه باشه از اولش و اینطوری زندگی و آینده دختر هم تامینه. مهریه دیگه نباید طلب باشه از مرد. دادنش هدیه است، مهر و محبت و علاقه مرده. اما هیچ نیازیم نیست. مقدار معقولشم یه آرامش خاطر برای دختر و بیشتر حتی خانواده دختره برای روز مبادا. که ایشالا همه خوشبخت با هم زندگی کنن. این یکی از معدود حقوق خانوما طبق قانونه...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:18

منم با نظر الهه کاملا موافقم اینکه همسری خودش با مهر و عشق از دادنش بگه....

ستاره 7 اردیبهشت 1394ساعت22:18

مرسی نیلوفرجون.خب حقمونه چرا نگیریم.ما زنا اصلا وظیفه ای نداریم .همین شام وناهاری که درست میکنیم و نظافت و... همه لطفه نه وظیفه.ما میتونیم پول این کارایی که انجام میدیم و بگیرم.حتی بچه شیر دادن هم وظیفه نیست و در برابرش میتونیم پول بگیریم.ولی خب ما که از اینا گذشتیم ولی مهریه رو حداقل بگیریم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:20

والا وقتی زندگی آدم خوب نباشه و خدایی نکرده قصد طلاق کنه انقدر خسته میشه که فقط ممیخواد خلاص بشه حتی بدون مهریه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:20

سلام به روی ماه همگیتون خوش اومدید

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:20

اخه الهه جونی بعضی نردا هرچقدرم پول دارشن حتی یه خورده به ذهنشون نمیرسه یه قرضی به اسم مهر دارن ماشین انچنانی برای خودشون میخرن ولی درحدخانم نمیبینن البته بنکرم ماخانما باسیاست ومحبت بریم جلوبهتره تا اهرمی مثل مهریه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:21

سلام الهه جون. مهریه ی تو چه تعداده عزیزم؟

ستاره 7 اردیبهشت 1394ساعت22:21

لایک نیلوفرجون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:22

ولی شقایق جون اینجوری که میشیم کاسب نه همسر وهمراه شوهرامون اگه قرار باشه واسه هرکاری که میکنیم پولشو بگیریم یا طرز فکرمون این باشه که میشه کاسبی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:23

نه ستاره جونی این حرف رونزنی بیچاره مرداهم گناه دارن زحمت میکشن برای زندگی بهترواسایش ما

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:23

نیلو دیروز گفتم که بهشون بگو بد و خوب به من ربطی نداره هرچی شه خودتون مسئولید

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:23

سلام بچه ها جونم شب همه بخیر
من اومدم
بحثتون به کجا رسیده???

ستاره 7 اردیبهشت 1394ساعت22:24

نمیخام از خودم تعریف ک.ولی من از همه لحاظ از خانواده همسرم سرم.یه مدات خیلی باهاشون با تواضع رفتار کردم و کوتاه اومدم اونا هم فکر کردن چه خبره.... حالا به خاطر همون میگم مهریه حقمه .بعضی مردا رو نباید پررو کرد

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:24

من با نظر الهه جون موافقم مهریه درواقع یه هدیه از طرف مرد هست، و وقته گفته میشه عندالمطالبه باید در حدی باشه که اگه همون موقع زن اونو مطالبه کنه مرد تواناییشو داشته باشه، وقتی مردی بدون توجه به توانایی مالیش مهریه بالا رو قبول میکنه در واقع اولین دروغ زندیگو به همسرش گفته چون توانایی پرداختشو نداره

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:24

مرسی شادی یکتای نازم، فاطمه بهار جونیم، نیلوفری گلم، و سپیده جونی دوست داشتنی خودم. دل منم برات تنگ شده بود عزیزم. همتون زود تو دل آدم جا باز میکنید آدم دلتنگتون میشه، دختر گلیای قدیمی ترم که دیگه نگوووووو. بس که شیرینید همتون. مینای نازم، مهدیه گلیم، ترانه و ستاره جون، رها جونی، شادی جونی، سحر گلیم، مهتاب جون، صبا جون و همه دخترای حاضر و غایب، همتون ماهید، ماهــــــــــــــ :) :-*

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت22:25

سلام آنی جون

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:25

مهتاب تلفنی بهشون گفتم ولی برگردن میخوام برم شفاف سازی کنم رودر رو

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:25

سلام آنی جون. داریم راجع به مهریه صحبت میکنیم.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:26

سلام آنی جونی خوش اومدی گلم
شتاره جون البته هرکسی بسته به شرایطش تصمیم میگیره ولی اگه همسرت خوبه باهاش همراه باش کاری به خانوادش نداشته باش

رها 7 اردیبهشت 1394ساعت22:27

دوستانم سلام
من موفق شدم وسط کارام یک سری بهتون بزنم بگم خییییییییییییییییییییییییییلی دوستتون دارم
به یک نکته ای هم از سر شب فکر می کردم. اینکه ما اینقدر محکم می گیم مهریه حق ماست، به این فکر می کنیم که همون قانونی که براساس شرع این حق مسلم رو برای ما تعیین می کنه یک سری حقوق هم برای مرد تعیین می کنه. یعنی اگه قرار باشه کاملا براساس قانون شرع رفتار کنیم مرد هم می گه حق من اینه که زنم بهم تمکین کنه. تمکین هم که فقط بحث سکس نیست. یعنی توی هرکاری اجازه ی مرد لازم هست. فقط در یک صورت هست که زن می تونه از دستور مرد سرپیچی کنه و اون هم وقتی هست که مرد امر به منکر و نهی از معروف بکنه. یعنی بگه حق نداری نماز بخونی یا بگه باید مشروب بخوری. فقط در این صورت هست که می شه از حرف مرد اطاعت نکرد. ولی در بقیه موارد باید ازش اطاعت کرد. یعنی اگه دور از جون مادرمون مریضه و در حال بسیار خراب، ولی همسر بگه حق نداری بری بیرون ما باید اطاعت کنیم. درسته که کار خونه و بچه داری و اینها هم وظیفه ی زن نیست و زن می تونه بابتش از مرد پول بگیره، اما خب اگه واقعا اینطوری بخوایم زندگی رو پیش ببریم به نظرتون چقدر ما زنها اونوقت احساس رضایت خواهیم کرد؟

ستاره 7 اردیبهشت 1394ساعت22:27

بحث دیشب هم جالب بوده ها .حیف شد

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:27

خوبه الهه جونی همرو اسم میتونی ببری من نهایت اینکه یادم بمونه 2 تا اسمه اونم قاطی میکنم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:27

از بس خودت خوبی ما رو هم خوب میبینی الهه گلی

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:27

سلام آنی عزیزم

ستاره 7 اردیبهشت 1394ساعت22:28

همسرم خوبه اگه انوادش بزارن.به خاطر همین یه کوچولو بهش سخت میگیرم تا خانوادش اذیتم نکنن

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:28

سلام به همگی
تو فامیلای ما هم تقریبا مهریه ها بالاست البته بسته به خونواده داره مهریه منم 500 تاست البته مهریه ضمانتی برای خوشبختی زن محسوب نمیشه فقط یه دلخوشیه
ولی اگه همسری توانایی پرداخت داشته باشه بدم نمیاد بده بزارم به حسابم

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:28

مهریه منم 114 تاست سحر جونی. میدونستم مهریه جاریم 500 تاست و منم اگر بخوام قبول میکنن، اما من نمیخواستم. البته من خیلی کمترش مد نظرم بود، اما الان راضیم که نه اونقدر کمه و نه خیلی زیاد...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:29

سلام انی خوش اومدی به بحث.بنظرمنم مهریه بایدباشه ولی نه برای روز مبادا ایشالاکه اون روز برای هیچکی نیادولی درکل وضع همسری ثوب بشه ازش میخوام

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:30

سلااااااااااااام استاد رها
من با نظرت کاملااااااااااااااااااااا موافقم
اگه بخوایم به قانون و شرع باشیم پس باید همه چیز رو رعایت کنیم نه فقط اونایی که به نفعمون هست

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:31

الهه جون معمولش همین 114 تاست منم دوتا از خواهرام 114 تا گذاشتن.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:32

اگه بحث سر مهریه ای
نظر منم اینه که مهریه در حد معقول باید باشه نه کم نه زیاد ,مثلا من خوشم نمیاد بعضی ها ٥سکه میگیرن یا 14 تا یعنی چی ما زنها خداییش خودمون یه کاری میکنم که کسی ارزشمون رو ندونه به نظرم همون اول راه به همه میفهمونیم من کم هستم تا این حدم ساده اندیشی و قانع بودن هم خوب نیست.مهریه خیلی سنگین هم یه جور دیگه بده حس معامله و فقط سودجویی به طرف مقابل میده

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:32

سلام فرزانه جون خوش اومدی
سحر جون مهریه شما چقدره؟

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:33

خوب کاری میکنی نیلو جون شاید دیدن جامعه بد شده دیدن این چش و گوشش بستس گفتن خوبه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:34

مرسی شادی جونی

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:34

رها جون من باهات موافقم، خود من این حرف رو که بگم مهریه حق ماست چون حکم شریعته قبول ندارم. اونوقت باید چهار زن و کلی صیغه و اینایی که میگی رو هم قبول داشته باشیم. فقط از دیدگاه قانونی قانون متاسفانه درموارد بسیاری به شکل ناعادلانه ای پشت زن نیست و مهریه تنها موردیه که قانون به عنوان حق زن قبولش داره. برای اینم با اینکه ماهیت مهریه رو همونطور که اسمش روشه چیزی جز مهر مرد به زنش نمیدونم، اما وجود مقدار معقولش به نظرم لازمه. نه برای طلب کردن. برای داشتن این حق قانونی.

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:37

همین جوری در حق زنها بی انصافی و کوتاهی میشه حالا بیایم خودمون هم برا مودمون کم بزاریم و به همه بگیم برا من کمترین ها مناسبه واقعا در حق خودمون ظلم کردیم
حق طلاق که ماشالله تو جامعه ما با آقایونه و اگر زن حق طلاق بخواد کلا خواستگار میره پشتشم نگا نمیکنه
٤تا زن گرفتنم که شرعی و قانونی یه ماشالله
حالا مهریه هم که ناچیز باشه سر کوچیکترین مساله ای خوش اومدی. بای. بای

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:39

البته به قول شادی جونی خدایی نکرده دور از زندگی همه نوعروسامون کسی تو زندگیش مشکل بیفته از مهریه میگذره، نمیخوادش، اما بالاخره یه دلگرمیه. من دیدم مردی رو که صلاحیت نگهداری دخترشو نداشت، اما برای آزار خانومش میخواست از حق حضانتش استفاده کنه، به خاطر مهریه که نده کوتاه اومد. حالا این یه مثال کوچولو بود فقط...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:39

اینطور نیست بچه ها
چرا کسی جواب منو نمیده
دیگاهم خیلی فمنیست یه ????

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:41

به نظر من زندگی دونفره فقط باید با توافق دو طرف باشه تو همه مسائل باید با هم کنار بیان تو زندگی که هرکاری بخاطر پول باشه هیچ عشقی نمیمونه

رها 7 اردیبهشت 1394ساعت22:41

شادی یکتای ناقلا اینجوری نگو به من، من آبجی رها هستم :)
دوست جونای من آخه مساله اینجاست که همین مهریه هم هیچ ضمانتی نیست. یک سر برید دادگاه های خانواده ببینید زنها برای گرفتن طلاق از یک مرد بداخلاق و بددل مهریه رو می بخشن، یا برای گرفتن حق حضانت بچه مهریه رو می بخشن. حتی اونهایی که موفق می شن مهریه شون رو بگیرن قسط بندی می شه و مرد برای داد هر سکه هزار بار عذابشون می ده. سکه رو نمی ده و باز زن باید بره دادگاه شکایت که این سکه رو نداد و هزار دنگ و فنگ. از اون طرفم یک عده با مهریه طرفشون رو تیغ می زنن. پس واقعا این مهریه نه ضمانته نه اسلحه. به نظر من اگه مرد، مرد ب اشه هرچی تو زندگی بدست میاره به نم زنش می کنه که بعد از نبودنش بعد از صد و بیست سال زنش بی سرپناه نباشه. اگرم قرار باشه آدم مهریه رو نگه داره واسه روزی که خدای نکرده طلاق خواست بگیره، خب اون روز هیچ ضمانتی نیست که بتونه مهریه رو بگیره

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:43

بقول آنی جون اینم هست که شاید مهریه باعث تامل بشه که فوری تو عصبانیت همه چیز رو به بازی نگیرن و راحت طلاق رو پیش نکشن. البته نمیگم اینطوری خوبه اما خب بازم ... کلا حرفای آنی جون رو قبول دارم، درسته ارزش ما خانوما به مهریه و سکه نیست، اما خیلی ها هم این رو درک نمیکنن که به شخصیت و غیره است و وجود مهریه مناسب خیلی بهتره از کم بودنش.

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت22:44

من امشب حالم خوب نیست.زودتر میرم.شبتون بخیر دوست جونیا

رها 7 اردیبهشت 1394ساعت22:45

آنی جون من باهات موافق نیستم، اون کسی که به زور مهریه اش رو می بره بالا که به قول تو ارزش خودش رو نشون بده در واقع به ظاهر این اتفاق می افته، پشت سرش که خانواده ی شوهرش نمی گن عروسمون باالرزش بود که هزارتا مهریه داشت. عزیزم آدم باید با رفتار عاقلانه و منطقی در عین حفظ ارزشش اجازه نده که بهش توهین بشه و در عین حال هم احترام دیگران رو حفظ کنه. به نظر من باید تو زندگی همه چیز دوطرفه باشه، یعنی همون اول خانم بگه حق طلاق و حق حضانت و سکونت و همه چی مشترک. درسته قانون به نفع مردهاست اما توی عقدنامه کلی جای خالی هست واسه نوشتن شروط ضمن عقد که هرچی بنویسن عین قانون لازم الاجراست. خب آدم مهریه رو بالا نمی گیره به جاش می گه همه چیز مشترک. اینطوری نشون می ده اهل زندگی هست و در ضمن حقی هم از کسی ضایع نمی شه

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:45

فاطمه بهار جون خدا بد نده عزیزم
مواظب خودت باش دوست جونیم
شبت بخیر

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:46

فرزانه جون همه مردا زیر بار توافق نمیرن. اینقدر مثبت و خوب نگاه نمیکنن عزیزم، وقتی مردت خوبه و تو زندگیت مشکلی نیست که خدا رو شکر، این حرفا همه کشکه، اما خدایی نکرده زندگی مشکل دار بشه و مردی بخواد اذیت کنه بد میشه...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:46

شب خوش فاطمه جون

فاطمه بهار 7 اردیبهشت 1394ساعت22:46

از صب سرم درد میکنه .فدات شادی جون .شب بخیر

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:47

جیگرا منم میرم
شب همتون قشنگ و رویایی بوس دوستون دارم

... 7 اردیبهشت 1394ساعت22:47

سلام دوستای گلم
من خونه جاریم هستم

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:47

آبجی رها جونی به نظر منم باید همه چیز دو طرفه باشه همهههههههههههههههههههه چیز

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:48

رها جون من نمیگم مهریه باشه که بتونن بگیرنش وقت طلاق. خودت میگی خیلی زنا مهرشونو میبخشن مثلا برای گرفتن حضانت. خب اگر مهر نبود چیو میبخشیدن؟! باید راحت از خیر حضانت و مهر مادریشون میگذشتن یا پای یه زندگی داغون میسوختن و میساختن. من میگم اگر نه از وجهه مالیش، اما اونجا که قانون حقی به زن نمیده میتونه یه اهرم کوچیک بشه برای گرفتن اندکی حق و حقوق ختی شاید غیر مادی...

نامشخص 7 اردیبهشت 1394ساعت22:48

رها جون اگه خدا نکرده کار به اونجا ها بکشه اینطوری هم که میگید نیست ما خودمون زود عقب نشینی میکنیم و از حقمون میگذریم
مگه مملکت قانون نداره که کسی نتونه حقشو بگیره شاید دوندگی داشته باشه ولی آخرش باید حقتو بگیری ما زنها اینجوری به مردا همیسه میدون دادیم به خاطر همین هر کاری دوس دارن میکنن

... 7 اردیبهشت 1394ساعت22:48

واسه همین نتونستم بیام امشب قرار شبونه
جاریم خیلی نوعروسه و اولین دعوت از خانواده شوهرشه
واسه همین تاحالا داشتم کمکش میکردم
تازه تموم شد کارا

رها 7 اردیبهشت 1394ساعت22:49

اگه قرار باشه ما به خاطر اینکه یک عده عقلشون به چشمشون هست مهریه رو بالا بگیرم که ارزشمون رو بدونن، اونوقت اگه اونا هزارتا دیدگاه دیگه داشتن که صد در صد با نگاه ما مخالف بود تکلیف چیه؟ اگر کسی سطح درکش اینقدر پایین باشه که بگه دخترشون بی ارزش بوده که مهریه اش کم بوده، مطمئن باشین اینقدر تو زندگی باعث آزار عروسش می شه که دیگه این توش گمه. اونوقت باید تا آخر عمر جوری زندگی کنیم که از دید اونها مثبت جلوه کنیم.
یک نکته ی دیگه، اگه همسری ها مون اونقدر وضعشون خوب بشه که مثلا دادن 114 تا سکله براشون راحت باشه خوب دیگه چرا مهریه مون رو بگیریم؟ هرچقدر پول بخوایم بهمون می دن دیگه. ما هم پس انداز می کنیم و واسه خودمون یا اونا چیزی میز می خریم کیف می کنیم با هم :)

الهه 7 اردیبهشت 1394ساعت22:50

به سلامت فاطمه بهار جونم. ایشالا زودی خوب میشی دختری، مراقب خودت باش عزیزم...